به گزارش ایرناپلاس، فیلمهای جنگی در سالهای جنگ تحمیلی و بعد از آن، به یکی از گونههای سینمایی مورد علاقه مردم تبدیل شدند و بعد از چند سال این فیلمها به «فیلمهای دفاع مقدس» تغییر نام پیدا کردند. تا جایی که پرمخاطبترین فیلم تاریخ سینمای کشور متعلق به اثری در همین حوزه است؛ «عقابها» که از نخستین و جدیترین فیلمها در حوزه جنگ ایران و عراق است، در سال ۱۳۶۴ اکران و بر پایه یک رویداد واقعی ساخته شد.
گره خوردن فیلمهای دفاع مقدس با برخی از نامها
فیلمهای دفاع مقدسی در اینسالها همواره به برخی نامها گره خورده است. کارگردانانی که عموما دغدغهمند هستند و به ساخت فیلمهایی در این حوزه بسیار علاقهمند بوده و حق زیادی بر گردن این ژانر سینمایی دارند. نمیتوان نامی از دفاع مقدس برد و رسول ملاقلی پور فقید را فراموش کرد. اما مانند هر سینمای پویا و زنده دیگری، سینمای ما شاهد حضور و فعالیت کارگردانهای جوان و جدید در این عرصه است. تا جایی که این کارگردانان آثاری ساختند که برخی از آنها به راحتی با فیلمسازان کهنهکار این حوزه قابل رقابت هستند و نشان دادند حرفهای تازهای برای گفتن دارند.
در گذر از دهه چهارم فیلمهای دفاع مقدس هستیم. به همین منظور با انسیه شاهحسینی فیلمنامهنویس و کارگردان سینمای ایران و نخستین زن ایرانی که درباره جنگ تحمیلی فیلم ساخته است، به گفتوگو پرداختیم.
شاهحسینی در حالی که چند اثر دفاع مقدسی را در کارنامه خود دارد، برای فیلم «شببخیر فرمانده» توانسته جوایز مهمی از جشنواره فیلم فجر و جشنوارههای معتبر بینالمللی دریافت کرده و دفاع مقدس را به دیگر کشورها معرفی کند.
جای خالی فرهنگ ایثار در بخشهای مختلف جامعه
آیا فیلمهایی که تاکنون در حوزه دفاع مقدس ساخته شدهاند، توانستهاند حق مطلب را در عرصه دفاع مقدس و ارزشهای آن ادا کنند؟
_ چون ما مهندسی فرهنگی درستی نداشتهایم، فیلمهای دفاع مقدسی ما به دو قسمت تبدیل شده است. یک بخش از آن در زمان جنگ یا حتی یکی دو سال بعد از قطعنامه ساخته شد که بیشتر فیلمهایی تایید کننده بودند. چون جبهههای ما در آن زمان به سرباز نیاز داشت، از این رو در زمان ساخت این فیلمها باید قهرمانپروری میکردیم که وقتی کسی این فیلمها را میدید، ترس خود را از دست میداد و برای رفتن به جبهه و جنگیدن ترغیب میشد.
اما در حال حاضر که از آن مسیر فاصله گرفتهایم و نیاز به سربازگیری نداریم، زمان تحلیل فرا رسیده است. یعنی باید بنشینیم و تحلیل کنیم که چرا جنگیدیم و چرا جنگ به ما تحمیل شد؟ سربازان به چه دلایلی به رزمندههای دفاع مقدس تبدیل شدند؟ به لحاظ شخصیتی چه فرهنگی بر آنها حاکم شد و این فرهنگ از کجا آمد که جوانها را اینچنین متحول کرد؟ و برای شبهای عملیاتی که باید زودتر عملیات را شروع میکردند اما معبر هنوز باز نشده و میدانها پر از مین بود، رزمندگان از یکدیگر سبقت میگرفتند تا با بدن، گوشت و خونشان مسیر را باز کنند و رزمندهها عملیات را شروع کنند.
