به گزارش ایرناپلاس، توجه به مفاهیمی مانند «نشاط اجتماعی»، «سرمایه اجتماعی» و «مشارکت» در شرایط خاصی که جامعه گرفتار آن است، نشان از دانش و هوشمندی بالاترین مقام اجرایی کشور دارد؛ واقعیت اینکه مردم در دو سال گذشته با موج بزرگی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی مواجه بودهاند و تحریمهای ظالمانه غرب و پیامدهای همهگیریهای چندباره ویروس کرونا، شرایط دشوراری را برای اقشار مختلف جامعه بوجود آورده است. از این رو شاید بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند توجه جدی و عملیاتی به ارتقای امید مردم و تقویت نشاط اجتماعی هستیم. اما این مفاهیم دقیقا حاوی چه نکاتی است و برای ارتقای آنها چه باید کرد؟
در یکی از تعاریف، امید را باور و دلگرمی به آینده و انگیزش برای رسیدن به هدف یا اهدافی معین تعریف کردهاند و امید اجتماعی را مجموع امیدهای انفرادی و مشترک یک ملت و باور آنها به آینده فردی و جمعی دانستهاند. سرمایه اجتماعی نیز به چگونگی شبکه روابط اجتماعی، دوستیها، امنیت و اعتماد اجتماعی مربوط است و امروزه مشخص شده بیشتر از سرمایههای مادی و انسانی، بر میزان نشاط افراد و اجتماع اثرگذار است.
جامعهشناسان و روانشناسان راهکارهای مختلفی را برای افزایش امید و نشاط فرد و جامعه، تقویت سرمایه اجتماعی و رشد مشارکت افراد در فرآیندهای زیست جمعی برشمردهاند که بسته به موقعیت خاص فرهنگی و مردم شناسانه هر ملتی و نیز اوضاع اقتصادی و سیاسی حاکم، متفاوت است.
در درجه نخست، آنچه سبب افزایش امیدواری و شوقآفرینی در هر جامعهای میشود، اعتماد افراد به هم و به مدیران و مسئولان است. رئیسجمهوری نیز با همین نگرش، اعتماد را سرمایه بزرگ نظام برشمردهاند.
برای تقویت اعتماد اجتماعی به مسئولان و دلگرمی بیشتر مردم لازم است همه مدیران میانی و بالادستی جامعه در گام نخست، از دادن وعدههای غیرکارشناسی، غیرعملی، احساسی و دور از واقعیات موجود بپرهیزند؛ به نظر میرسد در برخی دولتها، بخش مهمی از سرمایه و اعتماد اجتماعی به همین دلیل آسیب دیده است. وعدههای بیسرانجام درباره مهار کرونا و جلوگیری زودهنگام از گسترش بیماری کووید-۱۹ در کنار سخنان بیمبنا برای مهار تورم و گرانی و ایجاد اشتغال، در سالهای اخیر بخشهای بزرگی از مردم را بیاعتماد و بیانگیزه کرده است؛ از این رو به نظر میرسد دولت سیزدهم لازم است با بررسی دقیق و واقعبینانه مشکلات اصلی کشور، تجدیدنظری اساسی در برخی مناسبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بهداشتی کشور داشته و تدبیرهای لازم را برای رفع آنها بیندیشد.
از طرفی، چنانچه رئیسجمهوری نیز به درستی به آن اشاره کرده، «پیشبینی ناپذیری اقتصادی» و بیثباتی موجود «بزرگترین آفت» و لطمه را به جامعه وارد میکند. جامعهای که افراد آن از آینده اقتصادی خود و خانوادهاش درک روشن و قابل سنجشی نداشته باشد و قادر به برنامهریزی برای آن نباشد، منطقا فاقد استواری و آرامش لازم خواهد بود و در تداوم زیست فردی و جمعی خود ناامیدی و بیاعتمادی را تجربه کرده و از نشاط و سرزندگی تهی خواهد شد.
