پس از کش و قوسهای فراوان بالاخره مسئولان تصمیم به از سرگیری لیگ گرفتند و زمانهایی برای تستهای پزشکی و البته آزمایشهای مخصوص کرونا در نظر گرفته شد، اما هنوز چند روزی که چه عرض کنیم ساعتی سپری نشده بود که صدای اعتراضها بلند شد و فریاد تظلمخواهی، آسمان فوتبال را تیره و تار کرد.
میگم، میگمها شروع شد
کمی عجیب بود در فوتبالی که همه به دنبال منافع خود هستند، اتحاد و یکدلی ببینیم. دیگر داشتیم شک میکردیم، مگر میشود همه چیز تا این حد آرام و منطقی باشد؟ کجای کار ایراد دارد که خبری از حاشیهها و جنجال نیست.
از مصاحبه گرفته تا انتشار مطالب در فضای مجازی، از استوریهای اینستاگرامی گرفته تا کامنت گذاشتن زیر پست و این و آن و ... حالا جنجال جدید چند باشگاه و تهدید مسئولان ورزش ایران که اگر چنین کنید، چنان کنیم.
قبلاً در ایرناپلاس نوشتیم و بررسی کردیم که قیمت برگزاری لیگ برتر برای فوتبال ما چقدر است و چه بهایی به همراه دارد. از سخن کارشناسان گفتیم و نوشتیم و نظرها را به گوش مخاطبان رساندیم اما همان زمان خیلیها اعتقاد به ادامه کار داشتند و عجیب است که امروز صدای موافقان دیروز و مخالفان امروز را آن هم با شدت بسیار میشنویم.
در مهمترین اقدام صورت گرفته از سوی مخالفان ادامه لیگ، مدیران چند باشگاه لیگ برتری در نامهای از وزارت ورزش و جوانان و شخص وزیر، خواستهاند با توجه به شرایط فعلی و شیوع بیماری کرونا در بین برخی از فوتبالیستها، از ادامه لیگ خودداری کرده و آن را تعطیل کنند.
البته این تمام ماجرا نیست، چراکه همین دوستان تأکید کردهاند در غیر این صورت از حضور در رقابتها، انصراف خواهند داد. یک نکته دیگر هم وجود دارد؛ در همین نامه قید شده اگر به نظر این باشگاهها توجه نشود، آنها با نهادهای بالادستی یعنی ایافسی و فیفا مکاتبه کرده و گزارش خواهند داد. یعنی به عبارتی سادهتر، پیشنهاد ما این است که لیگ تعطیل شود، شد که شد در غیر این صورت اگر پیشنهاد ما عملی نشود، پای فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا را به میان میکشیم و ادامه ماجرا ...
یعنی بازهم همان داستان تکراری، دعوای داخلی در زمین خارجی!
وقتی لیگ، دو دسته میشود، از حضور موافقان تا نظر مخالفان
پرسپولیس در رأس موافقان ادامه لیگ است، آنها اختلاف 10 امتیازی با تیم دوم جدول دارند و تقریباً به قهرمانی خود مطمئن هستند. برای آنها شاید ادامه لیگ بهترین کار باشد چراکه با طعم شیرین قهرمانی، لیگ را به پایان میبرند. در این میان، تیمهای دیگری هم هستند که پشت سر پرسپولیس برای ادامه لیگ تلاش میکنند، اما در جبهه مخالف هم تیمهایی هستند که به تعطیلی لیگ اتفاقنظر دارند و شاید تنها تفاوتشان مشخص شدن عنوان قهرمانی یا عدم معرفی آن است.
به تمام این موارد باید باشگاههایی را که به دنبال کسب سهمیه آسیایی هم هستند، اضافه کرد. سپاهان، استقلال، تراکتور، شهرخودرو، فولاد و حتی صنعت نفت آبادان تیمهایی هستند که خود را دارای شانس میدانند و باید برای آنها هم فکری کرد.
موضوع تیمهای سقوط کننده و صعودکننده به لیگ برتر را هم باید لحاظ کرد. البته در این خصوص میتوان یک راهکار منطقی پیشنهاد کرد. تیمی سقوط نکند و دو تیم به جمع لیگ برتریها اضافه شود. از همین امروز هم مشخص شود که سال بعد چهار تیم به دسته پایینتر خواهند رفت و با این حساب با کمی فاصله زمانی، دوباره همه چیز به روال عادی خود بازخواهد گشت.
