اخیراً حسین میرزایی سخنگوی ستاد اجرایی تبصره ۱۴ قانون بودجه با اشاره به حذف ۲۰۰هزار خانواده از لیست یارانهبگیران دوره شهریور گفته است که با قطع سه دهک پردرآمد تا انتهای سال، حدود ۸۰۰۰ میلیارد تومان صرفهجویی رخ خواهد داد. با اجرایی شدن تکلیف دولت در زمینه قطع یارانه سه دهک برخوردار، کارشناسان بسیاری در موافقت و مخالفت با این طرح، اظهارنظر کردهاند. خبرنگار ایرناپلاس نیز در گفتوگویی با دکتر میثم موسایی، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران، نظر وی را درباره قطع یارانه افراد برخوردار، جویا شده است.
تنها نیازمندان، مستحق دریافت یارانه هستند
موسایی با بیان اینکه «از نظر علمی یارانه را باید به کسی که نیازمند است، درآمدی ندارد یا درآمدش کفاف زندگیاش را نمیدهد داد»، گفت: البته این موضوع شامل کسی که امکان اشتغال دارد، اما از آن سرباز میزند، نمیشود. هیچ معنا ندارد کسانی که در مشاغل آزاد پردرآمد، پزشکی، وکالت، هیئت علمی دانشگاه، پیمانکاری دولتی و غیره، مشغول هستند، یارانه دریافت کنند. این کار به سخره گرفتن مفهوم یارانه است. به زبان ساده اصل بر قطع یارانه تمام افراد است، مگر آن که نیازمندی افراد اثبات شود. هر کسی که خواهان دریافت یارانه است باید به مراکز حمایتی رجوع کرده و نیازمندی خود را اثبات کند. این امکان وجود دارد که با یک میلیونیوم از هزینه پرداخت یارانهها، مکانیزم شناسایی افراد نیازمند تهیه و اجرا شود.
این استاد اقتصاد ادامه میدهد: کسانی که کار میکنند، اما درآمدشان کفاف حداقل زندگی را نمیدهد، قطعاً به لحاظ اخلاقی، قانونی و حتی شرعی باید تحت حمایت قرار گیرند. این گروه میتواند از هر قشری باشد، اما در شرایط فعلی، روستاییان و کارگران مستحقترین گروه برای دریافت یارانه هستند. البته استثنا هم وجود دارد؛ سربازان و دانشجویان متأهل، زنان سرپرست خانوار و غیره از این جمله هستند. برای مثال همه زنان سرپرست خانوار نیازمند کمک دولتی نیستند، کسانی که ارث بسیاری دارند یا شغل پرمنزلتی دارند، تنها مصداقهایی از این افراد هستند.
موسایی با بیان اینکه «اصل نباید بر پرداخت یارانه به همه باشد»، گفت: اصل بر پرداخت یارانه به نیازمندان است و آن هم باید اثبات شود. از همان ابتدا نیز تصمیم پرداخت یارانه به همه افراد یک تصمیم اشتباه بود. اگر من جای دولت بودم، به دو گروه روستاییان و کارگران اکتفا کرده و سایرین را حذف میکردم. اگر دولت چنین کاری انجام دهد، برایش خیری ماندگار خواهد بود.
دولت بهجای شناسایی ثروتمندان، فقرا را شناسایی کند
این استاد اقتصاد دانشگاه تهران با اشتباه دانستن غربالگری سه دهک پردرآمد جامعه بیان کرد: باید فقرا را شناسایی کرده و به آنها یارانه پرداخت کرد، نه آنکه ثروتمندان را یافت و یارانه آنها را قطع کرد .هیچکسی نمیگوید ثروتمند هستم. کسانی که حتی بالای ۱۰میلیون درآمد ماهانه دارند نیز برای دریافت یارانه ثبتنام میکنند.
