به گزارس ایرناپلاس، رعایت صداقت و اصول اخلاقی در انتشار اخبار در دوران همهگیری بیماری کووید-۱۹ اهمیتی بیش از پیش دارد. زمانی که مردم نگران خود و وضعیت جامعهاند، شاید کمتر توانایی تشخیص خبر درست از نادرست را داشته باشند. در چنین شرایطی وجود منبع خبری قابل اعتماد یکی از نیازهای ضروری است.
اعضای هیات نظارت بر مطبوعات ۲۸ مهرماه امسال بر لزوم رعایت دقیق و هر چه بیشتر مفاد بند ۸ ماده ۶ قانون مطبوعات در شرایط کنونی و مراقبت و جلوگیری از بروز رفتارهای مغایر با اصول اخلاق حرفهای در رسانهها و هرگونه توهین و افترا به افراد و مقامهای عالیرتبه کشور تاکید کردند.
ماده ۶ قانون مطبوعات به آزادی عملکرد این رسانه تاکید دارد: «نشریات جز در مورد اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی و خصوصی که در این فصل مشخص میشوند آزادند.»
در بند ۸ ماده ۶ قانون مطبوعات آمده است: «افترا به مقامات، نهادها، ارگانها و هریک از افراد کشور و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی که حرمت شرعی دارند، اگر چه از طریق انتشار عکس یا کاریکاتور باشد.»
درباره لزوم اطلاعرسانی دقیق و درست توسط رسانههای مختلف و نقش آنها در بحرانی مانند همهگیری بیماری کووید-۱۹ خبرنگار ایرناپلاس گفتوگویی با معصومه نصیری، مدرس و کارشناس سواد رسانهای انجام داد.
نقش رسانهها در بحرانسازی
نقش رسانهها در دوران بحران، مانند آنچه در همهگیری بیماری کووید-۱۹ اتفاق افتاده تا چه اندازه بر مقابله درست با این مساله تاثیرگذار است؟
_ رسانه بهعنوان ابزار و رکن بلامنازع جهان امروز در همه دورهها به ویژه در مواقع بحران، در آگاهیبخشی، جریانسازی و هدایت افکار عمومی، نقشی بیبدیل ایفا میکند. کار ویژهای که در صورت توفیق تحقق آن، میتواند کمک شایانی به عبور از بحران به وجود آمده داشته باشد و اذهان عمومی را برای برخورد و مقابله با وضعیت جامعه آگاه کند.
«کرونا ویروس» بهعنوان پدیدهای نوظهور که خالق پارادایمهای جدی و جدید در عرصه جهانی بوده است، علاوه بر نیاز برای آگاهی و اطلاعرسانی، بر وجوه دیگری همچون زیست دیجیتال و زندگی در شرایط جدید متأثر از آن نیز تأکید میکند. ویروسی که شاید بتوان ادعا کرد به جهت اثرگذاری بر روی بخشهای مختلف و متعدد زندگی بشر، جهان را به پیش و بعد از خود تقسیم میکند.
با این رویکرد و با توجه به این مهم که رسانهها در دهههای اخیر آنچنان توسعه یافتند که به بخش جداییناپذیری از زندگی بشر مبدل شدهاند و این جایگاه تا جایی پیش رفته که بحرانی را نمیتوان بدون حضور رسانههای جمعی در آن تصور کرد.
نقش دوگانه رسانهها در «بحرانسازی» و «بحرانزدایی»، «برجستهسازی» و «کوچکنمایی»، «امیدزایی» و «امیدزدایی» به دلیل سرعت در انتقال اخبار، استفاده گسترده از فناوریهای نوین ارتباطی، توانایی در جذب مخاطبان انبوه و مشارکت در فرآیند شکلدهی به افکار عمومی سبب شده است که رسانهها به ابزار مهمی برای مداخله در بحرانها و کشمکشهای داخلی، ملی، منطقهای و بینالمللی تبدیل شوند. برخی حتی بر این عقیدهاند که یک مسأله زمانی به بحران تبدیل میشود که در کانون توجه رسانهها قرار گیرد.
