به گزارش ایرناپلاس، نیمه خرداد هر سال، سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی است. امام خمینی (ره) با توجه به آموزههای مذهب تشیّع، جنبههای گوناگون حکومت را با فقه شیعه سازگار کرد.
نگاهی به سخنرانیها و مصاحبههای امام(ره) به وضوح نشان میدهد که ایشان مردم را صاحب نظام و انقلاب میدانست و عقیده داشتند که مردم باید اجازه داشته باشند تا مسئولان کشور خود را انتخاب کنند.
وقتی خبرنگار شبکه تلویزیونی SBC آمریکا در ۲۲ دی ۱۳۵۷ از امام(ره) درباره ابهامهای نقش ایشان در آینده ایران پرسید، ایشان پاسخ دادند: «من در آینده هم همین نقشی را که الان دارم خواهم داشت، نقش هـدایت و راهنمایی و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام میکنم و اگر خیانتکاری در کار باشد با او مبارزه میکنم، لکن در خود دولت هیچ نقشی ندارم.»
امام(ره) در پاسخ به پرسش کانال ۲ تلویزیون فرانسه هم مبنی بر اینکه آیا شما بر ایران حکومت خـواهید کرد؟ پاسخ داد: «نـخیر؛ من نخواهم بود، ما شورایی تأسیس میکنیم که در آن شورا مجلس تشکیل بشود، بعد مجلس با اتکا به ملت ترتیب کارها را میدهد.»
درباره منش و روش امام خمینی(ره) و نگاه او به قدرت، سیاستورزی و مساله انتخابات با حجتالاسلام والمسلمین محمد علی ایازی استاد حوزه و دانشگاه و عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفتوگو کردیم.
نگاه مشکوک عرفا به قدرت
ایرناپلاس: نگاه امام خمینی(ره) به مقوله قدرت با توجه به رویکرد دینی ایشان چگونه و برای چه هدفی بوده است؟
ایازی: پیش از اینکه بخواهم به طور خاص به این سوال پاسخ دهم، ابتدا باید بگویم مسالهای در میان عارفان که البته امام(ره) هم جزء آن عارفان هستند، وجود دارد که بر اساس آن همیشه به قدرت نگاه مشکوک و خطرناکی دارند.
تعابیر عارفان این است که آخرین چیزی که از دل یک فرد صدیق (صدیق از مراتب بالای ایمانی برخوردار است) بیرون میآید، حب قدرت و ریاست است.
خود امیرالمومنین(ع) نیز فرمودند که ولایات محل چپاول و دست به دست کردن آدمها و مردان است. ممکن است ثروت یا چیزهای دیگر، به اندازه قدرت جاذبه نداشته باشد، اما قدرت چنان جاذبهای دارد که یک فرد حاضر است همه چیز را فدای آن کند و در نهایت کار خود را توجیه کند.
در هر صورت قدرت برای همه، چنین خطراتی دارد. به همین دلیل است وقتی در نهجالبلاغه مساله قدرت مطرح میشود، امیرالمومنین(ع) با اینکه امام معصوم است اما این مساله را مطرح میکند که یکی از حقوق مردم، نقد صاحبان قدرت است.
ایرناپلاس: آیا در سخنان حضرت امام (ره) هم مثالهایی در این زمینه وجود دارد؟
ایازی: بله؛ اگر کسی به صحیفه ایشان مراجعه کند میبیند که سخنرانیهای زیادی در نقد قدرت و دنیا دارد که عموما خطاب به مسئولان و مقامهای کشوری است. اگر شما فیلمهایی را که گاهی در تلویزیون پخش میشود، نگاه کنید میبینید بیشتر بحثهای ایشان درباره این موضوع، زمانی است که مسئولان نشستهاند و خطاب به آنها بیان میکند.
مرحوم امام(ره) میخواستند بگویند قدرت به تدریج آدمها خراب و آلوده میکند. اگر این قدرت نچرخد و نقد نشود، زمینه فساد به وجود میآید. نکته بعدی هم اینکه ایشان میگفتند از من هم انتقاد کنید. اگر خلاف کردم شایستگی جایگاهی که الان دارم را از دست خواهم داد.به یاد دارم در جلسهای که مسئولان نشسته بودند، امام آنها را مورد خطاب قرار دادند و گفتند: آقایان بدانند که اول رضاخان نبود، تدریجا رضاخان، رضاخان شد. یعنی میخواستند بگویند آدمهایی که در حال حاضر خوب هستند، ممکن است قدرت تدریجا آنها را فاسد کند و روز به روز بر آنها غلبه کند، لازم نیست این افراد حتما از ابتدا بد باشند.
مرحوم امام(ره) میخواستند بگویند قدرت به تدریج آدمها خراب و آلوده میکند. اگر این قدرت نچرخد و نقد نشود، زمینه فساد به وجود میآید. نکته بعدی هم اینکه ایشان میگفتند از من هم انتقاد کنید. اگر خلاف کردم شایستگی جایگاهی که الان دارم را از دست خواهم داد.
