به گزارش ایرناپلاس، یکی از سطوح و عرصههای مهم مشارکت سیاسی، شرکت مردم در انتخابات است که به طور معمول همه کشورها برای جلب مشارکت مردم، شیوهها و اقدامات مختلفی را دنبال میکنند، زیرا میزان حضور مردم در پای صندوقهای رای پیامدهای مثبت و منفی به دنبال دارد، در این میان جریانهایی نیز وجود دارد که مشارکت سیاسی را به خطر میاندازد.
اما در این میان فضاسازی سیاسی توسط برخی از جریانهای سیاسی یکی از شاخصههایی است که میتواند بعنوان سمی مهلک برای کاهش مشارکت سیاسی تاثیرگذار باشد که این شاخصه در روزهای اخیر در جامعه پررنگ شده و برخی گروهها برای رسیدن به منافع طیف خود، خواسته یا ناخواسته موجب دلسردی مردم و سردی تنور انتخابات میشوند.
ابراز نگرانی وزیر کشور از فضای سرد انتخابات
سردی تنور انتخابات در کنار بیتحرکی احزاب و جریانهای سیاسی در روزهای اخیر در کشور طوری رقم میخورد که صدای وزیر کشور در نشست دیروز(دوشنبه) با استانداران سراسر کشور را نیز درآورده و عبدالرضا رحمانیفضلی از احزاب و جریانهای سیاسی خواست تحرکات انتخاباتی خود را افزایش دهند و شور انتخاباتی را در جامعه ایجاد کنند.
وی انتخابات را مهمترین مساله سیاسی کشور توصیف و اظهار کرد، هنوز فضای سیاسی و اجتماعی جامعه و افکار عمومی نسبت به انتخابات حساسیت و بازتاب و انعکاس خاصی را نشان نداده است. وقتی این دوره از انتخابات را با چهار سال گذشته مقایسه میکنیم برای ما کمی نگران کننده است.
وزیر کشور با بیان اینکه در دور قبلی انتخابات، افرادی که اعلام آمادگی کرده بودند دو برابر آمار و ارقامی است که الان داریم، خاطرنشان کرد: این فضای سرد و ساکت در حوزه اجتماعی و سیاسی اقتضا میکند که فعالیت و کار بیشتری از منظر گروههای سیاسی و احزاب انجام شود، مقدمات آن را فراهم کنیم و به استقبال یک انتخابات باشکوه برویم.
فضاسازی سیاسی؛ سمی مهلک برای شور انتخابات
واکاوی و چرایی رویکردها و اقدامات جریانها و گروههای مختلف در هفتههای اخیر نشان از پررنگ شدن فضاسازی سیاسی به جای شور انتخاباتی در فضای سیاسی حاکم کشور است و به خوبی گواه بهرهوری سیاسی در برخی از منازعات توسط جریانهای سیاسی را دارد.
اما در این میان مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانونگذاری میتواند نقشی اساسی در پیشبرد اهداف انتخاباتی نظام ایفا کند و بدلیل بار سیاسی که توسط نمایندگان مجلس در حوزههای انتخاباتی وجود دارد، شور انتخاباتی را به سراسر کشور ترویج دهند. اما مجلس یازدهم در این روزها درگیر حاشیههای مهمتر از متنی شده که هیچ منفعتی برای مردم ندارد، این مجلس هنوز از زیر بار حاشیههای اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری و بررسی بودجه ۱۴۰۰ شانه خالی نکرده بود؛ درگیر سیلی یکی از نمایندگان به صورت سرباز وظیفه راهنمایی و رانندگی شد که واکنشهای گستردهای در شبکههای اجتماعی داشته و هر لحظه بر ابعاد آن افزوده میشود.
جوهره عملکرد مجلس بیش از پیش در طرح «اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری» به خوبی نمایان میشود؛ دید کارشناسان این طرح به خوبی مبین این است که مجلس کنونی با نگاه سیاسی در صدد تصویب آن است، در حالی که بررسی این طرح هنوز به پایان نرسیده، واکنشهای بسیاری را از سوی فعالان سیاسی، رسانهها و شبکههای اجتماعی برانگیخته، به گونهای که بسیاری معتقدند این طرح بیش از اصلاح قانون، اهداف سیاسی و جناحی را دنبال میکند و در تلاشند برخی از نامزدهای انتخاباتی و جریانهای سیاسی خاص را از دور رقابت خارج کنند.
اما تغییر در لایحه بودجه ۱۴۰۰ توسط مجلس نیز باید به این موارد افزود و به محض ارائه این لایحه به مجلس، گمانه زنیهای سیاسی و تخریب این لایحه شدت گرفت و لایحهای که ماحصل مطالعات و بررسی تفصیلی و همه جانبه کارشناسان خبره دولت درخصوص الزامات و اقتضائات اقتصادی کشور بوده و این بودجه براساس قواعد و شرایط کشور تهیه و تنظیم کرده است، اکنون نمایندگان سعی در تغییر شاکله آن را دارند.
