محمدرضا ضيا، درباره كاربرد مفاهيم و آثار عطار در زندگي امروز، به خبرنگار ايرناپلاس گفت: ما متأسفانه يك عادت رايجِ شايع داريم. وقتي درباره بزرگداشت يك شاعري ميخواهيم صحبت كنيم، گويي قرار است او را به عرش اعلي برسانيم و بقيه را بكوبيم. من تلاش ميكنم اينگونه نباشد و از طرفي اميدوارم مخاطب متوجه شود چرا خيلي دنبال اغراق درباره عطار نيستم. با توجه به اين مطالبي كه عرض شد، عطار براي من جزو آن شعراي رده اولِ درجه يكي كه ارادت تام و تمامي به آن داشته باشم، نيست كه در مطالعات ادبيمان بايد اين را خيلي لحاظ كنيم.
بايد اين انصاف علمي را داشته باشيم
«مثلاً وقتي بحث روز عطار است نياييم بگوييم كه عطار بهترين شاعر است و بقيه را فراموش كنيم و انصاف داشته باشيم كه ما يك حلقه درجه اول از شعرا داريم كه آن چهار شاعر بزرگ يعني حافظ، مولوي، سعدي و فردوسي هستند. به هر حال، اين شاعر نسبت به آنها، درجه دوم محسوب ميشود و بايد اين انصاف علمي را داشته باشيم. اين را بدانيم كه عطار در ميان ادباي بزرگ كلاسيك دشمناني داشته است. مثلاً دكتر حميدي شيرازي خيلي با عطار دشمني ورزيد و بعدها معلوم شد كه انتقادات ايشان به مثنويهايي بوده كه اصلاً مال عطار نيست.»
زحمات دكتر شفيعيكدكني در شناساندن عطار
وي در ادامه افزود: اما يكي از جنبههاي اين شاعر اين است كه در نثر هم كار كرده است. ما كمتر شاعراني داريم كه هم در نظم درجه اول باشند و هم در نثر. «تذكرهالاوليا» عطار كمترين هنرش اين است كه ميتواند ياريگر كساني باشد كه ميخواهند نثرشان خوب باشد. اين كتاب يكي از امهات متون ادبيات فارسي به نثر است و حتماً براي ارتقاي كساني كه سوداي ارتقاي نثرنويسي دارند، مهم است. در اين زمينه هم بايد از زحمات دكتر شفيعي كدكني قدرداني كرد كه در همه اين سالها در شناساندن عطار كمك و گزيده خوبي از غزلياتش را فراهم كرده است. ايشان ساير آثار عطار را هم به بهترين نحو، ارائه كردهاند. اميدوارم بهزودي چشمانمان به چاپ «تذكرهالاوليا» روشن شود.
در مثنويهاي عطار، ادبيات بلندي است كه به درد جامعه ميخورد
اين پژوهشگر متون ادبيات كهن فارسي با اشاره به اهميت مثنويهاي عطار، افزود: ما اگر دنبال مفاهيم خيلي كاربردي در زندگي باشيم ممكن است عطار آنقدر كه سعدي براي اين قضيه به كار ميآيد، كارا نباشد. گاهي اين انتزاعي بودن مفاهيمي كه در عطار است بهخصوص در غزلياتش، چيزي است كه شايد مخاطب امروز چندان ارتباطي با آن برقرار نكند و اتفاقاً من هميشه اين نقد را به اهالي موسيقي دارم كه متأسفانه فقط از غزليات عطار آن هم به يك چندتايي غزل محدود كه اصولاً از يكديگر شنيدهاند، ميپردازند. در صورتي كه در مثنويهايش ادبيات بلندي است كه هم به درد جامعه ميخورد هم براي اجراهاي موسيقايي مناسب است.
بعضي اشعار عطار به اسم خيام معرفي شده است
محمدرضا ضيا در پاسخ به اين پرسش كه آيا اصلاً ما نيازي به انديشه و آثار اين شاعر داريم، عنوان كرد: بستگي دارد چگونه نيازمان را تعريف كنيم. اگر تصور اين باشد كه نياز ما به عطار، شعر يا هنر بهطور كلي مثل نياز به آب، غذا و ... باشد كه اصولاً اينگونه نيست. ولي سؤال اين است كه آيا ميشود انديشههايش را پيدا كرد كه نياز امروز باشد؟ بايد بگوييم بله حتماً ميشود پيدا كرد، ولي باز عرض ميكنم كه براي اين كار نياز به شناخت خوبي از عطار داريم. چون متأسفانه عطار شاعر نسبتاً پرگويي است و با زندگيهاي امروزي، كسي ديگر فرصت ندارد بنشيند و چندهزار بيت بخواند. از اين جهت اگر گزيدههاي كاربردي از نوشتههاي او درست شود، ميتواند به شناخت عطار خيلي كمك كند. مثلاً در «مختارنامه» و رباعيات عطار كلي شعرهاي درجه يك هست كه حتي بعضي مردم در حافظه دارند و اينها به اسم خيام روايت شده در صورتي كه براي عطار است.
چرا بايد آثار عطار را بخوانيم؟
وي درباره اينكه آثار اين شاعر براي بهكارگيري بيشتر در رشتههاي هنري امروزه توصيه ميشود يا خير، بيان كرد: مثلاً اين رباعي «افسوس كه بيفايده فرسوده شديم / وز آس سپهر سرنگون سوده شديم» «دردا و ندامتا كه تا چشم زديم، نابوده به كام خويش، نابوده شديم». اين شعر همه جا به نام خيام روايت شده و شاملو هم به نام خيام خوانده، در صورتي كه از عطار است. دليلش هم اين است كه متأسفانه شعر زياد دارد و اين شعر گم شده است. گاهي اين متون چه خوب يا بد باشند و چه ارزش ادبي داشته يا نداشته باشند، براي شناخت سنتمان مجبور و مكلف هستيم اينها را بخوانيم. از طرفي ما بايد مسلح به ديدار متون كهن برويم. يعني اينگونه نباشد كه سعدي بخوانيم كه ببينيم چه گفته است و هر چي هم گفته عين به عين عمل كنيم؛ سعدي حرفهايي هم دارد كه بيترديد مرتجعانه است و بايد در برابرشان قوي باشيم. يعني بخوانيم، بشناسيم و مرعوبشان نشويم؛ ولو اينكه اينها بزرگان باشند. «اتفاقاً يكي از پتانسيلها و ظرفيتهايي كه در شعر عطار هست براي بهكارگيري، بهخصوص در سينماي انيميشن است. بسياري از ابيات بهخصوص در «منطقالطير» و «مصيبتنامه» كه بر وزن مثنوي مولوي است، ابياتي هستند كه براي اجراي موسيقي خيلي مناسباند، ولي نياز به شناخت و تأمل دارند.»
گفتوگو از هنگامه ملكي
همزمان با روز بزرگداشت عطار نيشابوري مطرح شد؛
بعضي اشعار عطار را به نام خيام زدند
۲۵ فروردین ۱۳۹۸، ۱۵:۵۷
کد خبر:
83277857

تهران- ايرناپلاس- بيست و پنجم فروردين مصادف با بزرگداشت عطار نيشابوري، شاعر و عارف قرن ششم هجري است. به همين دليل با محمدرضا ضيا، پژوهشگر متون ادبيات كهن فارسي درباره جايگاه آثار اين شاعر در زندگي امروزه به صحبت نشستيم.