به گزارش ایرناپلاس، علاقهمندان و دنبالکنندگان سینما بهتر از هر صنف دیگری میدانند که در سالهای اخیر بخش بزرگی از جوایز و موفقیت فیلمهای سینمایی به کارگردانان و سینماگران جوان، تازه وارد و خلاق تعلق گرفته است. کارگردانانی که تقریبا از جشنواره های سیو چهار به بعد فیلم فجر، حضور تاثیرگذارشان حس شد و رقبای جدی برای کارگردانان کهنهکار سینما محسوب شدند. فیلمسازانی که علاوه بر تاثیرگذاریشان در حوزه سینمای داخلی، در جشنوارههای مختلف خارجی هم مورد توجه قرار گرفتند.
آثار برخی از این کارگردانان مانند محمدحسین مهدویان یا سعید روستایی به اندازهای مورد توجه قرار گرفتند که موج تازهای از فیلمسازی را در سینمای کشور به وجود آوردند. آثاری که نه تنها مورد استقبال منتقدان و سینماگران قرار گرفت بلکه مخاطبان زیادی را با خود همراه کرد.
اما بدون شک این جوانگرایی و حضور کارگردانهای جوان و تازهوارد نیازمند بستری مناسب است. بستری که در این چند سال با حمایت مسئولان و متولیان فرهنگی ایجاد شده و موجب دیده شدن کارگردانان جوان و تازه کار شد.
از زمان آغاز ریاست حجتالله ایوبی به عنوان رییس سازمان سینمایی در دولت یازدهم تاکنون این جوانگرایی ادامه داشته است و اتفاقا قشر جوان سینما با خلاقیت و ایدههای تازه ثابت کرده که شایستگی توجه و حمایت را دارند.
در همین موضوع با ابوالحسن داودی کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده با سابقه سینمای کشور و کیوان امجدیان منتقد سینما و فعال رسانهای به گفتوگو پرداختیم.
استعدادهای بیشتری به جریان سینما ورود پیدا کرده است
ابوالحسن داودی درباره ورود کارگردانهای جوان و خلاق به عرصه سینما و همچنین تاثیرگذاریشان بر این حوزه به خبرنگار ایرناپلاس گفت: با توجه به اینکه شرایط تولید به با سیستمهای جدید تا حدی سادهتر شده است، همین سبب شده استعدادهای بیشتری بتوانند در این عرصه ورود کنند. بسیار امیدوارم که این کارگردانان جوان و تازهوارد بتوانند در آینده سینمای ما تاثیرگذار باشند.
وی درخصوص چگونگی ورود خود و همنسلانش به عرصه سینما در سالهای گذشته و قیاسش با شرایطی که در سالهای اخیر برای کارگردانان جدید و جوان وجود دارد، بیان کرد: تفاوت عمدهای که شرایط امروز با دورهای که نسلهای ما یا بعد از ما وارد این کار شدند این است که ورود به این عرصه بسیار سادهتر شده است؛ اما همچنان معتقدم ماندن در این عرصه ربطی به ورود اولیه ندارد، بلکه استعداد و توانایی فرد تعیین میکند که شخص تازهوارد میتواند در سینمای حرفهای خود را حفظ کند یا خیر. اما در هر صورت همان مرحله اول و ورود، به همان نسبتی که جریان بگیر و ببندها و نظارتهایی که در بسیاری از موارد در همان ابتدای ورود کار داشتیم در حال حاضر کمتر شده است. سینمای حرفهای از میان این کارگردانان تازه ورود دست به انتخاب میزند و براساس تواناییهایشان عدهای را که دوام میآورند، نگه میدارند و بقیه طبعا به مراحل بعد نمیرسند.
توانایی کارگردانان جوان در تعریف شرایط جدید سینمای ایران
کارگردان فیلم «رخ دیوانه» در پاسخ به این پرسش که آیا کارگردانان جدیدی که در چند سال اخیر وارد سینمای کشور شدهاند، تاثیرگذار بوده و توانستهاند ژانر و نگاه تازهای را به این عرصه تزریق کنند، بیان کرد: قطعا، به هرحال آثار و شیوه فیلمسازی برخی از این کارگردانان جوان را به شخصه دوست دارم و آثارشان را دنبال میکنم. آثار کارگردانهای جدید و جوان در این سالهای اخیر نه تنها تاثیرگذار بودهاند بلکه در بعضی از موارد توانستهاند زمینهها و شیوههای جدیدی را به سینمای ایران اضافه کنند و در صورتی که بتوانند کار خود را ادامه دهند و جای پای محکمی را پیدا کنند، در بسیاری از موارد بسیار فراتر از تاثیرگذاری میتوانند حضور داشته باشند و توانایی این را دارند که شرایط جدید سینمای ایران را تعریف کنند.
