تداوم بی‌اخلاقی‌ها در فوتبال؛ به کجا چنین شتابان؟

تهران- ایرناپلاس- بی‌اخلاقی‌ها در ورزش ایران بویژه در فوتبال میان مربیان و بازیکنان روز به روز در حال افزایش است و این بی‌اخلاقی‌ها، به داوری جریان پیدا می‌کند. هرچند که کمیته داوران و کارشناسان برخی اشتباه‌های غیرعمد را کتمان نمی‌کنند.

به گزارش ایرناپلاس، وقتی صحبت از اخلاق می‌شود ناخودآگاه نام پرویز دهداری که سوم آذرماه مصادف بود با بیست و نهمین سالگرد درگذشت این معلم اخلاق، در ذهن ما نقش می‌بندد و جای خالی او به شدت احساس می‌شود.
دهداری از جمله افرادی بود که اخلاق را بر ورزش مقدم می‌دانست و همین رفتار و منش بود که اهالی ورزش او را بعنوان «معلم اخلاق» خطاب می‌کردند.

اخلاق و ورزش مکمل یکدیگرند
این روزها در حالی برخی، اخلاق ورزشی را دستاویز مقاصد خود قرار می‌دهند که کارشناسان تاکید دارند اخلاق و ورزش مکمل یکدیگرند و نباید فقط به کسب نتایج ولو به هر قیمتی روی آورد.

ورزش و به ویژه فوتبال در چند دهه گذشته پیشرفت کرده، اما همراه با این تحول و توسعه، رعایت موازین اخلاقی در این عرصه چندان جدی گرفته نشده و به عبارتی فرهنگ‌سازی نشده است.
بارها دیده و یا شنیده‌ایم که مدیران، بازیکنان، مربیان و هواداران درباره برخی مسایل همدیگر را به بی‌اخلاقی متهم می‌کنند. به طور مثال بارها دیده شده بازیکنان فوتبال بر سر عدم پرداخت مبالغ قراردادشان با مدیران باشگاه وارد چالش شده و دست به اعتصاب‌هایی جدی زده‌ و حتی قراردادهایشان را یکطرفه فسخ کرده و موجب رنجش هواداران باشگاه شده‌اند.
پرسشی که در این زمینه مطرح می‌شود این است که آیا اقدام باشگاهی بحران زده در عدم پرداخت حقوق بازیکنانش غیراخلاقی است؟ اصولا اخلاق چه جایگاهی در پرمخاطب‌ترین و پرطرفدارترین ورزش جهان دارد؟



دهداری، پدر معنوی بازیکنان
یکی از چهره‌های مشهور و متعهد به اخلاق در ورزش کشور مرحوم پرویز دهداری است که پدر معنوی همه بازیکنان بود. او همیشه می‌گفت مهم نیست فوتبالیست خوبی باشید، اما این اهمیت دارد که انسان خوبی باشید. دهداری، یک مربی و معلم بزرگ بود که همواره می‌کوشید با بازیکنان ارتباط عاطفی برقرار کند.
او در سال ۱۳۶۴ با حکم نصرالله سجادی -رئیس وقت فدراسیون فوتبال- سرمربی تیم ملی شد. با وجود اختلاف‌های بسیار بین بازیکنان و مربیان‌، تیم ملی در بازی‌های آسیایی ۱۹۸۶ سئول نتیجه بدی نگرفت.

انصراف ۱۴ بازیکن تیم ملی
بعد از این مسابقات، ۱۴ بازیکن تیم ملی از ادامه حضور در تیم ملی انصراف دادند و استعفای خود را به مسئولان ارائه کردند. این نخستین باری بود که بازیکنان فوتبال از حضور در تیمی، آن هم به نام تیم ملی، استعفاء می‌دادند.
بازیکنان معمولاً کناره‌گیری می‌کنند اما ستاره‌های آن زمان فوتبال استعفاء دادند.

