قالبهای فکری سازمانهای امروز، آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانشگر به جای نیروی انسانی عملکردی است. در این فضا، بهبود عملکرد و حفظ و ارتقای مزیت رقابتی، دغدغه اصلی مدیران را شکل میدهد. نوآوری و یادگیری سازمانی از مهمترین مبنای بهبود عملکرد وکسب مزیت رقابتی محسوب میشوند.
نوآوری را تکوین، تصویب و بهکارگیری خدمات، افکار و راههای معین و جدید در اجرای امور به منظور بهبود و اصلاح آنها، تعریف میکنند. پژوهشگران توجه خود را بر اینکه چه عواملی توسعه نوآوری سازمانی را میسر میسازند، معطوف ساختهاند و یادگیری سازمانی را به عنوان اهرم کلیدی در ایجاد نوآوری، رشد اقتصادی و بقای سازمان و همچنین عاملی برای بهرهوری کارکنان و بهبود عملکرد سازمانی مورد تاکید قرار دادهاند.
برای ایجاد سازمانی که بتواند فعالیت خود را در طولانیمدت و به طور بهینه انجام دهد، درک نقش اصلی بخش نرم سازمان در فرایند نوآوری مهم است. فرایند نوآوری بسیار پیچیده و چندبعدی است زیرا عوامل زیادی با هم در تعامل هستند تا ظهور این فرایند ممکن باشد. به طور کلی، سازمانهایی که منابع لازم را دارند، انگیزهای قوی برای نوآوری و ایجاد جو سازمانی لازم برای ظهور ایدههای نوآورانه را فراهم میآورند. توانایی نوآوری همیشه یکی از عوامل مؤثر در موفقیت یک سازمان است که با توانایی تبدیل مداوم دانش و ایدهها به محصولات، فرآیندها و سیستمهای جدید، به نفع سازمان و ذینفعان مورد سنجش قرار میگیرد. توانایی توسعه ایدههای جدید و نوآورانه برای بسیاری از سازمانها در اولویت قرار گرفته است. رقابت شدید جهانی و توسعه فن آوری باعث شده است که نوآوری منبع مزیت رقابتی باشد.
نوآوری میتواند اکتشافی انقلابی، مخرب و نامنظم باشد و هنجارهای حاکم بر سازمان را به چالشی جدی کشیده نظم موجود را برهم زده و در نهایت نظم نوینی را بر مناسبات و نحوه مدیریت سازمان برقرار سازد. نتیجه اینکه پذیرش نوآوری به عنوان روشی پیشرفته برای حل مسائل پیشروی سازمانها از جمله شهرداری تهران نیازمند قبول ریسک مواجهه با مقاومت درونی و ساختارشکنی مدیران ارشد شهری است. بدین ترتیب برپایی نظام نوآوری در مناسبات شهرداری از مرحله شناخت مسائل تا طراحی راهحل، اجرا و پایش، وابستگی جدی و معنیداری با جسارت راهبردی مدیران ارشد شهری دارد.
مراحل فرایند پذیرش نوآوری در سازمان عبارت است از؛ ۱)جمعآوری دانش، ۲)متقاعدسازی، ۳)تصمیمگیری، ۴)پذیرش، ۵)تثبیت.
در مرحله اول از روند پذیرش، باورها و تصورات شکل میگیرد که پس از آن میتواند به یک نگرش مطلوب یا نامطلوب در مرحله اقناع منجر شود. در مرحله تصمیمگیری، تصمیمگیرنده رفتاری را اتخاذ میکند که در جهت تلاش برای کاهش اثر ناهمخوانی شناختی ناشی از اتخاذ نوآوری، میتواند به تغییر نگرش سازمان بیانجامد. در مرحله پذیرش، اگر انتظارات قبلی با سطح اقتصادی، سازمانی و رفتاری از نتایج واقعی نوآوری مطابقت نداشته باشد، تصمیمگیرنده سعی خواهد کرد با تغییر رویکرد، بازتنظیم اقدامات و حتی دانش خود ناسازگاری را از بین ببرد. همچنین در این مرحله، متناسب با نیازها و ساختار سازمانی ممکن است کمی نوآوری اصلاح و تعدیل شود در مقابل نیز ساختار سازمان بسته به نوآوری اتخاذ شده ممکن است تغییر کند.
عوامل زیادی بر نوآوری سازمانی مؤثر است اما مهمترین آنها را میتوان در چهار دستهبندیِ عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل محیطی و عوامل مادی به اختصار تشریح کرد. شهرداری تهران در راستای تغییر رویکرد تک محوری به حل مصایب و مشکلات شهر و شهرداری تهران، بایسته است کوششی جدی برای استفاده گسترده از پدیده نوآوری به عنوان روشی عملی و تجربه شده در مدیریت سازمانی و اداره شهرهای پیشرفته جهان در حل مشکلات مشترک و مشابه شهر و شهرنشینان داشته باشد، به این منظور ضروریست در بخش عوامل فردی به گسترش و عمق بخشی نظام یادگیری منابع انسانی در کنار استقرار نظام شایستهسالاری در جهت افزایش انعطافپذیری و خلاقیت در نیروی انسانی همچنین در بخش عوامل سازمانی به اصلاح، طراحی و بازآفرینی ساختار تشکیلاتی چابک و بهینه همت گمارد. دربخش عوامل محیطی و مادی نیز با طراحی تعاملی سازنده با ذیمدخلان راه برای توسعه و گسترش تولید و اجرای روشهای نوآورانه هموار میگردد.
جمعبندی اینکه پذیرش نوآوری به مثابه راه دوام زیست هر تشکیلاتی گام اول در مسیر افزایش بهرهوری عملکرد آن سازمان، در نتیجه افزایش رقابتپذیری در عصر شتاب علم است. این پذیرش محتاج دریافتی دور اندیشانه همراهِ نیکاندیشی پدرانه در نظام تمرکزگرای مدیریتی حاکم بر شهرداری تهران است تا با تحمل تخریب خلاق به دگردیسی زمین بازی از پاسداری منافع ذینفعان سیاسی و اقتصادی به سود ارج نهادن به خلاقیت و روشهای نوآورانه حل مسئله بپردازند.