به گزارش ایرناپلاس، رئیس جمهوری نیز در این زمینه چهارشنبه گذشته در جلسه هیات دولت واکنشی قاطع نشان داد و اقدام ایران در آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی را پاسخ به تروریسم هستهای رژیم صهیونیستی دانست و گفت «غنیسازی ۶۰ درصدی ایران پاسخ و مقابله با خباثت بود، شما نمیتوانید جنایت کنید، ما دست شما را میبریم و با جایگزین کردن سانتریفیوژهای IR۶ به جای IR۱ و غنیسازی ۶۰ درصدی، دو دست شما را زدیم».
متعاقب این رویدادها، برخی اظهارات چهرههای اصولگرا که از قضا در سطوح عالی حاکمیتی و مجلس هستند، نگرانیهایی را برانگیخته و پرسشهای دامنهداری را موجب شده است.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت خبر از «آلودگی امنیتی» در کشور داده و در اظهارنظری شگفت، ادعای سه سال پیش صهیونیستها در سرقت اسناد هستهای ایران را به نوعی تائید کرده است آنهم در حالی که همان زمان بارها از سوی مقامهای هستهای و وزارت امور خارجه، ادعای صهیونیستها تکذیب و حتی مضحک خوانده شد.
برخی نمایندگان مجلس از جمله اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و رئیس مرکز پژوهشهای قوه مقننه نیز در یک بیدقتی آشکار و به شدت مغایر با منافع ملی، ادعاهایی درباره ابعاد حادثه دوم نطنز و حتی حادثه نخست (در تابستان گذشته) مطرح کردهاند که نه تنها با استقبال وسیع شبکههای ماهوارهای معاند مواجه شده بلکه دستمایه تولید تیترهای پرخواننده شده است؛ از «خیلی قشنگ» بودن طراحی دشمن در حمله به تاسیسات نطنز که ظاهرا با هدف توصیف هوشمندانه بودن نقشه صهیونیستها ابراز شده تا ادعای از «رده خارج شدن چندین هزار سانتریفیوژ» و شرح تاریخچه و مقدمات خرابکاری!
عجیبتر اینکه، ادعا شد نمایندگانی که بهتازگی از برخی تاسیسات بازدید داشتند؛ بعد از بازدید «از میزان خسارات وارد شده خون گریه میکردند» و یا «بخشی از تأسیسات کاملاً تعطیل شده و از بین رفته است»!
این سخنان در حالی کاملا آزادانه، بیپروا و بدون نگرانی از پیامدهای آن بیان میشود که از رئیسجمهوری تا وزیر امور خارجه و معاونانش و رئیس و سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان، تلاش دارند ضمن کاهش نگرانی مردم، مانع بهرهبرداری تبلیغاتی صهیونیستها و عواملشان از حادثه نطنز شده و هرگونه اظهارنظری را دقیقا منطبق با منافع ملی و مصلحت نظام و کشور بیان کنند و در این مسیر وسواس خاصی در بکارگیری عبارات و واژه ها دارند زیرا به خوبی از بازتاب و پیامدهای احتمالی سخنانش شان آگاهند.
در همین راستا نکات و ملاحظاتی مطرح است:
۱. اظهارنظرهای رسانهای آقای محسن رضایی را که از قضا بارها حاشیهساز شده، ممکن است در شرایط و موضوعهای عادی قابل تحلیل در راستای اهداف انتخاباتی دانست اما موضوع مهم و حیاتی «توانمندی هستهای کشور» فراتر از هرگونه رقابت جناحی و تبلیغات انتخاباتی است.
از وی به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام انتظار میرود مصالح و اولویتهای نظام و کشور را مقدم بر هرچیز دیگری دانسته و در فعالیت رسانهای خود، تجدید نظری اساسی کنند.
۲. اظهارات رئیس کمیسیون انرژی مجلس که اتفاقا رئیس سابق سازمان انرژی اتمی کشور بوده نیز متاسفانه بیش از دیگر نمایندگان مورد توجه تبلیغاتی دشمن قرار گرفته است؛ شرح جزئیات همراه با ذکر تاریخچه برخی اقدامات و تمهیدات در مراکز مهم هستهای کشور، فراتر از آنکه ایشان تصور کند، مورد اقبال محافل خارجی بوده و خدای نکرده ممکن است زمینهساز نفوذ بیشتر و آسیبی بزرگتر شود. از وی که زمانی در راس سازمان مهم هستهای کشور بوده انتظار میرود، در گفتار خود حداکثر ملاحظات را رعایت کند.
۳. از نگاه برخی صاحبنظران، رویکردها و سخنپراکنیهای برخی افراد و چهرههای سیاسی اصولگرا، مرتبط با فضای انتخابات پیشرو قابل تحلیل است و احتمالا اگر در زمان دیگری مطرح میشد، شایسته برخوردهای قاطعی از سوی نهادهای ذیصلاح بود.
ذکر مطالبی کذب (یا حتی واقعی) در جهتی کاملا مخالف منافع و مصالح ملی، از سوی برخی نمایندگان مجلس باعث تاسف و هشدار است؛ بویژه که این افراد عضو کمیسیونهای امنیت ملی و انرژی یا وابسته به مرکز پژوهشا باشند.
۴. ادعاهای دشمن شادکن اخیر درباره حادثه نطنز و مرتبط با موضوعهای حساس امنیتی و اطلاعاتی، نه تنها آوردهای برای مردم ندارد بلکه در خوشبینانهترین حالت، نوعی موجسواری بر احساسات است که در آستانه انتخابات سرنوشتساز ریاست جمهوری صورت میگیرد.
منتسبان به مجموعههای انقلابی، جهادی و اصولگرایی ظاهرا حواسشان نیست که در حال تیشهزدن به ریشه منافع ملی، انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن هستند؛ صرفِ تیتر شدن در رسانهها و مطرح شدن در اذهان عمومی با توسل به هر مستمسک یا شایعهای را که بارها تکذیب شده، معنایی جز بهرهبرداری ناشیانه از شرایط انتخاباتی کشور ندارد.
۵- آنچه باعث شگفتی است سکوت طولانی جناح همسو با این افراد یعنی اصولگرایان است که نه تنها هیچ واکنشی نداشتهاند، بلکه تصمیمی هم برای جلوگیری از اعضای همسوی خود در اظهارات نادرست و ناموافق با مصلحت کشور ندارند؛ امری که اگر تنها از سوی یک شخصیت جناح مقابل رخ داده بود، هرگز تحمل نمیشد.
۶. معلوم نیست این افشاگری تا چه اندازه، محبوبیت و رایآوری این افراد را در میان مردم به همراه آورد و چه بسا به شدت به ضد اهداف و پیشبینی این افراد تبدیل شود؛ مردم چگونه میتوانند سرنوشت خود و کشورشان را به افرادی تا این اندازه، « نامحرم» بسپارند، آنهم در زمانهای که دشمنان از همه سو در کمین هستند که به این مردم و نظام مقدس لطمه بزنند.
۷. به نظر میرسد ورود مسئولان بلندپایه کشور برای برخورد موثر و راهگشا با این رفتارها و اظهارنظرها، میتواند از تکرار آن جلوگیری کرده و اجازه بروز آن را در آینده ندهد. بد نیست باردیگر پروتکلهای سخنوری و رعایت مصالح امنیتی و دفاعی کشور از سوی ناطقانی که ذکرشان رفت مرور شده یا از سوی نهاد فرادستی شان، بازگو یا بازآموزی شود.