طرح نویی که بنیاد ملی نخبگان در انداخت

تهران- ایرناپلاس- بنیاد ملی نخبگان در طرح شهید احمدی‌روشن قصد دارد تا فاصله میان صنعت و دانشگاه را برداشته و از نخبگان برای حل مسائل سازمان‌ها و مشکلات اقتصادی استفاده کند.

باید برای نخبگان چه کرد؟ به آنها تضمینی برای داشتن شغل در شأن داد، تسهیلات مالی برایشان فراهم کرد یا شاید هم باید آقایان نخبه را از رفتن به خدمت سربازی معاف کرد. شاید راه دیگری هم وجود داشته باشد. بنیاد ملی نخبگان به‌عنوان متولی شناسایی، حفظ و به‌کارگیری نخبگان، اکنون چهارمین طرح شهید احمدی‌روشن را برگزار می‌کند.

ایرناپلاس در این زمینه با احسان چیت‌ساز، معاون توسعه و مدیریت منابع این بنیاد گفت‌وگو کرده است.

ایده شکل‌گیری این طرح از کجا آمد و چه شد که بنیاد تصمیم گرفت این طرح را اجرا کند؟

سؤال اساسی من در دوره لیسانس این بود: «درس‌هایی که می‌خوانم چه تأثیری دارند بر نقشی که قرار است در صنعت ایفا کنم؟» همیشه یک بی‌انگیزگی را بین هم‌کلاسی‌های خود می‌دیدم که مرتباً به‌واسطه نیافتن پاسخی برای این پرسش نمی‌توانستند با جدیت و تلاش لازم این درس‌ها را بگذرانند که این باعث افت تحصیلی جدی در سال‌های ابتدایی ورود به دانشگاه برای اغلب دانشجویان می‌شد.

این مسئله عمومیت داشت، زیرا بعد از دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه صنعتی امیرکبیر و دانشگاه تهران را تجربه کردم و باز هم این مسئله وجود داشت. بعد از اینکه از حوزه فنی، مهندسی به علوم انسانی تغییر رشته دادم، متوجه شدم نظریه‌ها و فرضیاتی برای تعمیق یادگیری وجود دارد که در حوزه آموزش به آن یادگیری مسئله‌محور می‌گویند. اخیراً اصطلاحی با عنوان یادگیری شایستگی محور مطرح شده است. تمرکزش بر این است که فارغ‌التحصیل بتواند در جامعه مسائل مرتبط را حل کند.

اغلب مسائل نیز درون یک ساحت علمی قرار ندارند و فرد باید توانمندی بین ساحت‌های مختلف را داشته باشد. از این فضاست که توانمندی حل مسئله برای افراد به وجود می‌آید. فلسفه شکل‌گیری طرح شهید احمدی‌روشن که قبلاً در بنیاد ملی نخبگان نیز به آن فکر شده، چارچوبی تحت عنوان یادگیری مسئله‌محور است. در دانشگاه سعی می‌کنیم در ترم اول دانشجویان را با مسئله آشنا کنیم و بگوییم هدف از این دوره تحصیلی چیست و پس از اینکه از دانشگاه خارج می‌شوند چه مسائلی را می‌توانند حل کنند. به این ترتیب، یادگیری تمام برنامه‌های درسی، فوق‌العاده مهم می‌شود، زیرا می‌توان نقش آن درس را در حل مسئله نهایی پیدا کرد.

اقتصاد دانش‌بنیان در طرح شهید احمدی‌روشن شکل محوری به خود گرفته است. در این طرح چه سازوکاری برای ارتباط بین نخبگان و بازار در نظر گرفته شده است؟

برای اینکه دانش‌آموخته نخبه، توانمندی حضور مؤثر در جامعه را داشته باشد، باید بتواند با مسائل واقعی جامعه آشنا شود. بنابراین ما مسائل غامض و پیچیده سازمان‌ها را شناسایی می‌کنیم. سعی می‌کنیم نخبگان را در قالب گروه‌های حل مسئله و پژوهش‌محور و وارد شدن آنها به ساحت کسب‌وکاری و سازمانی با این مسائل آشنا کنیم. با همکاری بین اعضای آن تیم و هدایت یک مربی که صاحب صلاحیت‌های متنوعی است، می‌توانیم انتظار داشته باشیم فرد قبل از خروج از دانشگاه با حل کردن مسائل واقعی آشنا شود.

