به گزارش ایرناپلاس، انگار فوتبال ما با کلمه «ثبات» بیگانه است و تغییر دادن نفرات جزئی از فوتبال ما شده و روند رو به رشدی هم دارد! هر وزیر ورزشی که میآید مطابق با سلایق شخصی خود مدیران جدید میآورد و در پی آن اعضای هیأتمدیره این دو باشگاه را تغییر میدهد.
وزارت ورزش و جوانان از دیماه ۱۳۸۹ و پس از ادغام سازمان تربیتبدنی و سازمان ملی جوانان در مجلس هشتم تشکیل شد و کار خود را آغاز کرد اما جالب است بدانید که در این مدت، طرفداران باشگاههای پرسپولیس ۱۴ و استقلال ۱۰ مدیر و سرپرست به خود دیدهاند!
فرانک مارتینلی، مدیر مرکز آموزش مهارتهای عمومی که مشاور شرکتهای مختلفی بوده است، در این رابطه میگوید: «زمانیکه اعضای هیأتمدیره در سطوح بالا اقدام به هدایت، رهبری و تعیین چشمانداز میکنند، بهترین عملکرد را از خود نشان میدهند.» صحبت مارتینلی بیانگر آن است که ما در باشگاه خود به چه هیأتمدیرهای نیاز داریم.
انتخاب بهترین افراد
انتخاب بهترین افرادی که بتوانند در تیم هیأتمدیره جای بگیرند، یکی از مهمترین و سختترین تصمیمهایی است که وزیر ورزش در تعیین اعضای هیأت مدیره با آن روبرو هستند.
وزیر ورزش باید قادر باشد افرادی را به این ۲ تیم اضافه کند که علاوه بر افزودن توانمندی و تجربیات جدید، بتوانند مهارتهای فعلی این دو باشگاه در سطوح بالا تکمیل کنند.
اعضای هیأتمدیرهای که برای این دو باشگاه انتخاب میشوند باید مهارتهایی در حوزههایی چون دانش سازمانی، سرمایهگذاری، تفکر استراتژیک، درک اسناد و گزارشهای مالی داشته باشند. واقعیت اینکه در این مدت هرگز چنین اتفاقی رخ نداده است و اگر چنین بود دلیل تغییرات صورت گرفته چیست!؟
استفاده از مدیران بازنشسته
در واقع باشگاهها به افرادی نیاز دارند که شناخت و اشراف کافی نسبت به آن حوزه داشته و بتوانند بهصورت استراتژیک فکر کرده و مسائل را به خوبی تجزیه و تحلیل کنند.
تجربههای مدیران بزرگ نشان میدهد معمولاً از افرادی برای سِمتهای هیأتمدیره استفاده میکنند که مدیرعامل بازنشسته بوده یا در حوزه مدیریتی تجربیات فراوانی داشته باشند.
اما اعضای هیأتمدیره پیش از اینکه مسئولیت چنین کاری را برعهده بگیرند، باید بدانند به دلیل اهمیت نقش و جایگاهشان از نظر زمانی که به سازمان اختصاص میدهند، باید تعهد داشته باشند. زمانیکه یک عضو هیأتمدیره به این سمت انتخاب میشود، باید زمان مناسبی را پیش از جلسات به مرور موارد مورد بحث و کسب آمادگی برای جلسات اختصاص دهد.
مقایسه با رئال مادرید
آنها برای تصدی این نقش باید افراد کارکُشته، دانشی و باتجربه باشند؛ زیرا در جایگاهی قرار میگیرند که بر تصمیمگیریها و سیاستهای کلی باشگاه نظارت داشته و امور را هدایت میکند ضمن آنکه از دیگر وظایف مهم آنها بودجهبندی برای باشگاه است.
هر باشگاهی در ابتدای سال بودجهای را برای تامین نیازهای باشگاه و پرداخت مطالبات بازیکنان و کادر فنی دریافت میکنند. آنها باید این بودجه را به درستترین شیوه مدیریت کنند.
