به گزارش ایرناپلاس، این روزها برخی پدرومادرها از مدتها پیش با صرف پولهای کلان، در صف انتظار تولد فرزندشان در تاریخ ۹۹.۹.۹ هستند. آن هم در حالی که هر سال وزارت بهداشت با نزدیک شدن به این تاریخهای رُند، هشدارهایی را به درخواستکنندگان تولد دستکاری شده میدهد و از والدین میخواهد از سزارینهای زودرس بپرهیزند اما چرا این توصیه نتیجه عکس میدهد؟
با فرارسیدن تاریخ رُند در تقویم، بیمارستانها شاهد افزایش درخواست برای سزارینهای زودهنگام هستند؛ تولدهایی که عوارض جبرانناپذیری بر سلامت جنین و مادر دارد.
خبر تاریخ تولدهای لاکچری نخستین بار ۸۸/۸/۸ مطرح شد، بعد از آن، هر زمان تقویم، روزهای خاصی را نشان میدهد صفهای طولانی زایمان نیز در بیمارستانها ایجاد میشود. مادران و پدرانی که به نظر میرسد حتی با وجود خطرهای احتمالی برای سلامت نوزادشان با پافشاری زیاد، تاریخ زایمان را دو هفته زودتر یا دو هفته دیرتر جابهجا کردهاند.
رصد تولدهای تقویمی؛ هشدار به بیمارستانها و پزشکان
انتخاب تاریخ رُند برای انجام عمل سزارین، بیشتر به این دلیل اتفاق میافتد که پدرومادران به دلیل هماهنگی با تاریخ تولد پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، سالگرد عقد و عروسی و... نوزادشان را در تاریخهای ویژهای به دنیا میآورند و تاریخ سزارین را براساس آن انتخاب میکنند. موضوعی که از آن بهعنوان دستکاری یا جابهجایی تاریخ تولد نام برده میشود و به گفته مدیران وزارت بهداشت، هرگونه دستکاری در تاریخ تولد نوزادان نه فقط میزان بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان را افزایش میدهد بلکه به اختلالات تنفسی، نارسایی قلبی، ریوی و آسیبهای مغزی به نوزاد نیز منجر میشود.
در همین زمینه، در روزهای اخیر معاون درمان وزارت بهداشت، نسبت به انجام زایمان های تقویمی در بیمارستانها هشدار داد. قاسم جانبابایی در ابلاغی به معاونان درمان دانشگاههای علوم پزشکی کشور با توجه به افزایش انجام تولدهای تقویمی به روش سزارین در چند سال اخیر، این موضوع را برخلاف برنامهها و سیاستهای اجرایی وزارت بهداشت در حوزه ترویج زایمان طبیعی و کاهش سزارینهای الکتیو (انتخابی) دانست.
وی تاکید کرد: «دستکاری و یا تولد زودهنگام یا دیرتر از زمان اصلی، ضمن تحمیل هزینه اضافی به خانوادهها و سیستم درمان، باعث ایجاد عوارض جسمانی و به خطر افتادن سلامت مادر و نوزاد میشود.»
معاون درمان وزارت بهداشت در این ابلاغیه، خواستار بررسی عملکرد بیمارستانها و پزشکان در سزارینهای تقویمی ۹۹.۹.۹ شد و تصریح کرد: «با بیمارستانها و پزشکان دارای سابقه آمار بالای سزارین مدیریت نشده، برخورد خواهد شد.»
تولد کودک اسرار بین پزشکِ مادر است
جانبابایی ادامه داد: «از نظر پزشکی در روزهای پایان بارداری، هر یک روز باقیمانده تا پایان بارداری برای سلامت جنین و مادر اهمیت حیاتی دارد. انتخابی بودن تاریخ زایمان برای زایمانهای طبیعی بهدلیل غیرقابل پیشبینی بودن، تقریبا غیرممکن است. اما وقتی پای زایمان سزارین به میان میآید انتخاب تاریخ، توافقی بین پزشک و بیمار است. از آنجایی که پرونده الکترونیک سلامت برای هر خانواده تشکیل نشده، مساله تولد کودک، اسرار بین مادر و پزشک است و جزو اسرار پزشکی محسوب میشود.
وی افزود: بنابراین نمیتوانیم در بسیاری از این موارد ورود کنیم که اگر یک خانوادهای با یک دکتر به توافق رسیده باشند که به طور مثال فرزندشان را چند روز زودتر به دلیل همین تاریخ خاص سزارین کنند، با آنها برخورد کنیم و جلوی کار را بگیریم.»