مدیران ارشد اقتصادی کشور لازم است تا حد ممکن تلاش خود را مصروف ثبات بخشی به شاخصهای مهم اقتصادی همچون تورم، گرانی، رشد تولید ناخالص کشور، اشتغال و ثبات در عرضه و تولید نیازهای اصلی مردم کرده و زنجیره این تغییرپذیریهای مداوم را قطع کنند.
افزایش مشارکت مردم در فرآیندهای مختلف اقتصادی و سیاسی نیز نه تنها باعث ارتقای بهرهوری و کارآمدی در سطوح خرد و کلان کشور و گرهگشایی از معضلات خواهد شد، بلکه به عنوان یکی از عوامل مهم رشد اعتماد و نشاط اجتماعی مطرح است؛ تجربه نشان داده هرچه تصمیمهای مدیران در اتاقهای دربسته و بهدور از نظرات نمایندگان اقشار، اصناف و گروههای مختلف اجتماعی، اتخاذ شود، علاوه بر کارآمدی کمتر، باعث رشد زمینههای بیاعتمادی و جدایی فکری و عملی مدیران از مردم میشود.
باید توجه داشت، مشارکت دادن مردم در کارها نه تنها از منظر اقتصادی، بهرهوری را افزایش میدهد، بلکه در میان مدت شاخصهای امید، طراوت، نشاط و احساس مسئولیت را در آحاد مختلف مردم افزایش خواهد داد.
در کنار اعتماد به مردم و سپردن واقعی امور به ظرفیتهای سرشار مردمی، بهرهگیری از استعدادهای خاص نخبگان و دخالت آنان در تصمیمسازیها و راهکارهای اجرایی بومی، بسیار مهم است؛ در این سرزمین و در دورافتادهترین مناطق کشور میتوان از نخبگان محلی که شناخت جامعی از مشکلات و توانمندیهای منطقهای دارند، استفاده کرد تا در سریعترین زمان ممکن و با نظرداشت جنبههای مختلف بومی، محلی و فرهنگی همان منطقه، تدبیر بهتری برای امور اندیشید؛ آنچه به عنوان راههای میانبر و ابتکاری برای حل مشکلات خاص مطرح میشود، در همین راستا قابل ارزیابی است.
در کنار این موراد میتوان از ظرفیتهای فراوان فرهنگی در گستره ملی، مذهبی و اقوام مختلف کشور برای افزایش نشاط اجتماعی بهره گرفت؛ در این زمینه لازم است همه نهادهای مسئول دولتی و غیردولتی وارد عمل شوند و زمینه تقویت روحیه نشاط را در جامعه فراهم کنند؛ صداوسیما و ظرفیت بزرگ شبکههای اجتماعی آنلاین، شبکه نمایش خانگی و انبوهی از گروهها و اصناف مختلف مردمی قادرند نقش موثری در شادی و نشاط جامعه داشته باشند.
آنچه این روزها بیش از هر زمانی احساس میشود، غیبت برنامههای شاد و روحیهبخش به مردم در رسانههای مختلف دولتی و غیردولتی است؛ برنامههایی که بتواند اندکی از بار گران گرانی و تورم را کاهش داده و اضطراب سنگین دو سال اخبار ناگوار کرونایی را اندکی التیام بخشد. در این زمینه مدیران تازه نفس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانند کارگروهی تخصصی را برای تقویت نشاط و شادی در جامعه شکل داده و با استفاده از نظرات کارشناسان، محورهای اصلی را تدوین و در اختیار دیگر دستگاهها و نهادهای متولی فرهنگی کشور قرار دهند.
این موارد، تنها بخش کوچکی از راهکارها و فتح بابی است برای توجه ویژه و جدی به تقویت نشاط، روحیه جمعی، سرمایه اجتماعی و امید و اعتماد مردمی؛ انتظار میرود با تاکید ویژه رئیسجمهوری، این موضوع هرچه سریعتر و عملیاتیتر در دستور کار نهادهای مختلف کشور قرار گیرد.