**اردوهای جهادی تبلیغاتی شده است
ایرنا پلاس: عمر اردوهای جهادی به اندازه عمر انقلاب اسلامی است. من بحث را از اینجا شروع میكنم كه اساساً تحلیل و تصور شما از این روندی كه در مسافرتهای جهادی طی شده است، به چه ترتیبی است؟ هم از باب ضرورتش و هم از باب چراییاش و هم از باب كارنامه و خروجی عملكرد اردوهای جهادی.
شهرستانی: بنده علی شهرستانی هستم. چند سالی را در اردوهای جهادی فارغالتحصیلان دبیرستان مفید فعال بودم. با دوستان دیگری هم در اردوهای جهادی دیگر در ارتباط بودم، اما شركت مؤثرم در همان اردوی جهادی فارغالتحصیلان و دانش آموزان دبیرستان مفید بود. در مورد ضرورت اردوهای جهادی باید عرض كنم از ابتدای دورهای كه اردوهای جهادی شكل گرفت و دبیرستان مفید كه دانشآموزانش اولین مجموعههای جهادی را از سال 1358 برگزار میكردند، نگاهشان معطوف به رفع محرومیت و كمكرسانی به محرومان بوده است. البته بعد از مدتی خاصیتی كه اردوهای جهادی پیدا كرد، كمك به خود شركتكنندهها برای درك بهتر محرومیتها، مشكلات و معضلات كشور بود. اینكه خودشان بتوانند هدفمند حركت كنند و جهت بهتری را برای حركت در آینده ببینند. كماكان این ضرورت وجود دارد و به نظر من ادامه هم پیدا خواهد كرد. اما در مورد اینكه آیا هدف شركتكنندگانش كماكان همین هست یا نه، بعضی جاها اهداف واقعی با اهداف تبلیغاتی جابهجا شده است و بعضی مواقع به این دلیل كه بلندمدت نگاه نشده، از تأثیر این اردوها كاسته است.
**اردوی جهادی، نهاد بزرگ قابل تكثیر
طهماسبی: بنده هامون طهماسبی هستم. از طرف پژوهشكده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف و مدرسه توسعه پایدار در این حوزه فعال هستم. البته من سابقه حضور مستقیم در اردوهای جهادی را ندارم، ولی بهعنوان پژوهشگر چند سالی است در حوزه توسعه محلی و توسعه پایدار مشغول مطالعه و پژوهش هستم. در ابتدا عرض كنم، توسعه پایدار پارادایمی از توسعه است كه در مقابل آن مدل توسعه رایجی كه بعد از انقلاب صنعتی از غرب شروع شد و هنوز هم ادامه دارد و خیلی از كشورها هم از طریق همین توسعه به دنبال پیشرفت هستند، قرار گرفت. در واقع توسعه پایدار به دنبال پیشرفت و آبادانی جامعه، مبتنی بر یك توسعه همه جانبه و توسعه متوازن است.
زمانی كه از توسعه پایدار ایران صحبت میكنیم، با توسعه پایدار سنگاپور و فرانسه و هر جای دیگر متفاوت است. در مورد اردوهای جهادی، بعد از انقلاب و در طول چند دهه گذشته با دغدغه محرومیتزدایی و كمك به مناطق كوچك و روستاها و شهرهای كوچك و پیشرفت و آبادی كشور، فعالیتهای مختلفی از گروههای مختلف دولتی و غیردولتی و بخش خصوصی و حتی سازمانهای بینالمللی در داخل كشور ما صورت گرفته است. ما در پژوهشكده سیاستگذاری، مطالعه نسبتاً مفصلی داشتیم و در این فضا مدلها را دستهبندی كردیم. از نظر بنده و همكارانم در پژوهشكده، اردوهای جهادی هم شكلی از مداخله است با هدف كمك به توسعه محلی كه ویژگیهای خاص خودش را دارد. در واقع یكی از ویژگیهای منحصربهفرد اردوهای جهادی این است كه مبتنی بر مشاركت نیروهای داوطلب است. خیلی از مدلهای دیگر را میبینیم كه نیروهای داوطلب حداقل حضور را دارند و متكی است بر افرادی كه حقوقبگیر هستند. به همین دلیل میبینیم كه خیلی از این مدلها كوچكمقیاس هستند و قابلیت تكثیرشان زیر سؤال است. اما اردوهای جهادی بهواسطه اینكه مبتنی بر نیروهای داوطلب هستند به یك نهاد بزرگ قابل تكثیر تبدیل شده است.
**تیزهوشی امام در ایجاد جهاد سازندگی
بحرینی: حسین بحرینی هستم. فعالیت در اردوهای جهادی را از دانشگاه امیركبیر شروع كردم. الان هم در بحث اشتغالزایی در قرارگاههای پیشرفت و آبادانی مشغول هستم. اگر بخواهیم تعریفی از اردوهای جهادی داشته باشیم، نباید یادمان برود كه ما از كجا اردوهای جهادی را داریم. اردوهای جهادی میراثدار یك نهضت عظیمی در اول انقلاب بوده است.
