این روزها خبرهای خوبی از استانهای مختلف کشور به گوش نمیرسد. با وجود اعلام ممنوعیت برگزاری مراسم عروسی، بسیاری از زوج های جوان که چند ماهی مراسم ازدواج خود را به دلیل شیوع بیماری کووید ۱۹ به
هفته گذشته بود که خبرهایی از بازگشایی تالارهای پذیرایی در مناطقی با وضعیت سفید رسانهای شد که البته موافقان و مخالفانی هم داشت. مخالفان، این بازگشایی را باعث افزایش تجمعات و در نتیجه افرایش تعداد مبتلایان میدانستند و موافقان که اغلب زوجهای جوان و خانواده های آنها بودند میگفتند تعویق مراسم عروسی خود یا فرزندانشان خسارتهای مختلفی را متوجه آنها کرده است. یک زوج که مراسم ازدواج خود را در اسفند ماه به دلیل شیوع ویروس کرونا برگزار نکردند و همچنان منتظر بهبود شرایط بیماری هستند میگویند که برگزار نشدن مراسم باعث مشکلات فراوانی برای آنها شده است. آنها مجبورند اجاره بهای منزلی را پرداخت کنند که هنوز در آن زندگی نمیکنند، از طرفی نمیخواهند بدون برگزاری مراسم زندگی مشترک خود را شروع کنند. البته در میان موافقان بازگشایی تالارها، صاحبان آنها هم حضور دارند که معتقدند در حالی که مشاغل پرخطر بازگشایی شده، ممنوعیت فعالیت آنها غیرقابل توجیه است. البته در تهران محسنی بندپی استاندار تهران اعلام کرده است که تا اطلاع ثانوی بازگشایی تالارها منتفی است.
موضوع این است که هر نوع تجمعی میتواند موجب گسترش ابتلا به بیماری شود و پس از شیوع بیماری کووید ۱۹ یکی از نخستین توصیه های مختصصان در سطح جهان برای کنترل بیماری کووید ۱۹ جلوگیری از تجمعات بود که باعث شد بسیاری از تجمعات ممنوع شود که یکی از آنها مجالس عروسی بود.
مهمترین نگرانی ما افراد محتمل هستند
حمید سوری اپیدمیولوژیست، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و عضو کمیته مقابله با کرونا در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید: عمده نگرانیهایی که در نشستهای خود داریم، این است که افراد محتمل یعنی افرادی که هنوز هیچ علائم بالینی ندارند و به ظاهر سالم هستند، بیماری را به دیگران منتقل کنند و احتمال این انتقال در چنین مراسمهایی بسیار زیاد است.
این نگرانی در حالی از سوی این عضو کمیته مقابله با کرونا ابراز می شود که اقدامات اولیه هم مثل تب سنجی و امثال آن که برای شناساسی افراد محتمل انجام میگیرد، کفایت لازم برای شناسایی افراد محتمل یا بیمار را ندارد. چرا که به گفته سوری در جامعه ما تب فقط ۴۰ درصد از افراد دارای علائم را شناسایی میکند و در ۶۰ درصد موارد، فرد می تواند مبتلا یا محتمل به بیماری باشد، ولی هیچ علامتی از تب در وی وجود نداشته باشد. بنابراین مهمترین نکته در این شرایط این است که احتمال انتقال را به حداقل ممکن برسد.
شواهد نشان میدهد کشورهایی توانستهاند در کنترل اپیدمی موفق عمل کنند که با سخت گیری تمام مقررات را به اجرا درآورده و نتایج موثری هم کسب کردهاند؛ به گفته سوری اگر در اجرای قوانین سختگیریهای لازم در نظر گرفته شود و متخلفان به عنوان عنوان قانونشکن مورد بازخواست قرار گیرند، شرایط خیلی بهتر خواهد شد. چون در واقع اگر کسانی که در این شرایط مراسم عروسی برگزار میکنند توسط پلیس توقیف شوند شرایط متفاوت خواهد بود. برگزاری این مراسم در چنین شرایطی جان عده زیادی را به خطر می اندازد و نوعی تجاوز به سلامت دیگران محسوب می شود.
فارغ از مباحث قانونی نگاهی به این ماجرا از زاویه دیگر نشان میدهد این اتفاق یک رفتار ضداجتماعی محسوب میشود که میتواند نتیجه خودخواهی افراد و نداشتن آگاهی لازم از شرایط موجود کشور باشد. به این معنی که این افراد به دلیل این که میخواهند برای خود یا فرزندانشان خاطره بسازند، این رفتار ضد اجتماعی را انجام داده و جان عده زیادی را به خطر میاندازند.