کسانی که علاقه‌مند به فضای کارشناسی باشند، می‌توانند در سازمان‌ها جذب شوند، زیرا توانایی حل مسئله‌شان را اثبات کرده‌اند. از سوی دیگر، این امکان فراهم می‌شود، در صورتی که فرد توانمندی کارآفرینی را در خود احساس کند و بتواند آن مسئله را به‌صورت B2C(کسب‌وکار به مشتری) یا B2G(کسب‌وکار به دولت) عرضه کند، مسئله خود را به سمت فضای کسب‌وکاری هدایت و مشکلی را از جامعه حل کند.

مسائلی که اشاره کردید از سمت بخش صنعت پیشنهاد می‌شود یا خود بنیاد ملی نخبگان این مسائل را شناسایی می‌کند؟

دوره‌های نخست بنیاد این مسائل را از یک چارچوب خبرگانی متشکل از استادان استخراج کرده است. در دوره جدید که ما در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ پیگیری می‌کنیم، مسائل واقعی را از مکاتبات و مذاکرات متعددی که با سازمان‌ها داشتیم، استخراج می‌کنیم. مثلاً مسائل واقعی وزارتخانه‌های مهم و تأثیرگذار را استخراج کرده و آنها را در اختیار تیم‌های حل مسئله قرار می‌دهیم. آنها با ترکیبی که تنظیم و یک چارچوب بین‌رشته‌ای را پیش‌بینی می‌کنند، می‌توانند به‌خوبی آن مسئله را در بازه زمانی نسبتاً کوتاهی حل کنند.

نحوه انتخاب این نخبگان به چه شکل است؟

فرآیند شناسایی و هدایت نخبگان در حوزه معاونت آینده‌سازان انجام می‌شود که استاندارهای مختلفی برای این موضوع وجود دارد. از دستاوردهای علمی تا موفقیت‌های پژوهشی و فرهنگی می‌تواند مجموعاً یک نظام شایستگی را بسازد. رتبه‌بندی هر سال به‌صورت رقابتی بین دانشجویان هر یک از رشته‌ها انجام می‌شود و دانشجویان برتر می‌توانند در اولویت دریافت حمایت‌های بنیاد قرار گرفته و وارد تیم‌های حل مسئله شوند.

تأمین مالی پروژه به چه صورت انجام می‌شود؟ کارفرما تأمین مالی را انجام می‌دهد یا بنیاد ملی نخبگان؟

این کار را به‌صورت مشارکتی پیگیری می‌کنیم. ۵۰ درصد آن از منابع عمومی است که توسط بنیاد ملی نخبگان تأمین می‌شود و ۵۰ درصدش را هم از منابع سازمانی استفاده می‌کنیم که مسئله آن در حال حل شدن است. از این طریق با شرایط مناسب و هزینه‌ای کم از توانمندی حل مسئله نخبگان استفاده می‌کنیم.

دانشجویان نیز دستاوردهای زیادی خواهند داشت. یکی از چالش‌هایی که افراد نخبه با آن مواجهند، این است که به‌واسطه اینکه برچسب نخبگی به آنها می‌خورد، باعث می‌شود گوش شنوای آنها ضعیف شده و یک خودشیفتگی در آنها شکل بگیرد. این فرد تا زمانی که با مسائل و چالش‌های واقعی آشنا نشود، توان یادگیری وی کاهش می‌یابد؛ زیرا اشتیاق وی برای حل مسئله از بین رفته است. سعی می‌کنیم با این سازوکار، توانمندی حل مسئله را به دست آورد و همزمان از ظرفیت یادگیری وی استفاده کنیم، به‌طوری که هم موارد جدیدی بیاموزد هم مهارت اجتماعی و کار کردن در تیم را به دست آورد. رواداری آن فرد افزایش می‌یابد و آن زمان است که می‌تواند با رشته‌های دیگر ارتباط برقرار کند. این مزیت بزرگی است که در حالت عادی اغلب افراد نخبه از آن بی‌بهره‌اند و یک ساحت خصوصی‌تر را برای خود برمی‌گزینند.

