تهران- ایرناپلاس- در هفته‌های اخیر یکی از مسائلی که مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت و به آن پرداخته شد، آمارهایی از وضعیت مهاجرت و تخلیه روستاها بود و این پرسش را مطرح کرد که آیا آبادی‌ها و روستاها در حال خالی‌شدن از سکنه‌ است؟

«معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور»، نهادی زیرمجموعه معاون اول رئیس‌جمهوری است که سابقه تاسیس آن با نام اولیه «دفتر امور مناطق محروم کشور» به سال ۱۳۶۸ برمی­‌گردد؛ در شرح وظایف این معاونت، موارد متعددی درباره روستاها و مناطق محروم کشور آمده است؛ از جمله هماهنگی­ های لازم بین فعالیت دستگاه‌های دولتی و نهادها در مناطق محروم، هماهنگی با دستگاه های مربوط به منظور ارتقاء و انسجام فرآیند سیاستگذاری و برنامه­‌ریزی در امور توسعه روستایی و هماهنگی با دستگاه های اجرایی برای ظرفیت­‌سازی و دست­یابی به مدیریت یکپارچه توسعه روستایی در سطح ملی، منطقه­‌ای و محلی.

در چند هفته اخیر، مطرح شدن برخی از آمارهای رسانه­‌ها درباره اوضاع مهاجرت و تخلیه روستاها و آبادی­‌ها سبب شد تا معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم درباره این مساله ابهام‌زدایی کند. البته در این زمینه ایرناپلاس در گزارشی به شرح تاریخچه ارائه برخی آمارها از سوی مسئول این معاونت در دولت یازدهم و ابتدای دولت دوازدهم (سید ابوالفضل رضوی) پرداخت و مستندات چندساله مربوط به این موضع را منتشر کرد اما هیچ توضیحی از سوی مسئولان سابق این معاونت ارائه نشد.

برای بررسی درستی و نادرستی این آمارها و ارائه تصویری واقعی از روستاهای کشور با «نعمت‌الله رضایی» معاون برنامه­‌ریزی و امور زیربنایی معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم گفت‌وگوی مشروحی انجام دادیم؛ در این بخش از گفت‌وگو به وضعیت آبادی­‌ها و روستاهای خالی یا دارای سکنه پرداختیم.

ایرناپلاس: برای ما از وضعیت روستاهای کشور بگویید و اینکه چرا آمار ۳۳ یا ۳۵ هزار روستا و آبادی خالی از سکنه درست نیست؟
رضایی
: پیش از هرچیز باید یک تعریفی از آبادی داشته باشیم؛ متولی آمارهای رسمی کشور بر اساس مصوبه‌ها، مرکز آمار ایران است که طبق سرشماری­‌ها جمع­‌آوری شده­‌اند؛ از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵ هر ۱۰ سال و سال­‌های ۷۰ و  ۹۵ به فاصله ۵ سال، آمارگیری سراسری انجام شده است.

می­‌دانیم که سرشماری­‌ها دو کار بررسی نفوس و مسکن را انجام می­‌دهند که به معنای شمارش افراد زنده و محل اسکان (زندگی و کار) آن­هاست. در سرشماری روال بر این است که از مکان به فرد می­‌رسیم؛ یعنی ابتدا کل مکان­‌ها را فهرست‌برداری می­‌کنیم و بعد می­‌بینیم که در این مکان، چه کسی زندگی می­ کند و چند نفر هستند؛ به عبارت دیگر در سرشماری، ابتدا کل مکان­‌های موجود در کشور شمارش می­‌شوند و بعد بررسی می­‌شود که آیا سکنه دارند یا خیر.

در سرشماری­‌ها، تا سال ۱۳۸۵ تعریف «آبادی» این بود: «آبادی مجموعه یک یا چند مکان و اراضی به­ هم­ پیوسته اعم از کشاورزی و غیرکشاورزی است که خارج از محدوده شهرها واقع شده و دارای محدوده ثبتی یا عرفی مستقل باشد؛ اگر آبادی در زمان سرشماری محل سکونت خانوار یا خانوارها باشد، دارای سکنه است در غیر این­ صورت، خالی از سکنه تلقی می­‌شود».

