به گزارش ایرناپلاس، بهدنبال امضای سند همکاری جامع ایران و چین در نخستین روز کاری سال جدید توسط وزیران امور خارجه دو کشور، حجم قابل توجهی از تحلیلها درباره آثار و پیامدهای این سند بر بخشهای مختلف از جمله اقتصاد ایران مطرح که گاهی از طرف گروههای غیرمتخصص و غیرکارشناس ارائه شد و به ابهامهای پیرامون این سند اضافه کرد تا جایی که انتقاد متخصصان این حوزه را بهدنبال داشت.
با این حال آنچه که در زمینه روابط بینالمللی ایران به عنوان «نگاه به شرق» مورد توجه است، با این سند همکاری تقویت میشود؛ اما به گفته یک استاد دانشگاه و کارشناس مطالعات اوراسیا، ایران باید در این زمینه هوشمندانه عمل کند. علاوه براین لازم است توجه داشته باشیم که نگاه به شرق ما را از ارتباط با کشورهای غربی بینیاز نمیکند.
سند همکاری ایران و چین، نقشه راه است
بهرام امیراحمدیان استاد دانشگاه و کارشناس مطالعات اوراسیا درباره روابط ایران و چین در چارچوب سند همکاری ۲۵ ساله و دیدگاههای متفاوت پیرامون آن گفت: این سند همکاری از جنبههای مختلف قابل بررسی است. نهادها، مؤسسهها، وزارتخانهها و شورای امنیت ملی به این جمعبندی رسیدهاند که این همکاری موجب شکوفایی اقتصادی، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال میشود. از طرفی دیگر باید توجه داشت که این سندی نیست که ضمانت اجرائی حتمی داشته باشد و فقط نقشه راهی است که برای اجرا، الزاماتی دارد و در حوزههای مختلف بهویژه بخش صنعت، انرژی، نفت، گاز و پتروشیمی نیازمند برنامهریزی اساسی و بنیادی است تا به یک قرارداد تبدیل شود و مراحل قانونی خود را طی کند.
جایگاه ایران در ابتکار «کمربند-راه»
امیراحمدیان با یادآوری همکاری ایران و چین در بخش حملونقل توضیح داد: همکاری ایران در این حوزه از سال ۱۳۹۷ و با سفر علی لاریجانی رئیس وقت مجلس به چین مطرح شد و مطالعات آن توسط مرکز پژوهشهای مجلس انجام گرفته است.
وی افزود: در «ابتکار کمربند- راه» دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد. نخست اینکه این ابتکار، دارای دو بخش «راه دریایی ابریشم در قرن ۲۱» و «کمربندی اقتصادی جاده ابریشم» است که ۶ کریدور زمینی دارد. میدانیم که عمده نقل و انتقال کالا و مواد خام طبیعی از راههای آبی صورت میگیرد و بیش از ۸۵ حملونقل تجاری جهان از مسیر دریایی انجام میشود. بنابراین در این راه، ظرفیت بنادر دریایی ایران میتواند قابل استفاده باشد.
امیراحمدیان به تصور نادرستی که در رابطه با ابتکار کمربند-راه در کشور وجود دارد، اشاره و خاطرنشان کرد: برخی در ایران جایگاه خود را در جاده ابریشم در موقعیت جاده ابریشم کهن و باستانی تصور میکنند که قرارگیری در یک کریدور زمینی بین اروپا و چین بوده است؛ آن هم در حالی که نفت و کالاهای صادراتی ما به دلیل مسافت طولانی و هزینه بالای حملونقل زمینی، از دریا جابهجا میشود.
استفاده از ظرفیت تبدیل به منطقه پردازش صادرات
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه در قالب این سند همکاری میتوانیم از مزایایی علاوه بر ترانزیت به واسطه قرارگیری در این کریدور بهرهمند شویم، گفت: دوم اینکه در ابتکار «کمربند- راه»، ۶ کریدور زمینی تعریف شده که یکی از آنها مسیر «چین- آسیای مرکزی- آسیای غربی» است، یعنی ارسال کالا از چین به آسیای مرکزی، ایران، ترکیه و اروپا انجام شود. این کریدور اکنون به صورت کامل فعال نیست و ما باید در قالب این همکاری بلندمدت به آن توجه داشته باشیم.
