در بخش نخست گفتوگو، به گوشهای از فراز و فرود حیات سیاسی میرزاکوچک جنگلی و فعالیت نهضت جنگل اشاره شد.
حرکت برای اعاده مشروطه
میثم عبدالهی درخصوص فعالیتهای مشروطهخواهانه میرزاکوچک خان جنگلی گفت: میرزاکوچک با عدهای از دوستان پیشین خود در تهران جلسههایی دارند و تصمیم میگیرند برای اعاده مشروطه اقداماتی انجام دهند. این جلسهها با آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای انگلیسی و روسی از جنوب و شمال به ایران مصادف میشود. ایران که در جنگ اعلام بیطرفی کرده بود، اشغال میشود و بیشترین آسیب را میبیند.
همین امر موجب میشود میرزا بخواهد برای دور کردن این وضعیت از ملت و برای استقلال کشور و احیای مشروطه، کاری اساسی انجام دهد. اشغال ایران برای نیروهای غیرتمندی مانند میرزاکوچک سنگین بود؛ او از جمله کسانی بود که تصمیم به انجام کاری گرفت. همانطور که در جنوب، بزرگانی بودند و در این ماجرا در دشتستان، بوشهر و اهواز و... اقداماتی انجام داده و با نیروهای خارجی و انگلیس مقابله کردند. غیرت و حمیت ایرانی اجازه نمیداد تا ایران در اشغال بیگانه باشد.
بازگشت از تبعید
وی افزود: میرزاکوچک بهطور مخفیانه وارد رشت شد و شروع به صحبت با دوستان کرد و مشورتهایی داشت. سپس بهطور مخفیانه با دو نفر از علمای معروف رشت آیتالله حاج «سید محمود روحانی رشتی» و آیتالله «میرزا محمدرضا حکیمی» از مجتهدان برجسته رشت که صاحب فعالیتهای زیادی بودند و شخصیتهای علمی و سیاسی برجستهای بودند، دیدار میکند و از آنها میخواهد از کنسول روسیه تزاری در رشت که شخصی به نام اوفسینکوف بود، درخواست کنند و اجازه بگیرند تا میرزا پیش از پایان دوره پنجساله تبعید خود، در گیلان حضور داشته باشد.
در آن زمان همه گیلان در تصرف روسیه تزاری بود. این دو مجتهد با کنسول صحبت میکنند و او اعلام میکند میرزا به این شرط حق دارد در گیلان حضور پیدا کند که دست از پا خطا نکند و حرکتی ضد منافع روسیه تزاری انجام ندهد؛ و با این شرایط مجوزی برای ورود او به رشت امضا میشود. میرزا نیز با درشکه و به ترتیبی رسمی وارد رشت میشود.
تأسیس «هیات اتحاد اسلام»
این پژوهشگر تاریخ معاصر در خصوص ازسرگیری فعالیتهای مخفی میرزا گفت: میرزا کوچک گروهی از علما و روحانیون رشت را دعوت میکند و جلسههای مخفیانهای برگزار میکنند. حرفهای متعددی ردوبدل و ایدههای موردنظر بحث میشد. علما و مجتهدان برجسته رشت جمعی به نام «هیات اتحاد اسلام» تأسیس میکنند و این هیات، حلقه فکری و شورای رهبری نهضت جنگل است. در همین حلقه تصمیم گرفته شد که جنگلهای منطقه فومنات برای انقلابی مسلحانه علیه روسیه تزاری و انگلیس مورد نظر باشد و به دوران اشغال و خفقان در ایران پایان بدهد.
این شخصیتها در کتب تاریخی مورد اجحاف واقع شدند؛ قانون نانوشتهای وجود داشت تا در مورد نقش این افراد صحبت نشود و حتی تلاش شد اسم اعضای هیات اسلام گفته نشود. اسم این اشخاص بهسختی به دست آمده است و بهطور معمول سعی شده با سکوت از کنار این اسمها عبور شود؛ درحالیکه علمای بزرگی در این هیات عضو بودند. آیتالله «حاج سید محمود روحانی رشتی»، «آیتالله حاج میرزا محمدرضا حکیمی»، «آیتالله سید عبدالوهاب صالح زیاوری»، «آیتالله شیخ علی علمالهدی»، «آیتالله شیخ وهابالدین املشی»، «حجتالاسلام میرمنصور هدی»، «شیخ محمود کسمایی»، «حاج احمد کسمایی» و میرزا کوچک جنگلی از مؤسسان نهضت جنگل و از اعضای هیات اتحاد اسلام بودند که میرزا کوچک بازوی اجرایی این هیات بود.
در بیشتر دوران نهضت، این هیات، نهضت جنگل را هدایت و رهبری میکرد و میرزا کوچک از نظر علمی کوچکترین عضو این گروه است و تنها غیرروحانی جمع حاج احمد کسمایی است که از تجار بود و بعد از میرزا کوچک از نظر فعالیتهای اجرایی دومین شخص نهضت بود.
