رسانه ملی، بیشتر از هر رسانه دیگری در کشور قابلیت وحدتآفرینی و اتحاد میان هنرمندان، بازیگران و مردم با هر گونه تفکر، طبقه و قومیتی را دارد و این موضوع بر کسی پوشیده نیست. اما چند سالی است که نه تنها تلویزیون از این قابلیت خود غافل مانده، بلکه این تصور را در مخاطب ایجاد کرده است که این رسانه، تنها به قشر و گروه خاصی از مردم جامعه تعلق دارد. تا جایی که به دلیل برخی از مسائل و مشکلات مطرح شده طی یکی دو هفته اخیر، بعضی از بازیگران و مجریان و هنرمندان تلویزیون که اتفاقا همیشه هم مورد اقبال قرار میگیرند، اعلام کردهاند که دیگر در این رسانه فعالیت نمیکنند.
گرچه برخی از این تحریمها، نوعی ژست مخالف گرفتن است و صادقانه به نظر نمیرسد؛ کما اینکه هستند افرادی که همه شهرت خود را مدیون تلویزیون هستند و اکنون هم پروژههایی در دست ساخت دارند، اما به هر حال این تصمیم به نفع هیچ کسی نیست؛ نه مردم، نه هنرمندان و نه تلویزیون.
اما آیا انتظار ملی بودن به معنای واقعی و زمینهساز وحدت و همدلی همه ایرانیان شدن، توقعی زیاد و دور از ذهن از تلویزیون است؟
خطکشیهایی که موجب خودسانسوری میشوند
بهمن گودرزی کارگردان سینما و تلویزیون، درباره نقش تلویزیون در وحدتآفرینی به خبرنگار ایرناپلاس میگوید: بیشک نقش مهمی دارد. تلویزیون بزرگترین تریبون و جایی است که امکان این اتفاق در آن وجود دارد، چون فراگیر است. به عبارت دیگر چه ابزار و رسانهای مهمتر و فراگیرتر از تلویزیون میتوانید پیدا کنید که همه پیامتان را به اکثر نقاط دنیا ارسال کند.
کارگردان سریال «ششمین نفر» در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر، تلویزیون باید چگونه عمل کند تا موجب اتحاد شود و گسستگی میان بازیگران، برنامهسازان و مردم به وجود نیاید؛ بیان کرد: این مسئله، یک سیاست کلان است. مهمترین نکته این است که باید تعاملی بین سیاستگذاران و مدیران تلویزیون با برنامهسازان برقرار شود و اطمینان به سازندهها بیشتر شود. چون بالاخره بعد از ۴۰ سال که از انقلاب میگذرد، همه کسانی که در سینما و تلویزیون کار میکنند، ممیزیها و خطوط قرمز را میشناسند. اما اگر با خطکشی مداوم، بگویند که این کار را انجام بده و این یکی را نه، این اتفاق باعث خودسانسوری میشود و خلاقیتها را محدود میکند و محصول تازهای به تماشاچی نمیدهد. وقتی محصول تازهای به تماشاچی داده نشود، برایش جذابیتی پیش نمیآید و به راحتی تلویزیون را خاموش میکند یا دکمه شبکه دیگری را میزند که برایش جذاب باشد، حال چه ماهواره باشد چه سیدی یا هر چیز دیگری.
وی در ادامه اضافه کرد: علاوه بر لزوم تعامل بیشتر، باید دست و بال برنامهسازان، کارگردانان و تهیهکنندگان بیشتر باز باشد تا بتوانند نوآوری کنند و به خلق آثاری دست بزنند که برای تماشاچی جذاب باشد. چون تماشاچی ایرانی همیشه ثابت کرده است که اگر به او خوراک، سریال و برنامه خوب ارائه شود، تلویزیون را به تمام کانالهای ماهوارهای و فیلمها و سریالهای دیگر ترجیح میدهد و اولویتش دیدن فیلم و سریالهای داخلی میشود.
