تهران- ایرناپلاس- نام هنر مجسمه‌سازی کشور با استادان مطرح و بنام گره خورده است؛ هرچند برخی از آنها زنده نیستند اما توانسته‌اند هنرمندان مطرحی را آموزش دهند. اما به راستی دانشجویان امروزی این رشته، تا چه اندازه از آموزش‌های افراد حرفه‌ای بهره‌مند می‌شوند؟

به گزارش ایرناپلاس، در ششمین سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‌سازی تهران در سال ۱۳۹۳ بود که دو هنرمند برجسته مجسمه‌سازی دنیا، ایران را یکی از قطب‌های مهم مجسمه‌سازی دنیا در آینده اعلام کردند.
کارلوس مونگه هنرمند مجسمه‌ساز و مدرس هنر از مکزیک یکی از این دو مجسمه‌ساز بود. این استاد دانشگاه در این سمپوزیوم گفته بود: «این اولین بار است که به ایران می‌آیم. آثار هنرمندان ایرانی در این سمپوزیوم با این که هنوز به پایان نرسیده، اما مشخص است که بسیار حرفه‌ای و جالب هستند و مطمئنا آینده خوبی در انتظار مجسمه‌سازی ایران است.»

با وجود چنین سخنانی، در چند سال گذشته ساخت برخی از مجسمه‌ها و سردیس‌های افراد مشهور، چندان قوی و حرفه‌ای انجام نشده و اعتراض‌های بسیاری را به همراه داشته؛ تا جایی که اگر بخواهیم بررسی کنیم اثر جدیدی که در حافظه مردم ماندگار شده و بسیار هم قابل توجه باشد، ساخته نشده است. اما با وجود اینکه هنر مجسمه‌سازی در کشور ما دارای استادان برجسته و نام‌آوری است که توانسته‌اند در کشور آثار ماندگار و تاثیرگذاری خلق کنند، چرا باید شاهد چنین اتفاقاتی باشیم؟

به همین بهانه، شیوه آموزش این رشته را در دانشگاه‌های کشور بررسی کردیم و از کامبیز صبری مجسمه‌ساز و مدرس دانشکده‌ هنر درباره درست یا اشتباه بودن شیوه‌های آموزش این رشته در دانشکده‌های کشور پرسیدیم و فرصت‌ها و امکان‌های اشتغال‌زایی این رشته را بررسی کردیم.

نتایج آموزش درست مجسمه‌سازی در دانشگاه‌ها
صبری درباره شیوه آموزش مجسمه‌سازی در دانشگاه‌های کشور به خبرنگار ایرناپلاس گفت: حکم قطعی و صد در صدی مبنی بر اینکه در حال حاضر وضعیت آموزش مجسمه‌سازی کاملا درست یا اشتباه است، نمی‌توان صادر کرد. برای رسیدن به این پاسخ باید شاخص‌ها را تعیین کنیم. شاخص ما این است که اگر آموزش اصولی اتفاق بیفتد نتیجه آن چه چیزی خواهد شد؟
اولا مجسمه‌سازی یک هنر محض است و با آموزش درست آن در گالری‌ها شاهد نمایشگاه‌های مجسمه‌سازی بسیار پرباری خواهیم بود. در زمینه مجسمه‌های فضای باز هم شاهد نمونه‌های بسیار ارزشمندی در سطح شهر خواهیم بود. بینال‌ها و سمپوزیوم‌های بسیار قوی خواهیم داشت و می‌بینیم که در آن آثار قدرتمندی از مجسمه‌سازان ایرانی ارائه و پروژه‌های دانشجوییِ قدرتمند، اجرا می‌شود.

