نتایج پیمایش «مصرف کالاهای فرهنگی در ایران» نشان داد که مردم زمان زیادی را با تماشای تلویزیون سپری میکنند. همچنین به دلیل کمبود دسترسی به سینما، آمار استفاده از این کالای فرهنگی، بسیار پایین بود. همچنین ۴۸ درصد مردم در منزل خود مراسم پخش نذری یا سفره دارند و ۶۳ درصد جشن تولد اعضای خانواده را برگزار میکنند. خبرنگار ایرناپلاس درباره روند این پژوهش و نتایج آن گفتوگویی با محمد سلگی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام داد که بخش پایانی آن را در ادامه میخوانید.
بخش نخست را اینجا بخوانید.
چرا مردم ما زیاد تلویزیون میبینند درحالیکه نقد زیادی در مورد برنامههای تلویزیون در جامعه وجود دارد؟
بخشی از جامعه برداشت سیاسی از تلویزیون ندارد. اگر بخواهیم در مورد تلویزیون بحث کنیم باید حوزههای مختلف آن را مورد بحث قرار دهیم. تلویزیون برنامههای متنوعی دارد؛ مثلا زنان خانهدار از برنامههای تلویزیون استفاده میکنند. یا برنامههای آموزشی دارد. همینطور چند شبکه فیلم دارد که دائما فیلم و سریال پخش میکند. این شبکهها مخاطب دارند ولی نقصِ سوالِ طرحِ ما در مورد تماشای تلویزیون است که مقید به زمانش نکردهایم.
پرسیدهایم که شما تلویزیون ایران را تماشا میکنید یا نه؟ بله یا خیر؟ و در ادامه متوسط تماشا در شبانه روز و اینکه چه کانالهایی از شبکههای داخلی تماشا میشود، پرسیده شده است. لذا اطلاعات و نتایج مصرف نوع شبکهها و کانالها را نیز داریم که نتایج دقیقتری به ما میدهد. البته در مورد اشاره به سینما باید بگویم سال گذشته یک طرح انجام دادیم که در سطح شهر تهران همین سوال را پرسیدیم. این عدد بالا نیست و حتی در خود تهران نیز میزان رفتن به سینما زیاد نیست و عدد پایینی است. در مورد سینما این آمار با دادههای قبلی همخوانی دارد، ولی در مورد تلویزیون، سوال بسیار کلی پرسیده شده است. اگر کسی در طول یک سال گذشته خیلی اتفاقی ۱۰ دقیقه هم تلویزیون دیده باشد به این سوال جواب بله داده است و به همین دلیل ۹۲ درصد تماشای تلویزیون داریم.
فهم مسائل فرهنگی، راه را برای برنامهریزی باز میکند
موج سوم طرح، اجرا شد و شما یک سری داده دیگر بهدست آوردهاید، آیا احساس میکنید به هدف خود نزدیک شدهاید؟
هدف برنامهریزان و سیاستگذارانی که پروژه پیمایش مصرف فرهنگی ایرانیان را در حدود ۲۰ سال پیش طراحی کردهاند این بود که جامعه و تحلیلگران فرهنگی و اجتماعی ما نسبت به مسائل فرهنگی وقوف و آگاهی پیدا کنند و بدانند که مسائل فرهنگی در این حوزهها چیست و چه مقداری است و چه تاثیراتی دارد.
در این پژوهش، تفکیک سن، جنس و سطح تحصیلات داریم، زیرا در حقیقت فهم مسائل فرهنگی راه را برای برنامهریزی و توسعه باز میکند. امروز میگوییم ۸۰ درصد از مردم ایران به سینما نمیروند. آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای فرهنگی در خصوص این داده، موضعی نخواهند داشت؟ کشور چین بررسی کرده است و متوجه شده تعداد سینماها و سینماروها کم است. طی فاصله کوتاهی تعداد سینماها را چندین برابر کرد. در حقیقت سیاست دولت باید اینچنین باشد، زیرا اینها ابزار توسعه فرهنگی هستند. استفاده از کتابخانه، ورزش کردن و... نیز ابزار توسعه فرهنگیاند.