در یک نگاه کلی، همه تلاشی که مجلس در این مدت انجام داده را نمیتوان بعنوان کارنامهای موفق درنظر گرفت زیرا تنشهای سیاسی حاکم بر مجلس و سفرهای استانی برخی از شخصیتها در قالب نظارتهای میدانی، این شائبه را در بین مردم ایجاد کرده که این مجلس اصولگرا بیش از اینکه به فکر شعارهای خود یعنی معیشت و اقتصاد مردم باشد به فکر بهرهوری انتخاباتی به نفع جناحی خاص برای انتخابات ۱۴۰۰ است.
این روزها حجم گسترده اهانت و کینهورزی جریانهای سیاسی به طور مداوم از ساحتی به ساحت دیگر در حرکت است و سیلی از بدبینی و ناامیدی را روانه روان مردم میکند؛ این وضعیت یک روز در فضای سیاسی با توهین به رئیسجمهوری اوج میگیرد.
انتظاری که از مجلس کنونی میرود این است که از ابزار مهم نظارت خود در راستای گرمی تنور انتخابات استفاده و در کنار دولت این وظیفه بزرگ را در سال انتخاباتی استفاده کند.
تجربه کاهش مشارکت انتخاباتی
اما نکته قابل توجه اینکه اعمال سلیقه برخی از احزاب و جریانهای سیاسی بهویژه در فصل انتخابات، آنها را از وظیفه اصلی خود دور میکند و برای رسیدن به منافع حزبی و شخصی منافع مردم را نادیده میگیرند.
با این تفاسیر اگر نیم نگاهی به انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی داشته باشیم متوجه میشویم انتخابات مجلس اخیر شاهد کمترین میزان حضور مردم در انتخابات بوده که از دل این انتخابات کم شور، اصولگرایان بیشتری به مجلس راه یافتند. بر همین اساس برخی از جریانهای این طیف به شیوههای مختلف اذعان دارند تکرار این روند میتواند در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به نفع آنها تمام شود.
به نظر میرسد که ایجاد بیاعتمادی در مردم و از دست دادن سرمایهاجتماعی در نتیجه جدلهای سیاسی، خشونت کلامی و فشارهای وارده به قشرهای فرودست جامعه از شیوههایی باشد که برخی از جریانهای سیاسی برای کاهش مشارکت در انتخابات پیش میکشند.
کارشناسان و فعالان سیاسی در نشستهای مختلفی به این مساله اشاره دارند که اصولگرایان همواره سبد رای ثابتی در اختیار دارند و معمولا تحت هر شرایطی طرفداران این طیف، به جبهه متبوع خود رای میدهد و در مقابل اصلاحطلبان با توجه به شرایط، آرای سیالی دارند که در زمانهای مختلف، براساس شرایط خاص، وارد عمل شده و به نفع این جریان، مسیر را تغییر دادهاند. در واقع اصلاحطلبان زمانی فاتح انتخابات میشوند که عموم مردم را قانع به حضور در انتخابات کنند در حقیقت مشی اصلاحات برای پیروزی باید اقناعی باشد.
در این زمینه مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری در گفتوگو با روزنامه ایران اظهار داشت، رویکرد مصوبههای مجلس یازدهم شورای اسلامی بهگونهای انقباضی است و به جای آنکه در جهت گسترش زمینههای مشارکت مردم در انتخابات باشد در مسیر کاهش آن و به وجود آمدن یک مشارکت حداقلی است.
وی به شوخی و طنز گفت، قبای دوخته شده توسط مجلس تنها به تن یک فرد خاص اندازه میشود و کممانده است خصوصیات ظاهری و محل تولد او هم به شروط کاندیداتوری اضافه شود.
اما مشهورترین جمله که به صراحت درباره مشارکت حداقلی و سود اصولگرایان در روزنامه شرق بیان و مستند شده از توئیت چند سال پیش حمید رسایی روحانی نزدیک به جبهه پایداری که در انتخابات مجلس دهم رد صلاحیت اما در مجلس یازدهم تائید شد، با این حال اصولگرایان او را در فهرست خود قرار ندادند.
به نوشته این روزنامه، وی زمانی تحلیلی را منتسب به هاشمی رفسنجانی ارائه کرده و گفته بود: «مشارکت وقتی بالا میرود، خروجی صندوق از دست ما خارج میشود. اگر ما مشارکت را معمولی نگه داریم و تنها متدینین و حزباللهیها که معمولا با گوشه چشم اشاره کنیم به چه کسی رای بدهند، مشارکت داشته باشند. مشارکت اگر بالا برود از صندوق چیزی درمیآید که ما نمیخواهیم؛ پس باید تلاش کنیم مشارکت پایین باشد. مشارکت که پایین باشد ما برنده هستیم». رسایی گفته بود که اصولگرایان هم بعدا به همین تئوری معتقد شدند.