تولد زودهنگام نوزاد در تاریخی خاص یا دیرتر از زمان اصلی تولد، ظلم آشکار و نقض حقوق کودک است. ۱۰ روز پایانی عمر جنین در رحم مادر معادل ۳ ماه پایانی زندگی جنین در رحم است.پیش از این نیز محمود عباسی دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک گفته بود: «تولد زودهنگام نوزاد در تاریخی خاص یا دیرتر از زمان اصلی تولد، ظلم آشکار و نقض حقوق کودک است. ۱۰ روز پایانی عمر جنین در رحم مادر معادل ۳ ماه پایانی زندگی جنین در رحم است و حق نداریم این شرایط را دستکاری کنیم؛ اما متاسفانه درگیر چنین رفتارهایی شدهایم که مصداق فروپاشی اخلاقی است، البته جامعه پزشکی باید در مقابل چنین گسیختگی های اخلاقی بایستد.
گرایش به چنین رفتارهایی ویژگی چه شخصیتهایی است؟
اما هجوم مردم در این وضعیت کرونایی برای سزارینهای اجباری چه معنا و مفهومی دارد؟ تحلیل این پدیده و این مساله هم ابعاد روانشناختی دارد و جامعهشناختی.
کاوه قادری روانشناس بالینی در این باره به ایرناپلاس گفت: تحلیل روانشناختی این موضوع اهمیت زیادی دارد. چیزی که در سبک چنین رفتاری باید عمیقا تحلیل کرد این است که بیشتر کدام قشر از افراد و با چه مولفههای هویتی، اجتماعی و اقتصادی به دنبال چنین تاریخهای لاکچری هستند؟
تحلیل جنبههای جامعهشناختی آن برعهده جامعهشناسان است که بیشترین تاکید آنها بر معنای هویتبخشیِ مصرفی این تاریخها در طبقات متوسط و بالای جامعه است و من به وجوه روانشناختی این رفتارها میپردازم.
قادری ادامه داد: به شکل کلی چنین رفتارهایی نوعی رفتار نمایشی و جبرانی برای متفاوت به نظر رسیدن و عزتمند شدن است. به عبارتی حرمت خود و عزتنفس افراد زمانی که با مصرف و نمایش گره بخورد گرایش به چنین رفتارهایی بیشتر میشود. حال باید دید در کدام شخصیتها این گرهخوردگی و پیوند بین مصرف و حرمت خود بیشتر است.
وی افزود: بهطور کلی افراد با ویژگیهای شخصیتی نمایشی، افراد دارای رگههای شخصیتی خودشیفته و افراد با احساس ناتوانی و حس عمده رقابتطلبی و افراد با ویژگی روانشناختی «از جاماندن» بیشتر واجد چنین خصیصههایی هستند و احتمال گرایش به چنین رفتارهایی در این افراد بالاتر است.
چنین رفتارهایی نوعی رفتار نمایشی و جبرانی برای متفاوت به نظر رسیدن و عزتمند شدن است. به عبارتی حرمت خود و عزتنفس افراد زمانی که با مصرف و نمایش گره بخورد گرایش به چنین رفتارهایی بیشتر میشود.شخصیت نمایشی و خودشیفته؛ افتخاری که نصیب هر کسی نمیشود!
این روانشناس بالینی ادامه داد: اگرچه باید تصریح کرد منظور ما افرادی هستند که آنقدر این تاریخها برایشان پر اهمیت میشود که حتی حاضرند سلامتی خود و اعضای خانوادهشان را برای این امر به خطر بیندازند و نه فقط کسانی که به شکل تصادفی تولد فرزندشان با این روز همزمان شده و یک حس مثبت طبیعی هم نشان دهند.
«افراد دسته اول بیشتر به دنبال این هستند که خود را پرطمطراق و متفاوت نشان داده و به دیگران نشان دهند خود و فرزندشان از دیگران برتر و لاکچریتر بوده و به شکل خاصی مورد توجه هستند.»
تلاش برای سرپوش گذاشتن بر احساس خلاءهای ناهشیار
قادری افزود: تولد فرزند در تاریخ لاکچری برای افرادی با گرایشهای ناسالم خودشیفته، افتخاری است که نصیب هر کسی نمیشود! برخی دیگر از این افراد در بیشتر اوقات در حال نمایش دادن احساسات و زندگی روزمره خود هستند تا نشان دهند چقدر خوشبخت و عالی زندگی میکنند و حسرت دیگران را به احساسات وصفناپذیرشان دریافت کنند. این در حالیست که معمولا ریشههای این احساسات، جبرانی است برای احساس ناکامیهای درونی و تلاش برای سرپوش گذاشتن بر احساس خلاءهای ناهشیار.
افراد با ویژگیهای شخصیتی نمایشی، افراد دارای رگههای شخصیتی خودشیفته و افراد با احساس ناتوانی و حس عمده رقابتطلبی و افراد با ویژگی روانشناختی «از جاماندن» بیشتر واجد چنین خصیصههایی هستند.وابستگی افراطی به رویدادهای مجازی
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دسته سوم و متداولتر، آنهایی هستند که به تازگی در مطالعات روانشناختی بسیار به آنها پرداخته شده و پدیدهای است با عنوان «ترس از جا ماندن».
