سرمایه فیزیکی (موجودی سرمایه) نقشی اساسی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا میکند و اهمیت زیادی در برنامهریزی اقتصاد ملی کشورها دارد. کارشناسان چنین اعتقاد دارند که جهت توسعه اقتصادی، وجود نرخهای بالای انباشت سرمایه امری ضروری است. از این رو، در سالهای اخیر، موجودی سرمایه ثابت کشورها در سیاستهای اقتصادی و تحلیلهای رشد اقتصادی جایگاه مهمی دارد. میزان موجودی سرمایه ثابت کشورها، مبنایی برای اندازهگیری ثروت ملی و درک عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی، مانند پیشرفت بهرهوری، پیشرفت فنی و کارایی ارائه میدهد. انباشت کالاهای سرمایهای در قالب «ماشینآلات و تجهیزات» و همچنین «ساختمان و تأسیسات» موجب افزایش موجودی سرمایه کشور شده و منجر به گسترش تولید میشود. بهعبارت دیگر، با پسانداز بخشی از درآمد و تبدیل آن به کالاهای سرمایهای میتوان درآمد و تولید بیشتری در آینده تحصیل کرد. برآورد موجودی سرمایه از آن جهت که زمینه اندازهگیری ثروت ملی، توان تولیدی کشور، کارایی و بازده سرمایه در اقتصاد و نسبت سرمایه به محصول و بسیاری از تحلیلهای اقتصادی را فراهم میآورد، دارای اهمیت خاصی است.
از همین رو کاهش نرخ سرمایهگذاری، عوارض جدی زیادی به دنبال دارد. کاهش تشکیل سرمایه ناخالص سالانه، ابتدا منجر به کاهش نرخ رشد موجودی سرمایه و در نهایت منجر به کاهش سطح موجودی سرمایه خالص اقتصاد میشود. رشد منفی موجودی سرمایه خالص به معنی کاهش ظرفیتهای رشد اقتصادی و کاهش درآمد سرانه اقتصاد است. با کاهش درآمد سرانه اقتصاد، منابع در دسترس برای پسانداز و سرمایهگذاری مجدد در اقتصاد کاهش خواهد یافت که در نتیجه آن، نوعی از تله رشد پایین شکل خواهد گرفت.
اطلاعات پژوهشکده آمار حاکی از آن است که رقم تشکیل سرمایه از ۱۳۵هزار و ۱۳۹ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ به رقم ۴۰۴ هزار و ۲۴۰ میلیارد تومان در ۹ ماهه سال ۱۳۹۸ رسیده است. همچنین این آمارها نشان میدهد ارقام تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به قیمتهای جاری علیرغم ۹ ماهه بودن از رقم سال ۱۳۹۷ سبقت گرفته است، ارقام تشکیل سرمایه ثابت به قیمت جاری حاکی از رشد نسبتاً مداوم این متغیر در طول این ۸ سال است . این موضوع میتواند بهعنوان نشانهای مثبت از تغییر نگرش کسب و کارها به آینده اقتصادی کشور تلقی شود.
سال ۱۳۹۱ بدترین دوره تشکیل سرمایه
گزارش مرکز آمار ایران از رشد تشکیل سرمایه حاکی از آن است که سال ۱۳۹۱ با دارا بودن ۱۷ درصد (شامل رشد منفی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و ۲۶ درصد رشد منفی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص بخش ساختمان) بدترین وضعیت رشد بین این سالها را داشته است. رشد تشکیل سرمایه در دو سال بعدی و در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ مثبت شده و پس از آن میبینیم که تا ۹ ماهه سال ۱۳۹۸ به جز سال ۱۳۹۶ این رشد منفی است. رشد منفی ۹ ماهه در سال ۱۳۹۸ به عدد منفی ۲٫۶ درصد رسیده و پیشبینی میشود با اضافه شدن فصل چهارم این عدد به منفی ۳ درصد برای کل سال ۱۳۹۸ افزایش یابد که این حاکی از کاهش روند رشد منفی تشکیل سرمایه نسبت به سال قبل است. میانگین سالانه نرخ رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از سال۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ معادل ۳٫۶- است. این امر نشان میدهد در این هشت سال نه تنها رشد سرمایهگذاری نداشتهایم بلکه رشد تشکیل سرمایه ناخالص، منفی هم بوده است.
سرمایهگذاری در ساختمان در مدار مثبت
چنانچه سرمایهگذاری کل به دو بخش سرمایهگذاری در ماشینآلات و لوازم و همچنین سرمایهگذاری در ساختمان تفکیک شود، سهم دومی از کل سرمایهگذاری در تمام دورههای مورد بررسی بیشتر از اولی بوده است. شاید بتوان این امر را به عواملی از قبیل زودبازده بودن، امنیت نسبی بیشتر، اتکای کمتر این بخش به ارز، نبود کنترلهای دولتی در این بخش در مقایسه با سایر بخشها و عدم نیاز به برخورداری از دانش خاص و پیچیده آن نسبت داد.
بررسی وضعیت تشکیل سرمایه در ماشینآلات و ساختمان میتواند نشاندهنده نکات مهمی باشد. میانگین رشد هشت ساله ماشینآلات در این هشت سال ۲- درصد و برای ساختمان ۴- درصد بوده است. آمار رشد تشکیل سرمایه نشاندهنده مثبت شدن رشد تشکیل سرمایه ساختمان در ۹ ماهه سال ۱۳۹۸ است. رشد این بخش در سال ۱۳۹۷ منفی ۴ درصد بوده است که در ۹ ماهه سال ۱۳۹۸ به مثبت ۹٫۶ درصد رسیده است.
کاهش سرمایهگذاری ثابت ناخالص هشداری برای تداوم رشد اقتصادی محسوب شده و میتواند روند رشد توسعهای اقتصاد کشور را برای سالهای آتی با مشکل مواجه کند. با توجه به این که سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه در همه نظریههای اقتصادی بهعنوان موتور توسعه اقتصادی عمل میکند، منفی شدن این رقم بهخصوص برای ماشینآلات خطرناک بوده و میتواند رکود سالهای پیش رو را تشدید کرده و به آن دامن بزند.
نکته مهم دیگری که از بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و رشد تشکیل سرمایه نتیجهگیری میشود آن است که میانگین نرخ رشد اقتصادی در این هشت سال بیشتر از نرخ رشد تشکیل سرمایه بوده و از این رو به نظر میرسد سایر عوامل مثبت رشد، مانع از تأثیر شدید کاهش سرمایهگذاری بر رشد اقتصادی شدهاند. نرخ سود بانکی، نرخ تورم، درآمدهای نفتی، نرخ ارز، میران سرمایهگذاری خارجی و میزان تسهیلات بانکها از عوامل مؤثری هستند که تشکیل سرمایه را به شدت متأثر کرده و لازم است برای هر کدام از آنها متناسب با نقشی که دارند، چارهاندیشی شود.
نظر شما