همه این موارد به تحلیل نیاز دارد. معتقدم مهندسی فرهنگی به درستی صورت نگرفت. یعنی با گذشت زمان، این تنور سرد سرد شد و با جابجایی مدیران مساله رها شد. اگر هم تعداد انگشتشماری فیلمهای دفاع مقدس در این موضوع، با هر نیتی، چه خوب، چه بد ساخته شدهاند، تصمیم شخصی و بر اساس دغدغههای شخصی بوده است.
هر کسی از زاویه دید خود به دفاع مقدس نگاه کرد. برخی فرصتطلبی کردند، برخی هم منفعتطلبی و عده دیگری با دلسوزی کار کردند. هر کسی بنا به نگرش خود به این مساله پرداخت؛ در نتیجه فیلمهای دفاع مقدسی ساخته شدند که جریانساز نبودند.هر کسی از زاویه دید خود به دفاع مقدس نگاه کرد. برخی فرصتطلبی کردند، برخی هم منفعتطلبی و عده دیگری با دلسوزی کار کردند. هر کسی بنا به نگرش خود به این مساله پرداخت؛ در نتیجه فیلمهای دفاع مقدسی ساخته شدند که جریانساز نبودند. یک دلیل عمده این بود که گویی برخی به طور ناخودآگاه ماموریت داشتند این جریان را متوقف کنند.
اگر فرهنگ دفاع مقدس، ایثار و شهادت، جریان پیدا میکرد، وارد شهر و جامعه میشد و به بانکها، بیمارستانها، مجلس، وزارتخانهها، مدارس، همه ارکان و نهادهای دولتی، نظامی و روابط خانوادهها تزریق میشد، به طور قطع تحولات بنیادی ایجاد میشد و تحت تاثیر این فرهنگ، ناهنجاری در جامعه رخ نمیداد و بسیاری از مشکلات و فساد در جامعه به وجود نمیآمد.
آن فرهنگ، سبک و تصویر زندگی ما را عوض میکرد و جلوی رشوه و فساد را میگرفت و قناعت میآورد. جامعه اصلاح میشد. اما متاسفانه عدهای آگاهانه مقابل این فرهنگ ایستادند و نگذاشتند از پشت خاکریزها به این سمت بیاید و فرهنگ غالب شود. چون اگر چنین فرهنگی در سیستم اداری هم حاکم بود، نه کسی رشوه میداد نه کسی رشوه میگرفت. اگر هم شخصی چنین کاری میکرد ۱۰ نفر جلویش را میگرفتند.
مساله دیگر اینکه، افرادی فقط به این دلیل که آدمهای خیلی خوب و انقلابی بودند، پستهایی به آنها داده شد، در حالی که نمیدانستند چه وظیفهای دارند؟ طرف مشورت این افراد هم چند فیلمساز مطرح بودند که سبب شدند مساله دفاع مقدس که رهبر معظم انقلاب نیز دغدغه آن را دارند؛ فراموش شود. در نتیجه آن فرهنگ حذف شد. فیلمهای دفاع مقدس مانند یک مزرعه دچار آفت شد. در جشنوارههای فیلم فجر سالهای گذشته گاهی ۴۰ درصد از آثار سینمایی را فیلمهای دفاع مقدس تشکیل میدادند. در حالی که امروزه باید در جشنواره فجر با میکروسکوپ به دنبال آثار دفاع مقدس بگردیم.
چرا میخواهند یک اثر دفاع مقدسی بسازند؟
برخی کارشناسان، فیلمهای دفاع مقدسی ساخته شده در سالهای اخیر را روندی مثبت و در قالب روشنفکری تلقی میکنند. عقیده دارند شعارهایی که پیش از این در برخی از آثار سینمایی وجود داشته از بین رفته و این آثار تا اندازهای واقعیتر شدهاند. در حالی که عدهای در طرف مقابل، منتقد این فیلمها هستند و معتقدند سربازها و قهرمانهای این دسته فیلمها مانند سربازهای ایرانی و مسلمان نیستند. این آثار با چنین شیوهای با استقبال هم روبهرو شده است.