در واکنش به این اقدام، فدراسیون نصرالله سجادی و مهدی خبیری از دهداری حمایت کردند و برابر شورشیان ‌ایستادند و براساس ماده‌ها و بندهای آیین‌نامه انضباطی و به دلیل اهانت و توهین به مربی، سرپیچی از دستورات، تشکیل جلسه‌های غیرمجاز، رعایت نکردن موازین اخلاقی و تحریک بازیکنان، برخی از بازیکنان را برای مدتی از حضور در میادین محروم کردند.
براساس این حکم، محمد پنجعلی ۶ ماه، عبدالعلی چنگیز۹ ماه، حمید درخشان و اصغر حاجیلو هرکدام ۳ ماه از حضور در میادین محروم ‌شدند. 

پرتره یک انسان مستقل
پرویز دهداری به دنبال یافتن بازیکنان جوانی رفت؛ احمدرضا عابدزاده، صمد مرفاوی، سیامک رحیم‌پور، نادر میراحمدیان، جواد زرینچه، مجتبی محرمی، محمد تقوی، محمد ژاله‌مستقیم، سیروس قایقران، مجید نامجومطلق، بیژن طاهری، کریم باوی، سیدمحمد علوی و ...  شاگردان گمنام برخلاف انتظار درخشیدند و در رقابت‌های جام ملت‌های ۱۹۸۸ قطر به عنوان سومی دست یافتند.
دهداری، پرتره یک انسان مستقل است؛ نام مهمی در فوتبال ایران که بعد از گذشت نزدیک به ۳۰ سال از نبودنش، هنوز هم مورد توجه است. فارغ از گذشته پرافتخارش در فوتبال، او یک انسان پایبند به مسایل اخلاقی بود و تا آخر عمرش به آن وفادار ماند.

وطن‌خواه: آن ماجرا را فراموش کنید
رضا وطن‌خواه پیشکسوت تیم‌های ملی، شاهین و پرسپولیس که در زمان مربیگری پرویز دهداری، با او همکاری داشت درباره ماجرای استعفای ۱۴ بازیکن تیم ملی پس از بازی‌های آسیایی سئول به ایرناپلاس گفت: «این ماجرا را فراموش کنید. سال‌ها از آن گذشته و نباید گذشته را نبش‌قبر کرد. خدا رحمت کند آقای دهداری را؛ به من و خانواده‌اش وصیت کرده بود که هیچگاه دراین باره حرفی نزنیم. چون عقیده داشت هرچه بود، تمام شد و رفت. نبش‌قبر گذشته دیگر معنایی ندارد.
آن ماجرا را فراموش کنید؛ همه گفته‌ها انجام شده، اما متاسفانه رفتار و منش آقای دهداری روز به روز کمتر می‌شود. دیگر بازیکنان و مربیان به جوانمردی و پهلوانی اهمیت نمی‌دهند. نمی‌گویم اصلاً اهمیت نمی‌دهند، بلکه این مسائل در فوتبال ما کم رنگ شده است. فکر نکنم حالا حالاها کسی مثل آقای دهداری پیدا شود.»



دهداری به تمام معنا الگو بود
به وطن‌خواه گفتیم قصد ما از باز کردن آن ماجرا برای مقابله با بازیکن‌سالاری و بی‌اخلاقی‌ها بود که پاسخ داد: «در حال حاضر بازیکن‌سالاری و بی‌اخلاقی‌ها وجود ندارد؟! هر انسانی در زندگی ممکن است اشتباهاتی کند و از نظر خودش درست باشد و از نظر دیگران نادرست. این موضوع در همه بخش‌ها و زمینه‌های دیگری به جز فوتبال هم هست.
ما برای این که پیشرفت کنیم، نباید به عقب برگردیم و باید رو به جلو باشیم. دهداری به تمام معنا الگو بود. هر کسی می‌تواند هر چیزی که می‌خواهد بگوید.
دهداری به من و اعضای خانواده‌اش وصیت کرد درباره آن اتفاق حرفی نزنیم و اصلاً صحبت نکنیم. بهتر است شما هم پیگیرش نباشید. درست است که بدون گذشته نمی‌شود زندگی کرد، اما نباید دائم به آن نگاه کرد. هر انسانی اشتباه می‌کند.»

