به گزارش ایرناپلاس، سهم شبکههای مجازی در زندگی افراد غیرقابل انکار شده است. از طرز تهیه انواع غذا تا تعمیرات ماشین، از نکات روانشناسی تا تمرینهای ورزشی و رژیم غذایی برای داشتن زندگی سالم، همه چیز در فضای مجازی پیدا میشود.
کاربرد فضای مجازی از سالها پیش برای تعداد زیادی از ایرانیها با مردم کشورهای دیگر متفاوت بود، زیرا بخش بزرگی از ارتباطات در این فضا در ایران به مسائل سیاسی اختصاص داده شده است. این روزها به وضوح میبینیم که با نزدیک شدن به خردادماه، بحثهای مرتبط با انتخابات در شبکههای اجتماعی جدیت بیشتری پیدا کرده است.
محمد لسانی کارشناس فضای مجازی و تحلیلگر رسانه، درباره تاثیرات شبکههای اجتماعی در فضای مجازی بر روند تصمیمگیری مردم در انتخابات، توضیحاتی به خبرنگار ایرناپلاس داد. به گفته وی، همانطور که مردم از شبکههای اجتماعی تاثیر میگیرند، این شبکهها هم تحت تاثیر دیدگاه و فکر مخاطبان خود قرار دارند.
ایرناپلاس: به نظر شما شبکههای اجتماعی تا چه اندازه میتوانند در ترغیب مشارکت مردم در انتخابات موثر باشند؟
لسانی: شبکههای اجتماعی از دو راه مستقیم و غیرمستقیم میتوانند شور اجتماعی برای جامعه مهیا کنند. در طریق مستقیم، بهویژه در دوران همهگیری ویروس کرونا، اخبار مربوط به تضمین بهداشت و سلامت مربوط به رایدهندگان و مشارکتکنندگان از اهمیت بالایی برخوردار است.
دومین نکته، دسترسپذیری و سهولت است. اگر اطلاعرسانی مکان شعب اخذ رای یا دستهبندی ساعت و زمان رایدهی، درست انجام شود به سلامت و آرامش مردم کمک میکند و میزان مشارکت بالا میرود.
سومین نکته، لزوم تضمین تاثیر است، یعنی افراد شرکتکننده در انتخابات احساس کنند، ضمانتی وجود دارد که مشارکت آنها باعث تغییر در فضا میشود.
از طرفی در رابطه با تاثیر غیرمستقیم شبکههای اجتماعی باید به این نکته تاکید داشت که این اثر به مراتب بیشتر از تاثیر مستقیم است. اخباری که شبکههای اجتماعی به جامعه پمپاژ میکنند و فضای احساسی و روانی که میسازند، میتواند فضای امید و نشاط ایجاد کند و میزان مشارکت مردم را در انتخابات بالا ببرد؛ همچنین میتواند ایجادکننده فضای بیاعتمادی و ناامیدی باشد که در نتیجه، کاهش مشارکت در انتخابات را به دنبال دارد.
شبکههای اجتماعی عموما شایعات و اخبار نادرست از روایتهای زندگی را با تکنیکهای شوککنندگی و افسردهسازی وارد جامعه میکنند و میتوانند در تخریب روحیه اجتماع تاثیر بالایی داشتهباشند. اگر سواد رسانهای نداشتهباشیم و بدون برنامه، هر لحظه از زندگی خود را در فضای مجازی منتشر کنیم، نتایج خوبی نخواهدداشت.
زاویه نگاه به فالوئرها سرایت میکند
ایرناپلاس: برای استفاده بهتر و سالمتر از شبکههای اجتماعی به خصوص در نزدیکی انتخابات چه نکاتی باید در نظر گرفته شود؟
لسانی: اصولا شبکههای اجتماعی، بسیار متاثر از پیرویشوندگان است و اینکه مردم از چه کسی پیروی میکنند بر کارکرد شبکه اجتماعی موثر است.
دریچه نگاه مخاطب به صاحب صفحه سرایت میکند. عملا مراجع افکار عمومی opinion leaders یا رهبران افکار عمومی، پنجره و زاویه نگاشان به فالوئرهایشان سرایت پیدا میکند و باعث میشود اگر فردی تجربهای دارد و آن را روایت میکند، مردم از کانال شبکه اجتماعی به تجربه او برسند.
باید توجه داشت، سلبریتیهایی که رهبران افکار عمومی شدند، به چه میزان حس و حال مثبتی دارند و میتوانند در مردم این حس را ایجاد کنند. در ایران متاسفانه سلبریتیها به جای کنشگری اجتماعی به اپوزسیون اجتماعی و سیاسی تبدیل شدند. این جدا کردن خودشان از شرایط و محیط بهگونه عزلتنشینی و دیگر پنداری نمایان شده است.
ایرناپلاس: آیا شبکههای اجتماعی در شرایط امروز بیش از رسانههایی مانند خبرگزاریها، مطبوعات و نشریات بر مخاطبان تاثیر دارند؟
لسانی: باید گفت که شبکههای اجتماعی حامل حضور بیشتر مخاطبان هستند و مخاطبان بالفعل بالاتری نسبت به خبرگزاریها، مطبوعات و نشریهها دارند. تاثیر آنها به دو دسته آگاهانه و ناآگاهانه تقسیم میشود.
