این روزها مخالفان بازار آزاد بیش از پیش شمشیر خود را تیز کردهاند. بحثها درباره اینکه بهداشت امری است شخصی یا عمومی و اینکه متولی و کنترلکننده آن باید دولت باشد یا بازار، بالا گرفته است. احتکار کالاهای بهداشتی از جمله ماسک برای فروش با حاشیه سود بیشتر، از جمله مواردی است که باعث شده عدهای معتقد باشند ترویج ارزشهای فردگرایانه و حاکمیت منطق بازار بر جهان، عامل گرفتاری این روزهای ماست. برخی تا آنجا پیش رفتهاند که میگویند نظام بازار آزاد، ارزش بیشتری برای سرمایه قائل است تا جان انسانها. گویا هواداری از نهادگرایی و سوسیالیسم رو به فزونی است.
در یکی از اظهارنظرهایی که اشاره شد، نوام چامسکی، تحلیلگر سیاسی شناخته شده در مصاحبهای اعلام کرد: بحران کرونا، جنگ هستهای و گرم شدن کره زمین، تهدیداتی است که به دلیل اِعمال سیاستهای نئولیبرالیسم ایجاد شده است. منشأ همه نابسامانیها و مشکلات عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اِعمال سیاستهای نئولیبرالیسم و بازار جهانی است.
همه چیز زیر سر نئولیبرالهاست!
چامسکی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: از مدتها پیش نئولیبرالیسم میدانست که یک بیماری فراگیر و کمی متفاوت با بیماری سارس (SARSr-CoV) که گونهای از کرونا ویروس است، از راه خواهد رسید و جهان را مبتلا خواهد کرد. سیاست نئولیبرالیسم میتوانست برای پیشگیری از این بیماری دست به کار شود و واکسن آن را تهیه کند، اما کمپانیهای خصوصی داروسازی (Big Pharma) همراه با لابیهای وابسته، برایشان ساختن انواع کرم پودرهای جدید سودآورتر از ساختن واکسن کرونا است.
واقعاً آیا شرکتهای داروسازی از احتمال وقوع کرونا خبر داشتهاند، اما نفع شخصیشان این اجازه را به آنها نداده که دست به تولید واکسن آن بزنند؟ آیا سیاستهای مبتنی بر نفع شخصی و حاکمیت بازار به همین اندازه کثیف است؟ هر چه هست، این روزها صدای پای سرخها بیشتر به گوش میرسد.
ایرناپلاس درباره اینکه «بهترین استراتژی اقتصادی برای بخش سلامت چیست»، با امیرحسین خالقی، کارشناس حوزه سیاستگذاری عمومی و پژوهشگر توسعه گفتوگو کرده است.
خالقی میگوید: بخش سلامت از نظر سازوکار عمل تفاوتی با سایر بخشهای اقتصادی ندارد. فارغ از توجیهات اخلاقگرایانه، نیاز به دارو، تجهیزات پزشکی و افرادی با انگیزه داریم که خدمات این حوزه را ارائه کنند. در نتیجه از نظر کارایی اقتصادی مانند سایر بخشهاست.
وی اینطور ادامه میدهد: برخی بحث نابرابری دسترسی را مطرح میکنند که متأثر از پاندمی اخیر است. در رابطه با تجارب پزشکی کوبا هم حرفهایی مطرح میشود، اما در رابطه با این کشور، افسانهزدایی شده و تردیدهایی جدی وجود دارد که آمارهای ارائه شده از سوی دولت کوبا با واقعیت همخوانی داشته باشد. حداقل در مورد سلامت کودکان بعد از تولد، مستنداتی وجود دارد که باید در رابطه با آمارهای ارائه شده از سوی دولت آن کشور، تردیدهایی جدی داشت.
به کوبا ننازید
خالقی با یادآوری اینکه «بهداشت و درمان، حوزه پرهزینهای است»، میگوید: در نتیجه کشورهایی که ثروتمندتر هستند، از نظر پیشرفتهای پزشکی و در دسترس بودن منابع، وضعیت بهتری نسبت به سایرین دارند. این موضوع در رابطه با کوبا صادق نیست. مردمنگاریهای انجام شده در رابطه با این کشور نشان میدهد تجربه آنها در حوزه بهداشت و درمان اصلاً عالی نیست.
وی عواملی مانند صرف رایگان بودن خدمات پزشکی را کافی ندانسته و تأکید میکند: منابع باید بهاندازه کافی در دسترس باشد. برای ساخت یک داروی جدید نیازمند سالها تجربه بههمراه نیروی مجرب هستیم، ساختار انگیزه در بین کارکنان بهداشت و درمان اهمیت زیادی دارد و ارتباط مؤثر بین دانشگاه و صنعت مطرح است. در نتیجه کشوری مانند کوبا بیش از آنکه در واقعیت توفیقاتی داشته باشد، باید اقداماتش را در حوزه پروپاگاندا تحلیل کرد، مانند ارسال پزشک به ایتالیا.
