این روزها وقتی از کنار فروشگاههای محصولات صوتی و تصویری میگذریم، ترانههایی با شعر و موسیقی تعجببرانگیز، خجالتآور و سطحی میشنویم که انگار مورد پسند نوجوانان و جوانان است. پذیرفتن اینکه ذائقه و علاقه آیندگان این سرزمین به این سمتوسو رفته با توجه به پیشینه فرهنگی کشورمان، کمی سخت است. اما چه بخواهیم و چه نخواهیم، بسیاری از نوجوانان و جوانان حاضرند به خاطر شنیدن این قطعات و دیدن خواننده مورد علاقهشان از نزدیک، پول کلانی صرف کنند.
این نکته صحیح است که جوانان به موسیقی شاد و پرانرژی نیاز دارند و نباید انتظار داشت تنها به موسیقی کلاسیک روی آورند، اما مسئله این است که ما نهتنها از موسیقی ایرانی و کلاسیک، بلکه از موسیقی پاپ هم دور شدهایم و بهنوعی از موسیقی رسیدهایم که طرفداران آنها دیگر معیارهای هنر فاخر را نمیشناسند و قوه تمییز ندارند.
اما چه اتفاقاتی افتاد که در حال حاضر دیگر صدای خوانندههای قدیمی پاپ را کمتر میشنویم و در مقابل، آثاری با خصوصیاتی که گفته شد در همهجا شنیده میشود. پیروز ارجمند آهنگساز و پژوهشگر موسیقی به این سؤالات پاسخ میدهد.
موسیقی که تقریباً ۲۵ سال در محاق سکوت و تحریم بوده
پیروز ارجمند آهنگساز و مدرس دانشگاه درباره رشد و مسیر موسیقی پاپ بعد از انقلاب اسلامی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: موسیقی پاپ تقریباً ۲۵ سال در محاق سکوت و تحریم بوده است. ما یک جریان موسیقی خیلی قدرتمندی قبل از انقلاب به اسم پاپ داشتیم، که بعد از انقلاب مسیرش به مدت بیش از ۲۵ سال بسته شد. وقتی این جریان مجدداً شروع شد، با پایش و پالایشی همراه بود که منجر به خلق آثار ارزشمندی شد. یعنی خوانندگانی که خوب میخواندند، در عرصه ماندند و آثار بسیاری تولید کردند. هرچند که پاپ، موسیقی زمانه و تاریخمصرف داری است، طبیعتاً کشش و علاقهای که توسط مردم و تولیدکنندگان ایجاد میشود در حال تغییر مداوم است. این اصل قابل قبولی است، اما اینکه ما با مخاطبمان بهگونهای عمل کنیم که بخشی از موسیقی حذف شود، مسئلهای است که قابل بررسی است.
حذف رپ و راک؛ چون موردپسند نیستند
وی در ادامه با اشاره به این نکته که اساساً جریان موسیقی که موردپسند ما نیست را حذف کردند، اینگونه اضافه کرد: مثلاً موسیقی راک و رپ. موسیقیهایی که چند میلیون علاقهمند در ایران دارند و نمیتوانیم منکر آنها شویم. اگر موسیقی راک و رپ را از چرخه موسیقی رسمی حذف کنیم چند میلیون مخاطب ایرانی را به سمت موسیقی زیرزمینی غیررسمی سوق دادهایم. طبیعی است که آن موسیقی قابلکنترل و نظارت نیست و خوب و بدش مخلوط و نامشخص خواهد بود.
