اصغر شیرمحمدی، مدرس دانشگاه، مردمشناس و پژوهشگر تعزیه، درباره آسیبهای واردشده به این هنر اصیل ایرانی، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: اولین آسیب وارد شده به تعزیه، خود تعزیهخوانها هستند؛ از این جهت که تعزیهخواندن دانشی میخواهد که تک بعدی نیست. اول و مهمتر از همه، خواندن است، یعنی اشعار را درست بخوانند؛ چه این اشعار آواز یا همان موافقخوانی باشند، چه مخالفخوانی و چه قرائت صحیح خود اشعار. یعنی در این زمینه هم اشکال وجود دارد. منظور من از قرائت صحیح اشعار این است که بتوانند املایش را درست بیان کنند و خوانش دقیق انجام گیرد. چون اشعار و واژهها عموماً قدیمی هستند. خیلی وقتها پیش میآید که تعزیهخوانها اشعار را تند یا کند میخوانند. یعنی خوانش غیردقیقی دارند که این مسئله یکی از آسیبهای تعزیهخوانان است. خوانش غیردقیق باعث میشود مخاطب اصلاً متوجه اشعار نشود. در برخی مواقع دیده شده تعزیهخوان بیجهت تحریر و چهچه میزند یا مبهم و تند میخواند، که این درست نیست. اشعار باید طوری ادا شود که مخاطب کاملاً واژهها را متوجه شود.
تقلید از ملودی خوانندههای ترکی در تعزیهها
دکتر شیرمحمدی در ادامه افزود: مورد دیگر، موسیقی تعزیه است. در حوزه موسیقی تعزیه، افراد کمی هستند که بهصورت آکادمیک و تخصصی موسیقی را یاد گرفتهاند که البته این افراد کاربلد هستند، ولی بیشتر تجربی کار کرده و سینهبهسینه فراگرفتهاند. یک عده هم هستند که نزد استادان دورههای مربوطه را دیدهاند. خیلیها در ابتدا آواز میخواندند و بعد به تعزیهخواندن روی آوردند، که غالباً اینگونه است. این افراد وقتی به این حوزه خاص مسلط نباشند و دانش موسیقاییشان کم باشد، از آهنگهای خوانندههای ترکی یک ملودی را برمیدارند و آن را در تعزیه اجرا میکنند.
اشعار بهجای مانده از زمان قاجار
نویسنده کتاب «تعزیه نامه» درباره منشأ این آسیبها بیان کرد: مثلاً مصرع «امشب گرفته گریهها خیمهسرا را» خوانده میشود. این مصرع اشتباه است. چون خیمه خودش به معنی سرپناه و سرا هم این معنی را میدهد. یا از کارهای همایون شجریان مثل تصنیف مشهور «نبستهام به کس دل» تقلید میکنند و شعری را روی ملودیاش میگذارند و در تعزیهها میخوانند و چون عموماً به حیطه شعر وارد نیستند، باعث میشود که شعر نه قافیه داشته باشد و نه وزن. این هم یک آسیب است. این آسیبها از کجا نشأت میگیرد؟ از آنجا که این نسخهها و متون تعزیهای که ما داریم و از آن استفاده میکنیم، عموماً بهجا مانده از دوران قاجار هستند. عده محدودی از افراد هستند که میتوانند برای تعزیه، خوب شعر بگویند. مثلاً شاید افراد زیادی باشند که بتوانند غزل، قصیده و شعر عارفانه بگویند، اما توانایی شعر گفتن برای تعزیه را که روایتگونه است، نداشته باشند.
کپی بد از برخی شعرها و خوانندهها
این مدرس دانشگاه که تجربه تعزیهخوانی هم دارد درباره اهمیت نوآوری در تعزیه چنین گفت: شاید چون شعر و موسیقی در تعزیه عموماً تکراری است و هر سال این اشعار خوانده میشود، ممکن است مخاطب سریع خسته شود، به این فکر میافتند که نوآوری کنند؛ منتها ما تعزیهخوانها هنوز مفهوم نوآوری را دقیق متوجه نشدهایم. نوآوری یعنی خلاقیت داشتن و چیزی را که از قبل نبوده، به وجود آوردن. در تعزیه بهجای نوآوری واقعی از دست بقیه کپی میکنیم؛ البته یک کپی بد و بعد هم، همان را اجرا میکنیم. حتی گاهی از اشعار خوانندههای زن و خارج از کشور استفاده شده و مردم با شنیدنشان میخندند و این را متوجه میشوند.
