به گزارش ایرناپلاس، موسیقی سنتی ایرانی قدمتی به اندازه تاریخ این سرزمین دارد. این موسیقی به اندازهای در جهان معتبر است که «ردیفهای موسیقی اصیل» به عنوان نخستین پرونده مستقل ایران در فهرست میراث ناملموس جهانی ثبت شده است اما به هر دلیلی این نوع موسیقی تنها مختص قشری محدود از مردم شده و در دو دهه اخیر میان جوانان و نوجوانان شاهد کاهش کمّی علاقهمندی به این نوع موسیقی هستیم و گرایش به انواع موسیقیهای دیگر که عمدتا ریشه در فرهنگ غرب دارد پررنگتر شده است.
اما چرا موسیقی اصیل ایرانی با این همه پتانسیل و توانایی، نتوانسته نیاز نسل جوان را برآورده کند؟
چرا در موسیقی پاپ و دیگر سبکهای امروزی هم نتوانستهایم فضا و بستری سالم برای جوانان فراهم کنیم که سلیقه آنان به سمت موسیقیهای بیکیفیت و مبتذل غربی نرود؟
این پرسشها را با سیدعباس سجادی کارشناس و پژوهشگر موسیقی و همچنین قاسم افشار خواننده موسیقی پاپ در میان گذاشتیم.
جوانان ما، موسیقی سنتی و موسیقی کلاسیک
سجادی، درباره برطرف نشدن نیازهای موسیقایی نسل جوان با توجه به وجود موسیقی اصیل و سنتی ایران و چرایی عدم استقبال این قشر از این سبک موسیقی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: ما باید به استقبال موسیقی خوب برویم. یکی از مهمترین دلایل این اتفاق این است که جوانان ما موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی را نمیشناسند. اصلا کجا این آثار را شنیدهاند که بخواهند به آن رغبت داشته باشند.
به گفته وی، مهمترین و تاثیرگذارترین عامل برای شنیده شدن موسیقی، رادیو، تلویزیون است. اساسا تلویزیون چه زمانی برنامههای باکیفیت و جدی در حوزه موسیقی پخش کرده که مردم تمایل نشان ندادهاند؟
وی ادامه داد: اگر در طول این سالها به برنامههای صداوسیما توجه کنید، متوجه خواهید شد که موسیقی غیرکارشناسانه فقط برای پر کردن اوقات خالی تلویزیون پخش میشود؛ برنامه جدی دیگری در حوزه شناخت موسیقی در رسانه را شاهد نیستیم. اصولا در حوزه موسیقیهایی که مردم دوست دارند و ریشه فرهنگی و ملی دارد و میتواند تاثیرگذار باشد، تا چه اندازه کارهای جدی صورت گرفته است؟ در این سالها به غیر از کارهای بخشنامهای، اداری و مناسبتی که در مرکز موسیقی صداوسیما پخش میشود کار جدی و تاثیرگذاری تولید شده است؟
زمانی که سریال «شهریار» از تلویزیون پخش میشد، مراجعهکنندگان به آموزشگاهها برای یادگیری ساز سهتار افزایش چشمگیری پیدا کرده بودند. چون در آن سریال گاهی نشان میداد که مرحوم شهریار با آن حال و احوال خاصش، سهتار میزند و شیفته آن ساز است.تاثیر شگرف رسانه
این کارشناس موسیقی درباره اهمیت و تاثیر رسانه در علاقهمندی مردم به موسیقی اصیل ایرانی با شرح مثالی افزود: یکی از دوستان صاحبنظر تعریف میکرد زمانی که سریال «شهریار» از تلویزیون پخش میشد، مراجعهکنندگان به آموزشگاهها برای یادگیری ساز سهتار افزایش چشمگیری پیدا کرده بودند. چون در آن سریال گاهی نشان میداد که مرحوم شهریار با آن حال و احوال خاصش، سهتار میزند و شیفته آن ساز است و ابوالحسن خان صبا را میدیدند که با چه علاقهای سهتار را مینوازد. این اتفاق نمونه کوچک تاثیرگذاری رسانه است.
