به گزارش ایرناپلاس، ترس از نباختن، بازیکنان دو تیم را بر آن داشته بود تا دقایقی از دیدار را به قول معروف یک قل و دو قل بازی کنند؛ تیم صاحب توپ به یکدیگر پاسهای کم ارزش بدهند و تیم مقابل تماشا کند و وقتی توپ در اختیار تیم مقابل قرار میگرفت این ماجرا در آنطرف تکرار میشد.
اگر پیش از شروع بازی از مربیان و بازیکنان هر دو تیم میپرسیدند حاضرید بدون انجام مسابقه به ضیافت پنالتیها بروید بدون تردید هر دو تیم قبول میکردند. خوب شد که این بازی تماشاگر نداشت و گرنه ... هیچیک از دو تیم برنامهای برای رسیدن به گل نداشتند و اگر آن معدود صحنهها را بخواهیم خوب آنالیز کنیم، در اثر اشتباههای بازیکن تیم مقابل بدست آمده نه از تاکتیکهای از پیش طراحی شده کادر فنی دو تیم.
برای استقلالیها رسیدن به یک جام، این بازی مهم و حساس بود و به همین دلیل محتاطانه بازی کردند اما پرسپولیسیها که نگرانی نداشتند و میتوانستند بدون دغدغه و ترس بازی کنند اما دریغ از دیدن یک صحنه ناب!
افسوس که همچنان با این نوع بازیها مدعی اول فوتبال آسیا هستیم. در واقع باید گفت این دیدار «شهرآورد» نبود یک دورهمی بود؛ یعنی فریبدادن هواداران خود و اگر این بازی تا صبح هم ادامه پیدا میکرد هیچیک از دو تیم گل نمیزدند؛ یعنی قصد گل زدن نداشتند!
اکنون که شهرآورد به پایان رسیده، دو صحنه مشکوک در آن وجود دارد؛ یکی خطای دقیقه ۱۵ ارسلان مطهری روی فرشاد فرجی بود که به اذعان هواداران و کادر فنی پرسپولیس مهاجم استقلال باید با این خطا از بازی اخراج میشد اما فغانی، داور این بازی این خطا را ندید و دیگری جلوتر بودن پای سیدحسین حسینی دروازهبان استقلال در پنالتی آخر پرسپولیس که باید تکرار میشد.
هرچند کارشناسان داوری نظرهای خود را دادند و عدهای نظر فغانی درست دانستند. جمال هورن مسئول کمیته داوران انگلیس درباره قضاوت علیرضا فغانی در شهرآورد گفت: «خطای مطهری صددرصد کارت قرمز داشت، پنالتی آخر باید تکرار میشد.»
ابراهیمی: یک شهرآورد کسلکننده در تاریخ بود
ناصر ابراهیمی مربی سابق پرسپولیس با تائید بازی ضعیف دو تیم به ایرناپلاس گفت: «از سال ۱۳۳۰ زمانی که ۱۰، ۱۲ ساله بودم یک رقابتی بین تیمهای تاج و شاهین بود که «داربی» نه تنها تهران بلکه کشور به حساب میآمد. بعد خود من بازیکن شاهین شدم، مقابل تاج بازی کردم و بعد بازیکن تاج شدم و مقابل شاهین به میدان رفتم و بعد از ماجرای انحلال شاهین، پیوستن چند تن از بازیکنان این تیم به پرسپولیس، رقابت با تاج و بعد استقلال و حالا دیگر همه دیدار این دو تیم را «داربی» میدانند.
به گذشته کار ندارم، اما بعد از انقلاب، این بدترین و بیروحترین بازی این دو تیم بوده و من حتی شنیدم برخی در خانواده خود میخواستند کانال تلویزیون عوض کنند تا به جای این فوتبال سریال ببینند!
من حدود ۱۳ و ۱۴ بازی به همراه آقای علی پروین در پرسپولیس در برابر استقلال حضور داشتم اما هیچگاه چنین عملکرد ضعیفی را ندیده بودم.
اگرچه پرسپولیس در صدر جدول قرار دارد اما سپاهان هنوز شانس دارد چون سه دیدار تا پایان فصل باقی مانده و از طرفی استقلال عنوان سومیاش مسجل شده و سهمیه گرفته؛ به نظر رسید در این دیدار دو تیم بیتفاوت هستند، دادن پاسهای بیخود آن هم در میانه زمین و رد و بدل کردن ۱۰، ۱۲ پاس از آن تیم فقط سرگرمکننده بود!»