امیراحمدیان ادامه داد: اگر بخواهیم با چین کار کنیم میتوانیم پیشنهاد دهیم در بخش حملونقل، تنها حوزه همکاری ترانزیت کالا نباشد، بلکه کالای نیمهساخته به ایران بیاید و با سرمایهگذاری چین در ایران و استفاده از توان نیروی انسانی فعال و انرژی ارزان ایران در تکمیل کالا استفاده شود. چین نیز از این شیوه، منافعی را بهدست میآورد و میتواند کالاهای خود را زودتر به بازار عرضه کند.
نباید به کارخانه چین تبدیل شویم
این کارشناس مطالعات اوراسیا یکی از انتقادهای وارد به چین را که در «ابتکار کمربند- راه» نیز دیده میشود، استفاده چین از نیروی انسانی چینی در پروژه هایی دانست که با سرمایهگذاری چین در دیگر کشورها انجام میشود.
وی در این رابطه توضیح داد: در همکاریهای گذشته ایران و چین نیز شاهد حضور نیروهای چینی در پروژههای مختلف بودهایم. یکی از اهداف بلندمدت چین این است که در صنایع مختلف بهویژه صنایعی که آلایندگی دارد، در کشورهای دیگری سرمایهگذاری و محصولات قابل مصرف را به چین وارد کند. بنابراین ما باید هوشمندانه رفتار کنیم تا به کارخانه، جاده یا محیطی برای آلایندگی صنایع چین تبدیل نشویم.
امیراحمدیان، راهکار این موضوع را مشارکت بخش خصوصی و دولت بیان کرد و افزود: برای این منظور بخش دولتی و خصوصی باید در کنار هم درباره این سند بالادستی تصمیمگیری کنند و بهتر است نقش دولت با دخالت کمتر، به تمرکز بر نظارت تبدیل شود تا بتوانیم به زنجیره ارزش جهانی که چین ایجاد کرده، پیوند بخوریم.
نگاه به شرق ما را از غرب بینیاز نمیکند
دیگر موضوع قابل توجه در رابطه با نگاه به شرق، عضویت موقت ایران در اتحادیه اوراسیاست.
امیراحمدیان در رابطه با نقش سند همکاری ایران و چین با موضوع نگاه ایران به شرق در روابط خارجی و در نظر قراردادن اتحادیه اوراسیا در این نگاه گفت: چین در این اتحادیه عضویت ندارد و روسیه برای همکای چین با ابتکار «کمربند- راه» از این کشور گروکشی میکند. در واقع کریدور«پل جدید زمینی اوراسیا» که راهآهن چین را به روسیه متصل و از طریق، بلاروس و لهستان به آلمان متصل میکند و به عنوان مرکز توزیع، بارگیری و تخلیه در نظر است، کریدور فعالی است.
وی افزود: با این حال اگر روسیه سرزمین خود را در اختیار چین قرار داده، این موضوع را نیز مطرح کرده که چین در چارچوب «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» همکاریهایی را با این کشور داشته باشد. برای ایران، ارتباط با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، همکاری اقتصادی و ارتباط با شانگهای، همکاری منطقهای در زمینههای متنوع و گسترده است.
امیراحمدیان با تاکید بر اینکه نگاه به شرق، ما را از غرب بینیاز نمیکند، ادامه داد: به غیر از چین که با مهندسی معکوس به فناوری دست یافته، کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا صادرکننده و سازنده تکنولوژی نیستند. بهعنوان مثال، روسیه برای بازسازی خطوط تولید نیاز به فناوری، هایتک، فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی دارد که با مبادله با غرب بهدست میآورد.
وی افزود: این کشورها نمیتوانند به ما فناوری بدهند و سرمایه هم ندارند. علاوه بر این، مبادلات صورت گرفته با پولهای ملی است که قابل تبدیل به ارزهای قوی در بازار جهانی نیستند. در نتیجه اگر فکر کنیم نگاه به شرق به معنای قطع روابط با سایر کشورهاست، نگاه درستی نیست. در سند چشمانداز نیز گفته شده در سال ۱۴۰۴ ایران کشوری است با بیشترین تعامل با محیط بینالملل؛ بنابراین نمیتوان غرب را نادیده گرفت.