نهضت جامع میرزا
عبدالهی گفت: شورای اتحاد هیات اسلام رهبری نهضت را از آغاز آن که ماه شوال ۱۳۳۳ قمری بود تا ماه رمضان ۱۳۳۶ قمری برعهده داشت و تقریباً سه سال رهبری نهضت برعهده این هیات بود و بعد از رمضان ۳۶ تا ۱۳۳۸ رهبری نهضت برعهده کمیته اتحاد اسلام است و هسته هیات به کمیته تبدیل شد و اعضا با تغییراتی در کمیته به ۲۷ نفر تبدیل شدند.
در این کمیته، اعضایی غیرروحانی اضافه شدند. اعضا وظایف و مسئولیتهای متفاوتی داشتند و نهضتی جامع بود و از بحث آموزشهای نظامی تا مالی، روزنامهنگاری، ساخت و تجهیزات سلاح تا سایر مباحث، نکات مختلفی وجود داشت. در این دوره روحانیونی همچون «شیخ احمد سیگاری»، «شیخ محمدحسن امل» و «میرزا محمد انشایی» از دوستان و یاران نزدیک میرزا کوچک هستند که در این فضا مؤثرند.
مستقل از احزاب سیاسی
وی درخصوص استقلال میرزا کوچکخان در مشی سیاسی گفت: در زمان تشکیل نهضت جنگل گروههای زیادی در تهران تشکیل شده بودند. در مجلس دوم انواع و اقسام گروهها و طیفهای داخلی یا وارداتی وجود داشتند. اما میرزا کوچک و نهضت جنگل در هیچکدام از این گروهها و احزاب وارد نشد و در قالب آنها به فعالیت خود ادامه ندادند و تشکیلات جدیدی بنیان نهادند.
«هیات اتحاد اسلام» تشکیلاتی سیاسی و نظامی جدا از آنچه در فضای کشور بود، بوجود آورد. بهخصوص حزب دموکرات که نیروهای انگلوفیل مانند تقیزاده و ذکاءالملک فروغی آنجا حضور داشتند و حزبی تندرو بود. یکی از مرامنامههای مهم منتشرشده بعد از فتح تهران، مرامنامه آنها بود که بسیار مهم است.
نظامنامههای مختلفی در آن زمان منتشر شد؛ نخستین مرامنامههای احزاب کلاسیک ایران در آن برهه منتشر شد و میرزا کوچک نیز میتوانست در آن فضا وارد شود اما تشکیلات جدیدی با نام «هیات اتحاد اسلام» تشکیل میشود. این نکته مهم است که نهضت جنگل در مقابله با این احزاب ایجاد شد و از لحاظ فکری با آنها فاصله داشت و نمیتوانست در آن فضا فعالیت کند و آرمان آنها را بهعنوان آرمان خود انتخاب کند.
میثم عبدالهی همچنین درخصوص ارگان رسمی نهضت جنگل و فعالیتهای آن گفت: روزنامه جنگل ارگان رسمی نهضت جنگل بود که انتشار آن از حدود ۱۳۳۵ شروع شد و دو، سه سالی تا ۱۳۳۸ ادامه داشت و انتشار آن تا حدودی با فراز و فرود همراه بود، اما روزنامهای خوب و قوی بود و در منطقه کسما که زمانی قلب مسائل جنگل بود، انتشار مییافت.
دلایل قیام جنگل و مرام آنها در این روزنامه ذکر میشد و روزنامه به اقصی نقاط ایران میرسید و مورد علاقه مردم بود و از آن استقبال میشد. روزنامه جنگل در ۱۵ جمادی الثانی ۱۳۳۶ مطلبی منتشر کرد و نوشت، مقصود سران نهضت جنگل از نام اتحاد اسلام و قیام چیست. این مطلب در آن شماره درج شده و مطلب مهمی است.
هدف قیام میرزا چه بود؟
وی گفت: هیات، مقصود خود از قیام را در این شماره نوشته است: «ما به نام اسلام قیام کردیم و به این جمعیت مقدس منتسبیم و باید دانست ما طرفدار اتحاد اسلام هستیم. به معنای ساده «انما المومنون اخوه»؛ یعنی میگوییم در این موقع که تشدد کلمه و اختلاف میان ایرانیان و اسلامیان، مسلمانان را به دست دشمن عمومی ذلیل و زبون کرده است، مسلمانان نباید برادرکشی کنند و به نام شیعه و سنی و سایر عناوین مذهبی به جان هم بیفتند و مجال استفاده به دشمن عمومی بدهند.
به حکم اینکه ما ایرانی هستیم و مسئول و وظیفهدار این آب و خاک، ایران و وطن مقدس ایرانیان در نظر ما به همه بلاد مقدم است. ... البته برادران اسلامی ما مادامی که به وظایف اخوت خود عمل کنند، بر دیگران مقدم خواهند بود و ما نیز از استقلال ممالک اسلامی خرسند و از تزلزل استقلال خانههای مسلمین متأثر میشویم. این است معنی اتحاد اسلامی که ما میگوییم».
وی افزود: این نظر آنها در مورد اتحاد اسلامی بوده و نکات جالبی در آن است و میتوان گفت مشابه نظر جمهوری اسلامی که ابتدا استقلال ایران و سپس حفظ استقلال سایر کشورهای اسلامی را در نظر دارد. نکته مهم دیگر نگاهی است که به ایران داشتند و نخستین وظیفه را، در حفظ استقلال ایران میدانستند و در این زمینه تلاش میکردند.