موسایی با اشاره به اینکه «در هیچ جای دنیا دولت وظیفه شناسایی اقشار فقیر را ندارد»، گفت: این افراد هستند که درخواست میدهند و سپس بر اساس اطلاعات و شواهد، وضعیت آنان اثبات یا رد میشود.
وی در ادامه افزود: در انگلیس چیزی به اسم مزایا به افراد داده میشود، شهروندان برای دریافت این مزایا باید نیازمندی یا احراز ویژگی خاص آن را اثبات کرده و سپس مشمول آن مزایا شوند. دولت باید مکانیسم دریافت یارانه را بهنحوی طراحی کند که کمترین نقص را داشته باشد.
موسایی اظهار کرد: تعلق خاطر به کشور و منافع آن کاهش یافته و مسئولیت اجتماعی افراد نادیده گرفته شده است. برخی منابع ادعا میکنند تعداد افرادی که برای دریافت یارانه ثبتنام کردهاند، از جمعیت کشور بیشتر است. اگرچه نمیتوان این سخن را مستقلاً تأیید کرد، اما به هر حال نشان میدهد تعداد زیادی از افراد روی سفرهای نشستهاند که مستحق آن نیستند.
حذف یارانه نیازمند مصلحی است که منافع بلندمدت را ببیند، نه کوتاهمدت
این اقتصاددان افزود: قطع سه دهک، کمترین کاری است که دولت باید انجام دهد. این کار باید بهصورت یکباره هم باشد و تردیدی در آن وجود نداشته باشد. این اقدام ممکن است باعث اعتراض گروهی هم بشود و البته باید به این اعتراضها توجه کرد. یارانه باید هدفمند شود، این کار نیازمند جسارت، اراده و یک عزم ملی است. این کار نیازمند مصلحی است که به منافع کوتاهمدت توجهی نداشته و منافع بلندمدت جامعه را ببیند.
وی همچنین اشاره کرد: افرادی که خواهان دریافت یارانه هستند، باید تحت پوشش سازمانهای حمایتی درآیند، چراکه خود این موضوع باعث میشود خانوادههایی که کمتر به یارانه نیاز دارند، از آن چشمپوشی کنند.
مخالفت با قطع یارانه، اغراض سیاسی دارد
این اقتصاددان در ادامه گفت: ادعاها درباره ناتوانی دولت در شناسایی گروههای مختلف، مقاصد سیاسی دارد و یک مغالطه است. اگر چه به دلیل عدم شفافیت تراکنشها، آمار هزینه و درآمد خانوار دقیق نیست، اما امکان شناسایی کامل وضعیت دهکها را مهیا میکند. روشهایی وجود دارد که باعث میشود با اطمینان ۹۵ درصد، گروههای مستحق دریافت یارانه را تعیین و گروههای ثروتمند را حذف کنیم. پنج درصد خطای باقیمانده نیز باید از طرف خود اشخاص اثبات شود. بنابراین افرادی که ادعا میکنند به دلیل ناتوانی دولت در شناسایی دهکها این پروژه باید متوقف بماند، بهدنبال منافع کوتاهمدتی چون جذب رأی بیشتر هستند. این کارها برخلاف مصالح ملی و منافع بلندمدت جامعه است.
این مدرس دانشگاه تهران افزود: باید دو گروه مشخص روستاییان و کشاورزان مبنای پرداخت یارانه قرار گیرند. کشاورزان تأمینکننده منابع غذایی کشور هستند. آنها هیچ نماینده و صدایی در کشور ندارند و در سیلهای اخیر نیز وضعیت بغرنجی پیدا کردند. درآمد کارگران نیز بهصورت معناداری از حداقل هزینه زندگی فاصله چشمگیری دارد و اکثراً زیر خط فقر هستند. بهغیر از این دو گروه، سایر اقشار اگر خواهان دریافت یارانه هستند، باید نیازمندیشان را اثبات کنند.
