به گزارش ایرناپلاس، گزارشگر با صدا و جملاتش به تصاویر پخش شده روح میبخشد و آن را در قالبی خوش رنگ و لعاب به مخاطب تحویل میدهد. حرفه گزارشگری در دنیا و در گذر زمان دستخوش تحولات بسیاری شده است. زمانی گزارشگران علاوه بر گزارش، بازیها را تفسیر هم میکردند. بعد از مدتها به این نتیجه رسیدند که این مسئولیت را باید به فرد دیگری واگذار کرد و یک کارشناس خبره که درباره نوع سیستم و اتفاقات بازی صحبت کند. در سالهای اخیر صداوسیما هرگونه گزارشگری را به خود دیده است؛ از گزارشگران کمحرف، خجالتی و احساساتی تا متعصب، جوگیر و باسواد.
داشتن فن بیان خوب
نکاتی که برای گزارش مسابقات ورزشی بویژه فوتبال باید رعایت شود، این است که گزارشگر باید بتواند هیجان را به موقع، درست و به جا منتقل و بتواند در زمان لازم، از جملات و اطلاعاتی استفاده کند که صحنهها را از دست ندهد. گزارشگر ضمن داشتن فن بیان خوب، باید بتواند مسلسلوار صحنههای هیجانی را گزارش کند.
این روزها گزارشهای عجیبی در تلویزیون مرسوم شده است؛ به طور مثال بسیاری از گزارشگران میگویند ضربه خطا را میزند در حالیکه این اشتباه است، ضربه آزاد زده میشود نه ضربه خطا و این اصطلاح سالهای سال در گزارش وجود دارد و نمیشود آن را اصلاح کرد!
پرداختن به اتفاقات بازی
یا واژه «توی دروازه» در حالیکه این اصطلاح به دهه ۴۰ و ۵۰ باز میگردد و ظاهراً اصطلاح بدی نیست و معادل آن را به فارسی در آوردهایم. متأسفانه این اواخر بعضی از گزارشگران سبک گزارش عربی را وارد گزارش خود کرده و مثل آنها فریاد میزنند و فکر میکنند برای مخاطب جذاب است؛ اما با کمی بررسی از مخاطبان، به خوبی متوجه میشوند که این رویه، به هیچ وجه با استقبال آنها همراه نیست. بهتر است گزارشگران به جای دادوفریاد، تلاش کنند به گزارشِ اتفاقات بازی بپردازند و به جای جلب نظر مخاطب با فریادای گوشخراش، تلاش کنند او را در جریان بازی قرار دهند. همه این موضوعها و مشکلات را میتوان با برگزاری برخی از کلاسها و آموزش دادن برطرف کرد.
تسلط بالای فردوسیپور
عادل فردوسیپور، نان هوش بالایش را میخورد. دانشآموخته دانشکده صنعتی شریف که گزارشگری تحصیلکرده محسوب میشود. برگ برنده او نسبت به دیگر گزارشگران تسلطش بر زبان انگلیسی بود که موجب میشد اسامی بازیکنهای خارجی را درست تلفظ کند و همچنین اطلاعات خوبی درباره ویژگیهای هر بازیکن به مخاطبان بدهد. فردوسیپور، در آن سالها با ضرباهنگ تندش و اطلاعات جزئی که از شخصیتهای فوتبالی ارائه میکرد تحولی را در عرصه گزارشگری به وجود آورد. او صدای استانداردی ندارد و آنقدر تندتند حرف میزند که اگر خوب دقت نکنید، بخشی از کلماتش را از دست میدهید. اما در عوض آنقدر امتیاز مثبت دارد که این ضعفهایش دیده نشود.
فردوسیپور لحن صریحی دارد و اگر در هنگام گزارش نقطه ضعفی را ببیند حتما گوشزد میکند. او خود را در جایگاه یک تماشاچی قرار میدهد و همچون یک آدم معمولی نسبت به اتفاقات واکنش نشان میدهد. تکیهکلام «چه میکنه این بازیکن» که معروفترین جمله اوست، از همین ویژگیاش ناشی میشود. اما بنا به دلایلی که هنوز بر هیچکس روشن نیست، دیگر گزارشی به او نمیدهند. جواد خیابانی همزمان با عادل فردوسیپور در سال ۱۳۷۳ وارد صداوسیما شد. مردم درباره گزارشهای او نظرهای متضادی دارند. یک عده صدایش را دوست دارند و برخی نیز مخالف.
