باشگاه پرسپولیس پنج ماه پیش از سوی فیفا محکوم شد به اینکه یک میلیون و ۵۵ هزار یورو، به اضافه پنج درصد سود به برانکو ایوانکویچ بپردازد. از طرفی ۲۰ هزار فرانک سوئیس نیز هزینه دادرسی نیز را بدهد. آنها ترجیح دادند به جای پرداخت طلب برانکو، پرونده را با صرف هزینه دادرسی به C.A.S -دادگاه عالی ورزش- در سوئیس ببرند.
هنوز از بند پرونده برانکو رهایی پیدا نکردهاند که در پرونده شکایت گابریل کالدرون و دستیاران او نیز محکوم شدند. باشگاه پرسپولیس موظف است مبلغ ۵۷۹ هزار و ۵۰۰ دلار به کالدرون، ۹۵ هزار و ۳۸۰ دلار به خوآکین و ۷۰ هزار و ۴۰۰ دلار به اینیگو والنسیا پرداخت کند. همچنین ۹ هزار دلار بابت هزینه دادرسی مجموع این پروندهها بپردازد.
هدف باشگاه مصالحه با کالدرون است و مدعیاند نظر مثبتی از این مربی آرژانتینی گرفتهاند و اگر به نتیجه نرسند، آنگاه با طرح اعتراض در دادگاه عالی ورزش (C.A.S) دومین تلاش بیثمر خود در این ماههای اخیر را انجام دهند! هرچند که پیش بازنده شدن پرسپولیسیها در پرونده کالدرون قابل پیشبینی بود. درست مانند همه پروندههای شکایتی مطرح شده در فیفا علیه ایران که بازندهای جز باشگاههای ایرانی نداشته است.
قراردادهای نامناسب و پیش از آن عدم تعهد به قراردادها، مهمترین عاملی بوده که فوتبال ما را به بازندهای بزرگ در پروندههای مالی تبدیل کرده است. بدون تردید محکومیتهای جدید استقلال و پرسپولیس، مهر تایید دیگری بر بیتدبیری مدیران این دو باشگاه است که تاکنون از سوی هیچ نهاد و مسئولی با افراد خاطی و به بار آوردن این فاجعههای مدیریتی برخورد نشده است.
در پرسپولیس نیز تا دلتان بخواهد از این پروندههای رنگارنگ وجود دارد. باشگاه پرسپولیس پس از قهرمانیهای متوالی با برانکو نتوانست بدهی خود را به او پرداخت کند تا این مربی مجبور به شکایت از سرخپوشان و دریافت حکم یک میلیون و پنجاه هزار یورویی به همراه پنج درصد از سود این پول شود. محکومیتی که پس از حکم ۴۷۵ هزار یورویی ماریو بودیمیر مهاجم خارجی فصل پیش پرسپولیس در فیفا ثبت شد.
وقتی حکم آنها آمد محمدحسن انصاریفرد آن را به گردن مدیران قبلی انداخت. مدیرعامل وقت پرسپولیس نه تنها موفق به کسب رضایت از شاکیان خود نشد، بلکه در اقدامی عجیب به قرارداد با گابریل کالدرون که تیمش را قهرمان نیم فصل کرده بود هم خاتمه داد تا سرمربی آرژانتینی نیز به همراه دستیارانش چارهای جز شکایت از پرسپولیس نداشته باشد. شیوه مدیریتی عجیب او با کشیدن چک ۶ میلیارد تومانی برای گرفتن رضایتنامه یحیی گلمحمدی برای حضورش از شهرخودرو روی نیمکت پرسپولیس ادامه پیدا کرد و با این کار، برای پرسپولیس نزدیک به ۱۰ میلیارد برای دریافت رضایتنامه و حقوق گلمحمدی تعهد مالی ایجاد کرده است.
حال این پرسش مطرح میشود که آیا مهدی رسول پناه سرپرست کنونی باشگاه پرسپولیس نیز در حال حاضر راهی را میرود که پیش از این، انصاریفرد و دیگران رفته بودند؟
پرسپولیس و استقلال در این سالها همیشه جزو باشگاههایی بودهاند که بیشترین پروندههای مالی را در فیفا داشتهاند. اغراق نیست اگر بگوییم پروندههای مالی این دو باشگاه در فیفا به اندازه همه پروندههای ارجاعی به این نهاد است!
هر بار این پروندهها با امضای مدیری جدید به فیفا میرود و شما نمیتوانید ردپای هیچ یک از مدیران سالهای اخیر پرسپولیس و استقلال را که قرارداد بازیکن یا مربی خارجی امضا کرده و این قراردادها به فیفا نرفته باشد را نبینید!
استقلالیها یک روز با پرونده پروپیچ درگیرند و روز دیگر ماجرای بویان به میان میآید.
قصه پر غصه شفر نیز سر دراز دارد! امیرحسین فتحی مدیرعامل پیشین و علی خطیر معاون او، از فسخ بدون غرامت آن صحبت میکردند، اما بعدها دیدیم که استقلال باید به شفر ۵۵۰ هزار دلار غرامت بدهد. مطالبات استراماچونی نیز رقمی سنگین است و سیر طبیعی شکایت این ایتالیایی نیز در حال طی شدن است و انتظار میرود به زودی آبیها با چالشی بزرگ مواجه شوند.
در همه این سالها، مدیران زیادی در پرسپولیس و استقلال از این دست اتفاقات را رقم زده و چون هر بار هر کدامشان تاوان مدیران قبلی را پس دادهاند، هیچ کدام نیز پاسخگوی اعمالشان نبودهاند. از طرفی دولتی بودن این دو باشگاه و هزینه از بیتالمال نیز عامل دیگری بوده که هیچ وقت کسی این مدیران را بازخواست نکند و اکنون این پرسش مطرح است که آیا لزومی به بازخواست و حتی محاکمه برخی از این مدیران نبود؟
چرا وزیران ورزش در این سالها، مدیرانی را که برای این دو باشگاه انتخاب ردند، هیچگاه آنها را بازخواست نکردند؟ چرا نهادهای بالادستی عوامل دخیل در این مسایل را هیچگاه بازخواست نکردند؟ اگر یکی از این مدیران متخلف در قبال اعمال خود پای میز محاکمه میرفت بدون تردید آیا این روند همچنان ادامه مییافت یا درس عبرتی برای مدیرهای بعدی میشد؟
سالهاست میز مدیریتی این دو باشگاه فقط سکوی پرتابی برای به شهرت رسیدن برخی از این مدیران بوده و هیچگاه به لحاظ ساختاری، چیزی در این دو باشگاه ایجاد نکردهاند؛ باید دید تا کی در پروندههای بازیکنان و مربیان خارجی از فوتبال ما در فیفا باید بازنده باشیم؟