در این گزارش قصد داریم نخست به مقایسه اعضای هیأتمدیره باشگاه مطرح اسپانیایی رئال مادرید با همتاهای ایرانی آن بپردازیم، مقایسهای که گویا و برآیند وضعیت فوتبال ایران است!
ابتدا باید اشارهای داشته باشیم به آنکه فوتبال در کشور ما عمدتاً دولتی اداره میشود و تعداد تیمهای خصوصی بسیار کم هستند.
از حق پخش تلویزیونی خبری نیست!
در اسپانیا تیمها بهصورت خصوصی اداره میشوند و آنها برای پولهایی که در میآورند با حساب و کتاب دست به هزینه میزنند اما در ایران پولها عموما از جانب دولت تزریق شده و چیزی بهنام درآمد باشگاهها به آن شکل وسیع وجود ندارد.
عمده درآمد باشگاههای اروپایی از حق پخش تلویزیونی است اما در کشور ما چون همه امور دولتی است هیچکس نمیتواند بر علیه دیگری شکایت خاصی انجام دهد، با این حساب از حق پخش تلویزیونی خبری نیست!
در نتیجه مدیران و هیأتمدیره تیمها نیز بهصورت فرمایشی حضور دارند و نظارت خاصی بر چگونگی هزینه پولهای تزریق شده به باشگاه ندارند. استقلال و پرسپولیس در حال حاضر متعلق به دولت هستند و شخص اول وزارت ورزش یعنی وزیر ورزش رییس مجمع این دو باشگاه محسوب میشود.
سمیعی با گذاشتن ۱۰۰ میلیارد بدهی رفت
اعضای هیأتمدیره این دو باشگاه را وزیر ورزش مشخص میکند و در واقع شما آوردهای از سوی آنها نخواهید دید و اگر هم پولی بدهند با سودش پس میگیرند! جعفر سمیعی، مدیرعامل سابق و مجید صدری سرپرست فعلی و رییس هیأتمدیره باشگاه پرسپولیس وعده داده بودند تا قبل از دیدار با استقلال تاجیکستان مبلغی به حساب بازیکنان واریز کنند که سمیعی روز ۱۵ شهریور بدون تحقق وعده خود از مدیرعاملی باشگاه استعفاء کرد.
جعفر سمیعی در دوران مدیریت خود درآمدزایی خاصی برای باشگاه نداشت و با کمک صدری برای پیشبرد امور باشگاه حدود ۱۰۰ میلیارد تومان قرض گرفت، بدون اینکه اقدامی برای بازپرداخت این مبالغ انجام شود، از پرسپولیس جدا شد.
همچنان به دنبال قرض کردن
مجید صدری، هم که زمان مدیریت سمیعی نقش ویژهای برای قرض گرفتن پول به منظور گذران امور باشگاه، تسویه حساب با طلبکاران و همچنین پرداخت بخشی از قرارداد بازیکنان و کادر فنی تیم داشت در حال حاضر بازهم به دنبال قرض گرفتن مبلغی حدود ۴۰ میلیارد تومان است تا بخشی از مشکلات کنونی را برطرف سازد.
اکنون این پرسش از وزیر ورزش و هم از سرپرست فعلی پرسپولیس مطرح است آیا یک باشگاه حرفهای و قهرمان پنج فصل اخیر لیگ برتر کشور به جای تعیین منابع درآمدیاش باید همچنان به دنبال قرض گرفتن پول از این و آن باشد؟ ضمن آنکه هیچ راهکاری هم برای پرداخت این دیون وجود ندارد؟ دلیل حضور این افراد که به لحاظ اقتصادی نمیتوانند کاری از پیش ببرند در جمع هیأتمدیره این دو باشگاه چیست؟
استفاده از افراد زبده اقتصادی و نه سیاسی
اما همانگونه که در بالا اشاره کردیم اعضای هیأتمدیره این دو باشگاه را وزیر ورزش به سلیقه خود مشخص میکند؛ مصطفی آجرلو، محمد مومنی، مهدی افضلی، پرویز مظلومی و مجتبی عبداللهی اعضای هیأتمدیره باشگاه استقلال را تشکیل میدهند.