این کارشناس حوزه سیاستگذاری عمومی، ایتالیا را در مقایسه با کره جنوبی غیربازاریتر دانسته و میافزاید: میتوان نتیجه عملکرد این دو کشور در حوزه بهداشت و درمان در مورد اخیر را مقایسه کرد. تایوان و سنگاپور نیز از کشورهای موفق در حوزه کنترل بیماری کرونا محسوب میشوند که از قضا جزو آزادترین اقتصادها به حساب میآیند و دولت مداخله زیادی در اقتصاد ندارد؛ به غیر از شرایط استثنایی مانند پاندمیها و ملاحظات اقتصادی و سیاسی خاص آن برهه، نمیتوان در شرایط معمول از بین دوگانه بازار-دولت، دومی را برگزید.
عرصه بهداشت پیش از این هم بازاری نبوده
وی معتقد است: اساساً سیستم درمان پیش از پاندمی کرونا نیز به حال خود گذاشته نشده بود. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا و FDA بهشدت بحث بهداشت و درمان را مقرراتگذاری و نظارت کردهاند. با چندین ملاحظه، قواعد و مقرراتی برقرار است برای اینکه افراد خاصی بتوانند کار طبابت را انجام دهند. اتفاقاً نقدی از منظر لیبرالیستها وجود دارد مبنی بر اینکه چرا تا این حد باید حوزه بهداشت و درمان محدود شود و تنها اجازه داده شود که شکل خاصی از طبابت، قانونی تلقی شود. فضا باید باز شود تا انواع گوناگون طبابت، البته با رعایت استانداردهای مشخصی مطرح شوند.
خالقی تصریح میکند: باید از فضای آخرالزمانی ایجاد شده فاصله بگیریم. چنین پاندمیهایی در طول تاریخ و حتی تا اوایل قرن بیستم، یک اتفاق عادی به حساب میآمدند. خیلی از افرادی که اکنون در سنین ۶۰ و ۷۰ قرار دارند، تجربه از دست دادن برادر و خواهر خود بر اثر بیماری را دارند. اکنون از نظر تعداد کشته اتفاق خیلی عجیبی رخ نداده است. اگر آن را با آنفلوانزای اسپانیایی قرن بیستم یا مرگ سیاه قرن چهاردهم مقایسه کنیم، به نظر نمیآید بتوان شیوع کرونا را فاجعهای تاریخی قلمداد کرد.
پیشرفتهای پزشکی مدیون نظام بازار است
وی معتقد است: پیشرفتهایی که در پزشکی اتفاق افتاده و جلوی بیماریهای کشندهای مانند آبله گرفته شده، مدیون بازار است. حقیقت این است که امیدی به جز بازار نداریم. چگونه قرار است به دولت امیدوار باشیم که جلوی پاندمی بعدی را بگیرد؟ همین بحران اخیر نیز از دل یک حکومت اقتدارگرا مانند چین ایجاد شد. در زمانی که میشد این بیماری اعلام شود و کشورها خود را آماده کنند، دولت چین با قدرت قاهره خود جلوی انتشار اطلاعات را گرفت و دنیا را به این بیماری مبتلا کرد.
این پژوهشگر توسعه ضمن بدبینی به موفقیت دولت در حوزه سلامت، اظهار میکند: اگر قرار است حوزه بهداشت و درمان به دولت سپرده شود، برای پاندمی بعدی نیز همین مشکل را خواهیم داشت. احتمالاً بسیاری از منتقدان این گزاره خواهند گفت که باید برای فقرا هم فکری کنیم. این موضوع هیچ تعارض بنیادینی با سازوکار بازار ندارد. حتی کسی مانند فون هایک در کتاب قانون، قانونگذاری و آزادی تصریح میکند که در مواردی که محصولات کشاورزان از بین میرود یا بیماری گستردهای میآید، هیچ لیبرالی با ورود موقت دولت مخالف نیست. اما اینکه تمام امور حوزه بهداشت و درمان به دولت سپرده شود، از ذهنی خارج میشود که دنیا را کارتون میبیند. چنین شخصی با محدودیت منابع آشنا نیست و پیچیدگیها صنعت را نمیبیند و تصور میکند مؤلفههایی همچون نوآوری و کارایی در بخش بهداشت و درمان عمل نمیکند.
