رضا رشیدپور، فرزاد حسنی، محمود شهریاری، عادل فردوسیپور و محمدرضا شهیدیفر از جمله مجریانی هستند که طی سالهای فعالیت خود نشان دادهاند میتوانند تضمینکننده موفقیت یک برنامه باشند. این مجریان که بیشترشان در حال حاضر به دلایلی در تلویزیون حضور ندارند، بهاندازهای کار حرفهای خود را بلد هستند که بهندرت میتوان برنامه کممخاطبی را در کارنامه حرفهایشان یافت.
در میان این اسامی، رضا رشیدپور توانسته تا حدودی حضورش را در تلویزیون استمرار بخشد. هر چند که او هم ممنوعالتصویری و قطع یکباره برنامههایش را تجربه کرده است، اما همچنان جزو مجریان قابل تأیید رسانه ملی است. گرچه برخی معتقدند تلویزیون و بهویژه شبکه سه برای حفظ همین تعداد مخاطب خود نیاز دارد از برخی خط قرمزهای قبلیاش چشمپوشی کند، وگرنه رشیدپور نیز بهسادگی قابل حذف بود. او که با سری برنامههای شیشهای مشهور شد و مورد توجه مردم قرار گرفت، سال ۹۵ برنامه صبحگاهی «حالا خورشید» را اجرا و تهیهکنندگی کرد؛ برنامهای که دو سال و نیم به طول انجامید و مخاطبان بسیاری هم پیدا کرد.
چرا اتفاق رقیب دورهمی و خندوانه نشد؟
بعد از اجرای برنامه مناسبتی شب یلدا توسط رشیدپور، خبر رسید که رشیدپور در حال آمادهسازی برنامهای به نام «اتفاق» است؛ اتفاقی که تلویزیون بیشتر از هر زمانی دیگری برای جذب مخاطب و کاهش انتقادات وارده، به آن نیاز داشت. با دیدن خبر ساخت این برنامه و عوامل سازنده آن، این انتظار به وجود آمد که رقیبی برای برنامههایی مانند دورهمی یا خندوانه در حال تولید است. رقیبی که مجری کاربلدی چون رشیدپور در به چالشکشیدن مهمانان خود دارد و تهیه کننده و کارگردانی چون محمدرضا رضاییان و سیاوش صفاریانپور از برنامهسازان موفق و حرفهای تلویزیون در ساخت آن مشارکت دارند.
یک قیاس آماری
اما حالا با گذشت بیش از ۱۵ قسمت از پخش اتفاق، مشخص شده که این برنامه نتوانسته جایی در میان مخاطبان تلویزیون پیدا و انتظارها را برآورده کند. اتفاق که از دکوری گرانقیمت و تیمی حرفهای بهرهمند است بهتازگی در یک قیاس آماری با برنامههای مناسبتی ماه رمضان نشان داده که در تلوبیون میانگین ۶۰۰_۷۰۰ بازدید دارد و این چیزی در حد فاجعه است. در حالی که دیگر برنامههای مناسبتی ماه رمضان بازدیدی چندین برابر اتفاق داشتهاند. گرچه سایت تلوبیون به عنوان آرشیو قابل دسترس برنامههای تلویزیونی معیار کامل و دقیقی نیست اما تا حد زیادی میتواند وضعیت بازدید و علاقهمندی به برنامهها را در قیاس با یکدیگر مشخص کند. تاکنون وضعیت کلی برنامهها و سریالها در تلوبیون تفاوت چندانی با رویکرد کل جامعه نداشته است و از این جهت معیار قابل قبولی است.
علاوه بر آن بازتاب عادی و غیر سازمانی بریدههای برنامه اتفاق در شبکههای اجتماعی هم، دلیل دیگری بر موفق نبودن تلاش رشیدپور و باقی دستاندرکاران برنامه است.
از رضا درستکار منتقد سینما و تلویزیون درباره دلایل این شکست پرسیدیم که در ادامه میخوانید.