ویروس کرونا اما در حوزه رسانه و از منظر «نقش» و «کارکرد» دارای اهمیت است. بحث بر سر چگونگی ارائه اطلاعات مربوط به این بحران و نقش رسانهها در تأمین امنیت و سلامت روانی و جسمی افراد جامعه کار ویژه رسانههاست. رسانهها در کنار نقش و مسئولیتهای ذاتی خود، باید در این برهه زمانی ضمن اطلاعرسانی به ایفای نقش در زمینه آموزش همگانی، بسیج عمومی، افزایش آگاهی، انسجام ملی و امید اجتماعی نیز بپردازند.
نمیتوان مخاطب را منفعل در برابر پیام تصور کرد
امروزه بیشتر مردم گوشی هوشمندی دارند که به اینترنت متصل است؛، رسانهها اعم از صداوسیما، رسانههای مکتوب و فضای مجازی چه نقشی در جداسازی اخبار نادرست از درست دارند؟ چگونه میتوانند این روشنسازی را برای مردم انجام دهند؟
_ در شرایط بحران، افکار عمومی دستخوش تغییرات فراوان میشوند که در صورت عدم مدیریت درست آن، شرایط بحران ممکن است بسیار پیچیده و غیرقابلکنترل شود. در اینجا تحلیل رویکردها و کارکردهای رسانهای از زوایایی گوناگون و متنوع، نیازمند پژوهشهای گسترده و متعدد است که خروجی آنها میتواند به مجموعههای مدیریتی کمک بسیاری برساند.
با علم به اینکه وظیفه رسانه «آگاهی بخشی»، «اطلاعرسانی درست» و «انعکاس واقعیت» در زمان بحران و غیربحران است و تأکید بر اینکه ارائه اطلاعات بهموقع، درست و دقیق موجب کاهش تشویش اذهان عمومی و کنشگری دقیق مخاطبان در بزنگاهها میشود، باید اذعان داشت نقش رسانه در مدیریت بحران یک نقش کلیدی است و به طور قطع میتواند بهعنوان بازوی قوی مجریان، در کنترل و مهار بحران نقشآفرینی کند.
از دیگر سو، امروز بهموجب شرایط جهانیشدن و گسترش وسایل ارتباطجمعی از یک واقعه، خبرهای متفاوتی به مخاطب میرسد و مخاطبان آگاه، توانایی انتخاب خبر درست را دارند. در جامعه شبکهای، با وجود ایرادهایی که به کنشگری مخاطبان در برابر رسانهها وجود دارد، نمیتوان مخاطب را منفعل و کاملاً پذیرنده در برابر پیام تصور کرد زیرا مخاطب شرایط انتخابگری دارد و در بستر تعاملی ایجاد شده، تولید و توزیع میکند و تحلیل.
ضرورت دانستن مرز باریکبین اطلاعرسانی و دلهرهآفرینی
با این حال بحران در ذات خود بینظمی، آشفتگی و غافلگیری را در پی دارد و آبستن شرایط پیشبینی نشده است، شرایطی که موجب پدید آمدن فوبیاهای گوناگون برای مخاطبان شده و سردرگمی و بلاتکلیفی ایجاد میکند. این موضوع هم تنها مختص یک منطقه یا جغرافیا نیست. هم واکنش مخاطبان به شرایط بحران در همه جای دنیا تقریباً یکسان است و هم حتی در کشورهایی که در این زمینه توسعه یافتهاند و برنامهریزیهای حسابشدهای دارند نیز بحرانها فاجعه میآفرینند. کرونا یک نمونه بارز است.
در مدیریت رسانهای در شرایط بحرانی، انتشار اخبار باید بهگونهای باشد که نه موضوع سادهسازی شود که گویی اتفاقی رخ نداده است و نه در جهت بزرگنمایی و مضطرب کردن مخاطب گام برداشته شود و با ضریبی بیش از آنچه که باید، اطلاعرسانی صورت گیرد.
در بحران، رسانهها برای صیانت امنیت و سلامت مخاطبان باید سیاست دقیقی را دنبال کنند که هم افکار عمومی را آگاه کرده باشند و هم آرامش حفظ شده باشد؛ در این میان وظیفه ارائه آموزشهای لازم برای عبور از بحران نیز اهمیتی چند برابری پیدا میکند.