خیابانی و لحن هیجانانگیزش
تقریباً کسی پیدا نمیشود درباره عملکرد خیابانی موضعی نداشته باشد و پس از هر بار گزارش او، موافق و مخالفش با هم وارد بحث نشوند. بعضیها لحن هیجانانگیزش را دوست دارند و برخی با شنیدن صدایش، میترسند لذت تماشای یک بازی خوب را از دست بدهند. خیابانی دوست دارد هیجان بازی را چند برابر کند. حتی اگر آن بازی یک مسابقه کسلکننده باشد. او در صحبتهایش تاکید میکند که نتیجه بازی قابل پیشبینی نبوده و هر لحظه ممکن است توپی از خط دروازهها رد شود. او یکبار گفت: «فعلاً با مداد اسم هلند رو در فینال بنویسید! یعنی این اسم را با مداد بنویسید تا قابل پاک کردن باشد. چون ممکن است هلند به فینال نرود.»
ناکام در تکرار لحن حماسی
عمر گزارشگری خیابانی را به دو دوره میتوان تقسیم کرد؛ پیش از گزارش بازی ایران و استرالیا و بعد از آن. خیابانی بعد از گزارش آن بازی و جمله ماندگار «این غزال تیزپای فوتبال ماست» از نو متولد شد. لحن حماسی و احساسی خیابانی کاملاً با فضای پرفراز و نشیب آن بازی هماهنگی داشت. خیابانی بعدها خواست این لحن حماسی را در بازیهای معمولی هم به کار گیرد که در این زمینه موفق نبود. بدون تردید آن گزارش و آن جمله جواد خیابانی در تاریخ گزارشگری فوتبال ماندگار است و ممکن نیست کسی آن بازی و آن گزارش را ببیند و احساسی نشود.
یوسفی و ترکیبات ادبی
پیمان یوسفی یکی دیگر از گزارشگران متفاوت فوتبال ماست؛ گوینده ترکیبات ادبی! گاهی ترکیبهای ادیبانه یوسفی را در شبکههای اجتماعی دستمایه طنز قرار میدهند. او به گونهای صحبت میکند که مخاطب یاد متنهای ادبی میافتد. گاهی هم مثل قضات و وکلا سراغ واژههایی چون من حیثالمجموع، لطایفالحیل، ضرس قاطع، کما فیالسابق، جبران مافات و علیالحال میرود. شنیدن این کلمات در یک گزارش ورزشی میتواند برای بیننده جالب باشد. این کلمات بتدریج تبدیل به اثر انگشت پیمان یوسفی شدهاند.
و اما علیرضا علیفر
اما برسیم به گزارشهای آرشیوی جناب سرهنگ که محور اصلی گزارش امروز ماست. علیرضا علیفر، بار دیگر خبرساز شد. وقتی نام او میآید یاد گزارشهای شبانهای میافتیم که با چند ساعت یا چند روز تاخیر پخش میشود و علیفر به گونهای گزارش میکند گو اینکه از نتیجه آن بیاطلاع است. او سابقه مربیگری فوتبال هم در کارنامهاش دارد و مدرک درجه یک فدراسیون فوتبال را دریافت کرده است. سابقه سرمربیگری جوانان دارایی را در کارنامهاش دارد و به همین دلیل در گزارشهایش از جایگاه یک مربی فوتبال تکنیکها و تاکتیکها و حتی مربیان بزرگ را زیر تیغ نقد میبرد.
منتقد جدی دفاع ۴ نفره خطی
علیفر، دشمن شماره یک دفاع خطی است و از هر تیمی که این دفاع را داشته باشد انتقاد میکند. «چمدانی از تجربه» و «در فوتبال هیچ چیز قابل پیشبینی نیست» از جمله تکیه کلامهای اوست. گزارشگر پیشکسوت صداوسیما پس از ماجرای امیر دولاب، سیدجلال حسینی و ... که منتقد جدی دفاع ۴ نفره خطی است و برای این انتقادهاش از دفاع خطی، حسابی نامش مطرح شده، این بار در گزارش بازی وستهام و منچسترسیتی در لیگ برتر انگلیس، مانند روال همیشگیاش، با حرفهای غیرکارشناسی خود در رسانه ملی جنجالآفرین شد و در جریان این بازی بر روی آنتن زنده شبکه ورزش، بار دیگر از گواردیولا انتقاد کرد.
مورینیو و گواردیولا مربی نیستند!