برداشت و خوانش نوینی از تعزیه
«این مسئله را از قول مرحوم استاد مهرداد امین عرض میکنم، ایشان موسیقی سنتی کار میکرد و چند جلد هم کتاب دارد و شاگرد مرحوم علیاکبرخان شهنازی بود. مرحوم امین یک اپرای تعزیه ساخته بود. در ملاقاتی که برای مرور دستگاهها نزد ایشان رفتم گفتند که تعزیه باید در شکل سنتی خود باقی بماند و اگر تعزیهها حالت اپرا یا هر چیز دیگری داشته باشد، دیگر آن تعزیه مرسوم و سنتی نیستند؛ بلکه یک برداشت و خوانش نوینی از تعزیه سنتی است.»
اهمیت تنوع در این هنر
شیرمحمدی در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان تعزیه را بهروز کرد، تصریح کرد: به نظر من تاریخش را نمیتوان عوض کرد. تاریخ همانی است که اتفاق افتاده است. اما اگر یک تیم قوی باشد که ادبیات و موسیقی تعزیه را خوب بشناسد، این بهروزرسانی امکانپذیر است. بهجرئت میتوانم بگویم که اگر ما یک آهنگساز قوی هم داشته باشیم، الزاماً نمیتواند برای موسیقی تعزیه و شبیهخوانی کاری انجام دهد؛ مگر اینکه مدتی زمان بگذارد و همان آثار قدیمی را گوش کند. اما اگر آهنگساز باسوادی باشد که هم موسیقی سنتی و آیینی را خوب بشناسد، در ملودیهایی که شبیه نوحه است میتواند نوآوری کند. حتی در موسیقیهای مقامی، ملودیها و ریتمهای خیلی خوبی وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد. اشعار را هم میتوان تغییر داد. شعر که وحی منزل نیست. مشروط بر اینکه در چارچوب باشد، یعنی داخل ساختار تعزیه میتوان نوآوری کرد، اما یک تیم خیلی قوی با افراد باسواد و علاقهمند باید این کار را انجام دهند.
تفاوت لباسهای تعزیه در بین اقوام مختلف
این پژوهشگر درباره تنوع تعزیهها و انواع گوناگون آن در شهرهای مختلف کشور گفت: در حال حاضر هر جای ایران که بروید یک تعزیه محلی داریم که فرم زیبایی هم دارند. یعنی جلوههایی از فرهنگ خود مردم است که کمتر دیده شده است. البته خیلیها از تعزیه تهران تقلید کردهاند که اکثراً تقلیدهای دقیقی هم نیستند و ناقصاند. مثلاً یک تعزیهای وجود دارد که برای شهر شاهنشین جم است. اینها سبک خود را میخوانند یا در آذربایجان به ترکی میخوانند. حتی از مرحوم جابر عناصری شنیدهام که لباسهای تعزیهخوانی در بین اقوام مختلف متفاوت بوده و شبیه همان لباسهای محلیشان بوده است. من وقتی که تصاویر تعزیه شاهنشین جم را دیدم، متوجه شدم عمامهشان را طوری میبندند که برای من خیلی جذاب و زیبا بود. تلاش کردم عمامه بستنشان را یاد بگیرم و به همین صورت، فرمها اشاعه پیدا میکنند.
درآمد تعزیهخوانان چقدر است؟
شیرمحمدی در پایان و در پاسخ به این پرسش که آیا آسیبهایی مانند پولهای کلان و شهرت که برخی از مداحان به آن مبتلا هستند، گریبان تعزیهخوانان را هم گرفته است یا خیر، افزود: به آن صورت که در بین مداحان است در تعزیهخوانها نیست. چون گرایش جوانترها به سبکهای جدید مداحی بیشتر است. مخاطب تعزیه خاص است. یعنی یک گروه خاصی از مردم هستند که تعزیه برایشان جذاب است. البته در حوزه تعزیه هم کسانی که شهرت دارند، پول میگیرند و قرارداد هم میبندند، اما مقدارش در برابر مداحان بسیار کمتر است. مثلاً برای یک دهه ۲۰ الی ۳۰ میلیون تومان دریافت میکنند. البته به همه هم یک مبلغ نمیدهند و بستگی به جایگاه تعزیهخوان دارد. البته گاهی اوقات ممکن است به فردی ۵۰ یا ۱۰۰ میلیون تومان هم بدهند، اما در کل، درآمد تعزیهخوانها مثل مداحان نیست. چیزی که عمومیت دارد و میشنویم این است که تعزیهخوانها مانند مداحان نیستند که بالانشین باشند و ماشین فلان داشته باشند.
گفتوگو از هنگامه ملکی
نظر شما