اینکه رسانه با بمباران اخبار با سویههای مختلف، مخاطب را در معرض محتواهای متعدد قرار دهد و سبب ایجاد تشویش ذهنی در او شده و دلهره آفرینی کند، از نکات مهم و کلیدی است که رسانهها باید مورد توجه قرار دهند. رسانه باید مرز باریک بین اطلاعرسانی و دلهرهآفرینی متأثر از انتشار انبوه اخبار و اساساً چگونگی مهندسی افکار عمومی با رعایت همه کار ویژههای خود را برای صیانت از حقوق مخاطب و محافظت از امنیت روانی افکار عمومی مورد توجه قرار دهد.
همانگونه که پیامهای آگاهیبخش و مهارتافزا موجب شناخت دقیقتر از شرایط موجود شده و منجر به رفتاری مبتنی بر هوشمندی میشود، به همان میزان اخبار منفی، شایعهها و اطلاعات گمراهکننده نیز منجر به تولید اضطراب میشود.،در دوران کرونا شاهد اخبار تلخ هستیم، به نظر شما رسانهها تا چه اندازه باید این اخبار را پوشش دهند که هم مردم آگاه باشند و هم موجب ترس و وحشت نشود.
_ آنچه مسلم این است که خوانش پیوسته اخبار کرونا بر حوزه شناختی افراد و رفتاری منفعلانه در برابر سیل اطلاعات تأثیر خواهد شد. با نگاهی عمیق به اثر پیامهای رسانهای مرتبط با کرونا و تعدد و تأثیرهای هر یک از آنها روی کارکردهای شناختی ذهن، میتوان به رابطه میان دریافتهای ذهنی و تنوع و تعدد اخبار و اطلاعات وارده پی برد. بر این اساس مراقبت از تأثیرات مخرب اخبار و اطلاعات گمراهکننده و فاقد مرجعیت علمی برای حفاظت از حوزه شناختی مخاطبان چه از سوی خود مخاطب چه از سوی رسانه دارای ضرورت است. عبور موفق از این مرحله بهشدت متأثر از پیامدهای پیرامونی اعم از اخبار و کنشگریهای کاربران در حوزه کارکردهای شناختی آنهاست.
تأثیرات شناختی اخبار و اطلاعات درباره ویروس کرونا چند وجهی است. همانگونه که پیامهای آگاهیبخش و مهارتافزا موجب شناخت دقیقتر از شرایط موجود شده و منجر به رفتاری مبتنی بر هوشمندی میشود، به همان میزان اخبار منفی، شایعهها و اطلاعات گمراهکننده نیز منجر به تولید اضطراب میشود؛ در صورت تعدد مطالب، حتی موجب فلج خبری یا همان سِرسازی افکار عمومی و گونهای از بیتفاوتی و بیواکنشی نیز میشود که در زمینه اخبار مربوط به کرونا ما میزان بارش اخبار و اطلاعات و تأثیرات شناختی آنها را مورد توجه قرار ندادیم.
بدون تردید بارش و خوانش مستمر اخبار، موجب تأثیر بر حوزه شناختی افراد و رفتاری منفعلانه در برابر سیل اطلاعات خواهد شد؛ اطلاعاتی که دانستن و ندانستن آنها نیز تأثیر قابلتأملی بر روی وضعیت مخاطب ندارد.
برخی رسانهها تلاش به گرفتن ماهی از آب گلآلود دارند
همواره در این شرایط که ترس، ابهام و اهمیت رویداد موردتوجه مخاطبان است، برخی تلاشهای رسانهای نیز باهدف تحت تأثیر قراردادن افکار عمومی، برای گرفتن ماهی از آب گلآلود پیگیری میکنند. این رسانهها با انواع تکنیکها در حوزه جنگ شناختی تأثیرگذاری روی حوزه معرفتی و بینشی مخاطبان را پیگیری میکنند و اینجا نقش رسانههای جریان اصلی جهت صیانت از ساختاری شناختی مخاطبان اهمیت ویژهای پیدا میکند.