وی درباره رشته‌های موازی با مجسمه‌سازی و تاثیر این رشته بر آنها نیز گفت: اساسا مجسمه‌سازی در رشته‌های موازی چگونه انعکاس پیدا می‌کند؟ رشته‌های موازی، رشته‌هایی مانند گرافیک محیطی است که دقیقا تحت تاثیر مجسمه‌سازی محیطی است. دیگری معماری است. یعنی اگر مجسمه‌سازی نباشد، معماری خشک و بی‌روح می‌شود. به کمک مجسمه‌سازی است که معماری رنگ و بو می‌گیرد. رشته دیگر طراحی صنعتی است. پایه اصلی مجسمه‌سازی به نوعی در طراحی صنعتی است. اگر طراح صنعتی که فرم را خوب نشناسد، نمی‌تواند پوسته زیبایی را برای یک فرم صنعتی طراحی کند.

تاثیر هنر بر تحولات صنعتی
صبری درباره تحولاتی که رشته مجسمه‌سازی می‌تواند بر صنعت ایجاد کند، افزود: مجسمه‌سازی با تاثیراتی که در رشته‌های موازی با خود دارد می‌تواند تحولاتی در صنعت ایجاد کند. برای مثال دو اتومبیل توسط دو کشور ساخته می‌شود. هر دو اتومبیل‌ها از نظر مشخصات فنی، سرعت و قدرت تقریبا برابرند اما می‌بینید یکی از آنها ۳۰۰ برابر دیگری فروش کرده؛ یعنی با این محصول، میلیاردها دلار به جیب یک کشور و سازنده آن رفته است. اما اگر بررسی شود  که چه دلایلی باعث شده که فروش این اتومبیل به این اندازه بالا باشد به این نتیجه می‌رسیم که در پوسته ظاهر و فرم، یک مجسمه‌سازی اتفاق افتاده است. یعنی اگر ما در کشورمان مجسمه‌سازی قدرتمند نداشته باشیم، نمی‌توانیم در این زمینه‌ها موفق باشیم. به این ترتیب مجسمه‌سازی می‌تواند صنعت یک کشور را قدرتمند کند و ارز وارد کشور ‌کند.

به گفته این استاد مجسمه‌سازی، خود این هنر نیز یکی از بزرگترین معرف‌های فرهنگی یک کشور در عرصه بین‌المللی است. برای مثال تا نام فرانسه می‌آید همه به یاد موزه‌ها و هنرهای آن کشور می‌افتند. کسی به یاد قدرت شیمی یا قدرت نظامی این کشور نمی‌افتد. اگر چه ممکن است فرانسه در آن زمینه‌ها قدرتمند باشد. ایتالیا را در درجه اول با هنر و مجسمه‌سازی آن می‌شناسیم نه صنعت و قدرت نظامی‌اش. این کشور هر ساله میلیاردها دلار درآمد بابت دیدن آثار هنری از توریست‌ها دریافت می‌کند.

صبری معتقد است، هنر یک موضوع پایه‌ای است. یعنی فانتزی و شوخی نیست. آنچنان که متاسفانه هنوز در مدارس کشور وقتی می‌خواهند به دلیل کمبود وقت، درسی را حذف کنند اول به فکر حذف زنگ هنر می‌افتند که از دید آنها، زیاد هم اهمیتی ندارد؛ سپس سراغ ورزش می‌روند. او در این‌باره گفت: البته این اتفاقات در حال تغییرند. وقتی به هنرمان رسیدگی نکنیم نتیجه‌اش همین می‌شود که بعد از گذشت سال‌های بسیار هنوز نتوانسته‌ایم یک اتومبیل طراحی کنیم که از لحاظ فرم پوسته دلپذیر باشد. این در حالی است که کشور چین همین کار را با نوعی کپی‌برداری انجام می‌دهد. ماشین‌های چینی با وجود اینکه ضعیف هستند اما چون فقط پوسته و مجسمه بسیار زیبا دارند، توانسته‌اند برای خود بازار ایجاد کنند.

