تراژدی مرگبار فرهاد و راز رنج مشترک زاگرس‌نشینان

تهران- ایرناپلاس- پس از ۴ روز جست‌وجو و تلاش مردم شهر مریوان و اورامان و نیروهای امدادی، دیروز جسد یخ‌زده فرهاد خسروی، کولبر 17 ساله و از اهالی روستای نی پیدا شد.

روز سه شنبه ۲۶ آذرماه تعدادی کولبر راهی مرز می‌شوند. فرهاد 17 ساله و آزاد 21 ساله دو برادر مریوانی هم در جمع کولبران بودند. در راه برگشت از مرز اما این دو برادر گرفتار برف و بوران و سرمای استخوان‌سوز گردنه ته‌ته می‌شوند. برادر بزرگ‌تر با کوله‌بارش در برف گیر می‌کند. روایت اصلی این است که برادر کوچک‌تر یعنی فرهاد، لباس خود را به برادرش داده بود.(کُت فرهاد بر روی جسد آزاد برادرش بود) تا برود کمک بیاورد. مسافت کمی مانده تا به جاده و شهر هورامان برسد اما خود فرهاد هم در برف و بوران دفن می‌شود و حالا پس از چهار روز جسد خودش هم در انتهای مسیر پیدا شده است.

آن‌طور که پیداست، فرهاد به دنبال کمک آمده بود ولی متاسفانه تا انتهای مسیر دوام نیاورده است. جست‌وجوها برای یافتن جسد فرهاد خسروی چهار روز طول کشید. فرید ربانی، بخشدار اورامان، روز جمعه ۲۹ آذر، به خبرگزاری ایرنا گفت که جسد این نوجوان کولبر در محلی به نام گناوه پیدا شده است.

گردنه ته‌ته در مسیر ارتباطی بین استان‌های کردستان و کرمانشاه، به‌علت بارش سنگین برف و کولاک شدید تقریبا شش ماه از سال بسته است. در سال‌های گذشته شمار زیادی از کولبران به دلیل گرفتار شدن در برف و سرما، جان خود را در همین گردنه از دست داده‌اند. بنا بر گفته‌های فرهاد و برادر بزرگش آزاد، اولین بارشان بود که همراه با سایر کولبرها راهی مرز شده بودند اما همین هم آخرین سفرشان شد.

همبستگی و همدلی برای یک درد مشترک

اما فارغ از بخش تلخ ماجرا، در این ماجرا، نکته جالب توجهی وجود داشت و آن هم حضور بی‌سابقه مردم منطقه در کوهستان‌های اورامان در این چهار روز بود. در این چند روز بیش از دو هزار نفر با بیل و خاک‌انداز برای پیدا کردن فرهاد، وجب به وجب گردنه ته‌ته و گردنه ژالانه را شخم زدند و قدم به قدم کوه‌های اورامان را زیرپا گذاشتند. این سطح از همدلی و همسبتگی در این شرایط تنها مرهم بر زخم این خانواده بود.

اما راز این همه همبستگی چیست؟ داستان زندگی در مرز با دیگر جاهای کشور متفاوت است. به‌طور تقریبی در اکثر خانواده‌های مناطق مرزی، حداقل یک کولبر وجود دارد و یا یکی از بستگان آنها در مرز مشغول کولبری است. این حضور مردم در این چند روز نیز مرهمی بر این درد مشترک است. مردم در این کوهستان در وجود یخ‌زده فرهاد، دنبال خود و سرنوشت جمعی‌شان می‌گشتند.

در سال‌های اخیر کولبران زیادی جان خود را از دست داده‌اند. شلیک مستقیم، انفجار مین، سقوط به داخل رودخانه، سرمازدگی و سقوط بهمن، غرق‌شدن، سکته و تصادف، از جمله مواردی است که در سال‌های اخیر منجر به فوت کولبران‌ شده است. بیشتر خانواده‌ها چنین دردهایی را تجربه کرده و زیسته‌اند.

زندگی مرزنشینی‌

مرز؛ پُرکاربردترین واژه در گستره‌ ادبیات اقلیت این روزهای غرب ایران است. «کجا میری؟ مرز. کجا بودی؟ مرز. شنیدی که میگن می‌خوان مرز رو ببندن؟ میری مرز؟ بریم مرز…؟» این دیالوگ‌های روزانه مردم است. مرزها این روزها پناه کارگران و برخی کاسبان است. ساکنان آن از اقشار فرودست و دهک‌های پایین جامعه هستند. زندگی در مرز یک نمایش‌نامه‌ تراژیک است. مردم در اندیشه‌ لحظه‌ای برای به‌زیستی، خود دست به کار شده‌اند. آنها منتظر نمایندگان و مسئولان نیستند تا کاری برای آنها انجام دهند. جانشان را برداشته‌اند و به آخرین سنگرشان یعنی بازی با تن و بدن روی آورده‌اند. با مایملکشان به دلِ پرخطرترین مکان‌های کوهستانی زاگرس زده‌اند. آنها خود چاره را در مرز جستجو می‌کنند که جغرافیای رنج است. 

به‌خاطر نان بود

بر اساس آمار رسمی، استان کردستان جزو استان‌های با بیشترین نرخ تورم و بیکاری در کشور است و ساکنان این استان به ناچار به کولبری روی می‌آورند. آنجا که وقتی جسد فرهاد را پیدا کردند مردم مریوان با نشان دادن تکه نانی فریاد می‌زدند «به‌خاطر نان بود».

چند روز پیش کیوان کاشفی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی کرمانشاه در رابطه با وضعیت کولبران به خبرنگار ایرناپلاس گفته بود: در ابتدا باید بگویم من با لفظ کولبر موافق نیستم. این تجارت مرزی است که برای آن آیین‌نامه و قانون وجود دارد. جمعیتی که در نقاط مرزی ساکنند، معمولاً به لحاظ معیشتی در دهک‌های پایین درآمدی هستند. هدف چنین قوانینی این است که به شکل‌های مختلف، امکاناتی برایشان فراهم کنیم تا رفاه بیشتری داشته باشند و به ثبات و ایستایی در منطقه برسیم و مناطق مرزی خالی از سکنه نشود.

امتیازاتی که به خانوارهای مرزنشین داده شد

وی درباره خلأهای قانونی مناطق مرزی می‌گوید: در مجموعه قوانین و مقررات و آیین‌نامه‌های مرزنشینان همیشه دچار فراز و نشیب‌هایی هستیم که کار را دشوار می‌کند و مسیر را به سمت کوله‌بری می‌برد. تعاونی‌های مرزنشینان یک سازوکار قانونی است که اگر از مسیر درست خودش انجام شود و نظارت بر آن وجود داشته باشد، مسیر قاچاق کالا را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد، اما مسیر فعلی درست نیست.

کولبری، خروجی توسعه‌نیافتگی است و مسئله‌ای نیست که با قانون‌گذاری و جلساتی خارج از منطقه بتوان آن را حل کرد. به باور برخی کارشناسان، کوله‌بری پدیده‌ای نیست که بخواهیم آن را چارچوب‌بندی کنیم. حل مسئله بیکاری با شناسایی ظرفیت‌های تولیدی در مناطق مرزنشین می‌تواند به‌عنوان راه‌حلی برای این آسیب اقتصادی در نظر گرفته شود.

گزارش از آسو محمدی

۴ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.