علیفر، سالیان سال از دفاع خطی حرف میزند و میگوید دفاع حتماً باید پوششی باشد و معتقد است مربیانی همچون مورینیو، گواردیولا و ... که این کار را نمیکنند، در واقع مربی نیستند! در سیستم نوین و در فوتبال روز دنیا، هر کسی باید جای خود را پوشش بدهد و علیفر کماکان در سالهای گذشته خود باقی مانده است. در ابتدا، برنامه علی لطیفی به عنوان کارشناس این دیدار درباره فلسفه بازی هجومی مربیانی نظیر گواردیولا و بیلسا (سرمربی لیدزیونایتد انگلیس) صحبت کرد، و او در شروع گزارش ابتدا نام کارشناس برنامه را به جای لطیفی، مجیدی خواند و حرفهای کارشناس برنامه را تعریف بیش از حد از گواردیولا و چند مربی دیگر دانست.
مربی درجه یک فوتبال
او که خود را آدم خاص و مربی درجه یک فوتبال میخواند و مدعی است که اگر تاریخ گزارشگری فوتبال ایران را تفحص کنند، یک مربی A فوتبال وجود ندارد که گزارشگر باشد. علیفر فراموش کرده پیش از او مرحوم قربانعلی تاری، اولین دروازهبان تیمهای شاهین، دارایی، تاج و تیم ملی فوتبال کشور ما که چهار سال دبیر فدراسیون فوتبال بود و چهار سال هم نایب رئیس، به عنوان نخستین مفسر ورزشی تلویزیون زمانی که تلویزیون ملی در سال ۱۳۳۴ افتتاح شد، بود. علیفر از نظر فنی خود را بالاتر از همه میبیند! کسی که به گفته خودش بیش از ۲۰ سال گزارشگر است.
محبوبیت بین مردم
علیفر معتقد است، در بین ۸۰ تا ۹۰ درصد مردم محبوبیت دارد. «نباید جلوی گزارشگر را بگیرید. شما باید به گزارشگر اجازه دهید تا از استعدادهای خود استفاده کند. گزارشگر باید تحلیلگر باشد، تفسیر کند، قدرت و توانایی یک مجری باتجربه را داشته باشد و بداههگویی بلد باشد.» یعنی اگر با علیفر باشد همه کارهای گزارشگر، مجری کارشناس بازی، کارشناس داوری و ... همه را خود به تنهایی انجام میدهد! او که هیچگاه انتقادپذیر هم نیست، یکبار در مصاحبه خود با خبرگزاری ایسنا، مدعی شده بود. «من تا زمانی که هستم مردانه گزارش میکنم.»
گزارشگر باید مربی درجه یک فوتبال باشد
او ادعا دارد که پیش از آن هم به مدت هفت سال مربی بوده و نکته اینجاست چگونه به خود اجازه میدهد در رسانه ملی و در یک برنامه زنده علاوه بر کلکل لفظی با کارشناس برنامه بگوید: اگر تیمی نتواند قهرمان شود باید برود ورزش صبحگاهی کند!
این هم یک ادعای دیگر از علیرضا علیفر است» «گزارشگر تلویزیون باید مربی درجه یک فوتبال باشد و به مسائل فنی احاطه داشته باشد. از نظر سنی نباید زیاد جوان باشد چون گزارشگر جوان تجربه زیادی ندارد.» برای نخستین بار نیست که او چنین رفتارهایی را انجام میدهد و مطمئن باشید آخرین آن هم نخواهد بود.
امیدواریم روزی فرا رسد که علیفر برای یکبار هم شده سرمربی یک تیم پرستاره شود و عملکرد او را شاهد باشیم. ببینیم چه در چنته دارد! آیا میتواند با عملکردش حرفهایش را به کرسی بنشاند. بدون تردید باید مسئولان شبکههای تلویزیونی دقت زیادی در انتخاب گزارشگران خود داشته باشند و شرایط کاری آنها را با دقت بررسی کنند تا پس از این شاهد چنین رفتارهایی را نباشیم.
اینکه تا چه زمانی تلویزیون میخواهد با همین چند گزارشگر فعالیت کند، گزارشگران توانمند پشت سر آنها باقی بمانند، پرسشی است که باید مدیران ورزشی صداوسیما پاسخ دهند که هنوز برای گزارش دادن به منتقد گواردیولا و تست گزارشگر جوان با اعصاب و روان مردم بازی میکنند.
گزارش از مجید روانستان