به گزارش ایرناپلاس، ایران کشوری دارای بسترهای فراوان برای جذب گردشگر است. بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، گردشگری در ایران با رشد قابل توجهی روبهرو بود و این روند در دولت دوازدهم نیز همچنان ادامه داشت؛ اما شیوع بیماری کووید-۱۹ آسیبهای جدی به این صنعت وارد کرده و دولت برای بهبود شرایط فعالان این صنف، اقداماتی انجام داده است.
محسن حاجیسعید، رئیس هیات مدیره کانون انجمنهای صنفی کارگری راهنمایان گردشگری کشور در گفتوگو با ایرناپلاس به تشریح فعالیت هفت ساله دولت در حوزه گردشگری پرداخت.
عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه گردشگری را چگونه میبینید؟
_ درباره تاثیرگذاری در گردشگری کشور در ۷ سال گذشته، باید بگویم آن چیزی که فعالان گردشگری به آن اعتقاد دارند این است که اوایل شروع دولت، با در نظر گرفتن عملکرد دولت پیشین، خیلی خوب شروع شد. در تعاملی که با دیگر کشورها برقرار شد، حس اعتماد ایجاد و سبب شکلگیری متقاضی سفر به ایران شد. در نتیجه شاهد رشد بیسابقه سفر گردشگران خارجی به ایران بودیم.
به واسطه اینکه در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در سیاست خارجی ما تعامل خوبی با دیگر کشورها وجود نداشت، این روند باعث شد که عدهای علاقهمند به سفر به ایران باشند، اما همچنان ترس از سفر به ایران وجود داشت. با مواضع جدید در دیپلماسی، گردشگران به سمت ایران سرازیر شدند.
شاید برنامه گردشگری و طرحهای جامع سازمانی مربوط نبود، اما سیاستهای کلی دولت باعث شد تا افزایش بیسابقهای در موضوع گردشگری داشته باشیم. این نکتهای بود که سالیان دور درباره آن صحبت میشد. اما متاسفانه با خروج آمریکا از برجام و مشکلاتی که بوجود آمد، ادامه روند صعودی جذب گردشگر متوقف و حتی سیر نزولی پیدا کرد.
فعالیت ایران در تریبون مجامع بینالمللی
وضعیت توسعه گردشگری در بخش خصوصی چطور بود؟
_ موضوع دیگر حمایت از بخش خصوصی برای برگزاری پروژههایی بود که دنبال میکردند؛ این عمدهترین فعالیت به عنوان دستاورد خوب برای بخش خصوصی و دولتی در سالهای ابتدایی حضور روحانی و دولت او و برگزاری کنوانسیون جهانی راهنمایان گردشگری بود و تقریبا یکی از بهترین پروژههای گردشگری در ۷ سال گذشته به حساب میآید.
در این پروژه موفق شدیم از ۴۵ کشور دنیا ۳۲۰ نفر از سفیران فرهنگی و راهنمایان گردشگری را به ایران بیاوریم.
از اقدامات دیگر میتوان به فعالیت ایران در تریبون مجامع بینالمللی اشاره کرد. برای مثال سازمان جهانی گردشگری از ایران زیاد نام میبرد و حتی دبیرکل این سازمان دو بار به ایران سفر کرد. این سفرها نشان داد ایران فعالیتهای اساسی برای رشد گردشگری انجام میدهد. سمینارهای بینالمللی برگزار شد و در مجموع همه این اقدامات نشان از عزم دولت برای توسعه جدی گردشگری داشت.
در این سالها با تقویت گردشگری و برنامهریزیهای انجام شده با توجه به پتانسیلهایی که ایران دارد، گردشگر تجاری، مذهبی و سلامت افزایش یافت. اینها مسائلی هستند که در این سالها رشد قابل توجهی داشتند اما نمیتوان گفت به نقطه آرمانی رسیدهاند.
از مسائلی که میتوان جزء کارهای خوب گردشگری در دولت دوازدهم برشمرد، پرداختن به مسائل زیرساختی و بلندمدت گردشگری است که همه دولتها از آن فرار میکردند.آیا اقداماتی برای توسعه و بهبود زیرساختهای گردشگری هم انجام شده است؟
_ از مسائلی که میتواند جزء کارهای خوب گردشگری در دولت دوازدهم در نظر گرفته شود، پرداختن به مسائل زیرساختی و بلندمدت گردشگری است که همه دولتها از آن فرار میکردند. این مساله در اولویت کارهای روحانی قرار گرفت که امیدواریم نتیجه بدهد.