«در صورتی که هر دو تیم از نقاط ضعف یکدیگر با خبر بودند؛ ضعف پرسپولیس پشت دفاع بود که چون دو دفاع کناری این تیم نفوذ میکردند و جای آنها خالی میماند استقلال با داشتن مهرههایی چون قایدی و مطهری ریسک نکرد. در آنطرف، پرسپولیس هم میدانست که استقلالیها در ارسالها از جناحین ضعیف هستند و هرچه گل خورده از این نقطه بوده اما هیچگاه در این بازی ارسالی از جناحین انجام نداد. هر دو تیم دوست داشتند سرنوشت بازی با ضربات پنالتی مشخص شود.
حتی اگر بهجای ۱۵ دقیقه دو تا نیم ساعت هم اضافه میکردند یا بهجای دو نیمه، چهار نیمه بازی میکردند باز هم هیچ اتفاقی رخ نمیداد. البته در نیمه دوم و وقتهای اضافی هر دو تیم یکی و دو تا موقعیت خطرناک روی دروازهها ایجاد کردند، پرسپولیس بهوسیله عیسی آلکثیر به تیر دروازه استقلال زد، استقلال هم بهترین موقعیت خود را توسط مهدی قایدی از دست داد و یا آن دو ضربه سر یکی ارسلان مطهری و دیگری ضربه سر به دروازه خودی کنعانیزادگان از فرصتهایی بود که استقلال از دست داد و به جز این چند صحنه چیز دیگری در این دیدار ندیدیم.
در واقع همه چیز دو تیم مساوی بود و این آسانترین بازی برای داور بود که بدون دردسر میتوانست این دیدار را حتی تا صبح سوت بزند! در مجموع بازی کسلکنندهای بود که با ضربات پنالتی تعجبآور همراه شد؛ مگر مهاجمهای این دو تیم که برای آقای گلی هم رقابت دارند برای پنالتیزدن تمرین نکرده بودند که به این راحتی پنالتیهای خود را از دست دادند؟
البته در بحث ضربات پنالتی نمیتوان از کسی خرده گرفت؛ حتی در دوران مربیگری من در تیم ملی چه بهعنوان سرمربی در سنگاپور و چه کمک مربی در مالزی با وجود تمرینات پیش از بازی، شکست خوردیم. نکته عجیب این بازی، حامد لک بود که از ابتدای نیمه دوم دست به کمر خود میزد و یا روی آن صحنه ضربه سر به دروازه خودی کنعانیزادگان کسی با او برخورد نداشت اما خود را به زمین زد! انگار روحیه نداشت؛ دروازهبانها بهعنوان نفر آخر یک تیم باید روحیه داشته باشند اما حامد لک از همان آغاز نیمه دوم این روحیه را نداشت. اینکه میگویند فرهاد مجیدی از جیب خود به بازیکنان پاداش میدهد هم تعجبآور است؛ برای فوتبال ما افت دارد که یک مربی به جای باشگاه به بازیکنان تیم پاداش بدهد.»
وطنی: از نظر تکنیکی هم در سطح بسیار پایینی قرار داریم
یعقوب وطنی کارشناس فوتبال نیز درباره دیدار استقلال و پرسپولیس به ایرناپلاس گفت: «آنچه که در «داربی» گذشت به ما میگوید که یک بازی بسیار سطح پایینی را تماشا کردیم و بعید بود از دو تیمی که در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا حاضر هستند، چنین بازی را ببینیم.
انتظار بیشتری از این بازی میرفت؛ متاسفانه ملیپوشان حاضر در میدان و دیگر بازیکنانی که مدعی هستند و ادعای حضور در تیم ملی دارند نتوانستند خواستههای هواداران میلیونی خود را برآورده سازند. بسیاری از اهالی فوتبال و حتی هواداران دو تیم بر این عقیدهاند هر دو تیم بازی کاملاً کسلکنندهای را به نمایش گذاشتند.
البته بازی در نیمه دوم رفته رفته حساستر شد؛ نمیگویم زیبا شد؛ با توجه به اینکه «داربی» در جام حذفی برگزار و باید یک تیم برنده از میدان خارج میشد طبیعی بود هرچه به زمان پایانی مسابقه نزدیکتر میشد بازی حساستر شود. این حساسیت در دقایق آخر بازی به اوج خود رسید و در وقت اضافی هم حساسیت بیشتری را شاهد بودیم و هیجان بیشتری در بازی حاکم شد و حتی در ضربات پنالتی تا آخرین ضربه به اوج حساسیت خود رسید.