مجید صدری، سید محمد فیاض و غلامعلی محمدعلیپور در شرایط فعلی اعضای جدید هیأتمدیره باشگاه پرسپولیس محسوب میشوند. البته محمدعلیپور در حال حاضر رئیس فدراسیون انجمنهای ورزشی است و اینکه چگونه رییس یک فدراسیون به عضویت هیأتمدیره پرسپولیس در آمده نیز کمی عجیب به نظر میرسد! جالب اینکه هیچیک از اعضای هیأتمدیره دو باشگاه بارسلونا و رئال مادرید از پیشکسوتان این دو تیم نیستند و همه نفرات از افراد زبده اقتصادی و نه سیاسی اسپانیا به حساب میآیند.
دخالت در امور فنی باشگاه
به نظر میرسد، در کشور ما به واسطه عدم وجود کمیته فنی در تیمها، وزارت ورزش ترجیح داده تا با انتخاب چند فرد فوتبالی در هیأتمدیره، از جلسات بالاترین رکن مدیریتی باشگاه بهعنوان جلسههای کمیته فنی نیز استفاده کند و بعد از هر جلسه هیأتمدیره شاهدیم برخی از اعضا چنان در مورد مسائل فنی تیم و سرمربی تیم اظهارنظر میکنند که کارشناسان فوتبال را به حیرت وا داشتهاند!
بعضی اعضا که سابقه ورزشی دارند به خود اجازه میدهند که در امور فنی تیم نظر داده و همین اظهارنظرهای گاه و بیگاه آنها عامل جنجال و حاشیه بسیاری در این دو تیم در سالهای گذشته شده است.
در حالیکه اعضای هیأتمدیره دو باشگاه رئال و بارسا هرگز در امور فنی تیم نظر نداده و نمیدهند و خط مشی برای سرمربی تیم تعیین نمیکنند!
چرا از مدیران قبلی حسابرسی نمیشود؟
مساله مهم دیگر اینکه استفاده از افراد فوتبالی در هیأتمدیره سرخابیها چه معنایی دارد؟ مثلا پرویز مظلومی چه کمکی میتواند به بخش اقتصادی تیم استقلال کند؟ آیا بهتر نیست از او در کمیته فنی استفاده شود نه در هیأتمدیره؟
اینکه به یک مدیری در یک حوزه دیگر بگویند «بیا و مدیریت یکی از دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را قبول کن»، شاید بتواند اینکار را انجام دهد اما خروجی او مهم است، چه کسی عملکرد آنها را تا میزان موفقیت یا عدم موفقیت بررسی میکند؟
آیا تا کنون از مدیران سابق دو باشگاه استقلال و پرسپولیس حسابرسی شده است؟ مگر این باشگاهها برای مردم نیست؟ چرا نباید از حال درون باشگاههای خود با خبر باشند و ابهامات و بدهیها از سالی به سال بعد و از مدیری به مدیر بعدی منتقل شود؟
اعضای هیأتمدیره رئال چه کسانی هستند؟
فلورنتینو پرز (مدیرعامل) و هیأتمدیرهاش تا سال ۲۰۲۵ به فعالیتشان در باشگاه رئال مادرید ادامه خواهند داد. در هیأتمدیره باشگاه رئال مادرید چه کسانی حضور دارند!؟ پدرو لوپز خیمنز که در روابط با یوفا، فیفا و سازمانهای بینالمللی نقش مهمی دارد، مدیر شرکتهای اندسا و یونیون فنوسا و نایبرییس شرکت ایندار بوده است.
انریکه سانچز که حتی در سال ۱۹۹۵ که «پرز» در انتخابات شکست خورد نیز او را همراهی می کرد. او دبیر هیأتمدیره است. سانتیاگو آگوادو که از سال ۲۰۰۴ سخنگوی باشگاه بوده و قدیمیترین عضو هیأتمدیره که شماره عضویتش ۱۳۵۹ بوده در حالی که بهطور مثال شماره عضویت فلورنتینو پرز ۱۹۷۳ است.