_ به عقیده من، برخی از فیلمهایی که ساخته میشوند، به دلیل مساله و زاویه داشتن فیلمساز با این جریان، مقابل دفاع مقدس هستند. در صحبت با برخی از فیلمسازها و کارگرداننماهای دفاع مقدس که فقط سر سفره این سینما نشستهاند، آنها میگویند رزمندگان برای چه جنگیدند؟! در صورتی که این افراد به اصطلاح فیلمساز دفاع مقدسی هستند.
عده دیگری از این فیلمسازان اصلا این جریان را نمیشناسند و تنها فیلمهای آرشیوی دیدهاند و با عدهای از جانبازان، بازماندگان، فرزند و همسر شهیدان صحبت کردهاند. این طیف، آدمهای خوبی هستند که با طیف فیلمسازنماهای دفاع مقدس تفاوت دارند. اینها آمدهاند فیلم دفاع مقدسی بسازند اما فضا و فرهنگ آن را نمیشناسند و فقط از دور آن را دیدهاند.
به همین دلیل سرباز ایرانی شبیه یک سرباز آمریکایی یا روسی در میآید و شبیه به یک فرد مسلمان نیست. فیلم میسازند در حالی که قهرمان، یک رکعت نماز نمیخواند ما در راستای انقلاب گام برمیدارد. مثل برخی فیلمهای اخیر که قهرمان خیلی دلش میخواهد دشمنان انقلاب را از بین ببرد و کارهای ضد تروریستی انجام میدهد. این فرد با اینکه اصرار دارد دشمن مردم، بشریت و انقلاب را دستگیر کند، به اندازه کارگردانش نگران است که به او وصله نچسبانند و نگویند که آن طرفی شدی یا به سوی فلان طیف سیاسی رفتهای. قهرمانشان مانند همان پلیس آمریکایی است؛ یعنی یک رکعت نماز هم نمیخواند. نتیجه این میشود که همه این ویژگیها در فینال فیلم تاثیر خود را میگذارد و گویی قهرمان فیلم به شرایطی میرسد که میگوید اشتباه کردم.
در ادبیات، شعر، موسیقی حماسی و عکاسی به شکل درست آن، بسیار نزدیک شدهایم اما متاسفانه در سینما با وجود تلاشهایی که شده با واقعیت دفاع مقدس فاصله بسیار وجود دارد.در این شرایط باید مهندسی فرهنگی وجود داشته باشد که یقه اینها را بگیرد. البته به صورت غیرمستقیم. نه اینکه مستقیم در آن اثر دخالت کند و در فیلمنامه نظر بدهد و قصهاش را خراب کند. باید مهندسی فرهنگی به گونهای باشد که هدایتکننده باشد. به طور مثال بگویند امسال ۲۰ فیلم دفاع مقدس با فلان محوریت میخواهیم. باید محور و کلیت گفته شود که مثلا پرداختن به زندگی فلانی را میخواهیم یا باید به بخش ایثار رزمندهها توجه کنیم؛ نه اینکه بگویند رزمنده حتما باید زن باشد یا مرد. فقط تم و حس را بدهند. اگر کارگردان به کمک احتیاج داشت، راهنمایی شود. به کارگردان بگویند به هر نوعی که علاقهداری فیلمبساز. فیلمهای آرشیوی، اطلاعات، کتاب و ... را در اختیارش بگذارند و از دور راهنماییاش کنند.
هدف و انگیزه ساخت فیلم باید مشخص شود
به عنوان کسی که در این حوزه فعالیت و تجربه دارید و مهمتر از همه فضای واقعی جنگ را هم تجربه کردهاید، برای کارگردانانی که در این زمینه فیلم میسازند چه راهنمایی دارید و برای قوی شدن فیلمهای این حوزه چه پیشنهاداتی مطرح میکنید؟
_ ابتدا باید از این افراد پرسید چرا میخواهند یک اثر دفاع مقدسی بسازند؟ هدف و انگیزهشان باید مشخص شود. مساله این است، تا ندانیم به کجا میرویم هیچوقت به آن هدف نمیرسیم.