اما چند نکته فنی در پایان این «داربی» بود که ذهن فوتبالدوستان را به خود مشغول کرده؛ تا پیش از این دیدار میگفتیم که فوتبال ما از نظر تاکتیک و شیوههای رایج در فوتبال نوین دنیا عقب است و طرح و برنامه مشخصی برای خود ندارد و در واقع از تاکتیکهای روز دنیا عقب افتادیم. تا کنون میگفتم بازیکنهای قابلی از نظر تکنیکی داریم اما مربیهای آنچنان سطح بالایی نداریم که بتوانند این بازیکن تکنیکی ما را در یک قالب تاکتیکی قرار بدهند و ما فوتبال با برنامهای را ببینیم.
متاسفانه این دیدار به ما گفت که از نظر تکنیکی در فوتبال هم سطح بسیار پایینی قرار داریم؛ در واقع باید گفت که روند نزولی خود قرار گرفتیم؛ چندین بار بازیکنهای هر دو تیم در کنترلهای ساده توپ دچار مشکل شدند. حتی کنترلهایی که تحت فشار هم نبودند، فضای خوبی داشتند تا بتوانند توپ را کنترل و حرکت کنند. موقعیتهای بسیار زیادی را بهدلیل کنترلهای کاملاً ابتدایی خود از دست دادند؛ چیزهایی که در مدارس فوتبال آموزش داده میشود و بازیکنهای پایه هم باید با آن کنترل آشنا باشند.
این کاملاً ناراحتکننده است بهدلیل اینکه اگر فوتبال ما غنی از تکنیک داشتیم شاید با آشنایی به علم روز و تا اندازهای انعطافپذیری مربیهای ما، با ورود مربی خارجی میتوانستیم فوتبال خود را به سطح بالایی برسانیم اما با این روند واقعاً خیلی نگران و ناراحت شدیم که فوتبال ما از نظر تکنیکی نیز بسیار عقب افتاده و دوران کاملاً نزولی خود را سپری میکند.
دومین مساله در این بازی اینکه، احساس میشد هر دو تیم توان حفظ توپ بالایی دارند و تعداد پاسهایشان بسیار زیاد از متوسط فوتبال لیگ و بالاتر است اما در واقع اگر موشکافانهتر نگاه کنیم کاملاً اتفاق نادری بود؛ تیمی مانند استقلال برابر پرسپولیس و یا پرسپولیس برابر استقلال حفظ توپ کند و تعداد ضرباتی که به توپ میزند خیلی بالا باشد دقیقاً بهاین دلیل بود که تیم مقابل توان توپربایی و باز پسگیری توپ را نداشت و در واقع عقبنشینی کرده بود و به همدیگر اجازه میدادند در یک سوم میانی که معمولاً پاس دادن ارزش و قیمتی ندارد پاس رد و بدل شود.
پاسی که نمیتواند طراحی برای یک حمله جدید باشد؛ در واقع تیمها عقب مینشستند و به تیم مقابل این امکان را میدادند که در میانه میدان پاسهای بیهوده به هم بدهند و این یکی دیگر از نقطه ضعفهای «داربی» بود که به نظر نقطه بارز این دیدار به شمار میآمد اما در عمل این نبود.
استقلال و پرسپولیس در این بازی شباهتهای زیادی با هم داشتند؛ هر دو تیم تعویضهای بیثمری را انجام دادند؛ نفراتی که وارد زمین شدند هیچ کاری نتوانستند انجام دهند و مثمرثمر باشند. افت ستارههای هر دو تیم محسوس بود؛ یعنی انتظارهایی که داشتیم بهعنوان مثال، احمد نوراللهی در مقابل فرشید اسماعیلی به هیچ عنوان دوئل خوبی از این دو ندیدیم از طرفی افت مهاجمهای هر دو تیم که بسیار ناشیانه در بعضی از صحنهها عمل کردند.
تنها نکته روشن این دیدار ضربات پنالتی خیلی زیبا بود. نفراتی که برای زدن ضربات انتخاب شده بودند توانستند ضربههایی با نمره بالا بزنند. ضربههایی که معمولاً با شدت زیاد به کنج دروازه زده میشود از نظر اهالی فن نمره بالایی دارد. حتی ضربه عیسی آلکثیر هم که گل نشد اینگونه بود.»