وقتی به لیست بلند مجریان ماهر و بازیگرانی که در تلویزیون ممنوعالتصویر هستند نگاه میکنیم، زمانی که شاهد انحصار نگاه و رویکرد سیاسی و فرهنگی در صداوسیما هستیم، وقتی که یک مجری ورزشی بعد از برخی مشکلات برای حضور در رسانه دست به دامن یک رسانه منتسب به سعودی شد و یا روزی که برنامه نود تعطیل و مجری موفق آن محروم شد، جای خالی تلویزیونهای خصوصی بهشدت خود را نشان داد.
هفته گذشته برنامه اینترنتی عادل فردوسیپور؛ الکلاسیکو، با استقبال بیسابقه مخاطبان روبهرو شد تا حدی که در دقایق اولیه پخشکنندهها با اختلال مواجه شدند و در ۲۴ ساعت اول حدود دو میلیون بار این برنامه دیده شده و بعد از یک هفته با ثبت دو میلیون و ۷۲۶ هزار بیننده رکورددار تعداد تماشاگر در بین برنامههای اینترنتی است و پیشبینی میشود در صورت تداوم پخش این برنامه این عدد رشد خیره کنندهای داشته باشد. البته با تسلطی که صداوسیما بر پخشکنندههای اینترنتی پیدا کرده باید منتظر عکس العمل این سازمان بود.
این اتفاق اثبات کرد که باید فاتحه انحصار تلویزیون دولتی را خواند، گرچه به اعتقاد برخی کارشناسان، با فراگیر شدن شبکههای ماهوارهای خیلی قبلتر از اینها، انحصار و تأثیرگذاری یکجانبه صداوسیما ترک برداشته بود، اما الکلاسیکو ثابت کرد مشتریان برنامههای غیرسیاسی و تفریحی نیز از این به بعد میتوانند به تلویزیونهای اینترنتی دل خوش کنند.
دکتر مهدی محسنیانراد که استاد دانشگاه و مؤلف کتابهای مهمی در حوزه رسانه است، درباره آسیبهای انحصار تلویزیون دولتی به خبرنگار ایرناپلاس گفت: سایتهایی اخیراً رونق گرفتهاند که فیلم و برنامههایی تولید و پخش میکنند. اینها چه رونق پیدا میکردند یا نه و حتی از گذشتهای که اصلاً این سایتها وجود نداشتند و اینترنت هم نبود، جامعه ایران از انحصار رادیو و تلویزیون دولتی بهشدت آسیب دیده است. این آسیب، مخاطب و جامعه را علیل کرده و بیشتر در معرض خطر قرار داده است. پس این هم مزید بر دلایل دیگر، جلوهای از نیازی میشود برای پایان دادن به انحصار رسانه دولتی.
نویسنده کتاب ارتباط شناسی در ادامه یادآوری کرد: ۴۰ سال پیش در سال ۵۹ در دانشگاه امیرکبیر، سخنرانی کردم و گفتم که این کار را نکنید. اصولاً انحصار تلویزیون دولتی و ادامهاش در ایران، برای جامعه یک سم است، چه در قانون اساسی نوشته شده باشد، چه نشده باشد. مگر نه اینکه در قانون اساسی نوشته شده بود بانکها و شرکتهای بیمه باید انحصاراً در اختیار دولت باشند؟ چطور است که الان این همه شرکت بیمه خصوصی فعالیت میکنند؟ حتماً ضرورتی بوده یا یک راهحلی پیدا کردهاند. حالا باید برای پایان دادن به انحصار تلویزیون هم این کار را انجام دهند.
راه حلی برای رفع انحصار از صداوسیمای دولتی، مشابه تدبیر رهبر انقلاب
در حالی که صداوسیما برای جلوگیری از رفع انحصار همواره به اصل 44 قانون اساسی استناد میکند، به نظر میرسد اشاره این استاد دانشگاه امام صادق(ع) به تدبیر راهگشای رهبر معظم انقلاب درباره اصل 44 قانون اساسی است. مطابق این اصل، نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سهبخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است و «بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکههای بزرگ آب رسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راهآهن و مانند اینهاست که بهصورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است.»
اما با توجه به آسیبهای انحصار دولتی در این موارد، رهبر انقلاب در اول خرداد 1384، با ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 به سران سه قوه، راه خصوصی شدن بسیاری از موارد برشمرده شده در اصل 44 را با اهدافی چون رشد اقتصاد ملی، ارتقاء کارآیی بنگاههای اقتصادی، افزایش رقابتپذیری و کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیتهای اقتصادی گشودند که زمینهساز رفع انحصار شد؛ مواردی که اکثر آنها درباره صداوسیما نیز صادق است.
استاد ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) در پاسخ به این سؤال که آیا این سایتها و تلویزیونهای اینترنتی میتوانند جای تلویزیون را بگیرند، گفت: خیر! اینها دو موجود متفاوت هستند، مثل دو موجود آبزی؛ درست است که هر دو شُش دارند و موجودی هستند که به آن شکل زندگی میکنند، اما بههیچوجه نمیتوانند جای یکدیگر را بگیرند. رادیو و تلویزیون یک سازمانی است که بحث اعتبار منبع و خیلی چیزهای دیگر در آنجا مطرح است و تفاوتهایی با رسانههای دیگر دارد.
نظر شما