این درست که فیلمساز هستند و میخواهند کار خود را شروع کنند اما باید بدانند چرا وارد این حوزه شدهاند و چرا میخواهند فیلم دفاع مقدسی بسازند؟
وقتی انگیزه مشخص شد میتوان گفتوگو کرد. برخی میگویند میخواهند فیلم بسازند تا فجایع جنگ را نشان دهند که جنگ چه زشتیهایی دارد. خب همه میدانند که جنگ زشت است. مهم این است که بدانند در این زشتیها دنبال چه چیزهایی هستند. برخی آمدهاند تا بگویند جنگ ویرانگر است و همه چیز را نابود میکند، این هم مشخص است و در چنین شرایطی نمیتوان کسی را راهنمایی کرد. اما وقتی فردی میآید تا بگوید چرا جنگیدهایم و رزمندههای ما چه کسانی بودند و تاثیر این جنگ چه بود؟ شاید این رزمندهها را نمیشناسد و میخواهد آنها را بشناسد و معرفی کند و درباره آنها حرف بزند. پس در این شرایط میتوان او را راهنمایی کرد و الگوهایی را ارائه داد.
کسی که بخواهد درباره دفاع مقدس حرف درست بزند مجرم میشود
در سال های اخیر کدامیک از فیلم های دفاع مقدس نظر شما را جلب کرده است و آینده فیلمسازی این جریان را چگونه پیشبینی میکنید؟
_ من از این زاویه حرف میزنم. حتی کسانی که با نگاهی پلید، علیه دفاع مقدس و شهدا و خانوادهایشان و رزمندگان فیلم میسازند، مفید هستند. چون طیفی را عصبی میکنند و غیرت فراموششده و خاموش شده آنها به جوش میآید و باعث میشود عدهای در دفاع از حقیقت دفاع مقدس برخیزند. متاسفانه فیلمهای بدی ساخته شده که حتی با استقبال روبهرو شده است. جامعه ما هیجانی و ذوق زده میشود، در حالی که نمیدانند برای چیزی سینه میزنند که بر علیه تفکر آنهاست.
ما موارد خوبی داشتیم اما جریانساز نشد. هر کسی آمد و پراکنده، کاری کرد. با شناختی که از رزمندگان دارم تا این لحظه فیلم دفاع مقدسی که من را راضی کند، ندیدهام. در حالی که در ادبیات به این شکل نیست و به فضای واقعی بسیار نزدیک شدهایم.
در این زمینه خاطرات زندگی شهداء و دفاع مقدس منتشر میشود. ادبیات، مستقلتر از سینماست. ادبیات یک قلم و نویسنده دارد در حالی که سینما این چنین نیست. از این رو در ادبیات، شعر، موسیقی حماسی و عکاسی به شکل درست آن، بسیار نزدیک شدهایم اما متاسفانه در سینما با وجود تلاشهایی که شده با واقعیت دفاع مقدس فاصله بسیار وجود دارد.
بنا به گفته رهبر معظم انقلاب، هر چه از جنگ فاصله گرفتهایم فرصت بیشتری برای شناخت و معرفت به این ماجرا پیدا کردهایم. من اطمینان دارم نسل پنجاه سال بعد، در صورتی که پویایی و شرایط لازم را داشته باشند، فیلمهایی خواهند ساخت که بهتر از سینمای امروز دفاع مقدس است. ما همیشه یا دویدهایم یا جنگیدهایم. جدیدا مجرم هم هستیم. یعنی هر گاه خواستهام درباره جنگ کار کنم، طوری با من رفتار میشود گویی مجرم هستم. کسی که بخواهد درباره دفاع مقدس حرف درست بزند مجرم است؛ نه حمایت میشود و نه جایی دعوتش میکنند. مجرم است چون در این شرایط دارد از دفاع مقدس حرف میزند. اما عقیده دارم که نسل بعدی به تحلیل مینشیند.