تعریفی که آمارها را تغییر می‌دهد
وقتی می‌گوییم در سال ۱۳۹۵، ۳۵ هزار آبادی خالی از سکنه داریم، به این معنا نیست که پیش از این سکنه داشته و حالا خالی شده‌؛ منظور این است که ۶۲ هزار نقطه جغرافیایی شناسایی کرده‌ایم که دارای سکنه است و ۳۵ هزار نقطه جغرافیایی نیز شناسایی شده که سکنه ندارد؛ این نقاط ممکن است معدن، مزرعه، مرغداری، یا هر مکانی باشد اما الزما آبادی مطابق با ذهنیت ما نیست.ایرناپلاس: اما در ذهن بیشتر مردم، آبادی چیز دیگری است.
رضایی:
بله! آبادی در ذهنیت ما مکانی است که مجموعه­‌ای از واحدهای مسکونی کنار هم داشته باشد در حالی­ که در عمل، طبق تعریف این­گونه نیست؛ به طور نمونه، یک معدن را که در گوشه­‌ای از بیابان فعال است، مامور سرشماری می­‌شمارد و «یک مکان» در نظر می­‌گیرد و «یک آبادی» محسوب می­‌شود؛ این آبادی، اگر به طور مثال یک اتاقکی باشد که دو خانوار (معدن­‌دار و نگهبان­ش) در آن زیست کنند، دارای سکنه تعریف می­‌شود؛ حال اگر بعد از مدتی، این معدن غیرفعال شود و آن افراد، مکان را ترک کنند، آن آبادی «خالی از سکنه» تلقی می­‌شود. پس عمده تغییرات ما در این تعریف است.

ایرناپلاس: از سال ۱۳۹۰ به بعد، تعریف آبادی چه تغییری کرده است؟
رضایی: از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ تعریف آبادی به این شکل تغییر کرده است: «آبادی محدوده­ای است واقع در یک دهستان با محدوده ثبتی یا عرفی مستقل و خارج از محدوده شهرها یا آبادی دیگر، که به دلیل وجود فعالیت انسان در تمام یا بخشی از آن، قابل تشخیص و معمولا دارای نام خاصی است؛ آبادی یک نقطه جغرافیایی محسوب می­شود و شامل اراضی کشاورزی یا غیرکشاورزی و اماکن محل فعالیت یا سکونت انسان است؛ آبادی ممکن است یک ده، یک مزرعه، یک مکان، یک معدن و امثال آن باشد».

در سال ۹۰ و ۹۵ با این تعریف، در تعداد آبادی­‌های کشور، کاهش رخ داده است؛ علت این کاهش با تعریف جدید چه بوده است؟
طبق جدول زیر در سال ۱۳۴۵، ۱۵ هزار آبادی خالی از سکنه وجود داشته و به ترتیب از سال ۱۳۵۵، ۲۶ هزار و در سال ۱۳۶۵ به ۳۸ هزار آبادی و در سال ۹۵ این آمار به ۳۵ هزار آبادی خالی از سکنه رسیده است. در واقع اتفاقی که رخ داده این است که با تعریف جدید، برخی از این نقاط، نقطه فرعی شده­‌اند.