پیگیری برنامه جامع، حسابهای اقماری و .. جزء خواستههای دیرین فعالیت گردشگری است. لازم بود این مسائل بهروز شود و اینکه مقداری در این زمینهها بتوانیم برنامههای عقبمانده را پیش ببریم. فکر میکنم از این اقدامات میتوان به عنوان دستاوردهای دولت یازدهم و دوازدهم نام برد.
تغییر مکرر و مداوم مدیران حوزه گردشگری
در این سالها سازمان میراث فرهنگی به وزارتخانه تبدیل شد، نظر شما درباره این مساله چیست؟
_ یکی از اقدامات خوبی که در حوزه گردشگری اتفاق افتاد، تبدیل سازمان به وزارتخانه بود. این تبدیل کمک میکند یکی از اصلیترین مشکلاتی که گردشگری با آن دست به گریبان بود، حل شود و آن تغییر مکرر و مداوم مدیران است زیرا در اجرایی شدن برنامه اشکال ایجاد میکند؛ بنابراین مهمترین اشکالی که در این سالها شاهدش بودیم تغییر مدیریتها بود. مدیران برای اینکه در سالهای فعالیت بتوانند به جمعبندی برسند، نیاز به زمان دارند. در غیر این صورت نمیتوانند فعالیتهای زیرساختی و بلندمدت را به نتیجه برسانند.
متاسفانه امید هم نداریم سال آینده با تغییر دولت و رئیس جمهوری بعدی، ادامه فعالیت مدیران کنونی امکان پذیر باشد. در دیگر کشورها که در این حوزه پیشرو بودند شاهدیم که مدیران بعد از چند سال فعالیت، توانستند برنامههایشان را اجرایی کنند.
باید خودمان ایران را معرفی کنیم
بودجهای که برای حمایت از بخش خصوصی و تبلیغات در نظر گرفته شده بود، به نظر شما کافی بود؟
_ برای بخش خصوصی بودجه حمایتی پیشبینی نشده است. این از مسالی است که در نتیجه آن بخش خصوصی به جای اینکه بتواند مشکلات را حل و مطالبات را دنبال کند باید نگرانی این را داشته باشد که از پس هزینههای ابتدایی دفتری و جاری خود بر بیاید. اینها مسائلی است که اگر بخواهیم تشکلهای مردم نهاد جان بگیرند، باید فکر اساسی برای آن کنیم. میتوان برای رفع این مشکلات در یک ساختمان، همه تشکلهای ملی را جمع کرد و با عنوان خانه تشکلهای گردشگری یا عنوانهای مشابه، از این تشکلها حمایت کرد. این جزء مسائلی است که مطرح شد اما پیگیری نشد.
در بودجه تبلیغات گردشگری عدد و رقمی که در نظر گرفته شده، نسبت به دیگر کشورهای دنیا رقم اندکی است. این عدد باید اصلاح شود و بخشی از درآمدهای ارزی برای معرفی ایران از طریق برنامههای گردشگری هزینه شود. این سیاست باید در دیگر بخشهای کشور مطرح و برای آن تصمیمگیری شود، تا دولت به نوعی وظیفه داشته باشد فرهنگ اصیل ایرانی و ایران واقعی و نه آنچه را در رسانههای خارجی معرفی شده است، از طریق ابزار گردشگری معرفی کند.
دنیا به دنبال معرفی ایران نیست؛ بنابراین باید خودمان ایران را به آنها معرفی کنیم. افرادی در ایران هستند که بدون اینکه هزینهای دریافت کنند در صفحههای شخصی خود در فضای مجازی ایران را معرفی میکنند. اما نمیتوانیم به شرکتهای بزرگ روابط عمومی بینالمللی که زمینهای فوتبال را در اختیار و در بزرگترین رویدادهای دنیا حضور دارد، بگوییم که ایران را معرفی کنند.
دولت برای دوران کرونا برنامه داشت
کرونا به همه حوزهها و بویژه از نظر اقتصادی ضربات زیادی زد. اقدامات دولت در زمان شیوع بیماری کرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟
_ فعالیتهایی انجام شد، در حالی که بحران جهانی کرونا از مرز ورشکستگی نیز عبور کرده و میلیونها نفر بیکار را به جامعه تحمیل کرده و به گردشگری آسیبهای زیادی وارد کرده است. دولت در این بخش با برنامهریزی اقداماتی انجام داد، هرچند بر این اقدامات نقدهایی وارد است اما شروع دوباره برای ترمیم و اعتمادسازی در ایام کرونا به این معنی است که دولت بیبرنامه نبود. در برخی از جلسهها حضور داشتم و دیدم که بیبرنامه نبودند اما برخی از این برنامهها مستلزم بودجهای است که به واسطه سقوط ریال و بالا رفتن نرخ دلار و یورو و در نتیجه بودجههای مرتبط با گردشگری حداقل باید سه برابر شود.