چگونگی مجوز دادن به اشعار خوانندههای امروزی
این آهنگساز درباره چگونگی عملکرد وزارت ارشاد در خصوص دادن مجوز به خوانندههای امروزی بیان کرد: وقتی اثری به وزارت ارشاد ارائه میشود شاهد سختگیریهایی هستیم که در سالهای اخیر در حوزه شعر اتفاق میافتد که در واقع سیاستی دوگانه است. یعنی اشعاری را میبینیم که خیلی خوب هستند، اما تأیید نمیشوند و بالعکس، برخی اشعار سخیف را تأیید میکنند. امروزه اشعار بد بهوفور یافت میشود و اشعار خوب خیلی کمرنگتر شده است. اینجا جای سؤال دارد که روابط و ضوابط بررسی اشعار چگونه است؟ آیا ما حق داریم اشعاری چون سعدی، مولانا، حافظ، عراقی و دیگر شاعران کلاسیکمان را از همان ابتدا از چرخه ممیزی حذف کنیم؟ کاری که در دوره مدیریت خودم انجام دادم این بود که اشعار شعرای کلاسیک را کاملاً از بررسی شورای شعر حذف کردم.
چرا ذائقه موسیقاییمان تغییر میکند؟
ارجمند در پاسخ به این پرسش که چه دلایلی باعث نزول آثار موسیقی پاپ در این سالها شده است، خاطر نشان کرد: اشکالی که الان وجود دارد و اشکال جدی هم در عرصه شعر محسوب میشود این است که ما خواننده مؤلف داریم. یعنی خوانندگانی که خودشان ترانهسرا هستند یا آهنگسازانی که ترانهسرا هستند. طبیعتاً ترانهسرایی یک خلاقیت و ذوقی میخواهد که ممکن است آهنگساز فاقد آن باشد. این اشکال اساسی است که در عرصه شعر ما وجود دارد و شعر را سخیف و ضعیف میکند. خوانندگانی که آهنگسازی میکنند هم همینطور هستند. یعنی تقریباً امروزه، خوانندگان ما صدابردار، نوازنده، آهنگساز، تنظیمکننده، ترانهسرا و حتی برخی تهیهکننده هم هستند. یعنی یک فرد در قامت هشت شخصیت ظاهر میشود. طبیعی است که کیفیت کار خیلی تغییر پیدا میکند.
ما در چرخه معیوبی از صنعت موسیقی قرار داریم. این چرخه موسیقی معیوب جلو میرود و فراگیر میشود. ذائقهسازی سلیقه موسیقی من و شما با این شرایط بهتدریج به سمت و سویی سوق پیدا میکند که شاید فکر نمیکردیم چنین مدل موسیقی را دوست داشته باشیم. باید فضا را بازتر کرد و اجازه داد افراد، با صلاحیت بیشتری وارد میدان شوند.
هنرمندانی که خانهنشین شدهاند
این مدرس دانشگاه با برشمردن دلایلی که موجب خانهنشین شدن برخی هنرمندان این حوزه شده، افزود: تقریباً همه آهنگسازان و خوانندگانی که آثار خوبی خلق کردهاند، امروز خانهنشین هستند یا از ایران رفتهاند. چند نفر از آهنگسازان برجسته ایرانی کار میکنند؟ چون جریان موسیقی پاپ ایران به سمت موسیقی خیلی سخیف حرکت میکند. من موسیقی پاپ را هم در کنار ارکستر مینوشتم. اما این نوع موسیقی امروز را ننوشتم و نخواهم نوشت و مانند بسیاری از آهنگسازان، امروز کار نمیکنم. سالهاست آهنگسازی را برای خود نگه داشتم و کار تولیدی عمومی ندارم. نهتنها من، بلکه فرهاد فخرالدینی، فریدون شهبازیان یا امثال فؤاد حجازی و همه افراد و خوانندگانی چون محمدرضا عیوضی، خشایار اعتمادی، امیر کریمی و ... خانهنشین هستند.
تهیهکنندگان حاضر به همکاری با ما نیستند. چون موسیقی که ما تولید میکنیم گرانتر و هنریتر است و وزارت ارشاد هم هیچ بسته حمایتی از امثال ما ندارد. مثلاً در عرصه کتاب، بسیاری از کتابها توسط ارشاد خریداری میشود. ولی وزارت ارشاد هیچ اثری از هنرمندان موسیقی خریداری نمیکند که ما مشتاق باشیم و فرض کنیم بخشی از منافع یک هنرمند را تأمین میکنند.
گزارش از هنگامه ملکی
نظر شما