حذفیات سلیقهای نباشد
وی با اعلام اینکه مسئله مهم دیگر این است که نظرات شخصی و سلیقهای کنار رود، افزود: وقتی اثری ساخته میشود، دچار یک سری حذفیات یا ممیزی میشود که طبیعی است. چون بالاخره صاحب آن اثر، تلویزیون است. اما این اتفاقات باید مدون شوند، یعنی حذفیات و ممیزیها به شکل سلیقهای نباشد، بلکه به شکل قانومند انجام گیرد. برای مثال اگر امشب سریال من قرار است پخش شود، ممکن است آقای ایکس به عنوان ناظر پخش حذفیاتی را اعمال کند و یک شخص دیگر در همین سمت، دیدگاه خیلی تندتری داشته باشد و حذفیات بیشتری اعمال کند و شخص دیگری کمتر و این اتفاق، در هر شبکهای به یک مدل بیفتد، که اصلا درست نیست. اگر یک قانون مدون وجود داشته باشد و چارچوبها مشخص باشد، آثار کمتر دچار جرح و تعدیل و آسیب میشوند.
نقش تلویزیون، محافظت از سرمایهها
بهمن گودرزی درباره علاقهمند نبودن برخی از بازیگران به ادامه همکاری با تلویزیون عنوان کرد: نباید یک طرفه به قاضی رفت. باید حرفهای دو طرف را شنید. برای مثال وقتی سال گذشته میخواستم سریال «زیر همکف» را بسازم با تعدادی از بازیگران و دوستان دیگر که کارشان را با تلویزیون شروع کرده بودند، تماس میگرفتم و آنها هم میگفتند ما با تلویزیون کار نمیکنیم. ما نمیتوانستیم سوالات جزئیتر و علت این تصمیم را از آنها بپرسیم. باید تلویزیون با خود آنها صحبت کند و علت اینکه افرادی که دستپرورده و تربیتشده تلویزیون هستند و نمیآیند کار کنند را جویا شوند که چه دلخوری در این میان به وجود آمده است. تلویزیون باید بتواند از سرمایههایش محافظت کند. چون تکتک این افراد چه بازیگر، مجری، تهیهکننده و گزارشگر وقتی از تلویزیون فعالیت خود را شروع یا در آن رسانه فعالیت میکنند، به نوعی سرمایههای تلویزیون شمرده میشوند و نباید با آنها برخوردهای سلیقهای شود و این افراد به راحتی حذف شوند.
باید دلخوریها ریشهیابی شود
کارگردان سریال زیرهمکف درباره راهکارهایی که تلویزیون باید برای رفع دلخورهای برخی هنرمندان به کار بندد، گفت: باید این دلخوری ریشهیابی شود و پای صحبت دو طرف نشست. ممکن است در یک خانواده میان برادر با پدر، خواهر با مادر اختلافهایی بیفتد و با یکدیگر حرف نزنند ولی اینها جداییشدنی نیستند، چون یک خانواده هستند. در مورد بازیگران یا افراد دیگر هم همینطور است. قضیه باید طوری برطرف شود، چون حیف است سرمایههایی که تلویزیون روی آنها سرمایهگذاری کرده نسبت به خانه خودشان بیمیل شوند و تماشاگری که سالها آن را دنبال کرده از دیدنشان محروم شود. چون مطمئن هستم هنرمندان از ته دل علاقهمند نیستند این اتفاق بیفتد. البته یک سری افراد هم حزب باد هستند و برای اینکه از قافله عقب نمانند دنبال این گروه از بازیگران راه میافتند، نه مشکلی دارند و نه حرفی برای گفتن. فقط وقتی میبینند برخی افراد میگویند کار نمیکنیم دنبالشان راه میافتند که نباید این گروه را جدی گرفت. ولی درباره آن تعدادی که واقعا دلخوری برایشان پیش آمده، باید یک تعاملی صورت بگیرد که دشمن شادکن نباشیم.
گفتوگو از هنگامه ملکی
نظر شما