همچنین این رسانه در یادداشتی به حمیدرضا ترقی عضو حزب موتلفه اشاره کرده که وی در تحلیل اینکه چطور مشارکت پایین منجر به پیروزی اصولگرایان میشود نیز مشابه همین نقل قول رسایی را تکرار کرده و گفته بود: «به هرحال قشر مذهبی جامعه براساس تکلیف در انتخابات شرکت میکنند نه براساس یک فضای تبلیغاتی یا مثلا سازگاری کاندیداها با ذائقه آنها. در نتیجه اینها براساس تکلیف حضور پیدا میکنند اما قشری اصلاحطلب یا قشر خاکستری هستند که براساس شرایط خاص به صحنه انتخابات میآیند.
مهدی آیتی چهره سیاسی اصلاحطلب نیز به برنا گفته، خواست اصولگرایان در این است که مشارکت کمتر از ۵۰ درصد باشد؛ «هر دو انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در سال آینده، با مشارکت بسیار پایین مردم برگزار خواهد شد و از این مساله هم تنها جناحهای سیاسی اصولگرا خوشحال هستند زیرا تجربه نشان داده، هرگاه مشارکت مردم بالاتر از ۵۰ درصد باشد اصلاحطلبان برنده میشوند در مقابل هرگاه مشارکت مردم کمتر از ۵۰ درصد باشد اصولگرایان برنده میشوند.»
به گفته آیتی، «اصولگرایان همانگونه که در مجلس یازدهم، اکثریت مجلس را به دست گرفتند و آن را فتح کردند ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و شوراهای اسلامی شهر و روستا را هم فتح خواهند کرد».
محمدرضا خباز نماینده ادوار مجلس نیز در گفتوگو با خبرآنلاین با بیان آنکه اظهارنظرهایی که میگوید همه اصولگرایان به دنبال انتخابات حداقلی هستند، درست نیست، گفته: «در بین اصولگرایان افراد عاقل نیز پیدا میشود، اما تعدادی از آنان به صورت رسمی از مشارکت کم مردم در انتخابات مجلس در اسفندماه سال گذشته ابراز خرسندی کرده و مزه آن هنوز زیر دندانشان است.»
اظهارات اخیر غلامعلی حدادعادل در همایش روسا و دبیران استانهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی نیز حاوی مطالبی است که بار دیگر نگاه و منافع حزبی، جناحی جریان اصولگرا را به نمایش میگذارد. وی، نگرانی خود و همپیمانانش را از کاهش بهای ارز و سکه مخفی نمیکند و جریان رقیب خود را نیز وابسته به نظام سلطه توصیف کرده است.
حدادعادل که خود همواره در انتخابات گوناگون بهعنوان یکی از نامزدهای بالقوه ریاستجمهوری مطرح بوده، اکنون با نگرانی از تغییراتی که شاید در آینده به نفع بهبود اقتصادی ایجاد شود به صراحت گفته «معلوم نیست در ماههای بهمن، اسفند، فروردین، اردیبهشت و خرداد چه اتفاقهایی بیفتد و پیوست تبلیغاتی دشمن با افکار عمومی چه بکند، نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند».
پیامدهای مشارکت پایین
انتخابات مجلس یازدهم رکورد کمترین میزان مشارکت مردم پس از انقلاب را به نام خود ثبت کرد، انتخاباتی که حاکی از تغییر هر ۳۰ کرسی پایتخت به نفع منتقدان آقای روحانی است و اصولگرایان با ورود چهرههای جدید و جوان به مجلس، این انتخابات را جشن گرفتند.
نکته اصلی اینجاست که با مرور مصاحبههای اصولگرایان با برخی از رسانهها به خوبی مشخص میشود که آنها از درصد پایین مشارکت انتخاباتی ناراحت نیستند و بدشان هم نمیآید که این راهبرد باری دیگر اجرا شود و لازمه آن هم تخریب دولت است.
با چنین اوصافی، برخی از اصولگرایان در سالهای اخیر تلاش کردهاند با ناامیدی مردم در یک انتخابات کم رمق، خود پیروز شوند؛ موضوعی که نه با سیاستهای امام و رهبری همخوان است و نه با قانون اساسی.
از طرفی ناکارآمد نشان دادن دولتی که در یک بزنگاه مهم بینالمللی قرار است نقشآفرینی کند و تا شهریور ۱۴۰۰ باید بار اداره کشور را به دوش بکشد، آیا با شعارهای انقلابی این طیف در حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم میزنند، همسو است؟
با این فرض که مشارکت در انتخابات یکی از نشانههای مردمسالاری و در کنار حق برابری به حقوق اساسی مردم، تاثیرگذاری زیادی در همه سطوح فرایندهای سیاسی دارد، نیاز است همه جریانهای سیاسی منافع ملی را به منافع حزبی و سیاسی ارجحیت دهند و به دور از تنشهای حزبی، منافع مردم را در همه مناسبات خود در نظر بگیرند؛ زیرا آنها به یاد آورند همه در کشتی «نظام» نشستهایم و هرچه بکاریم، درو میکنیم.