به گزارش ایرناپلاس، در بخش نخست و بخش دوم گفتوگو با محمد کبیری معاون تعاون وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، به ظرفیتهای بخش تعاون، الزامات توسعه این بخش و ضرورت افزایش شفافیت فعالیت تعاونیها اشاره شد.
در بخش سوم گفتوگو، از جوانترین معاون وزیر دولت دوازدهم درباره گذار بیننسلی و ضرورتهای انتقال تجربه بین مدیران نسلهای مختلف سوال کردیم.
شما جوانترین معاون وزیر دولت دوازدهم هستید. در مدتی که مسئولیت داشتهاید در این زمینه با چه چالشهایی روبرو شدید؟ چقدر از سمت بدنه و مدیران مجموعه خود که سن بیشتری از شما داشتهاند مورد پذیرش بودهاید؟
_ من از جوانترین کارشناس معاونت تعاون نیز جوانترم. از آنجایی که به کار گروهی اعتقاد دارم، با همکاران خود نیز رابطه مناسبی دارم. با این همه در برخی سازمانهای دیگر که شناخت قبلی از من وجود نداشت، طول میکشید تا مشاهده کنند که فعالیت امثال من نیز دستاوری داشته است. معاونت تعاون سال ۱۳۹۸ به همت یک کارِ گروهی رتبه نخست را در بین معاونتهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کسب کرد. همه آن نیز بابت انگیزهای بود که در تیم جوان و تحصیلکرده این معاونت وجود دارد.
بیرون از معاونت نیز وقتی برخی عملکرد تیم ما را میدیدند، همراهی میکردند و کمتر جایی بوده که از این منظر دچار مشکل شویم. با این همه گاهی با نگاههای بالا به پایین برخی افراد نیز روبرو شدهام، اما در طول زمان نگاه آنها نیز تعدیل شده است.
در ایام دهه فجر قرار داریم و به همین مناسبت خوب است درباره گذار بین نسلهای مختلف مدیران صحبت کنیم. در سالهای گذشته با یک گذار بیننسلی از نسل اول و دوم به نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی روبرو شدیم. اکنون جوانترها در حال مسئولیت گرفتن در مناصب مختلف هستند و شما نیز جزو همین گروهید.
چه کارهایی باید صورت گیرد که این انتقال مسئولیت و انتقال دانش و تجربه بین این دو گروه بهدرستی انجام شود و چه چالشهایی را در این حوزه داریم؟
_ معتقدم انقلاب اسلامی با رویکرد عدالتخواهانه و البته دموکراسیخواهی صورت گرفته است. یعنی اینکه از قدرت مطلق یک نفر کم کنیم و بگذاریم مردم در مورد سرنوشت خود تصمیم گیرند. این انقلاب از سوی جوانانی انجام شد که رهبری فرزانه، عارف و وارسته داشتند. با این حال اگر در کنار رهبری کاریزماتیک امام خمینی(ره)، جوانان نخبهای نبودند که با خلوص نیت پا به عرصه بگذارند، انقلاب اسلامی به احتمال زیاد شکل نمیگرفت.
دوره جوانی را جدی بگیریم
برخی از شخصیتهایی که از آنها به بزرگی یاد میکنیم، بهترین کارهای خود را در دوره جوانی انجام دادهاند که باعث شد نام آنها در ذهن ما بِرند شود. تاریخ از انقلاب اسلامی بهعنوان انقلابی یاد میکند که به سمت تشکیل حکومتی مدرن رفت که مبتنی بر مردمسالاری دینی بود.
تاریخ ما را قضاوت میکند آیا شعارهای اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی محقق شد؟ به طور حتم در حوزه استقلال کشور موفق بودیم. درباره آزادی نیز انتخابات ریاست جمهوری کشور ما نسبت به کشورهای خاورمیانه بینظیر است. با این حال ما در بحث کارآمدی که اولویت نخست همه حکومتهاست، حتماً باید بررسی کنیم کجا میتوانستیم بهتر عمل کنیم.
میانگین رشد اقتصادی کشور در ۴۰ سال گذشته، ۲.۴ درصد بوده است. این عدد کم نیست، اما برای یک کشور در حال توسعه کافی نیست.