استفاده از ظرفیتهای ایران برای رابطه با غرب
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه برای رابطه با غرب باید به ظرفیتهای خود توجه کنیم گفت: در آینده، گاز بهعنوان سوخت فسیلی پاک جایگزین نفت میشود. ایران بیشترین ذخایر گاز طبیعی را دارد، اما نه تولیدکننده اصلی است و نه صادر کننده اصلی. روسیه با وجود ذخایری مساوی یا کمتر از ایران توانسته بازار گاز اروپا را در دست بگیرد و یکی از دلایل طولانی شدن تیرگی روابط ایران و اروپا این است که روسیه نمیخواهد بازار گاز خود را از دست دهد، اما اروپا برای خارج شدن از فشار روسیه، به دنبال منابع جدید است.
وی افزود: منابع گاز را در اختیار داریم، اما نیازمند بازار، سرمایه و فناوری هستیم که همه را اروپا دارد و میتواند همکاری شکل گیرد. بنابرین پشت کردن به غرب، اندیشه نادرستی است. میتوان با اروپا کارکرد و زیر یوغ آمریکا نبود. آمریکا تنها میتواند تحریم ثانویه را علیه کشورهای همکار ایران اعمال کند، اما کشورها نیز در روابط بینالمللی خود هزینه-فایده میکنند و منافع ملیشان را در نظر میگیرند تا جایی که حتی چین نیز با آمریکا رابطه دارد.
امیراحمدیان با تأکید بر اهمیت تحلیل هزینه-فایده در روابط تجاری بینالمللی و توجه به منافع ملی گفت: ارزش مبادلات تجاری چین با ایران بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار است، ارزش مبادلات تجاری این کشور با آمریکا به حدود یک تریلیون دلار میرسد. بنابراین چین برای اینکه ما یک کشور انقلابی هستیم با ما کار نمیکند، بلکه با تحلیل هزینه-فایده، به دنبال منافع ملی خود است. در واقع چین نمیخواهد به ما اعانه بدهد، ما هم نمیخواهیم اعانه بگیریم. ما کشور قدرتمندی هستیم و باید ببینیم کجا منافع ما همدیگر را ملاقات میکنند.
این روزها همه کارشناس چین شدهاند!
این کارشناس مطالعات اوراسیا درباره جنجالهای شکل گرفته پیرامون امضای این سند گفت: هیاهوهای پیرامون این سند همکاری به این صورت است که گویا امضاکنندگان بیاطلاع بودهاند و این روزها هر فردی در ایران، متخصص چین شده است.
البته مهمتر اینکه مجلس نیز میخواهد مجموعهای را فراهم کند که درباره این سند کار پیگیری را انجام دهد. هر چند اگر از پیش از امضای این سند بود، مناسبتر بود. بنابراین هر جا که منافع ملی کشور حفظ شود، باید روابط بینالمللی برقرار کرد و اظهارنظرهای کارشناسی را نیز به مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی سپرد.
وی افزود: علاوه بر این، دولت تأکید دارد این سند یک نقشه راه است تا نشان دهد دو طرف در چه مسیرهایی گام بردارند. پس از آن، در مسیرهای تعریف شده، قرارداد امضا میشود و زمان و هزینه و درآمد آنها مورد مطالعه قرار میگیرد.
امیراحمدیان ادامه داد: موضوع مهم دیگر در رابطه با سند همکاری ایران و چین این است که ما در صنعت نفت و گاز فقط به سرمایه چین نیاز داریم زیرا ایران سابقه ۱۰۰ ساله در صنعت نفت دارد و آن زمان که چین به نفت فکر نمیکرد، ما نیروی متخصص در این حوزه را در کشور پرورش داده بودیم تا جایی که مهندسان ما در کشورهای دیگر پالایشگاه میسازند. بنابراین آنچه که درباره این سند اهمیت دارد، جذب سرمایه چین در ایران در صنایع واسطهای و تبدیلی و استفاده از نیروی کار ایران است.