رضا ملکزاده، معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت در دیماه سال گذشته اعلام کرد که در حال حاضر ۷۰ دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی و بیش از ۷۰۰ مرکز تحقیقاتی در وزارت بهداشت فعالیت دارند و بر همین اساس، سالانه بیش از ۲۰ هزار مقاله علوم پزشکی از محققان ایرانی در مجلات اسکوپوس منتشر میشود. همچنین ۲۷ درصد مقالات داغ و ۲۸ درصد از مقالات پراستناد ایران در حوزه علوم پزشکی است. همچنین به گفته وی، محققان ایرانی در سال ۲۰۱۸ در تولید علم و استنادات در پزشکی بالینی و همچنین در مجموعه رشتههای علوم در رتبه ۱۶ دنیا و از لحاظ استنادات به مقالات علوم دارویی و داروشناسی در رتبه هفتم دنیا قرار گرفتهاند. همچنین با وجود اینکه تنها ۱۲ درصد از اعضای هیئت علمی کشور در دانشگاههای وزارت بهداشت فعالیت میکنند، اما سهم آنها در تولید علم کشور حدود ۳۰ درصد است.
رتبه اول منطقه زیر سایه سنگین تحریم
اگر چه در نگاه نخست ممکن است این آمار وضعیت خوبی را برای پژوهش در حوزه سلامت به تصویر بکشد، اما برخی کارشناسان نگاه دیگری به ماجرا دارند. برخی معتقدند این آمار ملاکی برای تولید دانش واقعی در حوزه سلامت نیست، وگرنه ما آثار آن را در کشور مشاهده میکردیم. برخی نیز معتقدند این آمار سبب خودشیفتگی ما شده و همین آفت بزرگی در مسیر توسعه علمی است. چند روز پیش، شاهین آخوندزاده عضو هیئت علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و همچنین قائممقام معاون پژوهشی وزیر بهداشت در یادداشتی با بیان پیشینهای از این آمار در حوزه تولید علم و همچنین انتخاب افرادی بهعنوان مرد علمی سال در طول چند دهه اخیر گفته است: متأسفانه اینگونه اتفاقات و خبری شدن این موارد، موجب بروز نوعی خودشیفتگی علمی در کشور ما شد و اخیراً این موضوع در مواردی تشدید شده است. وی مثال دیگری از این مصادیق منجر به خودشیفتگی را در استفاده نابجای برخی افراد از واژه «دانشمند یک درصد پراستناد جهان» اعلام کرده که امروزه در رشتههای مختلف بیداد میکند. البته به اعتقاد وی پرهیز از خودشیفتگی به معنای نادیده گرفتن توان علمی ایران و محققان نیست و این حقیقت که با منابع مالی ناچیز تحقیقات و در زیر سایه سنگین تحریم های خارجی و گاهی اوقات خود زنی های داخلی، طی دو سال گذشته کشور اول منطقه بر اساس تعداد مقاله و استنادات هستیم، قابل کتمان نیست، اما این خودشیفتگی علمی متأسفانه در بحران کرونا دوباره شعلهور شده و از همان هفته اول برخی افراد قول کشف دارو و واکسن در ظرف یک هفته تا یک ماه را دادند.
آخوندزاده چند ماه پیش هم در میزگرد تخصصی ارزیابی بهرهوری پژوهشهای سلامت با اشاره به عدم وجود فضای شفاف و رقابتی در پژوهش در حوزه سلامت به دلیل رانت و پولشویی گفته بود: متأسفانه برخی دستگاههای اجرایی نیاز خود را شفاف و در فضای رقابتی مطرح نمیکنند و بدون انتشار فراخوان در سطح ملی، طرح را به یک مرکز تحقیقاتی و دانشگاه مشخص واگذار میکنند که در آن حوزه، سابقه و فعالیت خاصی نداشته و درنهایت مبلغ کلانی را بهعنوان بودجه طرح، بدون هیچ نظارت و بازخورد مشخصی پرداخت میکنند.
