به گزارش ایرناپلاس، «اول آبانماه همه مدارس کشور به صورت حضوری بازگشایی خواهند شد، از اول مهرماه نیز ۳۰ تا ۴۰ درصد مدارسی که زیر ۱۰۰ نفر جمعیت دارند میتوانند به صورت حضوری در مدارس حاضر شوند.» این تازهترین اظهار نظر سخنگوی ستاد ملی کرونا در مورد بازگشایی مدارس است.
آموزش چه در سطح ابتدایی و متوسطه و حتی سطح عالی و دانشگاهی، جزو نخستین دسته فعالیتهایی بودند که همزمان با ظهور کرونا در کشور، از اواخر سال ۹۸، کرکرهها را پایین کشیدند و فعالیت خود را به صورت حضوری متوقف کردند. هرچند رفتن آموزش به فضای مجازی با کش و قوسهای فراوانی همراه بود و مدتی طول کشید تا دانشآموزان و دانشجویان خود را با آن هماهنگ کنند اما سرانجام این شیوه آموزش البته با دید کوتاهمدت آرام آرام در نزد معلمان، استادان، دانشآموزان و دانشجویان و البته والدین پذیرفته شد.
اما شاید بدبینترین افراد نیز گمان نمیکردند که بحران کرونا آنچنان ماندگار شود که رکود حاصل از آن نه تنها آموزش که اقتصاد، فرهنگ، ورزش و اجتماع را نیز با خود به تعطیلات ببرد.
آموزش آنلاین که به علت نو بودن، چالش ها و جذابیتهای خاص خود را داشت آرام آرام، اقبال خود را از دست داد و حسرت مدرسه رفتن و راه دانشگاه را برای معلم تا دانشآموز، دانشجو و حتی والدین در بر گرفت. هرچند مهر ۹۹، وزارت آموزشوپرورش دست به خطر زد و مدتی چراغ آموزش حضوری را روشن کرد اما جهش موج کرونایی، همچون بادی بر این چراغ وزید و آن را خاموش کرد.
تلفیق آموزش حضوری و مجازی راهکاری برای سال تحصیلی جدید
اکنون و در آستانه سال تحصیلی جدید، نگاه ها به سمت ستاد ملی کروناست تا برای امسال چه راهی در پیش خواهد گرفت.
ستاد ملی مقابله با کرونا در مصوبهای به مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد «با وجود بازگشایی مدارس از اول مهرماه، این بازگشایی غیرحضوری خواهد بود»؛ این رویکرد، نگرانی میلیونها دانشآموز و خانوادههای آنها را تا حدی برطرف کرد؛ این در حالیست که مسئولان آموزشوپرورش از مدل آموزش مجازی در مدارس رضایت چندانی ندارند؛ برای همین خواهان بازگشایی مدارس هستند.
البته این تنها حرف مسئولان آموزش و پرورش نیست؛ همانطور که محمدمهدی زاهدی عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس درباره فعالیت مدارس در سال تحصیلی جدید گفته است دنیا از یک سال و هشت ماه پیش دچار همهگیری کرونا شد که عوارض زیادی در حوزههای مختلف داشت و یکی از آنها حوزه آموزش بود.
برخی کشورها که از قبل روی مباحث آموزش مجازی و روشهای جدید پلت فرمی(سکویی) کار کرده بودند، توانستند با این وضعیت کنار بیایند اما در کشور ما آمادگی لازم برای مواجهه با بیماری به ویژه در بحث آموزش وجود نداشت و به ناچار سیستم شاد برای فضای مجازی تعریف شد و صداوسیما با شبکه های مختلف به کمک وزارت آموزش و پرورش آمد و دروس را ارائه کرد.
به گفته زاهدی، آموزش مجازی با تنگناهایی روبه رو بود و بیش از ۳ میلیون دانشآموز در کشورمان نتوانستند از آموزش مجازی بهره کافی ببرند. یکی از دلایل، نبود اینترنت پرسرعت در کشور و مساله دیگر عدم قدرت خرید وسائل ارتباط هوشمند در برخی خانوادهها بود و این دانشآموزان آسیب جدی دیدند. حتی برای کسانی که آموزش مجازی میدیدند، نتوانستیم آنطور که لازم است در بُعد پرورشی کار کنیم؛ ضمن اینکه کلاس حضوری و ارتباط عاطفی بین معلم و دانشآموزان و بچهها با یکدیگر به رشد فکری، اجتماعی، همزیستی و آشنایی با مسائل اجتماعی کمک زیادی میکند و در کنار آن بحث تربیت بسیار مهم است که آسیب جدی دیدیم.