به طور مثال در روستایی پیش از این سه مزرعه وجود داشته است و هر کدام از این سه مزرعه، یک آبادی مجزا محسوب می­‌شدند اما در تعاریف بعدی، به نقطه فرعی یک آبادی تبدیل شدند؛ یعنی این آبادی سه نقطه فرعی دارد؛ شامل مزرعه ۱ و ۲ و ۳ ...
به این تربیب ناگهان تعداد آبادی­‌ها کم شد اما به این معنا نیست که شمار ۳۸ هزار آبادی خالی سکنه سال ۱۳۶۵، ناگهان ۱۰ سال بعد رسید به عددی که چندهزار آبادی، دارای سکنه شدند! منظور این است که یک مکان، تبدیل به نقطه فرعی شده است.
بار دیگر تاکید می­‌کنم ۳۳ هزار آبادی خالی از سکنه، به این معنا نیست که پیش از این، ۳۳ هزار آبادی سکنه داشته­ و حالا خالی شده­‌اند؛ آبادی­‌های دارای سکنه همواره در سرشماری­‌ها بین ۶۹ هزار، ۶۵ هزار، ۶۸ هزار، ۶۲هزار، ۶۱ هزار و ... متغیر بوده‌اند؛ در واقع این مناطق و آبادی­‌ها دارای سکنه است که برای ما مهم هستند نه خالی­‌ها.پس  وقتی می‌گوییم در سال ۱۳۹۵، ۳۵ هزار آبادی خالی از سکنه داریم، به این معنا نیست که پیش از این سکنه داشته و حالا خالی شده‌اند؛ منظور این است که ۶۲ هزار نقطه جغرافیایی شناسایی کرده‌ایم که دارای سکنه است و ۳۵ هزار نقطه جغرافیایی نیز شناسایی شده که سکنه ندارد؛ این نقاط ممکن است معدن، مزرعه، مرغداری، یا هر مکانی باشد اما الزما آبادی مطابق با ذهنیت ما نیست.

برخی از این آمارها و مکان­‌ها می­‌توانند بین سرشماری­‌ها کم‌ و زیاد شوند زیرا یک مرغداری که پیش از این فعال بوده و یک نگهبان داشته و دارای سکنه محسوب می­‌شده، ممکن است در سرشماری جدید، با غیرفعال شدن مرغداری، سکنه قبلی از آنجا رفته باشند و آن نقطه، غیرفعال یا خالی از سکنه محسوب شود؛ یا برعکس یک مرغداری در سرشماری قبلی وجود نداشته اما اکنون یک نگهبان دارد؛ پس دارای سکنه محسوب شده­‌است.

بار دیگر تاکید می­‌کنم ۳۳ هزار آبادی خالی از سکنه، به این معنا نیست که پیش از این، ۳۳ هزار آبادی سکنه داشته­ و حالا خالی شده­‌اند؛ آبادی­‌های دارای سکنه همواره در سرشماری­‌ها بین ۶۹ هزار، ۶۵ هزار، ۶۸ هزار، ۶۲هزار، ۶۱ هزار و ... متغیر بوده‌اند؛ در واقع این مناطق و آبادی­‌ها دارای سکنه است که برای ما مهم هستند نه خالی­‌ها. پس تغییرات این نقاط برمی­‌گردد به دو عامل «تغییر تعریف آبادی­‌ها بین سرشماری­‌ها» و «میزان جمعیت­‌ها و فعالیت­‌های اقتصادی در آ­­­ن­ها».

آمار آبادی‌های خالی از سکنه چگونه مشخص می‌شود؟
ایرناپلاس: در واقع تعداد تغییرات سکنه آبادی­‌ها که در رسانه­‌ها آمده، دقیق نیست؟
رضایی:
دقیق است اما با این تعریف باید بیان شود. ببینید کار سرشماری فهرست­‌برداری است؛ در سرشماری همه مکان­‌ها را می­‌شماریم و می­‌گوییم این مکان دامداری، مرغداری، معدن، مکان صنعتی و ... است؛ بعد که می­‌خواهند طرح صنعتی، دامداری، مرغداری یا ... اجرا کنند، به سراغ مکان­‌هایی می‌آیند که پیش از این شمارش کرده­ و فهرست­‌برداری شده­‌ است؛ به طور مثال اگر جایی به عنوان دامداری شناسایی شده، برای برنامه­‌ریزی‌های مربوط به دامداری در کشور، به سراغ آن مکان می­‌روند و ... . در واقع با سرشماری در مقطع، یک عکس از کشور گرفته و هر کسی در هر مکانی است، منتسب به آن مکان شده و خود و مکانش هر دو، شمارش می­‌شوند.

ایرناپلاس: با این حساب چگونه می­‌توان به داده­‌های آماری استناد کرد؟ چون برای هر استنادی ممکن است گفته شود در سرشماری ۹۵ تعریف این شده و پیش از آن چیز دیگری بوده و ...؟
رضایی:
خیر! ببینید بحث این است که در تعریف سال ۸۵ به بعد، نقاط فرعی منتسب شده­‌اند به آبادی. تعریف مکان­‌ها با توجه به اینکه منتسب به روستا یا آبادی شده است، تغییر کرده ...