تعدد پژوهشکدهها و مراکز تحقیقاتی و سهم اندک هر کدام از بودجه تحقیقاتی
اما در این میان کسانی هم وجود دارند که معتقدند اگر بهجای تعدد مراکز تحقیقاتی و پژوهشکدههای وابسته به وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی، تنها تعداد معدودی پژوهشکده بزرگ و مجهز در کشور وجود داشت، ضمن صرفهجویی در منابع مالی و همافزایی نیروی انسانی، امروز سهم ما در تولید دانش واقعی در حوزه سلامت بهویژه کووید ۱۹ بهتر از این بود. موضوعی که مینو محرز رئیس مرکز تحقیقات ایدز کشور نیز با آن موافق است و در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید با این میزان بودجه کمی که در اختیار حوزه پژوهش قرار میگیرد، تعداد بالای مراکز تحقیقاتی عملاً باعث میشود تا سهم هر مرکز از این بودجه بهشدت پایین باشد.
به گفته آخوندزاده، کل اعتبار پژوهش کشور در بخش علوم پزشکی در خوشبینانهترین حالت ۱۰۰ میلیون دلار است که اگر این عدد را برای ۲۰ هزار عضو هیئت علمی و تعداد بسیار دانشجو بهویژه دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی در ۷۰ دانشگاه و دانشکده علوم پزشکی دولتی تقسیم کنیم، این اعتبار حتی برای آموزش و پژوهش هم ناچیز است چه برسد به کشف دارو و واکسن. بهطوری که حتی سرانه پژوهش از سرانه آموزش و پرورش برای ورزش دانشآموزان هم کمتر خواهد شد.
تقویت رابطه پژوهشکدهها با صنعت
برخی دیگر هم معتقدند این موضوع پیچیدهای است و نمیتوان دلیل ضعیف بودن اغلب مراکز تحقیقاتی در کشور را به یک یا چند دلیل نسبت داد. این گروه معتقدند باید پژوهشکدههای قوی را شناخت و پس از آن عملکرد آنها را با پژوهشکدههای ضعیف مقایسه کرد. پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی یا پژوهشکدههای نانو که زیر نظر ستاد فناوری نانوی ریاست جمهوری بوده و چند دوره حمایتهای خوبی از آنها به عمل آمده، جزو پژوهشکدههای موفق به حساب میآیند که پیشرفت کردند. برخی میگویند یکی از دلایل اصلی این است که پژوهشکدهها بودجه بسیار کمی داشته و ارتباط خیلی ضعیف با صنعت دارند. در دنیا دیده میشود پژوهشکدههای دانشگاههای بزرگ با شرکتهای بزرگ دارویی یا تجهیزات پزشکی در ارتباط و همکاری هستند و همین موضوع باعث پیشرفت کاری آنها میشود.در حالی که چنین همکاریهایی میان پژوهشکدهها و صنعت ما برقرار نیست. شاید بهتر است پژوهشکدههای دانشگاههای بزرگ زمینه همکاری خود با شرکتهای بزرگ داخلی را فراهم کنند تا از این طریق شاید از بودجه دولتی نیز بینیاز شوند.
ما مبتلا به آمارسازی هستیم
هاشم مؤذنزاده جراح و هماهنگکننده گروه پزشکان و قانون درباره تعدد مراکز تحقیقاتی در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید: متأسفانه گاهی ملاک تولید علم در کشور، آمار آن است نه کیفیت و ما بیشتر شاهد آمارسازی هستیم نه تولید دانش واقعی که بتواند از کیفیت لازم برخوردار بوده و مشکلی را از جامعه حل کند.
وی همچنین به موضوع تعداد مقالات ایرانی منتشرشده در ISI اشاره میکند که امروز بهعنوان مبنایی برای تولید علم محسوب میشود. مؤذنزاده میگوید: امروز در فضای دانشگاهی کشور طوری جا افتاده که هر کس تعداد مقالات بیشتری در ISI داشته باشد از نظر علمی رتبه بالاتری دارد و میتواند امتیازاتی دریافت کند در صورتی که این دیدگاه اشتباه است. گاه به نظر میرسد این مراکز تحقیقاتی برای جذب بودجه از دولت تشکیل شده است که نظارتی هم بر آن وجود ندارد.
وی مثالی در مورد شرکتهای دانشبنیان میزند. به گفته وی، ما شرکتهای دانشبنیان موفق نیز داریم، اما برخی از آنها حتی اگر هیچ عملکردی نداشته باشند، لااقل میتوانند از وام چهار درصدی که برای آنها در نظر گرفته شده، استفاده کنند و به نظر میرسد این موارد توجیه خوبی برای ادامه حیات این قبیل از شرکتهاست.
نظر شما