امنیتی که قرار بود رعایت شود، اما نشد
لیگ برتر ما فقط نام حرفهای را یدک میکشد. این مسئله در زمان بروز حوادث و اتفاقهای اینچنینی بیشتر نمود پیدا میکند. استفاده از کیتهای مختلف، بهرهمندی از پروتکلهای متعدد و جداگانه و عدم رعایت بسیاری از موارد دیگر، در نهایت منجر به آن شد که کرونا در فوتبال هم ظهور کند.
در چنین شرایطی باید پیشبینیهایی میشد که به نظر میرسد، این مسئله آنچنان که باید، تمام و کمال صورت نگرفت. بهترین حالت این بود که همه اهالی فوتبال با یک کیت و تحت نظر یک منبع علمی مشخص، این کار را انجام میدادند تا نمونهگیریها مشابه و جامعه آماری مشخص باشد.
با شرایطی که انجام شده ما هیچ بانک اطلاعاتی مشخص و درستی نداریم چرا که هر باشگاه به شکل مدنظر خود رفتار کرده است و نظم عمومی و کلی دیده نمیشود.
پروتکلها ثابت نیست، کرونا هنوز حریفی ناشناخته است
اگر مروری به اخبار کرونا از آغاز تا امروز داشته باشیم، خواهیم دید که به دفعات این حریف ناشناخته حرکت خود و مسیری را که آغاز کرده است، تغییر داده و هنوز هم نمیتوان مطمئن گفت این ویروس ناشناخته در روزهای آینده برای ما چه خوابی دیده است؟
در فوتبال حرفهای دنیا شاهد برگزاری و آغاز برخی لیگها هستیم. در این لیگها به کوچکترین موارد دقت و اشاره شده اما آیا در فوتبال ما واقعاً چنین دقت عملی صورت گرفته است؟
اگر سری به بوندسلیگا بزنیم یا جیلیگ را بررسی کنیم خواهیم دید تفاوت در برنامهریزی و اجرا، از زمین تا آسمان است. در ورزش ما تا دلتان بخواهد مدیر داریم، اما کارشناس، متخصص و نیروی فکر کارآمد متأسفانه بسیار کم! البته نه این که نداشته باشیم، داریم اما به بازی گرفته نمیشوند.
به همه اینها خطر مصدومیت و آسیبدیدگی و البته کیفیت پایین لیگ بعد از این وقفه طولانی را هم باید اضافه کرد. این مسئله را نباید فراموش کرد که ورزش جهان و البته ورزش ما از کرونا لطمات بسیاری در حوزه اقتصاد خورده و هر چه زودتر این ورزش به چرخه طبیعی خود باز گردد این مسئله زودتر تمام میشود، اما مسئله همانطور که در ابتدا گفتیم یک چیز مهم است، جان یا جام؟
ماساژ ممنوع، دوش منتفی، آینده مبهم
معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت پس از مسائل جدیدی که به وجود آمده، در مورد تستهای کرونا و شرایط حاکم، با اصحاب رسانه به گفتوگو نشست. مثلاً اگر یک مورد تست PCR ورزشکاری مثبت باشد، باید از حضور او در تمرینات جلوگیری شود. اگر پنج بازیکن هم در یک تیم، تستشان مثبت شد، آن تیم اجازه تمرین نداشته و باید بهنوعی قرنطینه شود.
طبق آنچه محسن فرهادی گفته، انجام ماساژ برای فوتبالیستها ممنوع است و گرفتن دوش نیز باید در خانه و فضایی دور از محل تمرین باشد. برنامه مسابقات سه تا چهار هفته پس از تمرینات و بدون تماشاگر خواهد بود و ... حال باید پرسید چرا اصرار به کاری داریم که میدانیم در انجام آن بسیاری از موارد را نادیده گرفته یا توان اجرای صحیح آن را نداریم. چرا میخواهیم به هر قیمت، لیگ را ادامه دهیم؟ جان انسانها به چه بهایی، ارزش خطر کردن دارد؟ آن هم در شرایطی که سایر تیمها نیز به جمع مخالفان اضافه میشوند و حس خوبی برای حضور بازیکنان در مستطیل سبز وجود ندارد.