نیاز فوری به کمک بلاعوض
دولت برنامهریزی کرد تا به اقشار آسیبدیده کمک کند. اما در نهایت آن چیزی که به گردشگری از این کمک رسیده ناچیز و دیرهنگام بوده و باعث شده است بخشی از نیروهای آموزش دیده گردشگری را از دست دهیم. و اگر واقعا کمک درست بلاعوض و به موقع اتفاق نیفتد کمکی که ممکن است برای فعالان گردشگری در سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته شود، ممکن است به فعال اختصاص داه نشود بلکه به کسی اختصاص داده شود که از این صنعت خارج شده است. باید برای حفظ داشتههای خود در گردشگری که نیروی متخصص گردشگری است، یکی دو سال هزینه و این افراد را حفظ کنیم. آن چیزی که میبینم نوعی بلاتکلیفی است که به چه کسی، چگونه و چقدر کمک کند. این روند باعث شده افرادی که شغل اول و آخرشان در صنعت گردشگری است، با مشکلات جدی مواجه شوند. این افراد ۲۰۰ هزار نفر هستند که ۱۰۰ هزار نفر آنها نیاز به کمک دارند. از این تعداد، ۲۰ هزار نفر نیاز به کمک جدی و بدون معطلی دارند. باید کمک بلاعوض و فوری برای آن تعداد تقریبی انجام شود، در غیر این صورت، برای جبران آسیبی که در این دوران بر گردشگری وارد میشود، سه یا چهار سال زمان لازم است، تا افراد متخصص تربیت و جایگزین شوند. حتما باید در ۶ ماه باقیمانده سال، این نقاط ضعف را به قوت تبدیل کنند این فرصت هنوز وجود دارد.
دولت باید در حمایت از فعالان و مردم بازنگری کند
برای بیرون آمدن از شرایط سخت کنونی و بهبود شرایط چه باید کرد و پیشنهاد و راهکار شما چیست؟
_ فعالان این صنف باید در فرصتی که پیش آمده به ارتقای سطح دانش خود توجه کنند. دولت نیز با برنامههای خود به گونهای اقدام کند که به معیشت خانوادههای افراد، آسیب وارد نشود. در واقع کمک دولت به فعالان گردشگری در زمینه معیشتی است تا بتوانند این دوران را پشت سر بگذارند و بعدها چند برابر کار کنند تا بتوانند اقساط خود را بپردازند. ب
بخشی از این کمک باید به صورتی باشد تا فرد بتواند زندگی را به صورت معمولی شروع کند. دولت باید برای شهروندانش فکر کند تا در زمان بحران برنامهای داشته باشد. شهروندان کمترین آسیب را متحمل شوند.
البته با اینکه اقداماتی همچون استانداردسازی در مجموعههای گردشگری انجام شده و فرصت خوبی برای انجام اقداماتی از سوی دولت است اما یکی از مشکلات، فقدان استاندارد در ارزیابی درست از مجموعههای گردشگری کشور است که سبب لطمه به بخش گردشگری شده است. ضمن آنکه برای بومگردی و بوتیکهای ایران دستورالعملی وجود ندارد.
لزوم ساخت هتلهای پنج ستاره
نکته مهم دیگر، ضرورت ساخت هتلهای پنج ستاره در مناطق مختلف کشور است. هنوز بعد از این سالها نتوانستیم دو یا سه هتل پنج ستاره در اصفهان داشته باشیم که یکی از اصلیترین مقاصد فرهنگی گردشگری است.
پذیرش گردشگر در اصفهان به سقفی رسیده و سبب شده بود آژانسهای گردشگری که میخواستند برای ایران تور بگیرند، با توجه به پر بودن همه اقامتگاههای استاندارد اصفهان، تور خود را کنسل کنند. اصفهان به سطحی رسیده بود که توان جذب گردشگر بیشتر نداشت و گردشگری کشور را قفل کرده بود. نباید این موارد نادیده گرفته و فراموش کرد.
نظر شما