اول انقلاب، امام با تیزهوشی در مقابل نهادهای موجود كرخت، نهادهای انقلابی را ایجاد كردند. جهادسازندگی مجموعهای بود كه قبل از اینكه اساسنامهاش تصویب شود، كارش شروع شد. در نوروز 58 دانشجوهای دانشگاههای برتر كه الان استادهای ما در دانشگاه هستند، در مناطق محروم رفتند و فعالیت كردند و 27 خرداد تازه شهید بهشتی از امام تصویب جهاد سازندگی را میگیرد كه یك حركت پیشرویی است. وقتی اساتید ما و بزرگوارانی كه سنگ بنای جهاد سازندگی را گذاشتند، وارد روستا میشوند همانجا میمانند و شروع میكنند تغییرات را رقم زدن و بهقدری این اتفاق گسترده بوده است كه جهاد سازندگی قبل از اینكه جنگ شروع شود، دو شهید در سیستان میدهد. به خاطر اینكه جهاد سازندگی در روستاهای مرزی بوده است، اولین ارگانی كه متوجه تحركات دشمن میشود، جهاد سازندگی است.
اولین ضربه را زمانی به جهاد میزنند كه در همان سال 62 و 63 در مجلس اول جهاد را وزارتخانه میكنند. تعابیر بزرگان ما در جهاد این است كه میگویند مثل یك انسانی بود كه میدوید و سرش را قطع كردند و چند قدمی راه رفت. چون درگیر جنگ بود، ولی نابود شد.
واقعیت این است كه اگر یك فرد جهادی در سازمان جهادی باشد میتواند تغییرات بزرگی را رقم بزند. اما چیزی كه داریم سازمان جهادی است و اگر شما سازمان جهادی نداشته باشید با فرد جهادی نمیتوانید كاری كنید و فرد جهادی را بگذارید در این سازمانهایی كه درگیر ساختار بوروكراتیك هستند. اصلاً هیچ اتفاقی را برای شما رقم نمیزنند.
**مردمنهاد بودن اردوهای جهادی
ایرناپلاس: آقای شهرستانی، دوستان گفتند كه اردوهای جهادی امروز یك حالت ویترینی و تبلیغاتی پیدا كرده است. با این وجود، میخواهم ارزیابی شما را از این روند جویا شوم.
شهرستانی: همانطور كه اشاره شد از اوایل انقلاب این بحث از خود مردم میجوشید. یك جاهایی میگفتند كه كاستی وجود دارد و جهاد سازندگی قرار بود برقرسانی و آبرسانی كند. روستاهای زیادی بودند كه این مشكلات را داشتند. بعد از مدتی روستاهایی كه به آنها جاده و آب و برق میرسید، آنقدر زیاد میشود و روستاهای دیگری كه باقی میمانند انگشتشمار هستند و آن جنبهای كه هر كسی بخواهد هر جایی كمك بكند و دستی دراز كند، تقریباً از بین میرود یا خیلی كمرنگ میشود. اینجاست كه تازه اردوهای جهادی نمود پیدا میكند. اینكه یك عدهای از افراد در مراكزی كه امكانات بیشتری دارند و دارای ارتباط با منابع قدرت هستند، سعی میكنند مناطقی كه هنوز محروم هستند را شناسایی كنند و سعی كنند كه مشكلش را حل نمایند. بنابراین بهتدریج انجام دادن كارهای اصولی نیازمند یك سازوكار میشود. تصمیم میگیرند چیزی بهعنوان اردوی جهادی تشكیل دهند. این ساختار به دلیل اینكه مبتنی بر كار تیمی و گروهی است، ارتباطات زیادی به وجود میآورد. این مردمنهاد بودن خودش را نشان میدهد. یك سری دانشجو و جوان كه شاید بهخاطر اینكه دغدغه معیشتی كمتری دارند، به دنبال این میروند كه آسیبهای مملكت را حداقل به دید خودشان و نه به دید توسعه پایدار بلندمدت حل كنند. میروند به دنبال انجام دادن این كارها و هنوز هم به نظر من این دغدغهها در جامعه وجود دارد. دانشجوهایی داریم كه دغدغهاند هستند و البته كم شدند.
همین الان خیلی از كارها لزوماً به فایده و نتیجه نیست. ولی دانشجویان جمع میشوند و فكرشان را میگذارند روی هم و به این نتیجه میرسند كه میتوانند كاری انجام دهند. خانه یا مسجدی بسازند و چهارتا كارگاه قالیبافی بسازند و بتوانند كمكی در رفع محرومیت یا در انتقال آن فرهنگ انجام دهند.
