به گزارش ایرناپلاس، جذابیتهای سریالهای پلیسی و قدرت جذب مخاطب این ژانر، بر کسی پوشیده نیست. هر چند به ندرت شاهد ساخت و پخش سریالهایی با این مضمون هستیم، اما هر زمان سریالهای پلیسی خارجی و داخلی پخش شدهاند، معمولا با استقبال و همراهی مخاطبان تلویزیون همراه شدهاند. این آثار اگر دارای چاشنی معما یا صحنههای اکشن باشند، طرفداران بیشتری را به سوی خود جلب میکنند. هنوز نام سریالهای پلیسی بسیاری که در گذشته پخش میشد در حافظه بسیاری از مردم وجود دارد. مردم هنوز «ناوارو» یا «کاراگاه علوی» را به یاد دارند و کمتر بیننده تلویزیون است که سریال «خواب و بیدار» را ندیده باشد و نامی از شخصیتهای آن نبرد. اما ساخت و پخش این نوع مجموعهها با توجه به ویژگیهای جذب مخاطبی که دارند، در کشور ما بسیار کاهش یافته و اگر هم تولید شده باشد سفارشی بوده و عوامل مورد علاقه مخاطبان را نسبت به آثار گذشته نداشته است.
چندی پیش علی عسگری رئیس سازمان صداوسیما در دیدار با فرمانده نیروی انتظامی به جذابیت آثار نمایشی پلیسی و ساختار جذاب معماگونه آن اشاره کرد و گفت: «اگر سوژه مناسبی ارائه شود میتواند محمل خوبی برای ارائه پیام در این زمینه باشد و باید در این خصوص همکاری نزدیکتری با نیروی انتظامی داشته باشیم.»
وی با تأکید بر اینکه رسانه ملی یار نیروی انتظامی و نیروی انتظامی یار رسانه ملی است، گفت: «امیدوارم در این برهه زمانی و مقطع حساس با نهایت هماهنگی در مسیر حفظ آرامش مردم عمل کنیم، زیرا صیانت از حریم کشور و تأمین آرامش و امنیت برای مردم از مهمترین امور است.»
سردار اشتری فرمانده نیروی انتظامیکشور نیز درباره برگزاری سالیانه نشست در رسانه ملی همزمان با هفته ناجا گفت: «هدف این است که جنبه اقتداری و در عین حال رأفت و مهربانی پلیس با مردم را در تعامل با رسانه ملی تبیین کنیم و مردم بدانند که پلیس با کسانی که مخل نظم و امنیت آنها میشوند، با برخورد قاطعانه مواجه میشود و برای خدمترسانی هر چه بهتر به مردم تلاش میکند.»
اما داستانهای پلیسی و نمایش نیروی انتظامی در سریالهای ما چه مسیری را طی کردهاند؟ آیا باید در این مجموعهها تنها به جنبه ارائه پیامهای آموزنده، آگاهیبخش و اطلاعرسان به مردم توجه شود یا جنبه سرگرمی و تفنن در چنین آثاری مقدمتر است؟
با احسان ناظمبکایی منتقد تلویزیون، سینما و روزنامهنگار درباره این موضوعها به گفتوگو پرداختیم.
آثار پلیسی همیشه از برنامههای پر مخاطب است
ناظمبکایی درباره مسیر ساخت سریالهای پلیسی از ابتدا تا کنون و پتانسیل این ژانر در زمینه مخاطب و آگاهیبخشی، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: ژانر پلیسی در حوزه ادبیات و نمایش همواره از گونههای جذاب است. آثار پلیسی چون آگاتا کریستی، پوآرو و از این دست رمانها، همیشه جزء رمانهای پرمخاطب دنیا بودهاند. در ایران نیز غیر از رمانهای ترجمه شده، رمانهایی که در قالب داستانهای عاشقانه- جنایی، پلیسی و ... نوشته شدهاند همیشه جذاب بوده و به طور طبیعی فیلمها و سریالهایی که در این حوزه پخش یا ساخته میشوند نیز مورد توجه قرار میگیرند.
در دهه شصت و هفتاد نیز سریالهای پلیسی انگلیسی، فرانسوی و آلمانی از تلویزیون پخش میشد که مورد استقبال قرار میگرفت؛ مانند سریالهای «ناوارو»، «کاراگاه درک»، «پوآرو»، «خانم مارپل» و ... از مجموعههای پلیسی و جنایی محسوب میشدند و سپس نخستین سری از سریالهای پلیسی وطنی مانند «مزد ترس» ساخته شد که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت. بعد از آن هم سریالهایی که تا حدودی چاشنی زد و خورد داشت مانند «خواب و بیدار» اثر مهدی فخیمزاده و مجموعه «کاراگاه علوی» و ... که یک نگاه تاریخی به ماجرا داشت، ساخته شد. بنابراین مسیر ساخته شدن سریالهای پلیسی و حتی دیده شدن مجموعههای پلیسی که ساخت خارج از کشور هستند نشان میدهد این آثار همیشه از گونههای پر مخاطب بوده و هستند.