درآمدش را تقسیم می‌کرد
پیشکسوت باشگاه پرسپولیس ادامه داد: «زمانی که به سفرهای برون مرزی می‌رفتیم، کادر فنی هرکدام ۲۰۰ دلار و بازیکنان هر یک ۱۰۰ دلار سهمیه ارزی داشتند.
سرپرست آن زمان تیم آمد به من گفت این حق و حقوق شماست و این هم سهم آقای دهداری. به او گفتم که خودتان سهم آقای دهداری را بدهید. عصر هنگام، آن سرپرست را دیدم که خیلی ناراحت بود و گفت شما می‌دانستید، چرا به من نگفتید؟ ؛ گفت رفتم پیش آقای دهداری سهمش را بدهم قبول نکرد. دهداری به من -وطن‌خواه- سپرده بود که هرجا رفتیم و برای من -دهداری- پولی دادند آن را به چهار قسمت تقسیم کنید و به چهار بازیکن بدهید و بار دیگر که سفر رفتیم به چهار بازیکن بعدی بدهید. اینگونه حق خود را تقسیم می‌کرد. همیشه با یک ساک کوچک که شامل وسایل شخصی خود بود به سفر می‌آمد و با همان ساک کوچک برمی‌گشت.»

بدون چشم‌داشت جوان‌ها را به فوتبال می‌آورد
وطن‌خواه که از سال ۱۳۴۲ و زمانی که ۱۷ سال داشت در کنار پرویز دهداری بود، اضافه کرد: «دهداری شاخص‌های زیادی در مربیگری و اخلاق و رفتار داشت. یکی از آنها این بود که بدون چشم‌داشت خیلی از جوان‌ها را به فوتبال آورد و حتی پیش از آنکه به تیم ملی بیاید در تیم هما بازیکنان زیادی را پرورش داد.

« در شاهین شاگرد مرحوم دکتر اکرامی، برومند و دهداری بودم. از آن زمان تا وقتی دهداری چشم از جهان فرو بست کنارش بودم. او به رایگان داشته‌هایش را در اختیار جوان‌ها قرار می‌داد. او با افتخار زندگی کرد بدون آنکه پشتوانه مالی زیادی داشته باشد. حتی مبلغ زیادی از حقوقش را خرج بازیکنانی کرد که بعدها فوتبالیست‌های بزرگی شدند و در تحصیلات پیشرفت کردند و حالا در ایران یا خارج از کشور زندگی می‌کنند.
علت اینکه هنوز دهداری را دوست دارند همین است. برخی‌ها قدرشناسند اما امروز خیلی‌ها تا حرفی زده می‌شود می‌گویند باید دنبال پول بگردیم.»

شیوه تشویق بازیکن جوان به روش دهداری
جواد الله‌وردی پیشکسوت باشگاه پرسپولیس نیز در رابطه با اخلاق ورزشی، صحبت‌هایش را با چند خاطره از پرویز دهداری آغاز کرد و به ایرناپلاس گفت: «۱۶ ساله بودم و در تیم دسته چهارمی ایزد مهرآباد بازی می‌کردم که دهداری مرا با تیم پرسپولیس به آبادان برد و به عنوان بازیکن اصلی در برابر منتخب خوزستان به میدان فرستاد.
باور کنید حتی کفش هم برای بازی کردن نداشتم. کفش اکبر ادیبی را گرفتم که دو شماره هم کوچک بود. نیمه اول من سه ضربه به توپ زدم که هر سه ضربه به بیرون رفت چون چشم‌های نمی‌دیدید!
نیمه که به پایان رسید گفتم الان دهداری یک سیلی به گوشم می‌زند و می‌گوید برو بیرون با این نوع بازی کردن. اما برخلاف انتظارم به من گفت خیلی خوب باز کردی، فکر کنم در نیمه دوم بهتر بازی کنی.