رونق مصرف فرهنگی گام اول در توسعه فرهنگی است. فهم مصرف فرهنگی از وظایف نظام و حکومت برای ارتقاء شخصیت اجتماعی و مهارتها و سطح فرهنگ عمومی مردم است. اگر ما میخواهیم جامعهای رشد یافته داشته باشیم باید مصرف فرهنگی جامعه بالا برود. پس شناخت مصرف فرهنگی به برنامهریزی و توسعه فرهنگی کمک میکند. این هدف آنچنان مهم بود که برنامهریزان آن را وارد برنامه سوم توسعه کردند، تا تکلیف دولت شود و دولت موظف شود هر دو سال یکبار اطلاعات مصرف فرهنگی کشور را جمعآوری کند.
در اجرا همیشه نواقصی هست
مشکلات پیش روی شما چه بود؟ بودجه، همکاری نکردن مردم و...
به دلایلی کار مقداری طولانی شد. میشد در سال ۹۷ این کار را انجام داد. اینطور قرار بود، ولی جمعآوری دادهها کمی طول کشید. در اجرا همیشه نواقصی هست و ما هم نواقصی داشتیم. جمعآوری دادهها به دلیل پارهای از مسائل غیرمترقبه، طولانی شد، ولی در ضمن کار مشکل چندانی نداشتیم جز ایرادات جزئی اجرایی که کاملا طبیعی است. از طرف دولت کمک شد و سیستمهای مالی بودجه مورد نیاز را تامین کردند. یک تیم بخش علمی را بر عهده گرفت و جمعآوری دادهها، توسط تیم دیگری انجام شد. شبکه نظارت هم در کل استانها، برای کنترل و ارزیابی چگونگی جمعآوری دادهها راهاندازی شد.
در مورد سختیهای انجام پیمایشهایی به این شکل یکی بحث حجم پرسشنامه است، زیرا نمیتوان برخی از کالاها را دید و بخشی را ندید. ما مجبوریم با توجه به چارچوب مفهومی کار، همه را با هم در قالب یک پرسشنامه بیاوریم. از طرفی در میدان این حجم از سوال، کار را دشوار میکند. جلب اعتماد پاسخگو در این شرایط سخت است و باید او را تا پایان مصاحبه، پای کار نگه داشت.
یکی از دلایل طولانی شدن این پروژه این بود که پرسشنامهای با این طول و تفصیل کار زیادی میبرد و گردآوری اطلاعات و تکمیل مصاحبه سخت است. برای رعایت استانداردها و قاعده گذاشتن برای پرسشگر تلاش کردیم تا داده معتبری جمعآوری کنیم. زمانی که ما برای این کار به میدان مراجعه کردیم، با توجه به اینکه نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی و... وجود داشت، کارْ سخت و مجاب کردن پاسخگو برای انجام مصاحبه دشوار بود. سعی کردیم تا حد امکان این موارد تاثیری در پاسخ نداشته باشد.
روند تغییرات آمار مهم است
نتیجه گیری که از این پیمایش شده است، نشان میدهد تلویزیون و موسیقی دو مورد از بالاترین مصرفهای فرهنگی هستند. آیا این میتواند نشان دهنده یکی از ویژگیهای جامعه ما باشد؟ آن چیست و چه نوع جامعهای بیشتر از این دو کالای فرهنگی استفاده میکند؟
بخشی از دادهها از جمله داده شبکه اجتماعی و بحث ماهواره را در این بحث نیاوردهایم که باید با تلویزیون مقایسه شود. به همین دلیل نمیتوانیم براساس این گزیده یافتهها، تحلیل ارائه بدهیم. این تحلیل کامل نخواهد بود. باید اجازه بدهید پاسخ این سوال بر اساس مجموعه کالاهای فرهنگی و در قیاس با آن باشد. قطعا آمار استفاده از ماهواره از تلویزیون بیشتر نخواهد بود، ولی عدد و رقم در طرح اهمیت دارد و آنچه مهم است، روند تغییرات است؛ اینکه موجهای قبلی چقدر بوده و به کجا رسیده است.
نمیتوانیم نقطهای و تک مقطعی و بر اساس گزیده و خلاصه یافتهها نظر بدهیم. باید نتایج به طور کامل استخراج شود و با بررسی دادهها در کنار هم بتوان تحلیل کرد که چرا تلویزیون یا موسیقی بالاترین آمار مصرف کالای فرهنگی را دارد؟ در شرایط فعلی نتایج این پیمایش نشان میدهد مصرف فرهنگی مردم و ذائقه آنان تغییر کرده است؛ بهخصوص در بحث رایانه، اینترنت و... که شکلهای جدیدی در مصرف فرهنگی است.
نظر شما