توهم عادی شدن شرایط
البته شاید از منظر دیگر نتوان افراد جامعه را که اقدام به برگزاری مراسم میکنند تنها مقصر این ماجرا دانست. چرا که عادی سازی شرایط جامعه و از میان برداشتن محدودیتهای اعمال شده یکی پس از دیگری این توهم را در بین برخی از مردم ایجاد کرده که می توانند رفتار عادی در جامعه داشته باشند و مثلا بدون این که خطری آنها را تهدید کند، مراسم عروسی خود را برگزار کنند.
این توهم عادی سازی شرایط در صورتی است که همین امروز 25 خرداد، تعداد فوتیهای این بیماری بعد از مدتها از 100 نفر فراتر رفت و به 107 تن رسید و به اعتقاد سوری اپیدمی در کشور ما نه تنها کنترل نشده، بلکه رو به گسترش است و عمدهترین دلیل آن هم همین است که قوانین و مقررات رعایت نمی شود.
مخفیانه برگزار شدن مراسم عروسی و رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی
اما نکته دیگری که در این بین میتوان به آن اشاره کرد، این است که مخفیانه برگزار شدن این مراسمها باعث میشود افراد کمتر پروتکل های بهداشتی را رعایت کنند. به طوری که برخی معتقدند اگر این مراسمها به صورت معمول در تالارها برگزار میشد، با رعایت نکات بهداشتی صورت میگرفت و مخفیانه برگزار شدن آن باعث میشود هیچ نظارتی بر برگزاری آنها صورت نگیرد.
سوری هم معتقد است: قطعا مخفیانه برگزار شدن این مراسمها به رعایت نکردن نکات بهداشتی دامن میزند اما در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمیکند چرا که ما معتقدیم در چنین شرایطی چنین تجمعاتی نباید برگزار شود.
وی میافزاید: بعضا مشاهده می شود عدهای برای برگزاری مهمانیهای خصوصی خود تستهای آزمایشگاهی انجام میدهند و وقتی تست آنها منفی گزارش شد به این تصور که بیمار نیستند مهمانی یا مراسم خصوصی برگزار میکنند. در صورتی که تستهای انجام شده تا حد زیادی نتیجه را به صورت کاذب، منفی نشان میدهند. آمارها نشان میدهد حدود ۲۰ درصد تستها نتیجه را منفی کاذب نشان میدهند. در صورتی که طبیعتا باید با روشهای پیشرفتهتر یا تکرار آزمایشها و نمونه گیری درست مطمئن شویم نتیجه تست واقعا مثبت است یا منفی. بنابراین صرف گرفتن تستها کفایت نمیکند.
سوری ادامه میدهد: همچنین صرف اینکه ما فکر کنیم فردی که به بیماری مبتلا شده، امکان ابتلای مجدد ندارد نیز اشتباه است. درست است که احتمال ابتلای مجدد در این افراد بسیار پایین است، اما احتمال انتقال بیماری توسط این فرد به دیگران کماکان وجود دارد حتی بعد از این که فرد به ظاهر بهبودی پیدا کرده باشد.
به اعتقاد سوری ما باید مردم را آگاه کنیم که شرکت در مراسم عروسی احتمال ابتلا به بیماری را به شدت بالا میبرد، همچنین خود برگزارکنندگان این مراسم باید متوجه شوند که به نوعی جان عدهای را به خطر میاندازند و عملا فضایی را فراهم می کنند که بیماری را به دیگران منتقل کنند و از نظر اخلاقی، اجتماعی و باورمندی دینی کار اشتباهی است.
آنها باید بدانند کسانی که در این مراسمها بیماری میشود بار اقتصادی و روانی شدیدی را به کل جامعه تحمیل میکنند. کسانی که از دل این مراسم پنهانی بیمار میشوند تخت بیمارستانی اشغال میکند، کادر درمانی را درگیر خود می کند و خود نیز به عنوان کانونی برای انتقال بیماری به دیگران تبدیل میشوند.
۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر نسبت به اپیدمی ایمنی پیدا کردهاند
مشخص است که اساسا سرعت گسترش اپیدمی به همین موارد بستگی دارد و با توجه به اینکه جامعه ما تا رسیدن به ایمنی اجتماعی یا گلهای فاصله زیادی دارد طبیعتا این اتفاقات میتواند بار ناشی از اپیدمی را در جامعه ما چند برابر کند.
به گفته سوری بر اساس برآورد وی تا به امروز چیزی بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر ایمنی در افراد ایجاد شده است که این رقم نشان میدهد تا رسیدن به مرز ۵۰ میلیون نفری که در نتیجه آن ایمنی گلهای ایجاد شود فاصله زیادی داریم. در واقع هنوز ۸۰ درصد افراد ایمنی پیدا نکردهاند که تعداد بسیاری از آنها گروههای حساس هستند که احتمال بستری شدن و مرگ در آنها بیشتر است. بنابراین ابتلا و مرگ افراد میتواند اتفاق نیافتد اگر که نخست قوانین با سختگیری بیشتری اجرا شود و دوم اینکه مردم از انجام رفتارهای غلط و ضداجتماعی بپرهیزند.