وی با بیان اینکه موسیقیهای پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون، غیر ایرانی است، یعنی غیر کلاسیک و غیر دستگاهی هستند، توضیح داد: وقتی دائم موسیقیِ غیر از موسیقی همراه با اصالتهای ایرانی به خورد مخاطب میدهند، پس چه توقعی است که جوانان به سمت موسیقی ایرانی تمایل پیدا کنند؟
اگر رسانه نقش خود را به درستی انجام دهد و برنامهها و موسیقیهایش کارشناسی شده باشد و با نظر جامعهشناسها و روانشناسها تایید و پخش شوند، به طور حتم بر مخاطب تاثیر بسیار خوبی خواهند گذاشت.
موسیقی ایرانی هنوز شنونده دارد
سجادی درباره تاثیر موسیقی تلفیقی بر ایجاد علاقه جوانان به موسیقی ایرانی نیز گفت: اینها برای تلنگر زدن به ذهن مخاطب ایرانی خوب است اما کافی نیست. باید اصل کالا را به مردم داد. موسیقی ایرانی با ذائقه ایرانی همخوانی بسیار دارد. اساسا موسیقی برآمده از نیاز اجتماعی قرون گذشته ماست که اگر روایتگرها، روایتگرهای درستی باشند، مطمئن باشید هنوز هم موسیقی ایرانی شنونده بسیاری دارد. کسانی که به موسیقی سنتی علاقه دارند، حتی ترانهها و آوازهایی که برای نسل خودشان نیست را گوش میدهند.
غذای سالم باید از رسانهها داده شود
وی با بیان اینکه عرصه رقابت موسیقیِ اصیل ایرانی با موسیقیهای مصرفی روز، اصلا قابل مقایسه نیست، گفت: هیجانی که با شکلهای مختلف با موسیقیهای غیرایرانی ایجاد میشود با هیجانی که برای شنیدن موسیقی درست ایجاد میشود برابری نمیکند. در اینجا رسانهها و به طور مستقیم صداوسیما نقش بسیار مهمی دارند اما رسالت خود را فراموش کرده و تصور میکنند با چنین اقداماتی جلوی اشاعه موسیقی را میگیرند. در صورتی که چنین نیست. در واقع جلوی اشاعه موسیقی درست را میگیرند.
موسیقی نادرست در حال ترویج شدن است. به دلیل اینکه نیازش در جامعه وجود دارد. گوش هم خوراک میخواهد که اگر به آن خوراک درست داده نشود مجبور است با خوراک نادرست و ناسالم تغذیه کند. غذای سالم باید از طریق رسانهها داده شود.
این پژوهشگر موسیقی درباره تاثیر سازمانها و ارگانهای متولی در زمینه اشاعه موسیقی ایرانی افزود: بخشهایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر ارگانها، سازمانهایی هستند که میتوانند به این موضوع کمک کنند. اما به اعتقاد من مشکل اصلی و اساسی از رسانه ایجاد میشود. چون آن دوستان در جاهای دیگر میتوانند تسهیلگر باشند اما نمیتوانند عامل باشند.
ابتدا باید نیاز شنیدن موسیقیِ جدی و تقاضای کالای مطلوب را با برنامهریزی درست در جامعه ایجاد کنند بعد آثار جدید و مناسب تولید و عرضه شود. ارشاد و جاهای دیگر میتوانند فضا را برای برگزاری کنسرتها و تولید موسیقیهای مناسب فراهم کنند. اما آیا چنین نیازی از طریق رسانهها ایجاد شده است؟ آیا ذائقه مردم برای این موضوع تحریک و تائید شده است که آنها بخواهند اقدام کنند؟ در واقع نقش این سازمانها جانبی است و اصلی نیست.
رفتار بخشنامهای با آثار موسیقایی راهچاره نیست. باید با نگاهی واقعبینانه به نیاز جامعه و کیفیت آثار تولیدی مبتنی با فرهنگ ملی در عرصه رقابت، به تولید هوشمندانه و پخش و عرضه آن اقدام کرد.