آمدن نیروهای جوان خوشفکر نیازمند یک بستر است
کیوان امجدیان نیز درباره تاریخچه ورود کارگردانان جوان و خلاق به سینما و لزوم این اتفاق به خبرنگار ایرناپلاس گفت: پیش از اینکه به این مساله بپردازیم، باید بدانیم آمدن نیروهای جوان خوشفکر در صورتی ممکن است که یک بستر و زمینهای برای ورود این افراد خلق شود. به طورمثال با آغاز انقلاب، اتفاقی افتاد که باعث شد فضای اجتماعی و سیاسی کشور به سمتی برود که سبب تولید فکر شود.
خواندن، فکر کردن، دیدن و ... به یک اولویت در جامعه بدل شد و از دل همه اینها کارگردانانی به وجود آمدند که سبب شدند سینمای ما به طور کل به شکل دیگری تغییر کند. یعنی همه جوانهایی که به سینما ورود کرده بودند، یک سینمای دیگری را ساختند که اتفاقا سینمای آبروداری هم بود. این اتفاق را در بخشی از ایام دفاع مقدس شاهد بودیم.
مقصودم این است که در شرایط خاص سیاسی-اجتماعی یا زمان وقوع یک اتفاق، ممکن است کارگردانان جوان و خلاقی به سینما ورود پیدا کنند. در هر صورت ما باید شرایط را آماده کنیم.
وی در ادامه افزود: این قانون و قاعده طبیعت است که افراد سالخورده و مسنترها میروند و جوانترها جایشان را میگیرند. ممکن است این جوانها، جوانهایی باشند که به نسبت قبلیها پرمایهتر و قدبلندتر باشند. اما فراموش نکنیم که این اتفاق به راحتی صورت نمیگیرد. گمان میکنم ما از طول اول انقلاب تاکنون چند تغییر و جایگزینی را دیدهایم. یکبار در ایام دفاع مقدس و یکبار هم بعد از آن ایام که برخی افراد تازه و جوان آمدند و بعد از این ایام دوباره چنین اتفاقی افتاد و افرادی چون اصغر فرهادی و ... آمدند.
جوانهایی که با نگاه تازه از جشنوارههای سیوچهار و سیوپنج آمدند
این منتقد سینما درباره ورود و حضور کارگردانان جوان و تاثیرگذار به سینمای کشور در این سالهای اخیر و تاثیرگذاریشان افزود: در دوره آقای ایوبی و در جشنواره سیچهارم یا سیوپنجم (فیلم فجر) بود که محمد حیدری دبیر جشنواره بود، در آن دوره به یکباره دیدیم سینما در حال تغییر است؛ یعنی نسلی نو و توانا به سینما تزریق میشود، از سعید روستایی که با «ابد و یک روز» به سینما آمد تا محمدحسین مهدویان، نیما جاویدی و ... که با نگاه تازهای آمدند.
جوانهایی به این عرصه وارد شدند که واقعا فضای سینما را عوض کردند و این اتفاق همیشه مورد نیاز است. اما اینکه در طول چهار دهه فقط چهار بار این نو شدن نسلها را ببینیم، اندک است. باید هر چند سال یکبار این اتفاق بیفتد.
البته این نو شدگی را با کنار گذاشتن باتجربهها اشتباه نگیریم. رهبر معظم انقلاب دستور دادند جوانگرایی کنیم، البته نه در سینما، بلکه در مدیران نیز باید جوانگرایی کرد. اما این بخش دوم از صحبتهایشان درست شنیده نشد. اینکه به یکباره مجموعهای از جوانان بیایند و با تجربهها را کنار بگذارند زیانآور است. یعنی برای شخصی که هزینه شده و در این سرزمین کار کرده و پیشرفت کرده، اکنون که زمان ثمر دادن اوست، یکباره کنار گذاشته میشود. در سینما این اتفاق نباید بیفتد.
رهبر معظم انقلاب دستور دادند جوانگرایی کنیم، البته نه در سینما، بلکه در مدیران نیز باید جوانگرایی کرد. اما این بخش دوم از صحبتهایشان درست شنیده نشد. اینکه به یکباره مجموعهای از جوانان بیایند و با تجربهها را کنار بگذارند زیانآور است.جوانگرایی و لزوم آن در زنده ماندن سینما
امجدیان در خصوص مفهوم جوانگرایی حقیقی و لزوم آن در زنده ماندن سینما بیان کرد: در کنار اصغر فرهادی باید چهار فیلمساز مانند روستایی، مهدویان، جاویدی و ... هم قرار گیرند. به این معنا که هم شخص با تجربه در این حوزه فعالیت کند و هم تعداد بیشتری از جوانها به این عرصه ورود یابند. هر سه چهار سال، سعید روستایی محوری شود و چهار نفر که از او قویتر باشند در کنارش قرار گیرند؛ فضای سینما میتواند با این اتفاق عوض شود.