منابع صرفهجویی شده، برای توسعه بیمههای اجتماعی هزینه شود
موسایی با اشاره به عدم توسعه نهادهای بیمهای، گفت: یارانه افراد و اقشار ضعیفتر باید افزایش یابد. اگر بهجای ۳۰ درصد جمعیت (سه دهک)، جمعیتی بین ۵۰ تا ۷۰ درصد جامعه (۵ تا ۷ دهک) از لیست یارانهبگیران حذف شوند، امکان پرداختهای بسیار بیشتر به مستضعفان فراهم میشود.
وی افزود: پرداخت یارانه باید یک استثنای موقت باشد. بر اساس قانون نیز پرداخت یارانه یک قانون پنجساله بود و ادامه روند فعلی هیچ معنایی ندارد. منابع آزاد شده از قطع یارانهها باید صرف توسعه تأمین اجتماعی و بیمههای اجتماعی شامل بیکاری، درمان و ... شود. این کار خود باعث افزایش رضایت جامعه میشود. نکته قابل توجه آن است که یک فرد بیکار نیازمند دریافت بیمه بیکاری است و گذران زندگی با یارانه برای وی امکانپذیر نیست.
آزمون استطاعت، شرط دریافت یارانه
این اقتصاددان بیان کرد: بررسی حساب یارانهبگیران کاری بسیار درست است و باید از تمام امکانات آن برای شناسایی نیازمندان استفاده شود. هر کدام از اطلاعات مانده حساب، میزان تراکنش و میزان خرید از طریق حسابهای بانکی معنا و مفهوم خاص خود را دارد و تجمیع این اطلاعات یک شناخت کافی از وضعیت خانوار را به دست میدهد. برای مثال، شاید یک شخص، مانده حسابی نداشته باشد، اما میزان تراکنشهای مالی وی در ماه بیش از ۱۰۰ میلیون تومان باشد.
موسایی افزود: نهتنها باید حساب بانکی افراد بررسی شود، بلکه باید استشهاد محلی نیز به آن اضافه شود. این کار باعث میشود کسانی که واقعاً نیازمند دریافت یارانه نیستند، بهطور قطعیتری از لیست یارانهبگیران حذف شوند.
اکنون زمان خوبی برای قطع یارانههاست
موسایی در تشریح نحوه مواجهه دولت با تبعات اجتماعی قطع یارانهها بیان کرد: قانون هدفمندی یارانهها قرار بود به هدفمندی یارانهها بینجامد. الان قیمت یک لیتر بنزین از قیمت یک لیتر آب کمتر است. در چنین حالتی معلوم است مواجهه مردم با اصلاح این رویه همراه با ناآرامی خواهد بود و تبعات اجتماعی دارد. دولت باید جسارت لازم برای اصلاح این روندها و انجام کاری اساسی را داشته باشد. در شرایط فعلی، با توجه به اینکه کشور تحت فشار شرایط داخلی و خارجی بوده و امکان کنترل بیشتر است، شرایط برای اجرای اصلاحات فراهم است.
وی در این باره اضافه میکند: برای همراه کردن مردم باید مسائل را تشریح کرد؛ رادیو، تلویزیون، خبرگزاریها، روزنامهها و ... باید در خدمت اجرای این طرح باشند. ما باید شرایط اجتماعی اجرای طرح را هم فراهم کنیم و رسانهها نقش اصلی را در این بین دارند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: طرح قطع یارانه سه دهک بالایی جامعه به دلیل در نظر داشتن شرایط اجتماعی و سیاسی بسیار محتاطانه است. حذف یارانه طبقات متوسط رو به بالا نباید منجر به افزایش نارضایتی و گسترش تبعات اجتماعی شود، چراکه این مبلغ تأثیری بر زندگی این افراد ندارد که منجر به گسترش نارضایتی شود. تنها منبع تهدید گسترش نارضایتی اجتماعی از طرف طبقه کارگر است. بنابراین اگر دولت در فرایند اجرای طرح کارگران و کشاورزان را در نظر داشته باشند، احتمال بحرانی شدن پیامدهای اجتماعی بسیار کم خواهد بود.
نظر شما