کسی را برای گفتوگو دعوت کنیم که برای مردم پر از سؤال باشد
رضا درستکار درباره دلایل شکست برنامه اتفاق در جذب مخاطب با توجه به اجرای رضا رشیدپور و تیم سازنده آن، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: برنامههای تلویزیونی در مجموع برنامههایی شکست خوردهای هستند. چون نسبت برنامههایی که ساخته میشود با جامعه ایران روز به روز کمرنگتر میشود. برنامه اتفاق در میان برنامههای تاکشو، ناگهانی و ساعت پخشش اشتباه بود. همچنین تبلیغات خوبی که باید برای آن میشد، انجام نشد. البته موضوع این برنامه هم تکراری بود. معلوم نیست روی چه معیاری افراد را برای بحث و گفتوگو در برنامه دعوت میکنند. بخش مهمی از افراد سرشناس در حوزههای مختلف از تلویزیون ایران حذف شدهاند و لاجرم افرادی ناشناس برای گفتوگو دعوت میشوند که جذابیت برنامه از بین میرود.
تلویزیون از پخش برنامه پربیننده در یک ساعت خوب میترسد!
به گفته درستکار، تاکشو یعنی کسی را برای گفتوگو دعوت کنیم که شخصیت او برای مردم پر از سؤال است و شخصیت و کاراکتر جذابی برای مخاطب دارد که زوایای مختلف و پنهان موفقیتی را که بهدست آورده، در این تاکشو ببینند.
این منتقد سینما و تلویزیون در ادامه افزود: مسئله این است که تلویزیون ایران از پخش برنامه پربیننده در یک ساعت خوب میترسد. انگار طوری این برنامهها را در کنداکتور میگذارد که غالب مردم، خواب باشند و آن را نبینند. این ترس گویا از مراجع مذهبی شروع میشود و به سایر مراجع هم ادامه پیدا میکند. خطوط قرمز و تعداد نبایدها در صدا و سیما بسیار زیاد شده است. مراجعه به افراد درجه دو و سه هیچ جذابیتی برای مخاطب ندارند.
این رسانه هر دم محافظهکارتر از قبل شده است
این منتقد در پاسخ به این پرسش که چرا برنامهای مانند اتفاق در قیاس با برنامههای مناسبتی ماه رمضان امسال کمتر دیده شد و کمتر مورد توجه قرار گرفت، عنوان کرد: این برنامهها جزو برنامههای افطار هستند و برنامههایی نیستند که مردم بنشینند و آنها را ببینند. این دست برنامهها کارهای درجه دو و سه و تقلیدی از ماه عسل هستند. شاید بر حسب عادت معمول برای اینکه صدایی در خانه باشد تلویزیون را روشن میکنیم که ممکن است روی ماهواره یا تلویزیونهای خودمان باشد. اما این به معنی دنبال کردن و تماشای برنامهها نیست.
درستکار معتقد است تلویزیون میتوانست برای این عادت کارهایی بکند، ولی نکرده است: این رسانه هر دم محافظهکارتر از قبل شده است و مرتباً محدودیتهای بیشتر و جدیدتری برایش ساختهاند. به این ترتیب، دست و پای تمام برنامهسازان درجه یک بسته شده است. جالب است که سریالهای «نون خ» و «پایتخت» هم از تاکشوها جلو زدند. مردم آگاه هستند و نسبت به برنامهای اقبال بیخود و بیجهت نشان نمیدهند.
مشخص نیست لوکیشن آگهیها کجاست
وی درباره راهکارهایی که برای عبور از بحران عدم توجه مخاطبان به تلویزیون و برنامههایی مانند اتفاق باید به کار گرفته شود، بیان کرد: به نظر من باید انقلاب مدیریتی در تلویزیون ایجاد شود و این انقلاب در رویکرد باشد. باید بازنگری شود و اگر نخواهیم از واژه انقلاب استفاده کنیم، باید رفرمی اساسی در صدا و سیما ایجاد شود. وضع آگهیها خراب است، فرم برنامه سخنرانیها بد و سرگرمیهایش را هم مانند برنامه رشیدپور، کسی نگاه نمیکند. برای ساخت سریال میگویند پول نیست. اما تلویزیون به دکانی دو نبش تبدیل شده و لبریز از تبلیغ و آگهی است. مشخص هم نیست لوکیشن آگهیها کجا هستند، در کره ماه، جزایر قناری یا هاوایی؟ چون این زندگیها ایرانی نیستند. از این نظر تلویزیون به حرکتی بنیادین و مدیریتی کارآمد و به روز نیاز دارد. چون مشکلات مدیریتی مشهود است. تلویزیون ایران این پتانسیل را دارد، چون نیروهای تولیدی بسیاری در تلویزیون بودند که به بیرون رانده شدند، ولی این قدرت را دارند که تصویر تازه و الگوهای جدیدی برای برنامهسازی ارائه دهند.
گزارش از هنگامه ملکی