پیمایشهای مختلف نشان میدهند که مردم و کاربران به محتوای شبکههای اجتماعی اعتماد پایینتری دارند و به همین دلیل تاثیر آگاهانه محتوای شبکه اجتماعی بر آنها کم است. اما میزان تاثیر ناآگاهانه از اهمیت بالایی برخوردار است. در این حوزه شبکههای اجتماعی قطعا بالاترین تاثیر را بر مخاطبان دارند. اگر هوش هیجانی در افراد بالا نباشد و نتوانند احساسات و عواطف خود را کنترل کنند، در دام شبکههای اجتماعی میافتند.
جوانها کمتر اعتماد میکنند
ایرناپلاس: به نظر شما میزان اعتماد به شبکههای اجتماعی در ایران چقدر است و آیا این شبکهها تا این اندازه قابل اعتماد هستند؟
لسانی: در این زمینه، چند مساله مهم است. شبکههای اجتماعی نمودی از مدرنیته و شگفتیهای فناوری هستند، به همین دلیل عموما به عنوان پدیده نوظهور و تا حدی تجملاتی و هیجانانگیز با آنها برخورد میشود. این دیدگاه باعث میشود در پس ظاهر فریبنده شبکههای اجتماعی، محتوای نامناسب و نادرست پنهان باشد. افراد در شیفتگی ظاهری میمانند و تفکر نقادانه که باید برای بررسی لایههای مختلف وجود داشتهباشد، در آنها ظهور کمتری پیدا میکند.
نکته دوم این است که اعتماد به شبکههای اجتماعی با سن رابطه مستقیم دارد. اصولا افراد در سنین پایین اعتماد کمتر و در سنین بالا اعتماد بیشتری به شبکههای اجتماعی دارند. یعنی عموما جوانها به این دلیل که با سازوکار شبکههای اجتماعی آشناتر هستند خلاقیت بیشتری در مواجهه با محتوا دارند، اما در سنین بالا شاهد زودباوری و فریبخوردگی افراد هستیم.
نکته سوم، لزوم جداسازی بین پلتفرم و محتوای پلتفرم است. پلتفرم خوبی مانند اینستاگرام میتواند در محتوای خود آسیبزنندگی بالایی داشته باشد. این آسیب میتواند در حوزه روانی، اعتماد به حاکمیت و ساختار سیاسی و اجتماعی و حتی نگاه به خود باشد.
اینکه شبکههای اجتماعی تا چه اندازه قابل اعتماد هستند، اگر حوزه محتوا را تفکیک کنیم، به این میرسیم که هیچ محتوایی اگر منبع مشخص و رسمی نداشته باشد، قابل اعتماد نیست. در شبکههای اجتماعی افراد ناقل و راوی هستند، بنابراین منبع دست اول نیستند، در نتیجه ممکن است محتوایی به صورت جعلی و ساختگی در شبکههای اجتماعی منتشر شود.
ایرناپلاس: گستردگی استفاده از شبکههای اجتماعی در ایران، کار تبلیغات برای انتخاب را سختتر کرده یا سادهتر؟ زیرا از طرفی مردم میتوانند سادهتر با نظرات مختلف آشنا شوند و از طرفی ممکن است به آنها اطلاعات نادرست داده شود.
لسانی: شبکههای اجتماعی در کانالکشی محتوا به مخاطب توفیق بالایی داشتند و باعث این شدند که محتوای مختلف در حوزه سیاسی، راحتتر و سریعتر به کاربر برسد؛ اما مساله مهمتر اینکه مخاطب باید به جمعبندی برسد و سردرگم نباشد. نظم ذهنی و تصمیم شناختی بگیرد و به دور از رفتار عاطفی و احساسی باشد. اینجا نقطه ضعف کاربران در شبکههای اجتماعی است که به دلیل بمباران پیام و محاصره کاربران توسط انبوه محتوا باعث سردرگمی و نه تجمیع خاطر او میشوند.
نکته بعدی این است که به دلیل ذات شبکههای اجتماعی که اصولا محتوای دارای بار احساسی در آنها بیشتر گسترش پیدا میکند، افراد را در دام احساسی شناختی قرار میدهند. در نتیجه کنش افرادی که در دام احساسات قرار میگیرند، تابع ضوابط مشارکت معقول سیاسی نیست و به سمت مشارکت احساسی میروند.
ایرناپلاس:گاهی با محدودسازی برخی شبکه های اجتماعی در برخی مقاطع تاریخی مواجه میشویم، به نظر شما چنین برخوردی چه تاثیری میتواند بر مخاطب و در آستانه انتخابات داشته باشد؟
لسانی: به نظرم اگر حاکمیت ورود پیشدستانه قبل از عمومی شدن یک پلتفرم داشتهباشد و نیاز اجتماعی را به رسمیت بشناسد، به گونهای که با معرفی یک اپلیکیشن مشابه پاسخگوی نیاز جامعه باشد، میتواند الگوی حکمرانی سایبری مترقی داشتهباشد. پس شروط لازم، مهندسی رضایت عمومی و ورود به هنگام و پیشدستانه و به رسمیت شناختن نیاز اجتماعی با معرفی پلتفرم مشابه است.
این اتفاق در کشور چین برای گوگل افتاد، چینیها با جمعیت میلیاردی با ورود به هنگام، موتور سرچ جدیدی معرفی کردند که پاسخگوی نیاز مخاطب بود.
تقاضای عمومی در کشور ما در هر دو زمینه با تاخیر و اختلال روبهروست. تاخیر در ورود باعث عمومیسازی یک پلتفرم در جامعه میشود و اختلال در تصمیمگیری، باعث تعارض منافع میشود. گاهی صحن اجتماع را به عرصه درگیری سازمانها تبدیل میکنیم و مردم به شبکههای اجتماعی پناه میبرند.
نظر شما