به گزارش ایرناپلاس، پدیده تخریب و خشونت که این روزها در فضای رسانهای اتفاق میافتد، بزرگ و کوچک نمیشناسد و عدهای تا میتوانند دست به این رفتار ناشایست میزنند. این در حالیست که تخریب به عنوان یک کنش ناهنجار از سوی افکار عمومی همواره مورد نکوهش بوده است.
در ماههای اخیر در بعضی از رسانهها جریان تندرو، پدیده تخریب شخصیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی در همه حوزهها کلید خورده؛ اقدامی به نظر هماهنگ که با هدفی خاص صورت گرفته است. کارشناسان معتقدند وقتی در جامعه فرهنگ نقد تقویت نشود در نتیجه فرهنگ تخریب جان میگیرد.
در این میان تخریب شخصیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی کشور توسط همه جریانها و پدیده بدگویی، بداخلاقی، رابطهبازی و توسل به هر وسیله ممکن برای صعود خود و نزول رقیب از جمله آسیبهایی است که آثار و شواهد آن در جامعه ما به چشم میخورد و به جای نقد سازنده، ارزش دادن به افراد شایسته و نخبه، عدهای به دنبال حذف آنها هستند. اما این روند چه آسیبهایی بهدنبال دارد و چگونه میتوان از ادامه آن پیشگیری کرد؟
شخصیتهای ملی در تیر رس تخریب
اینکه چرا این عمل ناشایست تا این حد در جامعه و بهویژه در فضای مجازی رواج یافته است بر میگردد به ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی و شکسته شدن قبح هرزهگویی و هرزهنگاری.
ایرناپلاس در سلسله مطالبی، برای بررسی این پدیده و تبارشناسی آن و رابطه آن با فرهنگ، مسائل روزمره زندگی و وضعیت سیاسی و اجتماعی، با روانشناسان و جامعهشناسان گفتوگو کرده تا راهکارهایی در جهت جلوگیری از فضای تخریبگرانه و کاهش بداخلاقیها ارائه شود و به جای خرده گرفتن و اتهامزنی و مطرح کردن نقاط ضعف، به مسائل اصلی و اساسی مردم و کشور توجه شود و منطق و دانش جایگزین خرده فرهنگ تخریب و خودزنی شود.
در ارتباط با این موضوع امیرمحمود حریرچی جامعهشناس به ایرناپلاس میگوید: بیشتر کسانی که تخریب میشوند شخصیتهای ملی هستند. این مساله امروز و دیروز نیست. متاسفانه تاریخ ما پر از تخریب دیگرانی است که مثل ما نمیاندیشیدند. این افراد از این طریق میخواهند برای خودشان وجه کسب کنند به همین دلیل پا روی تخریب شخصیتهای بزرگ میگذارند.
حقیرهایی که دنبال توجه و کسب شأن هستند
حریرچی ادامه میدهد: وقتی فردی یک شخصیت بزرگ را تخریب میکند، در درجه اول افراد حقیری هستند که به دنبال توجه و کسب شأن میگردند. مردم نیز میخواهند بدانند این فرد چه کسی است که اینگونه صحبت میکند. در نتیجه به او توجه میکنند و این توجه او را مشهور میکند. این یکی از ترفندهای چنین افرادی است که با هنجارشکنی و پرخاشگری به اسطورههای جامعه، خودش را مطرح میکند. در واقع با تاختن به اسطورهها از محبوبیت آنها سوءاستفاده کرده و خودشان را مطرح میکنند.
این جامعهشناس میافزاید: برای نمونه، شما برای اینکه به عنوان یک شخصیت علمی مطرح شوید، باید فرد توانمندی باشید. از آنجایی که این افراد تخریبگر این تواناییها را در خود نمیبینند، با تخریب شاخصها، ارزشهای دیگری را در جامعه تعریف میکنند که آن شخصیت برجسته را فارغ از این ویژگیها میدانند و با معیارهای خود، دست به ارزیابی میزنند. یعنی شما وقتی نمیتوانید به جایگاه آن فرد دست پیدا کنید، شروع به تخریبش میکنید. این موضوع در اشکال مختلف در جامعه ما دیده میشود.
تخریبگران شخصیت ضداجتماعی دارند. بیشتر افرادی که شخصیتی جامعهستیز دارند دارای ویژگیهای اختلال شخصیتی ضداجتماعی هم هستند. در واقع یک شخص با اختلال رفتاری جامعهستیز کاملا فاقد وجدان و احساس مشترک با دیگران است. این افراد در مطابقت دادن خود با موازین اجتماعی ناتوانند.
حسادت، عامل تخریب
به گفته وی، شاید بتوان گفت به نوعی این حسادت است که تخریب را به دنبال دارد. این حسادت چرا شکل میگیرد؟ چون آنها هیچ درکی از اینکه این شخصیت چقدر میتواند در بُعد ملی اثرگذار باشد، ندارند. اینکه چقدر میتواند در میان مردم ایجاد همدلی و همبستگی کند. اینکه وقتی اتفاقی برای آنها میافتد، چقدر در میان ملت ما احساس غرور ملی ایجاد میشود. برای نمونه همان شخصیت خانم مریم میرزاخانی چقدر تحسین مردم را برانگیخت.
حریرچی می افزاید: این یک نمونه در خارج از کشور است. در داخل کشور هم نمونه کم نداریم. در همین حوزه سیاست شما نگاه کنید ما شخصیتهایی داریم که همه زندگی، وقت و انرژی خود را برای عمران و آبادانی این کشور صرف کردهاند و هیچ سند و مدرکی هم که نشان دهد فلان شخصیت فلان رانتخواری یا ویژهخواری کرده است، وجود ندارد اما عدهای پیدا میشوند و شروع به تخریب این افراد میکنند.
تخریبگران شخصیت ضداجتماعی دارند
این جامعهشناس توضیح میدهد: تخریبگران شخصیت ضداجتماعی دارند. شخصیت ضد اجتماعی اصطلاحی جامعه شناختی است که بسترهای انگیزشی متفاوتی بر آن مترتب است. باید گفت بیشتر افرادی که شخصیتی جامعهستیز دارند دارای ویژگیهای اختلال شخصیتی ضداجتماعی هم هستند. در واقع یک شخص با اختلال رفتاری جامعهستیز کاملا فاقد وجدان و احساس مشترک با دیگران است. این افراد در مطابقت دادن خود با موازین اجتماعی ناتوان هستند.
حریرچی میگوید: در واقع شخصیتهای ضد اجتماعی برآیند و انعکاس ناخواسته الگوهای رفتاری است؛ زیرا در جامعه ما ارزش زیادی به کسب درآمد، پرستیژ اجتماعی، قدرت، نفوذ شخصی و نمایش سبک زندگی و القای تفاخرآمیز شایستگیها به دیگران قائلیم. منشا شخصیت ضد اجتماعی، فشارهایی است که منشا بیرونی داشته و از سوی محیط اجتماعی و به طور کلی جامعه بر شخص تحمیل میشود که فرد را مجبور به واکنشی کجروانه میکند.