به نظر میرسد تغییر سبک زندگی در جامعه ایران که متاثر از تغییرات در سطح جهانی است، میتواند به تبیین رخدادی همچون قتل رومینا و مشابه آن کمک کند. گسترش ارتباطات در فضای مجازی، کم رنگ شدن ارزشهای سنتی، ناکارآمدی روشهای تربیتی گذشته برای نسل کنونی، از هم گسیختگی خانوادهها، نبود مرجعی برای حل تعارضات خانوادگی و شکاف نسلی ناشی از تغییرات سریع اجتماعی، از جمله مواردی هستند که در راستای تغییر سبک زندگی میتوان به آنها اشاره کرد.
ارزشهای جامعه برای نسل جوان کمرنگ شده است
البته این فجایع را میتوان در جوامع مختلف و به شکلهای گوناگون مشاهده کرد که در اینجا موضوع بحث ما نیست. آنچه اهمیت دارد این است که در جامعه اسلامی که بر اساس اصول اعتقادی و ارزشهای آن، کشتن یک نفر مانند کشتن تمام انسانها تلقی میشود، چگونه میتوان این حد از خشونت را شاهد بود؟
برخلاف بسیاری از تحلیلها و ادعاها، ارزشها و هنجارهای جامعه ما در عصر حاضر، نهتنها نزد نسل جوان کمرنگ شده است، بلکه نسل قدیم هم پایبندی عملی کمتری نسبت به ارزشها دارند. کم رنگ شدن ارزشها، نهادهای سنتی جامعه را که مسئول حل و فصل اختلافات خانوادگی بودند، از بین برده است.
مواردی نظیر اختلاف رومینا و پدرش در گذشته توسط نهاد ریش سفیدی و از طریق مشورت با بزرگان فامیل قابل حل بود. امروزه با از دست دادن نهاد مذکور، نهاد دیگری جایگزین آن نشده است.
سرعت بالای تغییرات اجتماعی
موضوع بنیادی دیگر، سرعت بالای تغییرات اجتماعی است که تحت تاثیر تسهیل ارتباطات با سایر جوامع، گسترش اینترنت و فراگیر شدن شبکههای اجتماعی، در حال وقوع است. جالب آنکه در مسیر این تغییرات، زنان در حال آگاه شدن به حقوق خود و دستیابی به برخی از حقوقشان هستند، اما چون مردان جامعه احساس میکنند این تغییرات به بهای از دست دادن برخی مزایا برای آنان تمام خواهد شد، در مقابل تغییر مقاومت میکنند.
در نمونه رومینا آنچه در ظاهر مشاهده میشود این است که پدر براساس ارزشهای سنتی و دینی جامعه توقع دارد دخترش با اجازه او ازدواج کند، اما رومینا براساس ارزشهای دیگری که در ذهن خود دارد، منطق پدر را نمیپذیرد.
در واقع تعارض بین دو دسته از ارزشها سبب نزاع و درگیری بین این دو نفر میشود. به نظر میرسد از عوامل اساسی به وجود آورنده این وضعیت، ساختار اجتماعی ناکارآمد و معیوب جامعه است. فقدان آگاهی بخشی، نبود مکانیسم حل تعارضات، نبود سازمانهای مردم نهاد توانمند در حوزه خانواده، عدم آموزش کنترل خشم و عدم توجه به استانداردهای سلامت روانی افراد از جمله عیوب ساختاری جامعه ما هستند.
نقد ساختارهای ناکارآمد به وجودآورنده این وضعیت
برای مقابله با این شرایط لازم است این ضعفها در سطح کلان و میانی مورد توجه نخبگان و مدیران جامعه قرار گیرند. در این زمینه انتظار این است که صداوسیما و سایر رسانهها و شبکههای اجتماعی به نقد ساختارهای ناکارآمد به وجودآورنده این وضعیت بپردازند، به امید آنکه به راهکارهای مناسبی جهت عدم تکرار این فجایع منتهی شود.
نظر شما