سیاستگذاری رسانهای با اتکا به دانش علوم شناختی منجر به برنامهریزی درستتر برای صیانت از نگرش مخاطبان و جهتدهی صحیح آنها بهسوی واقعیت موجود و نه ترس و دلهرهآفرینی میشود. بنابراین پیوست رسانهای مبتنی بر مباحث علوم شناختی درباره کرونا برای صیانت از مخاطبان ضرورتی غیرقابلانکار است.
سیاستگذاری رسانهای با اتکا به دانش علوم شناختی منجر به برنامهریزی درستتر برای صیانت از نگرش مخاطبان و جهتدهی صحیح آنها بهسوی واقعیت موجود و نه ترس و دلهرهآفرینی میشود. بنابراین پیوست رسانهای مبتنی بر مباحث علوم شناختی درباره کرونا برای صیانت از مخاطبان ضرورتی غیرقابلانکار است.سواد رسانهای برای خود مراقبتی مخاطبان ضروری است
نقش مردم بهعنوان اعضای جامعه و مخاطبان رسانه چیست؟ آنها چطور میتوانند بازار اخبار نادرست را از بین ببرند؟
_ مخاطبان بهعنوان سوی دیگر موضوعهای، باید شیوهنامههایی برای صیانت از خود و دروازهبانی ذهنی دقیقتری برای خوانش اخبار و اطلاعات داشته باشند. آنچه نباید از نظر دور داشت، نقش و اهمیت دانش و مهارت سواد رسانهای برای مخاطبان و رسانههاست. سواد رسانهای برای خود مراقبتی مخاطبان در مواجهه با انواع محتواهای رسانهای دارای اهمیت است. مخاطبانی که این دانش را فرا گرفته باشند توانایی صیانت و محافظت از خود در برابر موج اخبار هراسآفرین را خواهند داشت. بنابراین رسانهها باید توجه به علوم شناختی و تأثیرات شناختی پیامهای رسانهای را در حوزه برنامهریزی برای تولیدات مؤثر رسانهای مورد توجه قرار دهند والا دچار خطای راهبردی شدهاند.
توجه به این مهم که اشباع بیش از حد و غرق شدن مردم در اخبار و گزارشهای مختلف قدرت قضاوت را از آنها میگیرد، چه از سوی رسانه برای اینکه میزان و ضریب انعکاس اخبار را بداند و چه مخاطبان که بدانند این پراکنشهای رسانهای چگونه قدرت انتخاب و تحلیل آنها را سلب میکند، سبب میشود صیانت دقیقتری از مخاطبان در مواجهه با رسانه و پیامها صورت گیرد.
رسانه میتواند تمدنی را نابود کرده یا بسازد
به نظر شما آیا باید روی عملکرد رسانهها نظارتی صورت بگیرد یا انتخاب مردم میتواند این پایش را انجام دهد؟
_ باید در نظر داشت رسانه جایگاه بلامنازعی در معادلات مهم جهانی کسب کرده است و اساساً زیست، تصمیمسازی و تصمیمگیری بدون توجه به نقش رسانه فاقد معنا و مفهوم است. رسانه امروز دیگر یک ابزار صرفاً اطلاعرسان یا آگاهیبخش نیست. رسانه میتواند تمدنی را نابود کرده یا بسازد.
رسانه میتواند خلق کند، تغییر دهد، نابود کند، هستها را نیست و نیستها را هست کند. رسانه میتواند بحرانها را از گردنههای صعب، عبور دهد یا میتواند موضوعهای کوچک را به بحرانهای بزرگ تبدیل کند. بنابراین تعیین نسبتها در جامعه شبکهای، برای صیانت از مخاطبان و همچنین در راستای سیاستگذاری رسانهای، ضروری است. با این حال، علاوه بر مسئولیت اخلاقی و اجتماعی رسانهها، نظارتهای لازم نیز همواره میتواند روند مسیر را بهتر و کارآمدتر کند. مردم هم به طور قطع باید گزینشگران هوشمند و دقیق باشند.
نظر شما