به گزارش ایرناپلاس، در حالی هفته وحدت و سالروز میلاد پیامبر خاتم (ص) را پشت سر میگذاریم که دنیای اسلام با مسائل مهم و اساسی مواجه است و از هر سو مورد هجمه قرار دارد. دشمنان خارج از دنیای اسلام از یک سو و دشمنان داخل جهان اسلام که یا جاهلاند و یا مغرض و عامل بیگانه از سوی دیگر، ملت مسلمان را با جنگ و تفرقه و فشار اقتصادی، تحت فشار قرار دادهاند.
با نگاهی به نقشه خاورمیانه این روند به وضوح روشن است که این قطعه از کره زمین ملتهب و خونین بوده و چنگالهای پیدا و پنهانی در طمع آن هستند.
اما داروی این التهاب چیست؟ آیا درمانی برای این بیماری مزمن وجود دارد؟ آیا ممکن است روزی فرا برسد که جهان اسلام روی آرامش ببیند و کشورهای اسلامی امن و آرام شوند و ملت مسلمان مانند همه ملتهای جهان با صلح و رفاه زندگی کنند؟ باید گفت پاسخ به این پرسشها مثبت است اگر...
۱. رهبر معظم انقلاب سال ۱۳۸۵ در بخشی از بیانات خود در دیدار با شرکتکنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع تصریح کردند: «امروز وحدت دنیای اسلام، یک هدف اعلاست که اگر این وحدت حاصل شد، آن وقت دنیای اسلام حقیقتاً میتواند به عزت کامل و عمل به احکام اسلامی دست پیدا کند؛ میتواند این کار را هم بکند. هم دولتها باید کمک کنند، هم ملتها باید کمک کنند».
شاید بتوان گفت عبارت «هدف اعلا» در این جمله نقطهای است که باید مورد نظر و توجه بیشتر قرار گیرد. از بیانات ایشان برمیآید که وحدت دنیای اسلام هدف اعلاست و در حال حاضر چیزی مهمتر از آن نیست. اما چرا با همه این تاکیدها، همچنان تفرقه جای وحدت را گرفته و آنقدر فاصله میان دولتها و ملتهای مسلمان وجود دارد که رسیدن به این هدف اعلا، گاهی خیلی دور از دسترس به نظر میرسد.
2. اختلاف نظر میان انسانها، اقوام، ادیان و مذاهب با یکدیگر طبیعی است و همیشه وجود داشته است و نمیتوان آن را انکار کرد. گرچه برخی از این اختلافها واقعی و برخی کاذب و غیرواقعی است اما آیا همه کسانی که با هم بر سر مسالهای اعتقادی یا رویدادی تاریخی اختلاف نظر دارند، باید به جان هم بیفتند و به روی هم شمشیر بکشند یا دور هم جمع شوند و به بزرگان اقوام و مذاهب توهین کنند؟
حضرت محمدبن عبدالله (ص) در طول حیات درخشنده و بینظیر خود بارها در مواقع مختلف، با برخوردها و رفتارهای آشکارش، به خوبی راه و روش مواجهه با دیگر انسانها و حتی غیرمسلمانان را تبیین و تشریح کردهاند. روحیه رافت و رحمت آن بزرگمرد و تاکید بر مهربانی با انسانها، هنوز و پس از ۱۴۰۰ سال میتواند مسیر پیش روی مسلمانان را روشن کند. برخورد ایشان با مردم پس از فتح مکه و یا مواجهه ایشان با معتقدان به دیگر ادیان چنان در تاریخ شفاف و برجسته نقل شده و بارها گفته و شنیده شده است که دیگر هیچ بهانهای برای کسی باقی نمیماند.
اکنون سوال اینجاست؛ کسانی که به نام دین و مذهب و برای به اصطلاح انتقام یک رویداد تاریخی، پیروان مذاهب دیگر را _که چه بسا با عملکرد بزرگان خود موافق نباشند_ مجازات میکنند، هیزم به کدام آتش میریزند و چه کسانی را منتفع و خوشحال میکنند؟ به کدام معصوم در انتخاب این شیوه تاسی و اقتدا میکنند؟ آیا شیوه امیرالمومنین علی (ع) در برخورد با مخالفان خود اینگونه بود؟
3. اگر نگاه انسان به انسانهای دیگر کمی تغییر کند شاید بتوان امیدوار بود که به تبع آن، رفتار انسانها با هم نیز تغییر کند. اگر به این بیندیشیم که شیعه و سنی، عرب و غیر عرب، همه انسان هستیم، همه مخلوقات و بندگان یک پروردگاریم، همه به سوی یک قبله نماز میخوانیم و یک کتاب را قبول داریم، میتوان از حجم دشمنیها و خصومتها کاست.
اگر به این بیندیشیم که خداوند به همه ما حق حیات داده و کسی را به دلیل دین و مذهب و نژاد و زبان، از نعماتش محروم نکرده شاید به حقوق یکدیگر بیشتر احترام بگذاریم و به بهانه اختلافهای جزئی و تاریخی، باب تفرقه را باز نکنیم و با پافشاری بر مناسک خودساخته و سلیقهای، بهانه به دست بدخواهان و فرصتطلبان ندهیم.
نظر شما