باید استراتژی فرهنگی رسانهای وجود داشته باشد
رئیس سازمان سینمایی در سخنان خود آثار نمایشی پلیسی همراه با سوژههای مناسب را محمل خوبی برای ارائه پیام در این زمینه میداند. اما آیا چنین مجموعههایی پتانسیل القای پیامهایی را دارند و اصولا باید به این موضوع اهمیت بدهند؟ ناظمبکایی در این زمینه گفت: مساله این است اگر بخواهیم یک موضوعی مانند قضیه بستن کمربند ایمنی، سبقت نگرفتن، درست رانندگی کردن یا آشغال از ماشین به بیرون نینداختن را فرهنگسازی کنیم، به یک روند فرهنگسازی احتیاج داریم؛ یعنی به این شکل نیست که تنها چند قسمت از یک سریال خاص کافی باشد. باید برای این موضوع یک استراتژی فرهنگی _رسانهای وجود داشته باشد که در کل سپهر رسانهای رادیو و تلویزیون و حتی بر پرده سینماها و شبکههای مجازی نیز چنین چیزی مدام در معرض دیدن و شنیدن مخاطب قرار بگیرد تا تاثیر خود را بگذارد. بنابراین با یکی دو نمونه اثر نمایشی ساختن نمیشود انتظار داشت که این آثار تاثیر خاصی بگذارند.
حواسمان باشد که به پلیس وجوه انسانی بدهیم
وی در پاسخ به این پرسش که شیوه استفاده از سریالهای پلیسی در دیگر کشورها چگونه است و آیا بیشتر جنبه تفنن و سرگرمی دارند یا ارائه پیام در اولویت است، گفت: نکته مهم اینکه قصه در سریالهای پلیسی مانند دیگر آثار بسیار مهم است. وقتی سریالی مانند «مزد ترس» تا این اندازه مورد توجه قرار میگیرد به دلیل قصه جذاب آن است. اما نکته مهمتر اینکه باید حواسمان باشد که به پلیس وجوه انسانی بدهیم و بدانیم که چه پلیس و چه خلافکار وجوه انسانی دارند؛ یعنی باید نقاط ضعف و قوتشان را به تصویر بکشیم و پلیس را نه کاملا سفید سفید و بیخطا فرض کنیم و نه خلافکار را از همه جوانب سیاه ببینیم.
به عبارت دیگر سریالها و مجموعههایی مورد توجه قرار میگیرند که به همه ابعاد آن توجه شده است. چون بالاخره نیاز است که مخاطب با قهرمانهای قصه همذاتپنداری کند. اگر قهرمان قصه کلا سفید باشد، برای مخاطبی که خودش خاکستری است و کار خوب و بد را با هم انجام میدهد قابل پذیرش و درک نیست. اگر بخواهیم خلافکاری که مدام در حال انجام کارهای خلاف و ... است را به تصویر بکشیم به طور مسلم مخاطب آن را پس میزند و نمیتواند او را همراهی کند چون آن شخص وجوه انسانی ندارد.
مهمترین بخش، قصه و بعد شخصیتپردازی است
این منتقد درباره پخش انیمیشن سیاساکتی که با استقبال مردم هم مواجه شده بود و توانسته بود پیامهای آموزنده بسیاری را در حوزه نیروی انتظامی به مردم انتقال دهد، افزود: این نکته بیشتر از اینکه به صداوسیما ربط داشته باشد به سفارشدهنده آن یعنی ناجا مرتبط است. یعنی در آن دوره مدیریت فرهنگی ناجا، تصمیم گرفته بودند که سلسله انیمیشنی را کار کنند با عنوان سیاساکتی که صداوسیما هم از پخش این اثر استقبال کرد. بهرام عظیمی کارگردان آن، با وجود اینکه از نظر فنی سیستم پیشرفتهای نداشت اما به دلیل شخصیتپردازی درست، داستانهای درست، ریتم مناسب، استفاده مناسب از موسیقی و رنگ و ... در آن زمان تاثیر خود را گذاشته بود. در آن دورهای که سیاساکتی پخش میشد، سریالهای پلیسی بیشتری هم ساخته میشد و به نظر میرسد مدیریت آن دوره نیروی انتظامی در مقایسه با این دوره تمایل بیشتری به ساخت اثر نمایشی داشتند.
شاید در دوره جدید، یک فضای دیگری را در نظر دارند که البته باید با آنها صحبت کرد که چه رویکرد خاصی دارند. هرگونه سریالی که بخواهیم بسازیم مهمترین بخش آن، قصه و سپس شخصیتپردازی است. یعنی وقتی قصه خوب باشد و شخصیتها به خوبی و درستی نشان داده شوند مخاطبان جذب میشوند.
این نویسنده و روزنامهنگار با بیان اینکه در کشور ما نیز قصههای پلیسی جذاب است، گفت: مردم همچنان رویا نونهالی را با شخصیت ناتاشا در خواب و بیدار میشناسند و حتی سریال «آینه عبرت» که در حوزه مواد مخدر بود و جزء سریالهای پلیسی محسوب میشود را به یاد میآورند یا مهدی فخیمزاده را در قالب کارهای مختلفی که در حوزه سریالهای پلیسی انجام داده میشناسند. تجربه نشان داده اگر اثری خوب باشد و قصه شکل گرفته باشد، جذابیتهای خاص خودش را دارد و مورد توجه قرار میگیرد و در ذهنها میماند.
استقبال از مجموعهای مانند «هشدار برای کبری ۱۱» نیز نشان میدهد که مردم به حوزه اکشن علاقه دارند. به طور نمونه استقبال از سریال ناوارو نشان میداد مردم به حوزه جنایی و معمایی علاقهمند هستند. تنوع در حوزه پلیسی به اندازهای است که این ژانر میتواند مورد توجه قرار بگیرد و مخاطبان با سلیقههای مختلف کارها را ببینند.
نظر شما