اشتغال‌زایی یک رشته هنری
این مدرس دانشگاه درباره توانایی اشتغال‌زایی این رشته هنری نیز گفت: با اینکه رشته مجسمه‌سازی در کشور به درستی تدریس نمی‌شود اما به اندازه‌ای توانایی‌ و قدرت دارد که تقریبا همه افرادی که فارغ‌التحصیل این رشته می‌شوند می‌توانند جذب هسته‌های کار ‌شوند. بسیاری از آنها جذب ماکت‌سازی می‌شوند.
برخی دیگر مشغول به کار گرافیک حجمی در شرکت‌های تبلیغاتی می‌شوند. بسیاری دیگر از این افراد جذب معماری داخلی می‌شوند. دانش و مهارت‌هایی که به آنها آموزش داده می‌شود بسیار پرکاربرد است. عده‌ای دیگر از این فارغ‌التحصیلان به شرکت‌های صنعتی می‌روند و جای طراح صنعتی را می‌گیرند و شروع به کار می‌کنند. همه این موقعیت‌ها در صورتی است که هنوز این رشته، درست آموزش داده نمی‌شود.

ضرورت حضور مدرسان حرفه‌ای در دانشگاه‌ها
وی در خصوص اهمیت تدریس مدرسان حرفه‌ای مجسمه‌سازی تاکید کرد: دانشگاه‌های موفقِ دیگر کشورها، پس از اینکه یک هنرمند، حرفه‌ای شد؛ البته حرفه‌ای به این معنی که نمایشگاه‌های بسیاری در نقاط دنیا برپا کند، نامش در کتاب‌ها آورده شود، همه او را بشناسند و  قیمت آثارش رتبه فروش بالایی پیدا کرد؛ در این صورت از این فرد درخواست می‌کنند که  چند ترم را در دانشکده تدریس کند.
با بررسی دانشکده‌های هنری دنیا، متوجه می‌شویم شخصیت‌هایی در آنجا تدریس می‌کنند که آمدنشان به دانشگاه به نوعی ضرر مالی برای آنها محسوب می‌شود. در واقع به اندازه‌ای درآمد و قیمت کارشان بالاست که با خواهش و تمنا به دانشگاه‌ها می‌آیند. کاملا مشخص است دانشجویانی که با این اشخاص کار کنند چه محصولی را ارائه می‌دهند.

حرفه‌ای‌ها تدریس نمی‌کنند
به گفته او، دانشگاه‌های هنر ما هنوز فرم کارمندی دارد. یعنی افرادی در آنها  تدریس می‌کنند که اصلا حرفه‌ای نیستند. زمانی که ما وارد دانشکده شدیم استادان و افراد توانمندی همچون آقای ممیز، خانم بهجت صدر، دکتر مزینی، مرحوم پیرنیا و ... تدریس می‌کردند اما در حال حاضر هر فردی که مدارک لازم برای استخدام را داشته باشد و رضایت افرادی که در راس کار هستند را جذب کند می‌تواند تدریس کند.

تشکیل دفاتر تجسمی در کنار دفاتر معماری
این مجسمه‌ساز با ارائه پیشنهادی مبنی بر اشتغال‌زایی این رشته هنری گفت: در کشور دفاتر تجسمی تشکیل شود و مانند دفاتر معماری که معمار جذب می‌کنند، فارغ‌التحصیلان هنر را جذب کنند. همانطور که به دفاتر معماری مراجعه می‌کنند باید به دفتر تجسمی هم مراجعه کرد که از پروژه بازدید و پتانسیل پروژه عمرانی را  بررسی کنند که در کدام بخش پروژه، چه نوع آثار هنری را می‌توان اجرا کرد. به این ترتیب آنها  طرح می‌دهند و اجرا می‌کنند و به این شکل هزاران نفر از فارغ‌التحصیلان هنر جذب اشتغال و دفاتر موثر کاری می‌شوند.
با این روند بعد از گذشت سال‌ها متوجه می‌شویم که شهر تا چه اندازه زیبا شده است. همانطور که می‌بینیم اکنون ساختمان‌ها چهره تهران را زشت کرده‌اند اما در صورت اجرای این طرح، ۳۰ سال که بگذرد می‌بینیم چهره  تهران شبیه موزه ساختمانی شده که پر از آثار هنری است.