در این نیمه کفش خودم را پوشیدم، خدا شاهد است، در دفاع چپ بازی می‌کردم، چنان محکم بازی کردم که گوش راست حریف را با آمبولانس بیمارستان بردند! هنگامی که می‌خواستم دوش بگیرم، دهداری مرا صدا زد و گفت بیا ببین آقای حمید برمکی -بازیکن شاهین تهران و تیم ملی- چه می‌گوید؛ برمکی به من گفت اگر قدر خودت را بدانی یک روزی بازیکن بزرگ می‌شوی.»

«همان روز، بازیکن بزرگ که نه اما بازیکن شدم! ببینید یک تشویق دهداری در حالی که بازی ضعیفی ارائه دادم چگونه مرا متحول کرد که در نیمه دوم خوب بازی کردم تا با تشویق مرحوم برمکی مواجه شوم.
مرحوم دهداری ما را می‌برد شرکت نفت و به ما زبان انگلیسی یاد می‌داد. تا آن روز قهوه نخورده بودم، اما مرحوم دهداری مرا دعوت می‌کرد تا با هم قهوه بخوریم.
 



درس احترام به والدین و ضرورت تحصیل
وقتی بازیکنی توجه‌اش را جلب می‌کرد، از او می‌پرسید پدر و مادرت کیست؟ چقدر درس خوانده‌ای؟ چه کار می‌کنی؟
در آن زمان به ما یک ورق کاغذ می‌داد و به ما می‌گفت کارهای خوب‌تان را در سمت راست و کارهای بدتان را در سمت چپ بنویسید. به ما همیشه می‌گفت در منزل وقتی از خواب بیدار شدید، رختخواب‌تان را خودتان جمع کنید، پدر و مادرتان نروند صف نانوایی بایستند. در کارهای خانه کمک حال پدر و مادرتان باشید. پیش از خوابیدن، ببینید اگر کارهای خوب‌تان بیشتر است بخوابید! دهداری آن زمان‌ها به ما چنین درس‌هایی را می‌داد.»

«امثال دهداری‌ها استثناء و متمایز بودند. در آن زمان مرا با آقای قائم‌مقامی که در ناسیونال(پیکان) بود، راهی کرد تا در دبیرستان ثبت‌نام کند.
دبیرستان‌های هدف، ادیب‌ و دارالفنون قبول نکردند؛ در نهایت با دادن ۱۲۸۰ ریال به دبیرستان مروی نام مرا نوشت و گفت تا دیپلم نگرفتی حق شرکت در تمرینات را نداری. این کارها را برای من انجام داده و به عنوان یک شاهد درباره آن حرف می‌زنم.
واقعیت این است؛ امثال دهداری‌ها از دیگران متمایز بودند؛ آدم‌های عاشقی که دیگر تکرار نمی‌شوند. دهداری بدون هیچ چشمداشتی از جیب خود هزینه و بازیکن را تشویق به ادامه تحصیل می‌کرد.

آنها گل‌های خودرویی بودند که خودشان را تربیت می‌کردند. دهداری اعتقاد داشت که فوتبالیست باید درس بخواند، برود دانشگاه تا پس از آنکه فوتبالش تمام شد بتواند یک لقمه نان به خانه ببرد.
درباره دهداری هر چه بنویسید کم است. می‌دانید برای چه این جوان‌ها را دوست داشت؟ بدلیل شاهین پسرش بود. همه عشق شاهین را برای جوان‌ها خواست. به عشق شاهین‌اش این کارها را انجام می‌داد چون شاهین او بال پرواز نداشت؛ بال پرواز برای قهرمانی نداشت. دلش می‌خواست همه جوانان قهرمان شوند.»