ترس از جا ماندن به عنوان «احساسی ناخوشایند و درگیرکننده از اینکه فرد از کارهایی که دیگران انجام میدهند یا چیزهای بیشتر و بهتری که دارند، غایب و محروم است» تعریف میشود. در نتیجه این شرایط، فرد وابستگی افراطی به رویدادهای مجازی و چالشهای موجود در فضای اینستاگرام و تلگرام پیدا میکند و شدیدا میخواهد در این حس خوشبختی نمایش شده دستهجمعی شرکت کند و چه بسا خود نیز بخشی از این خوشبختی ظاهری در حال اتفاق باشد که این روزها تعبیر دقیق آن ۹/۹/۹۹ است و کارهای خاصی که میتواند در این روز انجام دهد اما متاسفانه این تلاشی است عبث.
ترس از جا ماندن
این روانشناس تاکید کرد: روانکاوان معتقدند ترس از جا ماندن از سه عامل روانشناختی زیربنایی یعنی احساس تحریکپذیری، اضطراب و احساس بیکفایتی سرچشمه میگیرد و بیکفایتی تجربه شده در این حالت که عمدتاً به شکل احساس شرم و عدم شایستگی نمایان میشود، به این معناست که فرد در معرض موقعیتی باشد که در آن خود را از جهتی دارای نقص ببیند و برای جبران این نقص دست به کارهای این چنینی بزند.
به عبارتی زبان حال این افراد چنین میشود که «من آن چنان هم بیکفایت نیستم و فکر نکنید از خوشبختی نمایش شده شما جدا ماندهام؛ ببینید من چقدر خوشبختم و من هم در این تاریخ لاکچری چیزی برای عرضه داشتم»! و بدتر اینکه مطالعات روانشناختی نشان میدهد گرایش به این رفتارها در بحرانهای اقتصادی بیشتر میشود. شاید دستاویزی برای کاهش احساسهای منفی ناشی از آن است.
اصرار برای تولد در روز خاص ریشه در نقص جامعهپذیری
از طرفی دیگر با توجه به تغییراتی که اغلب به واسطه چشم و همچشمی در سبک زندگی بهوجود آمده، برخی از زوجها و والدین ایرانی دوست دارند «خاص» باشند. این تمایل به خاص بودن برخی مواقع در ازدواج و فرزندآوری در تاریخهای رُند نمود پیدا کرده است. اما چرا مردم به «خاص بودگی» اهمیت میدهند؟
در ارتباط با این موضوع علیرضا شریفی جامعهشناس به ایرناپلاس گفت: پافشاری مردم برای انجام سزارین در تاریخهای خاص، ریشه در نقص جامعهپذیری دارد. متاسفانه امروز اهمیت یک کودک از یک عروسک نیز کمتر شده؛ یعنی بیش از آنکه به روشهای تربیت فرزندآوری اهمیت دهند به چیزهای ظاهری اهمیت میدهند. برای نمونه، مردم برای یک تولد ساده، چند میلیون پول طراح میدهند؛ دوست دارند بچهشان لاکچری باشد و تاریخ تولد بچه برایشان مهم است اما تربیتشان خیر.
«یعنی به جای اینکه به محتوا فکر کنیم، همه فکر و ذکرمان فرم است. یا به عبارتی ظاهربینی در این روزگار اهمیت فزایندهای یافته و همه دوست دارند نمایش دهند؛ با این نمایش عکس بگیرند؛ خاص بودنشان را به رخ جامعه بکشند و پز بدهند؛ حتی میلیونها تومان خرج میکنند تا این نمایش را ثابت کنند.
ظاهربینی در این روزگار اهمیت فزایندهای یافته و همه دوست دارند نمایش دهند؛ با این نمایش عکس بگیرند؛ خاص بودنشان را به رخ جامعه بکشند و پز بدهند؛ حتی میلیونها تومان خرج میکنند تا این نمایش را ثابت کنند.تصویر، واحد پولِ جهان معاصر شده است
به این موضوع در کتاب «جامعه نمایش» نوشته «گی دوبور» پرداخته شده است.
دوبور در بخشی از کتاب «جامعه نمایش» مینویسد: نمایش، تا حدودی انباشت سرمایه است که به تصویر تبدیل میشود و نتیجه میگیرد که تصویر، واحد پول جهان معاصر شده است.
اول از همه، این والدین هستند که تمایل دارند ما را از بدو تولد خاص ببینند زیرا هرچه نباشد فرزند آنها هستیم و به چشمشان خاصیم. این باعث میشود یا بخواهیم خاص باشیم که دیدگاه آنها را توجیه کنیم و یا فکر کنیم که ما کلاً از ابتدا خاص و منحصربفرد بودهایم در حالی که تاریخ تولد خاص نمیتواند کاری برای کودک انجام دهد. افراد جامعه با مهارت، خلاقیت، تخصص و تواناییهایشان خاص میشوند.
نظر شما