این درست است که سینمای ما به دیجیتالی شدن نیاز دارد و صندلیهایش نو شود اما هیچکدام از آنها راه آشتی دادن مردم با سینما نیست. مردم وقتی با سینما آشتی میکنند که احساس کنند سازندگان فیلم، نگاهشان تا حدودی قویتر و دقیقتر از نگاه و دید آنها به مسائل است.
جوانهایی هستند که اهل اندیشه، دیدن و خواندن هستند؛ وقتی اثرشان را مینگرید با خود میگویید که چقدر خوب فیلم را ساخته و گویی چیزهایی را بیشتر از تو میبیند و میفهمد. اما در کل این جوانگرایی بسیار ضروری است و باید تعداد آن بیشتر شود.
این منتقد سینما معتقد است، برخی از کارگردانان جوان و تازهوارد، سینما را میشناسند و میفهمند؛ هر چند ممکن است نتوانسته باشند جلوتر از مخاطبانش باشند، اما در قد و قواره سینمای ما خوش درخشیدند.
وی افزود: اما عده دیگری از کارگردانان جوان و تازه وارد، وقتی فیلمشان را میبینید احساس میکنید یک اتفاق نو را مشاهده کرده و به وجد میآیید و هیجان زده میشوید. این عده توانستهاند در فضای مختلف و ژانرهای متفاوت فعالیت کنند و تاثیرگذار باشند.
وظیفه مسئولان فرهنگی در برابر آثار جوانان
امجدیان درباره حضور آثار این فیلمسازان تازه وارد و جوان در جشنوارههای بینالمللی و چگونگی عملکرد مسئولان برای بهتر دیده شدن فیلمهای کشور افزود: در روزگاری اشتباه برداشت میکردیم که فلان جشنواره با ما دشمنی دارد و میخواهد فقط فیلمهایی که جنبه سیاهنمایی دارد را از کشور ما انتخاب کند و به آن جایزه دهد. به اعتقاد من این نگاه اشتباه است. اصلا به این شکل نیست. اما اینکه فکر کنید جشنوارههای خارجی منتظر نشستهاند و فقط هر فیلمی که خوب باشد را براساس ارزشهای هنری انتخاب میکنند نیز غلط است.
نگاه درست این است که بر طبق چگونگی تصویر ذهنی مردم دنیا از کشورمان، این توجهات بینالمللی صورت میگیرد. در حال حاضر عمدهترین راه ارتباطی مردم با دنیا فیلم، سینما و فضای مجازی است. یعنی با اینها تصویر ذهنیشان شکل میگیرد. فلان جشنواره ممکن است عنادی نداشته باشد از اینکه فیلم سیاهنما را انتخاب میکند اما چرا انتخاب میکند؟ چون احساس میکند آن فیلم به واقعیت نزدیکتر است. در اصل مسئولان فرهنگی ما باید چگونگی دیده شدن آثار ما را در دنیا مدیریت کنند.
برآیند از یک فیلم سینمایی و ورود به عرصه بینالملل
این منتقد در خصوص حمایت از فیلمهای کارگردانان جوان و معرفی آنها به سینمای بینالملل گفت: اگر یک سینماگر جوان در کشور یک فیلم خوبی ساخته است و در آن تصویر مثبتی هست، مسئولان کمک کنند تا فیلم او به جشنوارههای مختلف برود.
به طور مثال فیلمی میسازیم درباره اعتیاد؛ در این فیلم هم آدم بد داریم، هم آدم خوب. اما باید مسئولان برآیند کلی تصویری که این اثر میگذارد را ببینند. یعنی آیا فیلم ابد و یک روز، گذارهای که میدهد این است که ایران یک کشور پر از اعتیاد، فلاکت و بدبختی است یا اینکه ایران قاضیهای خوبی دارد، با فساد مبارزه میکند و در آن ارزشهای انسانی رعایت میشود.
همه اینها گذارههایی هستند که میشود از یک اثر هنری دریافت کرد. اینکه مدیران فرهنگی ما به گذارههایی که به سود کشور باشد کمک کنند باعث میشود سه سال دیگر جشنوارههای برلین، کن و ... وقتی بخواهند فیلمی از کشور ما انتخاب کنند، اثری را انتخاب نمیکنند که کشور را سیاه نشان دهد. فیلمی را انتخاب میکنند که به واقعیت نزدیکتر است.
تولید در سینما با همه فراز و فرودهایش ادامه دارد و میتوان ادعا کرد در چند سال اخیر، مسیر حضور جوانترها در سینما هموار شده؛ در عین حال، حضورشان در عرصه بینالملل نیز چشمگیر بوده است و همه را میتوان به حساب سیاستگزاری درست و حمایت هدفمند از این بخش دانست.
نظر شما