الکاظمی چگونه انتخاب شد؟
علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با ایرنا پلاس در خصوص فرایند انتخاب مصطفی الکاظمی پس از کش و قوسهای فراوان گفت: بحران عراق و بحث نخستوزیری از مدتها پیش در عراق مطرح است. جریان «تیار الحکمه» و «عمار حکیم» از زمان انتخاب عادل عبدالمهدی گزینه کاظمی را انتخاب کرده و او را گزینه خوبی میدانست. کاظمی در دو دوره مطرح شد و بهطور جدی از ناحیه طیفی از مقاومت رد شد؛ چراکه او را به نقش داشتن در جریان ترور شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس متهم میکردند. مصطفی الکاظمی شرطی گذاشته بود و اعلام کرده بود فقط در شرایطی میآیم که تمام گروههای سیاسی از من دعوت کنند. انتخاب الزرفی برای جناح مقاومت سنگین بود. به دلیل نقش الزرفی در ناآرامیهای نجف و حمله به مزار آیتالله باقر حکیم، عمار حکیم نیز بسیار با او مخالف بود.
نقش عمار حکیم در اجماع روی الکاظمی
این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: همه این افراد به دنبال گزینهای جز الزرفی بودند و طبق قانون اساسی باید در پارلمان رأیگیری میشد و این ریسک وجود داشت که او با لابیگری رأی بدنه پارلمان را کسب کند. لذا قبل از ورود به پارلمان، طبق توافق با شخص برهم صالح و توافق او با الزرفی، از وی خواستند کنارهگیری کند. ظاهراً در این دوره، عمار حکیم نقش برجسته و اصلی را بر عهده داشت و جلسه گرفت و موافقت گروههای مختلف را کسب کرد.
وی افزود: این ایده که به مرگ گرفته شد تا به تب راضی شوند، بسیار مطرح است. اما ایراد این تحلیل اینجاست که الزرفی به قول عربها منطقاً فرایند نخستوزیری خود را پیش میبرد و نگرانی و حساسیت مقاومت، موجب ورود عمار حکیم به این صورت بود. هرچند از قبل قابل پیشبینی بود که عمار حکیم در کنار فراکسیون فتح قرار میگیرد و با نخستوزیری الزرفی مخالفت میکند. این موضوع از این حیث قابل پیشبینی بود، ولی نمیتوان این سناریو را قطعی دید.
نقش الکاظمی در ترور شهدای مقاومت؟
مجیدی در خصوص ادعای نقش الکاظمی در ترور شهدای مقاومت گفت: باید تأکید کرد که این مسئله برای اولین بار توسط یک عراقی یهودی که کارمند امنیتی رژیم صهیونیستی است، مطرح شد. او با نام کاربری مجید المهدی یا مهدی المجید فعالیت میکند. این اتهام از طرف اسرائیل منتشر شد و به قرائنی دور از ذهن است، ولی تعمداً ترویج داده شد. لذا این سناریو باید بررسی شود.
روابط خوب عراق با ایران، عربستان، ترکیه و قطر
وی گفت: یکی از سه علت اصلی مخالفت مقاومت با حیدر العبادی، با اینکه وی کارنامه موفقی داشت، این بود که راهبرد کلان حیدر العبادی در سیاست خارجی انحیار بود. یعنی میگفت از تمام محورهای منطقه فاصله میگیریم و با تمام آنها رابطه حسنه برقرار میکنیم. بعد از حیدرالعبادی مشخص شد که باید این سیاست در عراق دنبال شود. اقتضای مختصات فعلی کشور عراق همین است. لذا مصطفی کاظمی که امروز این رویکرد را قاطعانه دنبال میکند، مخالفت قابل توجهی در عراق ندارد. حیدر العبادی در سفر غیرمنتظره به عربستان، مصطفی کاظمی را در کنار خود داشت که خوش و بش او و بن سلمان مشهور شد. احتمالاً در آینده شاهد روابط خوب عراق با ایران، عربستان، ترکیه و قطر باشیم. و از این حیث برخلاف سابق، مخالفتها کمتر باشد، مگر اینکه اتفاقی رخ بدهد. ولی دولت، موقت، کوتاهمدت و در یک دوره انتقالی است. لذا نمیتوانیم تغییری اساسی در سیاستگذاریها شاهد باشیم. حتی سفر به عربستان میتواند از منظر رسانهای مخالفتهایی را برانگیزد. ولی عراق بدون تثبیت این رویکرد به سمت رابطه متوازن با تمام قدرتهای منطقه میرود.
نه العبادی، نه المالکی
مجیدی در خصوص روابط ایران و عراق در دوره جدید گفت: روابط ایران و عراق نیز در دوره کاظمی روابطی متوازن باقی میماند و ایران نه به سمت تقابلهایی میرود که در دوره حیدرالعبادی شاهد آن بودیم و نه روابطی همچون دوره نوری المالکی خواهد بود. ما شاهد روابطی متوازن خواهیم بود. ایران میداند این دولت موقت است و مسئله اصلی انتخابات پیش رو است. در این شرایط، چالشهای داخلی عراق بهاندازهای است که ایران نخواهد خود را بهعنوان کشوری نشان بدهد که با دولت وقت تنش دارد.
الکاظمی میانجی خوبی است؟
مجیدی در این خصوص که آیا دولت الکاظمی میتواند کریدور ارتباط ایران با آمریکا باشد، گفت: «عزت الشابندر» مطرح کرد که ایران در دل خود دوست دارد عراق کانال مناسبی برای اصلاح روابط بین ایران و آمریکا باشد. او این مطلب را در آن زمان در مورد الزرفی نیز میگفت. چنین سناریویی محتمل است. ولی نشانههای بیشتری میطلبد. آمریکا اخیراً خواستار گفتوگوهای راهبردی با عراق شد و از طرفی مصوبه پارلمان بر اخراج آمریکاییها است و باید بین این دو توازنی صورت بگیرد. ولی از ترکیب این دو نمیتوان نتیجه گرفت حتماً مذاکراتی با ایران صورت میگیرد، بلکه فضا میتواند کاملاً متفاوت باشد. علت این است که یکی از چالشهای کاظمی مسئله گروههای مسلح است. شاید کاظمی تلاش کند از طریق حشد آنها را ضابطهمند کند، ولی فعلاً اینطور نیست. گروههای نوظهوری چون «عصبة الثائرین» و «اصحاب کهف» یا گروههای قدیمی چون کتائب که در بیانیه چند روز پیش خود اعلام کرد برای مقابله با اشغالگر منتظر اذن هیچ کسی نمیمانیم. توجیه حصر سلاح نیز برای اخراج آمریکا است. اینها المانهایی روشن است و با صراحت اعلام میکنند که در صورت لزوم، توجه و التزامی به اوامر فرمانده کل قوا نداریم. من فکر میکنم کاظمی به سمت ضابطهمندسازی نیروهای فراقانونی حرکت کند.
وی در پایان گفت: شخصاً پیشبینی روابط برای من ممکن نیست، مگر اراده پر رنگی در واشنگتن و تهران برای بازسازی رابطه وجود داشته باشد. در این صورت زمانی کانال عمان بود و امروز میتواند عراق باشد. ولی در شرایط فعلی شخص مصطفی کاظمی نمیتواند ابتکار عملی برای به دست گرفتن فضا و نزدیکتر کردن طرفین داشته باشد.
نظر شما