آگوادو از سال ۱۹۵۷ عضو رسمی رئال مادرید است و در حوزه حمل و نقل فعالیت میکند. مانوئل سرزو در حوزه حملونقل و ساختوساز تخصص دارد. رائول روندا نیز تاجری است که در حوزه هتلداری و هتلسازی فعالیت میکند. گوسماریندو سانتاماریا در حوزه بسکتبال فعالیت میکند و از ۲۰۰۴ عضو هیأتمدیره است و در حوزه املاک فعالیت دارد.
خوزه مانوئل اوترو لاسترس در حوزه وکالت فعالیت دارد و تجربه نوشتن کتاب را دارد و عضو آکادمی سلطنتی در حوزه حقوق است. او در کمیته انضباطی ورزش اسپانیا هم عضویت دارد. نیکولاس مارتین سانز زمانی مدیر کاستیا بوده است. خوزه لوئیز دلاوایه لیسانس حقوق را دارد و رسماً مدرک وکالت دارد. کاتالینا مینیارو تنها زن هیأت مدیره رئال مادرید است که از سال ۲۰۱۷ به این جمع اضافه شده و تجربه حضور در هیأت مدیره شرکت بیمه ماپفره را داشته است.
صادق بودن با هواداران و رسانهها
مهدی دادرس که در حوزه مدیرعاملی و سرپرستی دو باشگاه پیکان و سایپا بارها دیده شده و حتی سرپرست تیم ملی ایران در دیدار تاریخی ایران و استرالیا بود درباره اینکه افرادی که در هیأتمدیره یک باشگاه قرار میگیرند باید چه تخصصی داشته باشند، به ایرناپلاس گفت: «از چند منظر میتوان به این موضوع پرداخت. به عقیده من یکی از این اعضا باید اقتصادی باشد تا از لحاظ بتواند امورات باشگاه را جمع کند. چنانکه یکی از ضعفهای بزرگ باشگاههای ما مسائل اقتصادی است و همیشه نیز به بنبست میخورند. بقیه باید ورزشی باشند و اگر ورزشی نیستند حتماً یک مدیر خوشنام باشد و برای مطرح کردن خود به جمع هیأتمدیره نیاید.»
عضو کمیته استیناف فدراسیون ادامه داد: «الان این دو نفری (افضلی و عبداللهی) که در باشگاه استقلال حکم گرفتند کجای این ورزش بودهاند؟ چه کسی تاکنون آنها را دیده است؟ از حالا به بعد دیگر مصاحبههای آنچنانی، عکسها و مطالبشان آغاز و در رسانهها برجسته میشوند.
مهمترین خصلت یک هیأتمدیره و مدیران که باید برجسته باشد، صداقت و راستگویی است که اگر در آن مجموعه حاکم شود به طور قطع موفق خواهد شد، چون زیر پای یکدیگر را خالی نمیکنند با هوادارها، مردم و رسانهها صادق هستند، حرف خود را هر روز عوض نمیکنند و مجموعه را به آرامش میرسانند و دیر یا زود موفق هم میشوند.»
هیأتمدیره کارش سیاستگذاری است
هوشنگ نصیرزاده رییس هیأتمدیره و مدیرعامل سابق باشگاه ماشینسازی در این رابطه به ایرناپلاس گفت: «اعضای هیأتمدیره کارشان سیاستگذاری است. در درسهای مدیریتی در رابطه وظایف هیأتمدیره نوشته است؛ آنها باید طرحهای بلندمدت و مقررات داخلی باشگاه را مصوب کنند.
به همین دلیل باید اطلاعاتشان در حوزه اقتصادی بیشتر باشد که الان در باشگاه استقلال سه فرد اقتصادی حضور دارند؛ از سویی چون در حوزه داخلی باشگاه هم مواردی را مصوب کنند باید از نظر ورزشی هم نفراتی باشند که الان در باشگاه استقلال پرویز مظلومی و محمد مومنی هستند.
به ظاهر چیدمان تا الان درست است و سپس، مدیرعامل کسی را میگذارند که بتواند این طرحهای بلندمدت اقتصادی و ورزشی را اجرا کند.»