میانگین رشد اقتصادی کشور در ۴۰ سال گذشته، ۲.۴ درصد بوده است. این عدد کم نیست، اما برای یک کشور در حال توسعه کافی نیست. نیاز داریم برای آینده ایران تدبیر کرده تا از دستاوردهای انقلاب اسلامی حضانت و حفاظت کنیم.
ما دستاوردهای کمی نداشتیم و شاخص توسعه انسانی (HDI) ما قابل مقایسه با پیش از انقلاب اسلامی نیست. ضریب جینی ما تا پیش از جهش نرخ ارز در سال ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ نسبت به پیش از انقلاب اسلامی بهطرز قابل توجهی بهتر بوده است. با این همه اگر بخواهیم مسیر توسعه ایران را هموار کنیم، به طور حتم نیاز داریم که انسانهایی پاکدست، متخصص و باورمند به منافع ملی تربیت کنیم و اجازه دهیم آنها در حکومتداری مشارکت کنند.
پیش از این اگر نخبگان ما از سال آخر دانشگاه به فکر مهاجرت میافتادند، اکنون به نقطهای رسیدهایم که برخی از دوران دبیرستان و حتی راهنمایی به فکر مهاجرت و آموختن زبان خارجی برای رسیدن به این هدف هستند. باید کاری کنیم که شاهد مهاجرت معکوس نخبگان باشیم.
تنها راهش را این میدانم که یک ائتلاف نسلی نخبگانی برای فردای توسعه یافته ایران شکل گیرد. اگر این اتفاق رخ دهد، میتوانیم بگوییم یک گذار بدون تنش را از نسل اول انقلاب به نسل دوم و سوم خواهیم داشت.
جریانهای مختلف سیاسی انسانهای توانمند و نخبهای دارند. باید این را توسعه دهیم و دایره کسانی را که به این انقلاب باورمند هستند، بزرگ و بزرگتر کنیم تا بتوانیم از منافع ایران و انقلاب اسلامی در داخل و خارج از کشور دفاع کنیم. نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی پرسشهایی در ذهن دارد که میتوان پاسخهایی جدی به آنها داد، اما باید به آنها اعتماد کرد. مطمئنم خروجی این اعتماد همکاری و همفکری خوبی برای ایران فردا باشد.
همزمانی بحرانها، دلیل خوبی برای ناامید شدن
در حال حاضر کشور ما با ابرچالشهایی در حوزههای مختلف روبروست. ریسک سیاسی _ نظامی، بحران آب، ابرچالش صندوقهای بازنشستگی، وضعیت نامطلوب اقتصادی بهگواه شاخصها و... همزمان با یکدیگر وجود دارد. با وجود همه این موارد که دلایل خوبی برای ناامید شدن هستند، به آینده چقدر امیدوارید؟
_ گریزی از امید نیست و ما به امید زندهایم. ظرفیتهایی که در بُعد انسانی و فرهنگی _ تاریخی در ایران وجود دارد، در کنار آنچه بهصورت خدادادی در سرزمین ایران نهفته است، باعث میشود زمینه توسعه و فردای بهتر برای «ایران فردا» وجود داشته باشد. تنها باید از آنچه در تاریخ بر ایران رفته درسآموزی داشته باشیم. معتقدم اگر یک فرآیند دیگرپذیری و دیگرخواهی برای حفظ منافع ملی شکل گیرد، به طور حتم توسعه ایران تضمین شده است.
در حال حاضر یک دشمن جدی داریم که اتحاد ما با یکدیگر را هدف قرار داده است. دشمن از اینکه افرادی بیشتری در جامعه به بُعد سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی اعتقاد داشته باشند، ناخشنود میشود. معتقدم در سیاست خارجی عقلانیت مناسبی از سوی جمهوری اسلامی نشان داده شده و زمینه این فراهم است که بازیگران داخلی از این فرصت استفاده کنند.
در واقع مقاومت مردم بوده که ظرفیتی را برای نمایندگان جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده تا با ذینفعان بینالمللی مذاکره کنند. با این حال در کشور نیاز به یک باور نسبت به منافع ملی همراه با کارِ گروهی و جمعپذیری وجود دارد.
امیدوارم این اتفاقات رخ دهد و نسل سوم و چهارم انقلاب بتوانند سرعت توسعه ایران را افزایش دهند.
گفتوگو از حامد حیدری
نظر شما