وی در رابطه با بخشی از حرفهای چامسکی مبنی بر ترجیح بر تولید محصولات آرایشی بهجای واکسن کرونا بهرغم اطلاع داشتن شرکتهای دارویی از احتمال شیوع این بیماری، میگوید: گمان نمیکنم اکنون انگیزه برای تولید واکسن یا داروی بیماری کرونا کمتر از هر کالای دیگری باشد. اتفاقاً اگر این بیماری پیشبینی میشد، انگیزه زیادی وجود داشت که واکسن یا داروی آن تولید شود و اکنون به بازار عرضه شود.
پیش بهسوی مقرراتزدایی
خالقی اینطور ادامه میدهد: باید پیچیدگیهای مسئله را نیز در نظر گرفت. باید دورهای بگذرد تا مطمئن شویم یک واکسن یا دارو مؤثر است. اتفاقاً ما در این بخش به مقرراتزدایی بیشتری احتیاج داریم تا شرکتهای فعالی که نوآوری آنها اثبات شده، بتوانند گستردهتر فعالیت کنند و درگیر مقررات نشوند. اگر هم عدهای میخواهند هیچ یک از مؤلفههای اقتصاد بازار آزاد را نپذیرند، دستکم باید کارایی و نوآوری آن را تأیید کنند.
وی اظهار میکند: حتی شرکتهای خصوصی که در حوزه دیگری فعالیت میکردند، وارد تولید کالاهای بهداشتی از جمله ماسک شدهاند. بعید است هیچ شرکت دولتی این چابکی را برای تغییر در برنامه تولید خود داشته باشد. برای مثال، یک شرکت خصوصی برای افرادی که قدرت تکلم ندارند، ماسک مخصوصی را ابداع کرده که دهان این افراد هنگام استفاده از ماسک نیز قابل مشاهده است و دیگر بهعلت استفاده از ماسکهای متداول، ارتباط این افراد با دیگران قطع نمیشود. بعید است هیچ دولتی این هوشمندی و فهم سازوکار بازار را داشته باشد.
این پژوهشگر توسعه تأکید میکند: در رابطه با اینکه چه کسی ما را نجات میدهد، بعید است در ضمیر بسیاری از منتقدان نیز جز یک شرکت خصوصی باشد. تا کنون نیز بازار ما را نجات داده است. اگر از آبله نمیمیریم یا اینکه طاعون ریشهکن شده، علت اصلی آن کسب ثروت بوده و بعدها دولتها به توزیع بیشتر داروهای این کالاها فکر کردهاند.
از نمد کرونا برای خود کلاه میدوزند
وی میگوید: هنگام عبور از این برهه باز هم نیاز به افزایش ثروت، نوآوری در عرصه سلامت و ساخت تجهیزات بهتر داریم. سازوکاری که میتواند به این نیازها پاسخ مؤثری دهد، به شهادت تجربه و تئوری، بازار آزاد است. البته همیشه عدهای هستند که میخواهند از هر نمدی، کلاهی برای خود بدوزند.
خالقی اظهار میکند: برای پاندمی بعدی راهی جز اعتماد بیشتر به بازار نداریم. هماکنون بیش از هر چیز، به شرکتهای توانمند داروسازی جهان باور داریم که ما را از این بحران نجات دهند. هیچ دولتی اینقدر توانمند نیست که بتواند ما را از تمام پاندمیها نجات دهد. هیچکس جز خودمان نمیتواند ما را از مصیبت نجات دهد و نباید به سیاستمدارانی امید داشت که هزاران ملاحظه جز سلامتی مردم دارند.
ماهیگیری سیاستمدارها از آب گلآلود بحرانها
وی درباره احتمال برگشت به سیاستهای کینزی و فراتر از آن، تشدید روحیات چپگرایانه در بین جوامع نیز گفت: این نگرانی وجود دارد، زیرا راحتترین کار است. هر زمان بحرانی مانند سالهای ۱۹۳۰، ۲۰۰۸ یا رکود اخیر که شکلی از اضطرار را القا میکند، کسانی پیدا میشوند که بیان میکنند باید یک «دیگری» بیاید و ما را نجات دهد. برخی این منجی را دولت معرفی میکنند. با این حال، اکنون امید به زندگی و سلامت از هر دوره دیگری بیشتر است و این پیشرفت را بیش از هر کسی آدمها به بار آوردهاند، نه دولتها. سیاستمدارها ماهیگیر دوران بحران هستند و از آن استفاده میکنند، اما سلامت یک مسئله شخصی است و نیازمند منابع برای حفظ و بهبود آن هستیم که پاسخ غیر از بازار نمیتوان برایش داشت.
گفتوگو از حامد حیدری
نظر شما