در حوزههای مختلف، شفافیت معنای متفاوتی به خود میگیرد. در اقتصاد، شفافیت معمولاً در ارقام بودجه و شفافیت مالی مطرح میشود. در سیاست، صحبت از شفافیت عملکرد دولت و جلب اعتماد شهروندان به میان میآید. امور نظامی و تسلیحاتی، امور آموزشی، حوزه درمان و پزشکی و... هرکدام بهنوعی با این واژه درگیر هستند و در هر یک، معانی متفاوتی از آن بیرون خواهد آمد.
با کمی دقت خواهیم فهمید که همه آنچه شفافیت بر آن تأکید میکند، رابطه مستقیمی با مسئله پاسخگویی دارد. پاسخگویی خود فرآیندی دارد که اصل بحث شفافیت نیز در آن خلاصه میشود و آن انتشار اطلاعات است. بهعنوان مثال، دولت با انتشار اطلاعات از فعالیت و عملکرد خود در هر حوزهای، پاسخگوی شهروندانی خواهد بود که در نهایت ذینفع هستند و این موجب جلب اعتماد از جانب حوزه عمومی است.
اگر بخواهیم تعریفی جامع و مانع از این واژه ارائه کنیم، لازم است اشارهای به تعریف سازمان بینالمللی غیردولتی شفافیت داشته باشیم که مبنا و مستند سایر نهادهای بینالمللی، ملی و تحلیلگران حوزه شفافیت است. بنا بر تعریف این نهاد، شفافیت عبارت است از «در دسترس بودن اطلاعاتی از یک سازمان یا کنشگر که به کنشگران بیرونی اجازه میدهد عملکرد آن سازمان یا کنشگر را پایش کنند.»
شفافیت در عمل باید بهگونهای باشد که امکان دخالت، نظارت، کنترل و مشارکت در امور دولتی و کشوری را برای شهروندان فراهم کند. این اتفاق در صورتی رخ میدهد که ما درخواستهایی برای انتشار اطلاعات عمومی داشته باشیم. همچنین عملکرد نهاد مربوطه در انتشار اطلاعات بهگونهای باشد که دسترسی بهطور گسترده برای عموم فراهم شود و در ادامه به توانمندسازی عموم شهروندان یا ذینفعان آن نهاد خاص برای ورود به امر کنترل، نظردهی، تصمیمگیری و مشارکت منجر گردد.
در ادامه با استناد به این تعریف، تأثیر شفافیت را در صندوقهای بازنشستگی مورد بررسی قرار میدهیم. از آنجایی که صندوقهای بازنشستگی در وضعیت ناگواری به سر میبرند و در آیندهای نزدیک دچار بحران خواهند شد و همچنین به این علت که تعداد زیادی از جمعیت را تحت پوشش خود قرار دادهاند، ضروری است که از جنبههای مختلف بررسی شوند تا بتوان اندکی به بهبود اوضاع امید داشت.
با کمی جستوجو متوجه خواهید شد که عمده کارشناسان و تحلیلگران، بهخصوص در حوزه اقتصاد، شفافیت را گام اول در اصلاح صندوقها میدانند؛ اما کدام معنای شفافیت مدنظر است؟! بیشتر کارشناسان، نهاد صندوقها را سیاستپذیر میدانند؛ بدین معنا که حوزه سیاست و عملکردهای سیاسی و دولتی بر آن تأثیرگذار است. اما لزوماً در نحوه مدیریت، تأثیرات لازم را پذیرا نیستند و این موجب مشکلات فراوانی از جمله فسادهای کلان و خرد میشود و برای اصلاح لازم است در قدم اول، سیاسیون به اشتراک نظری در جهت پایش اطلاعات و عملکردهای نهادهای مختلف تأثیرگذار دست یابند.
سیاستپذیری و عدم مدیریتپذیری نیز بدین معنا است که «در برههای از زمان، سیاستهای خوبی پایهریزی میشود، اما در اجرا و مدیریت لزوماً به نتیجه مطلوب نمیرسد.» با وجود تمام موانع و مشکلات برای تحقق شفافیت در عملکرد صندوقها، ابتدا باید نسبت به محورها و شاخصهای گوناگون آن، شناخت پیدا کرد:
شفافیت در تصمیمات:
آیا در آرای مجامع عمومی و هیئت مدیرهها، تدوین قوانین و حقوق ذینفعان، اطلاعات انتشار مییابد و خواهان مشارکت از عموم هستند؟ و بهطور کل، شفافیتِ لازم در عملکرد، قوانین و نحوه مدیریت وجود دارد؟
شفافیت عملکرد مدیران:
این مورد به خاطر اهمیت بالا، میتواند در نظام بیمهای و همچنین صندوقها شاخص جداگانهای محسوب شود که شامل وظایف و اختیارات، سوابق شغلی، گردش نخبگان و شایستهسالاری و همچنین معیارهای ارزیابی عملکرد باشد. انتصابات حقیقی و حقوقی مدیران را نیز میتوان به آن افزود.
شفافیت مالی:
تأمین مالی، بدهیها و مطالبات، نحوه سرمایهگذاری و میزان سوددهی یا ضررِ سرمایهگذاریها، هزینهکردهای سازمان و مجموع امور مالی و بودجه، ذیل این مورد قرار میگیرند. اصل بحران سازمان در ارتباط با نقدینگی مطرح است. از این رو، شفافیت در این امور میتواند بیشتر حائز اهمیت باشد.
انتشار گزارشهای حسابرسی و نظارتی:
عموم مردم باید در جریان نحوه هزینهکرد و مدیریت قرار گیرند. ذینفعان صندوقها رابطه بدهبستان مستقیم با آنها دارند؛ از این جهت که به ازای پرداخت حق بیمه، مستمری دریافت خواهند کرد و این حق را دارند که در جریان امور مرتبط با نهادی که مستقیماً بر زندگیشان تأثیر خواهد گذاشت، قرار بگیرند و بتوانند کنشگریِ فعالی داشته باشند.
شناخت ذینفعان متعدد:
اگر در تدوین هر برنامه یا قانون، شفافسازی در شناخت ذینفعان آن صورت بگیرد، این خود میتواند زمینهساز فعالیت عموم مردم و شهروندان فعال باشد؛ چرا که مشارکت آنان مانع چانهزنیهای عدهای که دارای قدرت بیشتری هستند و منافع را به سمت خود برمیگردانند، خواهد شد. تحلیل ذینفعان و ارائه تصویری شفاف از گروههای مختلف ذینفع، یکی از مهمترین محورهای عملیاتیسازی شفافیت است.
ناگفته نماند که ارتقای شفافیت در کنار مجموعهای از اصلاحات متعدد در سایر امور میتواند زمینهساز بهبود وضعیت صندوقها باشد. درواقع این دو مسئله لازم و ملزوم یکدیگرند، چرا که با افزایش میزان شفافیت در امور صندوقها، اعتماد عمومی بیشتر جلب خواهد شد و میزان پاسخگویی بالاتر خواهد رفت و موجب میشود مدیران و افرادی که در رأس امور هستند، احساس مسئولیت بیشتری نسبت به حوزه کاری خود داشته باشند و بهنوعی عملکردها در جهت فسادزدایی نیز پیش خواهد رفت.
* کارشناسی ارشد برنامهریزی و رفاه اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی
نشریه برنا، دانشگاه تهران
تهران- ایرناپلاس- شفافیت، واژه آشنایی است که در عمده مباحث و حوزههای مرتبط با رفاه اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد، اما آیا تعریف روشنی از آن وجود دارد؟