**راهی جز مسیر جهادی نداریم
ایرناپلاس: آقای دكتر طهماسبی، به نظر میرسد یكی از مهمترین چالشهای چهل سال اخیر، افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها و به یك معنا، تمركز ثروت در شهرها و افزایش میزان حاشیهنشینی بوده است. مسافرتهای جهادی با چه سازوكار و ملزوماتی میتواند این وضعیت را بهبود دهد؟
طهماسبی: به نظر من ما در مواجه با مسائلی كه در سطح توسعه محلی، محرومیتزدایی، توسعه روستایی و مسائلی از این جنس داریم، راهی جز مسیر جهادی نداریم. به نظر من هیچكدام از ابزارهای دیگر نمیتواند برای این حجم از مشكلات و این حجم از مسائلی كه با آن روبهرو هستیم، بخواهد بهتنهایی كار كند. به همین دلیل، جهادی اصلاح شده و بهروز شده میتواند حتماً رهگشا باشد. یك ظرفیت بسیار عظیمی است كه ما باید واقعاً قدرش را بدانیم و سعی كنیم این ظرفیت را بالفعل كنیم. در مورد حاشیهنشینی، كمكهای قدیم خیلی نتوانسته مؤثر باشد و همچنان روند مهاجرت را داریم. در این خصوص چند عامل را در كنار هم میبینم. یكی مسئله نگاه ما به پیشرفت و تعریف ما از پیشرفت است. یك واقعیتی وجود دارد كه ما در چند دهه گذشته ناخواسته علیرغم اینكه مبانی انقلاب و مبانی ارزشی بنیانگذاران انقلاب و بزرگان نظام این نبوده، اما در عمل ما روستا را ضعیف و تحقیر كردهایم. شهرستانهای كوچك را تحقیر كردیم كه این ناخواسته هم بوده است. از تبلیغاتی كه در صداوسیما نشان داده میشود و از سبك زندگیهایی كه نشان داده میشود تا سریالها و... گرفته. حتی در فرهنگ عامیانه ما واژه دهاتی و شهرستانی را بهعنوان كوچك كردن یك نفر به كار میبریم.
در واقع ما در بخش بسیار زیادی از مردمانمان ناخودآگاه این تلقی را ایجاد كردهایم كه من برای اینكه پیشرفت كنم و این آرزوی تحقق نیافته را روزی محقق كنم، باید به شهر بیایم. در صورتیكه اتفاقاً مطالعاتی هست و نشان میدهد كه ما خیلی از جاها در بخش اشتغال روستا خیلی موفق بودهایم. اما سه سال بعد، آن جمعیت تا حد زیادی از روستاها مهاجرتشان تشدید شده است و روند مهاجرت را تسریع كرده است. چون ما مسئله مهاجرت را به مسئله اقتصادی تقلیل میدهیم. این محصول همان نگاه غلط است. ما در برخی از مناطقی كه كار كردهایم، با یك روندی از مهاجرت روبهرو شدهایم كه اتفاقاً اقشاری از شهر و روستا كه دستشان به دهانشان میرسد، دارند مهاجرت میكنند.
**محرومیت فرهنگی مهمتر از محرومیت اقتصادی
نكته دیگر اینكه ما این تلقی را ایجاد كردیم در ذهن مردم كه وظیفه بهبود همه جامعه بر عهده دستگاههای دولتی است. به همین دلیل مردمی كه برای هزاران سال آبشان را خودشان مدیریت میكردند، متكی به دولت شدهاند.
در مناطق محروم، بیشتر از اینكه محرومیت وجود داشته باشد، ذهنیت محرومیت است. ذهنیت محروم یعنی اینكه من كاری نمیتوانم بكنم و مسئولان و نهادهای عمومی باید برای ما كاری بكنند. خبرنگار صداوسیما، مراجعه میكند و از مردم میپرسد آیا مسئولان برای شما كاری كردهاند و از مسئولان چه خواستهای دارید؟ آیا به شما رسیدگی میكنند؟ اینها همگی این پیام را میدهد كه من موجودی منفعل هستم و آن كسی كه باید زندگی من را سامان دهد، مسئولان هستند. ما به كرات هم دیدیم و همه مطالعه كردیم كه پهنهای از سرزمین خودمان امكانات خیلی خوب آب دارد و شرایط اقتصادی مهیاست، اما منطقه محروم است. چرا؟ چون مردم باور كردند كه محروم هستند و از این وضعیت رهایی پیدا نمیكنند مگر اینكه از بیرون برایشان اتفاقی بیفتد.
چهل سال اردوی جهادی - بخش اول
برای توسعه محلی، راهی جز مسیر جهادی نداریم
۲۰ فروردین ۱۳۹۸، ۱۷:۱۶
کد خبر:
83271517
تهران - ایرناپلاس- موضوع خدمترسانی به محرومان یكی از مهمترین مؤلفههای ارزشی انقلاب اسلامی است. از همین رو، اردوهای جهادی به مثابه نمود مشاركت مردم در امر محرومیتزدایی تلقی میشود. میزگرد ایرناپلاس، به نقد و بررسی كارنامه اردوهای جهادی با حضور سه نفر از فعالان جوان این حوزه میپردازد. علی شهرستانی، هامون طهماسبی و محمدحسین بحرینی در این میزگرد به گفتوگو نشستند.