آسیبهای جدی در صورت ادامه آموزش با وضعیت کنونی
زاهدی معتقد است این وضع نمیتواند ادامه یابد و آسیبهای جدی آموزشی در دوره ابتدایی در آموزش مجازی وجود دارد؛ باید کاری کنیم تا میتوانیم نظام آموزشی را در کمترین زمان ممکن به صورت حضوری اداره و مدارس را باز کنیم هرچند این کار راحتی نیست.
در این حال بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی نیز بر ضررهای آموزش به شیوه کنونی تاکید دارند. عدم یادگیری مهارتهای اجتماعی و ارتباطی، تغیر سبک زندگی دانشآموزان در دوران کرونا، بروز مشکلات اجتماعی و روانشناختی ناشی از تنهایی و عدم ارتباط با همسالان، افسردگی و پرخاشگری و به دنبال آن افت شدید تحصیلی، از جمله مهمترین آسیبهایی است که متخصصان بر آن تاکید دارند.
تحقق ۳۰ درصد اهداف با آموزش مجازی
سید حسن رحیمی کارشناس آموزشی و مدیر یکی از دبستانهای تهران، از نزدیک با آسیبهای آموزش مجازی به شیوه کنونی آشناست و دغدغه معلمان، دانشآموزان و والدین را در این مدت به خوبی دریافته است.
وی در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس درباره آسیبهای وارده به دانشآموزان در این دوران گفت: بسیاری از خانوادهها و حتی کسانی که تخصصی در این زمینه نداشتهاند، در مدتی که درگیر مسائل تعلیم و تربیت بچهها شدهاند تااندازهای با آسیبهای ناشی از آن آشنا شدهاند.
وی ادامه داد: اما اگر بخواهم ریزبینانه به این معضل نگاه کنم به عنوان یک مربی و کسی که با بچهها در مساله تعلیم و تربیت سروکار دارد باید بگویم شاید در شرایط کرونا و آموزش مجازی فقط به ۳۰ درصد از اهداف آموزشی خودمان برسیم. البته در سه ماه اول بعد شروع آموزش مجازی، شاید اوضاع کمی بهتر شد، اما مقطعی بود. از این باب که این اوضاع هنوز برای بچهها و خانوادهها تکراری و خسته کننده نشده بود.
آموزش مجازی و خدشهدار شدن رابطه والدین و فرزندان
وی افزود: به مرور زمان اتفاقاتی افتاد. اول اینکه رابطه بین فرزند و والدین به ویژه مادران دچار خدشه شد. از این باب که وظایف خانوادهها در بحث آموزش پررنگتر شد و مشکلات موجود در بسیاری موارد رابطه مادر و فرزندی را با چالش روبهرو کرد.
رحیمی توضیح داد: رویکرد ما در مدرسهمان این است که به والدین توصیه میکنیم در رویکرد مسائل آموزشی خودشان را درگیر نکنند، به چند دلیل. نخست آنکه بسیاری از والدین با روش جدید آموزش و تدریس آشنا نیستند و دوم اینکه آنها وظیفه مهم پدر و مادری را برعهده دارند که خود بسیار سنگین و حیاتی است.
وی ادامه داد: این کار به نوعی خرج کردن اعتبار والدین در مسائل آموزشی است که باعث میشود بعدها اگر بخواهند در مسائل مهمتر زندگی یا تصمیمگیری فرزندانشان دخالتی داشته باشند دیگر اعتباری برایشان باقی نمانده است که بچهها از آنها حرف شنوی داشته باشند.