ایرناپلاس: با این تعریف شما، اینکه در رسانه­‌ها آمده در ۳۰ سال گذشته (از ۶۵ تا ۹۵)، ۱۳ هزار روستا خالی از سکنه شده، نادرست است؟
رضایی:
بله! ببینید در سال ۶۵، در کشور ۶۵ هزار آبادی دارای سکنه داریم و این رقم در سال ۹۵ به ۶۲ هزار آبادی رسیده؛ حتی اگر بخواهیم به صورت مطلق در نظر بگیریم، یعنی ۳ هزار تفاوت داریم نه ۱۳ هزار.

 

ایرناپلاس: تعداد آبادی دارای سکنه در سال ۶۵ که شما استناد می­‌کنید، با تعریف پیش از سال ۸۵ بوده است؟
رضایی:
ما هم همین را می­‌گوییم؛ باید نقاط خالی از سکنه را کنار گذاشته و معیار ما آبادی­‌های دارای سکنه باشد. ضمن آنکه طبق تعریف، طبیعی است برخی از جاها، خالی از سکنه شده باشد؛ به طور مثال یک معدن فعال را در نظر بگیرید که در سرشماری بعدی به هر دلیلی غیرفعال شده و جزو خالی از سکنه­‌ها تعریف می­‌شود. زمانی می­‌توانیم از خالی‌شدن آبادی­‌ها حرف بزنیم که آبادی­‌های۲۰ خانوار به بالا را بررسی کرده باشیم.

به طور کلی، مرکز اصلی جمعیت روستاهای ما متعلق به روستاهای بالای ۲۰ نفر هستند؛ بر اساس آمار (نمودار زیر) در سال ۱۳۶۵، ۱۸.۵ درصد آبادی­‌های بین ۱ تا ۲۴ نفر جمعیت داشتند و این درصد حالا (۱۳۹۵) رسیده است به۲۲ درصد؛ یعنی تقریبی، در مجموع ۳۰ سال تغییری به آن شکل رخ نداده است. 
 

قبول داریم که در حوزه روستا مشکلاتی داریم اما عموما درباره روستا و آبادی یک ذهنیت اشتباه وجود دارد که تصور می­‌شود آبادی­‌ها دارند به‌شدت تخریب می­‌شوند در حالی­‌ که این­گونه نیست. برخی از آبادی­‌ها خالی از سکنه شده­‌ اما آن نسبت و عدد مطرح شده در رسانه‌ها، درست تعبیر نشده است.ایرناپلاس: یعنی روستاهای کشور تخلیه نمی­‌شوند؟
رضایی:
ما قبول داریم که در حوزه روستا مشکلاتی داریم اما عموما درباره روستا و آبادی یک ذهنیت اشتباه در کشور وجود دارد که تصور می­‌شود آبادی­‌های ما دارند به‌شدت تخریب می­‌شوند در حالی­‌که این­گونه نیست؛ وقتی به سرجمع آمار نگاه کنیم، نتیجه دیگری می­‌گیریم. در حال حاضر سهم اقتصاد روستا در کشور، برابر با سهم جمعیتی خود است؛ در کشور ۲۶ درصد جمعیت روستایی داریم و سهم­ روستا در اقتصاد تقریبا همین میزان است...

ایرناپلاس: به طور مشخص از ۶۲ هزار آبادی (و روستا) موجود با این تعریف جدید، آیا در ۱۰ سال گذشته هیچ روستایی خالی از سکنه نشده؟
رضایی:
به طور قطع برخی از آبادی­‌ها خالی از سکنه شده­‌اند اما آن نسبت و عدد مطرح شده در رسانه­‌ها، درست تعبیر نشده است. نمودار آبادی­‌های کشور در چند دهه کاملا عادی است و شمار آن­ها همواره بین ۶۰ تا ۶۲ هزار بوده؛ بیینید از این ۶۲ هزار آبادی، بالای ۳۹ هزار آبادی داریم که جمعیت آنها بالای ۲۰ خانوار است و اصل ترکیب جمعیتی روستایی را تشکیل می­‌دهند.