ادعای وجود هفت میلیون دستگاه کارتخوان بیهویت که بهتازگی در صدر اخبار اقتصادی قرار گرفت، نگرانیهای زیادی درباره مسائل مربوط به پولشویی، فرار مالیاتی و مهمتر از همه، ناامیدی از شفافیتی که قرار بود با سیستم الکترونیکی شکل بگیرد، به وجود آورد. رسول لطفیآذر، مدیر ارشد یکی از شرکتهای PSP و کارشناس این حوزه در گفتوگوی خود با ایرناپلاس راههای شکلگیری کارتخوانهای بیهویت و روشهای جلوگیری از ادامه فعالیت آنها را تشریح میکند.
وی معتقد است دستگاههای کارتخوان تنها ابزاری برای پرداخت الکترونیک هستند و دقت لازم را برای شناسایی گردش مالی فعالیتهای اقتصادی ندارند. از همین رو، برای شناسایی درآمدها، بهترین راهکار استفاده از صندوقهای مکانیزه است.
مدیرکل فرار مالیاتی سازمان امور مالیاتی گفته هفت میلیون دستگاه کارتخوان بیهویت در کشور وجود دارد؛ آیا این آمار درست است؟
آمار کل دستگاههای کارتخوان به تفکیک PSPها در وبسایت شاپرک وجود دارد، بنابراین، این شاخص پنهان و رازآمیزی نیست. (شرکتهای PSP واسطه بین بانکها و مشتریان هستند و خدمات دستگاههای پرداخت مانند دستگاه پوز، درگاههای پرداخت اینترنتی، اپلیکیشنهای پرداخت و… توسط این شرکتها ارائه میشود.)
اساساً به چه دستگاههایی بیهویت گفته میشود و چگونه این دستگاهها از بانکهای کشور دریافت شدهاند؟
در بانکها یک فرآیند وجود دارد که مطابق آن، هر کارتخوان پشت یک حسابی بسته میشود و عملاً بانکها چون از سه چهار سال گذشته با ارائه کارت ملی افتتاح حساب میکنند و حتی در برخی بانکها، احراز هویت مشتریها با مراجعه حضوری آنها صورت میگیرد، تخصیص دستگاه کارتخوان و بسته شدن حساب پشت آن با فرآیند روتین و استاندارد طی میشود. از همین رو، باید گفت اینگونه نیست که کارتخوانهایی فعال در کشور وجود داشته باشد، اما از نظام بانکی پنهان باشد. تنها مواردی وجود دارد که در اینجا به آنها اشاره میکنم. مثلاً دیده میشود برخی فعالیتها و مشاغل کاذب (بهطور نمونه دستفروشان) از دستگاه کارتخوان استفاده میکنند. قطعاً هیچ یک از PSPها مجوز ندارد به این افراد دستگاه کارتخوان ارائه دهد، چون مدرک صنفی و احراز هویت مکانی درستی ندارند. این فرد در واقع از کارتخوان اشخاص دیگری استفاده میکند.
آماری هم از اجاره دستگاه کارتخوان ارائه شده است؟
البته در اینجا ما رابطه بین دارنده کارتخوان و کسی را که با آن کسبوکارهای ناهنجار انجام میدهد، نمیدانیم. اما در هر حال از نظر بانک مرکزی نفر دوم (استفاده کننده) ناشناخته است و به آن بیهویت میگویند و هیچ ابزاری هم برای شناسایی آنها وجود ندارد.
پس چطور آمار تعداد کارتخوانهای بیهویت را احراز کردهاند؟
واقعیت این است که هر کدام از کارتخوانهای بالفعل کشور میتواند بدین شکل مورد استفاده قرار گیرد. یعنی همه میتوانند کارتخوان خود را در ساعاتی از شبانه روز به شخص دیگری بدهند و دوباره روز بعد پس بگیرند؛ یعنی این اتفاق میتواند تا این حد سیال و موقت صورت گیرد. بنابراین نمیتوان درباره اینگونه تراکنشها و استفاده از این دستگاه با صراحت صحبت کرد.
علاوه بر اینها، تعدادی دستگاه کارتخوان وجود دارد که بلااستفاده ماندهاند. بهطور نمونه، فردی مغازه اجارهای داشته و سپس در طول زمان کسبوکار خود را جمع میکند، ولی دستگاه کارتخوان خود را در انباری نگه میدارد. سپس وقتی این فرد دوباره یک مغازه جدید اجاره میکند، از کارتخوان قبلی استفاده نمیکند و از یک PSP دیگر تقاضای یک کارتخوان جدید میدهد. کارتخوان قبلی درست است که دارای اسم است، اما از نظر قوانین و مقررات عملاً نمیتوان گفت دارای هویت است. بنابراین بسیاری از کارتخوانهای مفقودی وجود دارند که اجتنابناپذیرند، اما آمار آنها در PSPها وجود دارد.
آیا این کارتخوانهای بیهویت را نمیشود ردیابی و باطل کرد؟
بحث باطل کردن در یک دوره زمانی مشخص که تراکنش ندارند، وجود دارد. برخی از کارتخوانها سیمی و سیستم آنها Dial Up بوده و از طریق یک شماره تلفن خاص وصل میشدند، زمانی که آن کارتخوان دیگر با آن شماره به سیستم وصل نیست، نخواهد توانست با هیچ شماره تلفن دیگری وصل شود. این امر نیازمند هماهنگی با PSP است و عملاً این روند موجب شناسایی هویت کارتخوان و دارنده آن میشود. نکته دیگر اینکه بانکها برای تحویل دادن دستگاه کارتخوان از مشتریان ودیعه میگیرند. این ودیعه باعث میشود بهمرور زمان این دستگاههای بیهویت کمتر شود.