رحیمی بیان کرد: در آموزش از طریق فضای مجازی هم این اتفاق افتاد. والدین در مباحثی همچون حاضر شدن به موقع سرکلاسهای آنلاین، انجام و تحویل تکالیف و ... شاهد و ناظر بودند. تا جایی که میدانم این مساله در مدارس دولتی به مراتب بغرنجتر بود. چنانچه دانشآموزان در کل، یک ساعت کلاس آنلاین داشتند و معلم به صورت متکلم وحده صحبت میکرد و تعامل و مشارکتی در کار نبود. ارائه تکالیف هم در مدارس دولتی به آن شکلی که باید اتفاق نمیافتاد.
این کارشناس تعلیم و تربیت، نشستن طولانی پای رایانه و تلفن همراه به بهانه آموزش را دیگر آسیب شیوه کنونی آموزش مجازی دانست که آسیبهای فوقالعاده و عواقب آن برای بچهها بعدها مشخص خواهد شد.
فضای مجازی و بحران سواد رسانهای دانشآموزان
وی تاکید کرد: پیش از بحران کرونا و در شرایط عادی، بچهها وقتی در مدرسه حضور داشتند علاقمند بودند در فضای مجازی حضور داشته باشند. دغدغه ما این بود که سواد رسانهای بچهها را بالا ببریم تا در مواجه با رسانه و فضای مجازی بتوانند انتخابهایشان را خود مدیریت کنند؛ اما جامعه ما برای این موضوع آمادگی نداشت. حالا تصور کنید در شرایط کرونا، دانشآموزان ملزم بودند که پشت همین سیستمها بنشینند. این بهانه ای بود که بچهها به فضاهای دیگر هم سربزنند و مشکلاتی دیگر پیش آمد و این آفت دیگری بود.
محروم شدن از تجربه زیستی در کنار همسالان
رحیمی با بیان اینکه محروم شدن از تجربه زیستی در کنار همسالان از دیگر آفتهای آموزش مجازی است، افزود: بچهها این تجربه را از دست دادند و دو سال از زندگی آنها به این صورت گذشت. واقعیت اینکه مسائل تربیتی به صورت رخ به رخ و چهره به چهره است. برخی اتفاقات تربیتی باید با حضور و در کنار معلم و همسالان اتفاق بیفتد.
ضرورت همزیستی مسالمت آمیز با کرونا
وی تصریح کرد: با همه این تفاسیر با توجه به شرایطی که امروز به دلیل کرونا درگیر آن هستیم باید برای حضور بچهها و مدل حضورشان انرژی و وقت بگذاریم. اینکه تلاش کنیم فضای مجازی را ارتقا دهیم موضوع دیگری است که از نظر تعلیم و تربیتی دیگر تاثیر آچنانی روی بچهها نخواهد داشت.
به گفته وی، اتفاقی که باید برای بچهها و مجموعه های تعلیم و تربیتی بیفتد این است که باید تلاش کنند مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته، راهحلی برای همزیستی با کرونا پیدا کنیم. حضور همراه با خود مراقبتی و پروتکلهایی که نیاز به خلاقیت دارد.
این مدیر مدرسه خاطرنشان کرد: طبق تحقیقات و پیگیریهای ما درباره چند کشور، نگاه آنان در مقوله کرونا و آموزش برایمان خیلی جالب بود زیرا برعکس کشور ما عمل کرده بودند. مدرسه را باز گذاشته بودند و جاهای دیگر را تعطیل کردند. انگلستان، ژاپن و سوئد جزو کشورهایی بودند که روی آن مطالعه و تجاربشان را بررسی کردیم. در انگلستان فقط ۲ماه مدارس بسته بود و بیشتر روی شیوه حضور دانشآموزان تمرکز کرده بودند. تاکید سیستم آموزشی بر این بود که دانشآموزان حتی برای چند ساعت هم که شده در مدرسه حضور یابند؛ در حالی که ما اصلا به دنبال چارهاندیشی نرفتیم تا بدانیم چطور میشود حضور بچهها را حتی در زمان اندک در مدارس داشته باشیم.
وی دلیل این نقصان را گستردگی و بزرگی سیستم آموزشوپرورش کشور دانست که سبب میشود ارائه بخشنامههای کلی فراهم نباشد زیرا میدانند زیرساختها در همه مدارس آماده نیست و نمیتوانند برای همه نسخه واحد بپیچند.