ایرناپلاس: محور توصیههای امام(ره) به افرادی که میخواستند در جامعه منصب سیاسی بگیرند، چه چیزهایی بوده است؟
ایازی: توصیههای امام (ره) شامل چند نکته اصلی است. اولا افرادی که میخواستند منصب سیاسی بگیرند باید به مردم توجه داشته باشند. اصل و پایه، مردم، حقوق و اختیارات آنهاست. یعنی مسئولان هر کاری کنند و هر چیزی بگویند، حتی اگر به حق هم باشد اما تا رضایت مردم نباشد، هیچ فایدهای ندارد.
باید مردم قدرت انتخاب داشته باشند اما در برخی جوامع متاسفانه روز به روز قدرت مردم و اختیارات آنها کمتر شده است. این مساله بسیار مهم است که در صحبتهای امام(ره) هم مطرح شده.
نکته دوم، مساله حب دنیاست. حب دنیا، حتما خانه، پول، ماشین و ... نیست. گاهی خدم و حشم داشتن و تجمعات مردم، انسان را فریب میدهد. اگر اختیارات قدرت تنها در دست یک شخص باشد، ممکن است او فریب بخورد. حب دنیا باعث میشود فرد آرام آرام به جایی برسد که اگر کسی او را نقد کند، مانند این است که دنیای او را زیرسوال برده است. یکی از نکاتی که امام(ره) در بحتهایشان خطاب به مسئولان میگفتند این بود که انسان نباید به میز و پست و مقام و منصب تعلق داشته باشد و چنین نباشد که کسی نتواند او را زیرسوال ببرد.
حب دنیا، حتما خانه، پول، ماشین و ... نیست. گاهی خدم و حشم داشتن و تجمعات مردم، انسان را فریب میدهد. اگر اختیارات قدرت تنها در دست یک شخص باشد، ممکن است او فریب بخورد. حب دنیا باعث میشود فرد آرام آرام به جایی برسد که اگر کسی او را نقد کند، مانند این است که دنیای او را زیرسوال برده است.ایرناپلاس: روش و سیره امام(ره) در مبارزات سیاسی، سیاستورزی و رعایت اخلاق اسلامی بر اساس چه معیارهایی بوده است؟
ایازی: اساس یک مبارزه در ابتدا باید صداقت باشد. یعنی بین آن چیزی که واقعیت دارد و آن چیزی که گفته میشود، فاصلهای نباشد. افرادی هستند که در ظاهر یک حرف میزنند اما در باطن و درونشان طور دیگری فکر میکنند. در این شرایط نمیتوانند اعتماد مردم را جلب کنند و آنها را راضی نگه دارند. این نکته، مساله اساسی در مبارزات است. اگر مردم به سراغ امام(ره) آمدند و او را همراهی کردند، به دلیل همان صمیمت و صداقتی بود که در مبارزات ایشان وجود داشت.
امام(ره وقتی هم میدیدند اشتباه کردند، اعلام میکردند که ما اشتباه کردیم. ایشان در صحبتهایشان میگفتند مهم نیست یک مسئول اشتباه کند، چون انسان است و انسان ممکن است اشتباه کند. مهم این است وقتی فهمید اشتباه کرده باید صادقانه از مردم عذرخواهی کند.
ایرناپلاس: با توجه به تاکیدات امام(ره) درباره اهمیت مردم، انقلاب و نظام، رویکردی که نامزدهای انتخاباتی باید داشته باشند را چه چیزهایی میدانید؟
ایازی: امام(ره) میگفتند اگر مردم حکومتی را نخواهند، آن حکومت مشروعیت ندارد. وقتی که اکثریت مردم از انتخابات مایوس شوند و مشارکت نداشته باشند، نشانگر این است آن رضایتی که باید برای مردم ایجاد میشده، نشده است. اینکه قدرت انتخاب مردم را تنها به چند نفر محدود کنند و هیچ تفکری غیر از آن را برنتابند؛ خلاف آن چیزی است که امام(ره) در مباحث انتخاباتی مطرح میکردند. ایشان میگفتند مشروعیت حکومیت، از آن مردم است و رضایت مردم مهم است.
نکته دیگر اینکه باید رابطه اطمینانانگیزی با مردم وجود داشته باشد؛ امیرالمومنین(ع) در این زمینه میفرمایند: افکار عمومی محل داوری است. اگر مردم رضایت دهند و قبول کنند، دلیل بر این است که خداوند هم راضی است. اما اگر مردم راضی نبودند، هر چه هم استدلال بیاورند و بگویند به خاطر خدا، انقلاب یا مسائل دیگری است، در حقیقت عملکرد آنها جایگاهی نخواهد داشت.
نامزدها باید به این مسائل توجه کنند و بدانند ریشه مشکلات و برخی از ناکارآمدیهایی که در کشور وجود دارد از کجاست و چرا وجود دارد؟ باید بررسی کنیم که چرا ما به این اندازه به نیروهایمان سختگیری میکنیم که افراد متخصص یک به یک کوچ میکنند و افراد متملق جایگاه بهتری دارند.