پیش‌فرض‌های شما بر این اصل استوار است که طرح‌ها موفق می‌شوند. اگر طرحی شکست خورد، تکلیف منابعی که هزینه شده و کسانی که وقت گذاشتند و کارفرمایی که هزینه انجام داده و انتظاراتی دارد چه می‌شود؟

پیش از این، منابع در بنیاد ملی نخبگان هزینه می‌شد، بدون اینکه طرحی وجود داشته باشد و مسئله‌ای حل شود. صرفاً مبالغی به‌عنوان جایزه‌های تحصیلی توزیع می‌شد و خروجی مشخصی وجود نداشت. اکنون این منابع صرف حل مسائل واقعی جامعه می‌شود. این تهدید وجود دارد که سازمان‌ها می‌خواهند خیلی سریع به پاسخ مسائل خود برسند. منتها نیمه پر لیوان این است: بدون اینکه منابع جدیدی هزینه کنیم، تعداد زیادی مسئله واقعی را توسط نخبگان حل کرده ایم که کیفیت حل مسئله نیز خیلی بالا بوده است. همچنین تعداد زیادی مهارت را که برای زندگی و فعالیت حرفه‌ای یک استعداد برتر نیاز است، با یک برنامه درسی پنهان به وی منتقل کرده‌ایم.

بنیاد امکاناتی در اختیار نخبگان قرار می‌دهد یا صرفاً واسطه‌ای برای معرفی طرفین به یکدیگر است؟

در صورتی که پروژه‌ها به تجهیزاتی نیاز داشته باشد، به‌صورت مشارکتی بین سازمان و بنیاد تأمین اعتبار می‌شود. بنیاد می‌تواند با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری این کار را انجام دهد. می‌توانیم فضای کاری در اختیار تیم‌های حل مسئله قرار دهیم. این کمک می‌کند به اینکه آنها ساختار قوی‌تری داشته باشند. این مقطع می‌تواند مرحله پیش‌رشد شرکت نیز محسوب شود. یعنی اگر خروجی به یک نمونه محصول مناسبی برسد، قابلیت عرضه پیدا می‌کند و این ساختار می‌تواند تبدیل به یک شرکت شود. پس هسته اولیه شرکت‌های دانش‌بنیان نیز می‌تواند در این چارچوب شکل پیدا کند.

مالکیت اثر نهایی به چه شکل خواهد بود؟

مجموعه‌ای شامل سازمانی که مسئله‌اش حل شده، تیم حل مسئله و بنیاد شکل می‌گیرد. بنیاد نظارت می‌کند که حقوق مالکیت معنوی ناشی از کار با مالکیت اصلی تیم حل مسئله و سپس سازمان یاد شده توزیع شود. بنیاد به دنبال این نیست که انتفاعی را از این منظر به دست آورد، بلکه انتفاع بنیاد در ایجاد اثر اجتماعی نخبگان و حضورشان در چرخه تبدیل دانش به نوآوری و کارآفرینی است.

سخن پایانی؟

نخبه کسی است که دارای استعداد برتر در یکی از زمینه‌هاست، اما این استعداد برتر کفایت نمی‌کند و باید بتواند از آن استفاده کند تا یک اثربخشی اجتماعی ایجاد کند. نخبه می‌تواند منشأ ایجاد مزیت رقابتی برای کشور باشد. نخبه همان منبعی است که در نظریات مختلف تأکید شده ارزشمند، غیرقابل جایگزین و غیرقابل تولید است. می‌تواند موجب مزیت رقابتی کشورها شده و در نهایت ساختار اقتصاد و توسعه را شکل دهد. از این منظر حضور نخبگان در چرخه اندیشه تا محصول و ثروت، فوق‌العاده تعیین‌کننده است.

گفت‌وگو از حامد حیدری

۳ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.