سینمای جنگ یا سینمای دفاع مقدس، ژانری است که با پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال جنگی تحمیلی میان ایران و عراق به وجود آمد؛ جنگی که کارگردانان شاخصی مانند رسول ملاقلیپور، ابراهیم حاتمیکیا و... را به سینمای ایران معرفی میکرد.
سینمای جنگ، دهه موفقی را با ساخت فیلمهایی مانند «آژانس شیشهای»، «سفر به چزابه»، «روبان قرمز» و «هیوا» سپری کرد. ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور پس از ساخت این آثار بهعنوان فیلمسازان صاحب سبک در حوزه سینمای جنگ شناخته شدند. با این وجود، در دهه ۸۰ سینمای ایران، چندان اثر شاخص و ماندگاری در دفاع مقدس ندیدیم، انگار سینمای دفاع مقدس به پایان رسیده بود. عدم اقبال مخاطبان به سینمای جنگ، یکی از مهمترین دلایل سینماگران برای دوری از سینمای جنگ بود. اما در دهه ۹۰ شاهد تحولات اساسی در این حوزه بودیم. سوژهها و داستانهای تأثیرگذار واقعی و به دور از شعارزدگی باعث شد که دوباره مردم با سینمای دفاع مقدس آشتی کنند و این آثار به یکی از اولویتهای اصلی آنان برای رفتن به سینما تبدیل شود.
ایستاده در غبار
محمدحسین مهدویان که با ساخت مجموعه «آخرین روزهای زمستان» نهتنها مورد توجه بسیاری از سینماگران و مستندسازان قرار گرفت، بلکه نظر بسیاری از سیاسیون و مسئولان نظام را به خود جلب کرد. این کارگردان برای ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود به نام «ایستاده در غبار» به سراغ زندگی حاج احمد متوسلیان رفت. سرداری که میتواند قهرمان گمگشته بسیاری از جوانان سرزمین ما باشد. مهدویان در این فیلم سنگ تمام گذاشت. انتخاب سوژه نو و جذاب، روایت مستندگونه این فیلم و جسارت کارگردان، همگی از عواملی هستند که این فیلم را به اثری ماندگار، تأثیرگذار و قابل بحث تبدیل کردهاند.
ویلاییها
منیر قیدی فیلمسازی است که در سینما پلهپله رشد کرد تا موفق شد اولین فیلم سینمایی خود را در ژانر دفاع مقدس بسازد. نقش زنان در دفاع مقدس همواره در پرده سینماها مهجور مانده بود، ولی «ویلاییها» با خلق سه کاراکتر زن در دو نسل مختلف، از زاویه درستی به انتظار و رشادت زنان در پشت سنگر جبهه پرداخت.
تنگه ابوقریب
یکی دیگر از فیلمهای ماندگار دفاع مقدس در دهه ۹۰ بدون شک فیلم سینمایی جنگی «تنگه ابوقریب» است. اثری که توانست با دریافت 6 سیمرغ بلورین، بیشترین سیمرغ را از سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کند. بهرام توکلی با انتخاب یک سوژه واقعی و دراماتیک و با توجه به تمام قواعد ژانر سینمای جنگ و استفاده از جلوههای ویژه میدانی مناسب و قوی توانست اثری بسازد که بدون شک قابل قیاس با فیلمهای جنگی مطرح دنیاست. «تنگه ابوقریب» مؤلفههای زیادی را در خود مستتر دارد. از قهرمانی که قرار است به مرخصی برگردد و در آخرین لحظه تصمیمش را تغییر میدهد، تا مرگبارترین لحظات هم میرود و میجنگد تا پسر بچه نوجوانی که نماد سادگی و معصومیت است و شاهد بزرگ شدن شخصیت او در میان این اتفاقات هستیم. شاید موفقترین فیلم جنگی دفاع مقدس در دهه کنونی را «تنگه ابوقریب» بدانیم.
بیستوسه نفر
سوژه این اثر بهتنهایی میتواند هر مخاطبی را برای دیدنش ترغیب کند. «۲۳ نفر» ماجرای اسارت ۲۳ نوجوان زیر ۱۷ سال را روایت میکند. آخرین محصول سازمان اوج را مهدی جعفری ساخته، فیلمی که به معنای حقیقی سختیهای ملالآور اسارت را به نمایش میگذارد. قواعد فیلمهای جنگی در «۲۳ نفر» وجود ندارد، فیلم صحنه میدانی جنگ ندارد، از کشتار خبری نیست و همه چیز حول محور اسارت میگردد و تنها با نشان دادن فضای زندان و اسارتگاه و یک فیلمنامه محکم این اثر را در زمره فیلمهای موفق دفاع مقدسی یک دهه اخیر قرار میدهد.
به سراغ قصههای واقعی رفتن همیشه فضیلت نیست
اما سیدرضا صائمی منتقد سینما، درباره رفتن سینماگران به سمت ساخت آثار جنگی و دفاع مقدسی با مضمون و شخصیتهای واقعی و بکر به ایرناپلاس گفت: به اعتقاد من رفتن به این سمت خوب است، به شرطی که قابلیت سینماییاش را حفظ کند. لزوماً به سراغ قصههای واقعی رفتن فضیلت نیست؛ این رویکرد زمانی فضیلت است که به لحاظ سینمایی بتوان آن واقعه یا شخصیت واقعی را درست روایت کرد و ارزشهای سینمایی در آن حس شوند.
تنگه ابوقریب از معدود فیلمهایی است که فارغ از قصهای که آنجا مشاهده میشود، با دیدن آدمهای قصهاش، خود جنگ، تجربه جنگ، نبرد و موقعیت نبرد کاملاً احساس میشود و مخاطب تصور میکند که در چند قدمی خط مقدم است و اصلاً خط مقدم روی پرده سینما است. وقتی میگوییم این فیلم جنگی است، لزوماً مؤلفههای فیلم جنگی مثلاً بکشبکش و توپ و تانک و ... منظورمان نیست، بلکه خود واقعیت جنگ را میبینیم و آن فضا را حس میکنیم.
وی در ادامه افزود: خیلیها اعتقاد دارند که تنگه ابوقریب به لحاظ قصهای، ضد قصه است و قصهای در آن نیست و تنها یک موقعیت را ترسیم میکند. اما این اثر در ترسیم موقعیت جنگی بسیار موفق است. رفتن به سراغ موضوعات واقعی جنگ، به ایجاد یک نوع بسترسازی کمک میکند تا ما روایت واقعیتری از اتفاقات جنگ و تصاویر واقعیتر از آدمهای جنگ داشته باشیم.
آدمهای واقعی که قهرمان میشوند
نویسنده ماهنامه فیلم با اعلام اینکه «قهرمان، یک آدم خارقالعاده دسترسیناپذیر نیست» بیان کرد: در آثاری مانند تنگه ابوقریب یا ایستاده در غبار با آدمهای جنگ مواجه میشویم که نسبت به خیلی از فیلمهای دیگری که در دهه شصت یا هفتاد ساخته شده، واقعیترند. در خیلی از فیلمهای جنگی رزمندهها افراد آسمانی، دسترسیناپذیر و اسطورهای هستند. اما قهرمان یک انسان عادی است که در یک شرایط غیرعادی تبدیل به قهرمان میشود و کنشی از خود نشان میدهد که در یک شرایط غیر عادی آن را از این عادی بودن خارج میکند. یعنی این نوع فیلمها به شخصیتپردازی واقعگرایانه از آدمهای جنگ میپردازد که از امتیازات این رویکرد است.
گزارش از هنگامه ملکی
نظر شما