شیدا دهداری: پدرم حلقه گمشده‌ِ این بازار آشفته فوتبال است
شاهین، پسر پرویز دهداری سال‌هاست که در کشور آلمان زندگی می‌کند اما شیدا دهداری، تنها دخترش در همه این سال‌ها در ایران بوده است.
وی به ایرناپلاس گفت: «سال‌ها از درگذشت پدر می‌گذرد، یک حلقه بسیار گمشده‌ای در این بازار آشفته فوتبال است؛ بیش از هر زمانی جای خالی‌اش احساس می‌شود. وقتی بی‌اخلاقی‌ها و اوضاع وصف‌ناپذیر حاشیه‌های فوتبال امروز را می‌بینیم تاسف می‌خوریم که چرا ورزش ما به اینجا کشیده شده است.
اتفاقات گذشته -استعفای ۱۴ بازیکن تیم ملی- را به یاد آورید که در برابرشان ایستاد، دقیقاً به دلیل چنین روزی بود که این مسائل پیش نیاید.»

دختر دهداری درباره چرایی استعفای آن ۱۴ بازیکن گفت:«آنها تحت تاثیر شرایط، تهییج و تحریک چند نفر بودند. هرکدام به دلیل آنچه که از نظر آنها سخت‌گیری و از نظر پدرم، نظم و انضباط بود، این رفتار را انجام دادند. در واقع هدف پدرم این بود که با نظم و اخلاق‌مداری کاری کند تا آنچه این روزها می‌بینیم رخ ندهد.

آنها با کار خود و آن حرکت، نه تنها پدر را را بلکه اهالی فوتبال را آزردند. آنها دوست داشتند هر کاری دل‌شان می‌خواهد انجام دهند، اما پدر هرگز در دوران مربیگری، اجازه رفتارهای این چنینی را به بازیکنان نمی‌داد و با آنها برخورد می‌کرد.
بعدها تعدادی از همان افرادی که نامه را امضاء کرده بودند در همایش‌ها و یا جاهایی که برخورد داشتم اظهار پشیمانی کردند و گفتند در آن زمان تحت تاثیر شرایط خاصی بودیم. اکنون با دیدن این ناهنجاری‌ها در فوتبال، متوجه شده‌ایم که ایشان چه می‌گفتند.»

از خودگذشتگی و اخلاق
شیدا دهداری افزود: «با مسائلی که امروزه می‌بینیم، متوجه ‌می‌شویم که پدر در مسیر درستی قرار گرفته بود. وقتی می‌بینم چگونه با تفکراتش رفتار و ناسپاسی شد و قدرش را ندانستند، بسیار دلگیر می‌شوم و تمایلی به مصاحبه پیدا نمی‌کنم.
رفتار پدر در آن زمان که هیچ امکاناتی در فوتبال نداشتیم، شبیه افسانه شده است. راهی که دنبالش بود برای کسانی که فوتبال بازی کرده و در این رشته کار می‌کنند، توجه‌ به استعداد و محرومیت‌ها بود که اکنون شبیه افسانه‌ای است که شاید درک و باورش امکانپذیر نباشد.
او در مدت حضورش در تیم ملی هرگز ریالی دریافت نکرد و برای خدمات و مربیگری‌اش از خود و خانواده‌اش هزینه می‌کرد.
پدر در طول دوران فوتبالش نیز اینگونه بود و هرگز چشمداشتی نداشت و هیچگاه کیسه‌ای برای خود و خانواده‌اش ندوخته بود. اوج فداکاری را داشت و هیچ فرقی بین بازیکنان تیمش با من و شاهین که فرزندانش بودیم، نمی‌گذاشت. او به از خودگذشتگی و اخلاق پایند بود.»

۷ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.