مبلغ این ودیعه چقدر است؟
برخی بانکها یک میلیون تومان و در برخی دیگر یکونیم میلیون تومان میگیرند. بنابراین اگر کسی بخواهد سه دستگاه کارتخوان استفاده کند، حدود چهار و نیم میلیون تومان ودیعه نیاز دارد که استفادههای متعدد را کاهش میدهد.
چگونه در برخی مغازهها مشاهده میشود چندین دستگاه کارتخوان دارند؟
این موضوع به رقابت ناسالم و غلط بینPSPها برمیگردد.
یعنی با یک پروانه کسب میتوانند از چند PSP دستگاه کارتخوان دریافت کنند؟
بله، درست است.
برخی پزشکان نگران فاش شدن اسرار حسابهای خود هستند و به همین دلیل از دستگاه کارتخوان استفاده نمیکنند؛ آیا نگرانی آنها درست است؟
مسائل روشن است. وزارت امور اقتصادی و دارایی ابزارهای خود را دارد. الان هم اجبار شده که افراد اطلاعات خود را در وبسایت سازمان امور مالیاتی ثبت کند. پزشکی که از این کار سر باز میزند، علناً میخواهد بگوید مالیات نمیدهد. اکنون مجلس مصوب کرده که شهروندان پرداختها را از طریق الکترونیکی انجام دهند. طلافروشان سالهاست که از دستگاه کارتخوان استفاده میکنند و هیچوقت نگران از بین رفتن محرمانگی اطلاعات خود نبودهاند. طبیعتاً این اطلاعات در بانکها بهصورت محرمانه نگهداری میشود، مگر اینکه محکمه قضایی دستور ارائه اطلاعات یک حساب را بدهد.
مردم نباید از یک سرویس محروم شوند به خاطر اینکه یک نفر با شیوه دیگری میخواهد درآمدزایی کند. اینها موضوعاتی است که حداقل ربطی به PSP ندارد.
آیا تنها انگیزه کسانی که از کارتخوان بیهویت استفاده میکنند، فرار مالیاتی است؟
فرض کنید کسی از طریق کارتخوان به فرد دیگری پول قرض میدهد. این تبادل مالی بهعنوان فروش ثبت میشود. بنابراین دستگاه کارتخوان نمیتواند عملیات خرید و فروش را ثبت کند. از همین رو نباید فکر کنیم با ورود دستگاه کارتخوان مشکل نظام مالیاتی کشور حل میشود. برای این کار نیاز است کل کشور مجهز به سیستم صندوق مکانیزه شود. در کشورهای دیگر وقتی یک بطری آب معدنی خریداری میکنید به شما فیش کارتخوان نمیدهند، بلکه فاکتور فروش میدهند. بنابراین بهتر است به پزشکها بگوییم سیستم الکترونیکی و تراز مالی داشته باشند. اگر چنین موضوعی در کل کشور عملیاتی شود، هیچ صنفی اعتراض نمیکند و از بانکها هم گلایه نمیکنند که اسرار و اطلاعات ما را فاش کردید. در این صورت تمام نظام پرداخت، اصلاح و تراکنشهای فروش شفاف میشود.
پس نظر شما این است که از دستگاه کارتخوان نباید بهعنوان وسیله شناسایی درآمدها استفاده کنند؟
بله، چون کارتخوان یک سرویس برای انجام تراکنش کارتی است.
افرادی که با عنوان بیبضاعت و امثالهم دستگاه کارتخوان میگیرند، چه انگیزهای دارند؟
اگر صندوق مکانیزه وجود داشته باشد و عملیات مالی آنها بهصورت دفاتر قانونی ثبت شود، دیگر وسیلهای به نام کارتخوان تنها نقش ابزار پرداخت خواهد داشت.
الان سازمان امور مالیاتی از دستگاههای کارتخوان برای شناسایی درآمدها استفاده میکند یا خیر؟
از PSPها چیزی مطالبه نکردهاند. علت آن هم مشخص است؛ چون بانک مرکزی به تمامی این اطلاعات دسترسی دارد و لزومی ندارد PSP به این امر اقدامی کند. مشخصاً اداره مالیات میتواند با حکم قانونی، از بانکها تقاضای اطلاعات کند. البته میدانم تا کنون هم چنین چیزی رویه نشده است. طبیعتاً گردش عملیات و مدل کار باید با همین رویهای باشد که الان وزارت اقتصاد شروع کرده است. یعنی به این صورت که همه حتی کارتخوانهای قدیمی پزشکان را ملزم کرده در وبسایت سازمان امور مالیاتی ثبت کنند و از این طریق با اجازه خود پزشکان، آمار آن پایانه در وبسایت مزبور بهعنوان ملاک میزان گردش مالی قرار میگیرد.
بهطور کلی باید گفت مسئله کنونی ما در کشور، توسعه سیستم صندوق مکانیزه است. اگر این امر صورت گیرد، PSPها و بانکها متهم نمیشوند و در این صورت بهتدریج یکپارچگی مالی در کشور شکل میگیرد و خیلی از قوانین پولشویی و مسائل تراکنشهای غیرمرتبط هم شفاف میشود.
اما دولت برای شناسایی برخی فعالیتها که زیرزمینی است، تنها میتواند به دستگاه کارتخوان اتکا کند.
بله، هیچ راهی وجود ندارد. واقعاً هیچ نهادی نمیتواند افرادی را ردیابی کند که کارتخوان خود را به شخص دیگری میدهند. این یک چالش است که در جامعه وجود دارد.
گفتوگو از هادی سلگی
نظر شما