در روزهایی که استقبال از بازار سهام و بورس افزایش یافته و افراد زیادی به جمع دارندگان سهام اضافه شدهاند، برای برخی پرسش ایجاد شده که نقش این بازار در تأمین سرمایه شرکتها چیست؟ شاید در نگاه اول، بورس صرفاً بازاری برای خرید و فروش سهام و محلی برای کسب سود توسط افراد حقیقی و حقوقی بهنظر برسد، اما این بازار میتواند در تأمین سرمایه شرکتهای پذیرفتهشده نیز نقش داشته باشد.
نکتهای که حسن روحانی رئیس جمهوری نیز دیروز(سهشنبه) در جلسه ستاد اقتصادی دولت بر اهمیت بورس بعنوان راهی برای واگذاری بنگاههای دولتی به مردم با هدف شفافیت و رونق تولید اشاره و بر تداوم جدی عرضه سهام بنگاههای بزرگ و متوسط به ویژه بنگاههای دولتی در بورس با یک برنامه و طرح دقیق برای مردم محور شدن اقتصاد کشور و خروج جدی دولت از بنگاهداری، شفافیت بخشی به اقتصاد و تولید کشور تاکید کرد زیرا رونق، پویایی و فسادزدایی جدی را در پی خواهد داشت.
روحانی افزود: از این نظر همه دستگاههای دولتی طبق ضوابط و مقررات اعلام شده، موظف به عرضه سهام شرکتهای خود در بورس هستند و تداوم بنگاهداری و مالکیت اموال مازاد از سوی دستگاههای دولتی برای شکوفایی اقتصاد، لازم است سریعتر به بخش خصوصی و مردم واگذار شود و به خصوص سازمان بورس باید نسبت به اجرای تعهدات شرکتها مبنی بر تکمیل سهام شناور آنها اقدام کند.
رئیس جمهوری یکی از نکات مهمی که باید توسط مسئولان وزارت اقتصاد و سازمان بورس با دقت، ظرافت و حساسیت بالا تعقیب شود را "نظارت دقیق بر بازار سهام، متعادلسازی عرضه و تقاضای سهام در بورس و رشد منطقی از طریق تسهیل پذیرش و رفع موانع حقوقی پذیرهنویسیها و صندوق پروژه" برشمرد که باید به دقت درنظر قرار گیرد.
روحانی با تاکید بر اینکه هیجانزدگی کاذب نباید بورس را متاثر کند، تصریح کرد: از این نظر رشد شاخصهای بورس باید طبق پایههای علمی دقیق و براساس منطق بازار سرمایه پیش برود و مدیریت بازار بورس باید با اعمال مقررات احتیاطی لازم به جامعه و مردم اطمینان دهد که سرمایهگذاری آنها در بورس استحکام لازم را دارد، لذا بهتر است در این زمینه با جدیت بیشتر عمل کنند.
فلسفه وجودی بازار سهام، تأمین مالی شرکتها است
در همین رابطه محمد گرجیآرا، کارشناس بازار سرمایه درباره سازوکار تأمین مالی شرکتها از طریق بازار سهام به ایرناپلاس گفت: ما یک بازار اولیه و یک بازار ثانویه داریم. بازار اولیه که در آن تأمین مالی انجام میشود.
روش تأمین مالی به این صورت است که در بازار اولیه، پذیرهنویسی سهام، اوراق بدهی و نیز فروش اوراق بدهی و افزایش سرمایه شرکتها انجام میشود. همه این موارد، روشهای تأمین مالی شرکتها در بازار اولیه هستند.
گرجیآرا در ادامه گفت: وجود بازار ثانویهای مانند بورس برای سهام، بهاین دلیل است که بتوان پذیرهنویسی را خرید یا فروخت. این خرید و فروش در بازار ثانویهای اتفاق میافتد که بهعنوان بورس میشناسیم. جذابیت بورس به پذیرهنویسی و بازار اولیه کمک میکند زیرا هر چقدر بازار ثانویه جذابیت بیشتری داشته باشد، انگیزه بیشتری برای شرکت کردن در بازار اولیه در افراد، ایجاد میشود.
این کارشناس بازار سرمایه درباره تأثیر بازار ثانویه بر موفقیت عرضه اولیه شرکتها در بورس گفت: جذابیت بازار ثانویه، ایجاد انگیزه برای پذیرهنویسی در بازار اولیه است و امید به فروش بعد از باز شدن نماد در بورس، افراد را برای تأمین شرکتها ترغیب میکند. بنابراین اگر بازار ثانویه جذاب نباشد، بسیاری از پذیرهنویسیها و عرضههای اولیه شکست خواهند خورد.
وی با تأکید بر اینکه فلسفه وجودی بازار سهام، تأمین مالی شرکتها است، درباره حجم این بازار گفت: حجم تأمین مالی در این بازار، پایین است. در سال گذشته بهطور کلی، حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان تأمین مالی از این روش اتفاق افتاده که نسبت به حجم اقتصاد ما عدد پایینی است.
بازار بدهی در دست دولت
وی افزود: عمق بازار بدهی، حدود ۱۴۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۸ بوده و دولت در سال جاری، حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان اوراق جدید انتشار داده که در مجموع عمق این بازار را به ۱۷۰ هزار میلیارد تومان رسانده است. با این حال، این بازار در اختیار دولت است. یعنی این دولت و شرکتها دولتی هستند که تأمین مالی خود را از طریق بازار بدهی انجام میدهند. بیش از ۹۰ درصد اوراق فعلی در این بازار، یا اوراق دولتی و یا اوراق شرکتهای دولتی هستند.
این کارشناس بازار سرمایه درباره دلیل عدم استقبال شرکتها از بازار بدهی گفت: در بودجه سال جاری نیز ۱۸۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی برای انتشار پیشبینیشده است. بنابراین بهنظر میرسد این بازار همچنان در اختیار اوراق دولتی باقیبماند. برای ورود سایر شرکتها به این بازار، منع قانونی وجود ندارد، با این حال فرآیند انتشار این نوع اوراق برای شرکتهای غیر دولتی، فرآیند زمانبر و نسبتاً پیچیدهای است که با تحمیل کارمزدهای بالا به شرکت، موجب افزایش نرخ بهره مؤثر میشود.
چرا وام بانکی رقیب بازار بدهی در تأمین مالی شرکتهاست؟
وی روش مطلوب شرکتها را در تأمین مالی، استفاده از وامهای تکلیفی بانکها دانست و درباره دلایل آن توضیح داد: بهعنوان مثال اگر فرض کنیم در حال حاضر اوراق شرکتی با کوپن ۱۸ درصد انتشار پیدا کند، نرخ تأمین مالی یا نرخ بهره مؤثر آن حدود ۲۵ درصد خواهد بود زیرا باید برخی هزینهها مانند هزینه ارکان یا تضمین پذیرهنویسی را پرداخت کنند. این در حالی است که فردی که پذیرهنویسی میکند، اوراق را با تنزیل میخرد؛ در واقع هزینه واقعی پول در اقتصاد ما بالاتر از نرخهای ۱۵ یا ۱۸ درصدی پیشنهادی است. بههمین دلیل شرکتها ترجیح میدهند از وام تکلیفی بانکها و با قدرت چانهزنی که دارند استفاده کنند، چرا که نرخ پایینتر و پیچیدگی کمتری دارد. همچنین امکان برای مذاکره برای تمدید مدت وامها دارد اما زمانی که اوراق بورسی منتشر میشود، باید در زمان مشخص و در سررسید اقساط آن پرداخت شود.