تغییر سلیقه گوش مردم توسط فرمهای خاص
قاسم افشار نیز درباره تامین نیازهای موسیقایی نسل جوان و اینکه تا چه اندازه بستر مناسبی را در این زمینه آماده کردهایم، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: ما در کشوری زندگی میکنیم که برخی از سیاستها و افراد، ذائقه و سلیقهها را عوض کردهاند. آن موسیقی که در حال حاضر خوراک جوانان است، در واقع موسیقی است که به آنها تزریق شده و اینگونه نیست که بگوییم مردم خواهان چنین موسیقیهایی هستند. آن چیزی که در این میان زیاد مشهود است اینکه متاسفانه در سالهای گذشته با برخی فرمهای خاص، ذائقه مردم و سلیقه گوش آنها را تغییر دادهاند که این اتفاق بسیار بدی است.
به گفته این خواننده پاپ ایرانی، میانگین سنی جوانانی که به طور جدی موسیقی گوش میکنند از ۱۴ سال آغاز میشود و تا ۲۲ سال ادامه دارد. این در حالی است که این افراد موسیقی خوب نمیشنوند یا اینکه بسیار اندک میشنوند.
حجم بالای موسیقیهای ضعیف باعث شده که تنها چنین آثاری به گوش جوانان برسد و اگر هم در لابهلای آن موسیقیها چند اثر خوب هم منتشر شود، چون تبلیغ و پخش خوبی ندارند متاسفانه دیده و شنیده نمیشوند.
وی خاطرنشان کرد: بدترین کارها چه از نظر شعر، ملودی و حتی صدای خواننده با همراهی تبلیغات، خوب شنیده میشود. شنیدن زیاد چنین موسیقیهایی باعث میشود که مردم به آنها علاقهمند و دنبالهرو شوند که اصلا پیامدهای خوبی را به همراه ندارد.
اهمیت ایستادگی مدیران فرهنگی
وی در خصوص نقش متولیان و نهادهای فرهنگی در جلوگیری از کشیده شدن جوانان به سمت موسیقیهای غربی، افزود: بخش بزرگ این قضیه به دست متولیان فرهنگی و مدیران ارشدی است که در رابطه با بخش فرهنگی کار میکنند. دوستان و همنسلان من، موسیقی را خیلی بهتر میشناختند، خوانندگی را بلد بودند و صدای بهتری داشتند، همه این ویژگیها باعث میشد که کارها خوب پیش برود.
افشار افزود: موسیقی که در حال حاضر تولید میشود یک بخش کوچک آن خوب بوده و بیشترش بد و ضعیف است. به نظر من این بخش بزرگ را باید ریکاوری کنند. متاسفانه مردم در هفت، هشت سال گذشته به ندرت موسقی خوب شنیدهاند.
تلویزیون، رسانهای سلیقهای
این خواننده پاپ در خصوص اهمیت و نقش رسانه در ترویج موسیقی باکیفیت و خوب گفت: رسانه و حمایت رسانه بسیار مهم است. دوستانی که در رسانه فعالیت میکنند و تهیهکنندگانی که به مناسبتهای مختلف در تلویزیون برنامه تولید میکنند، در این زمینه بسیار تاثیرگذارند.
متاسفانه برخی افراد را به تلویزیون دعوت میکنند که در حد و اندازه قاب تلویزیون نیستند. اتفاقی که رخ داده اینکه تهیهکنندگان بهخصوص برخی از مدیران شبکهها تنها به دنبال این هستند که مخاطب جذب کنند و به همین دلیل کسانی که در فضای مجازی فالوورهای بسیاری دارند را برای حضور در برنامههای تلویزیونی دعوت میکنند که این اتفاق بدی است. این مساله نشان میدهد تلویزیون ما یک تلویزیون فرهنگی نیست.
وی با شرح یک مثال از عملکرد تلویزیون در زمینه پخش برخی از آثار موسیقی گفت: سال گذشته در برنامه نوروزی شبکه اول سیما از کسی دعوت کردند که همچون برخی دیگر، در حد و اندازه قاب تلویزیون و رسانه ملی نبودند و نیستند. یعنی کار به جایی رسیده که به چنین اشخاصی وابسته شدهاند؟
وقتی درون رسانهای این اتفاق میافتد ما دیگر نمیتوانیم کاری کنیم. در نهایت به این نقطه میرسیم که خوانندهای مانند خشایار اعتمادی از موسیقی خداحافظی میکند که بسیار دردناک است.
به اعتقاد من تلویزیون، رسانهای فرهنگی نیست بلکه کاملا سلیقهای است.
نظر شما