فارغ از اینکه کیفیت سریالهای ایرانی در سالهای اخیر کاهش یا افزایش داشته است، همه دنبالکنندگان سریالهای تلویزیونی میدانند که کمتر مجموعهای است که آنقدر موفق و پراستقبال باشد که فصلهای بعدیاش هم ساخته شود. اگر هم بوده، بسیار اندک که بهاندازه فصل اول هم به موفقیت دست نیافتهاند. اما در این میان، وضعیت سریال پایتخت متفاوت است. نوروز سال ۹۰ بود که سریالی جدید پخش شد با چهرههایی که شاید برخی از آنها را کمتر در تلویزیون دیده بودیم. روایتی معمولی از زندگی یک خانواده معمولی. خانوادهای که تکتک مشکلات و دلخوشیهایشان را شاید بتوان در زندگی بسیاری از مردم این سرزمین پیدا کرد.
چرا پایتخت به این سطح رسید؟
این مجموعه بهاندازهای با مخاطب ارتباط برقرار کرد که به دلیل استقبال مردم و همچنین رضایت تلویزیون از آن، فصلهای بعدیاش هم ساخته شد. تا جایی که بیشتر دنبالکنندگان این مجموعه هر سال در انتظار پخش فصل جدید این سریال هستند که پخشش از ابتدای نوروز ۹۹ آغاز شده است.
اما چرا این مجموعه که شاید در فصلهای آغازین در قیاس با مجموعههای پرسروصدای دیگر برایش هزینه آنچنانی هم نشد، به موفقیتی در این سطح رسید؟ با شاهین امین، منتقد سینما و تلویزیون و حمیدرضا مدقق، منتقد، کارشناس و مجری برنامههای سینمایی در این باره به گفتوگو پرداختیم.
ایدهپرداز و کارگردان؛ دو عامل اثرگذار
شاهین امین، منتقد سینما و تلویزیون درباره دلایل موفقیت مجموعه پایتخت و ساخت فصلهای بعدیاش به خبرنگار ایرناپلاس گفت: با توجه به اینکه نتوانستهام فصلهای این مجموعه را کامل مشاهده کنم، تنها بر مبنای فصل آخر (فصل ۵) این مجموعه، استنباطم از موفقیت سریال این است که گروه و عواملش سعی کردند سوژهای را پیدا کنند که بتوانند با اساس جامعه ارتباط برقرار کند. در سوژههایشان هم یک باهوشیهایی وجود دارد. ولی تصورم بر مبنای همان بخشها این است که ترکیب یک شخص ایدهپرداز یا فیلمنامهنویسی مثل محسن تنابنده و کارگردانی مانند سیروس مقدم با یکدیگر در این موفقیت بسیار تأثیرگذار است.
یعنی شخصی بهعنوان یک هنرمند فنسالار که اجراکننده خوبی است و تنابنده هم بهعنوان یک شخص ایدهپرداز و قوامدهنده که یک تیم نویسندگان هم دارد، ترکیب خوبی شدهاند و با یکدیگر به محصول نسبتاً مناسبی رسیدهاند. فکر میکنم در این مدت هر دو طرف ماجرا یعنی تیم تولید و تیم نویسندگان و ... به حدود و ثغور این ترکیب احترام گذاشتهاند که تا الان توانستهاند ساخت پایتخت را تا ۶ دوره ادامه دهند.
شوخیهای خوبی که به زندگی معاصر نزدیک هستند
اما حمیدرضا مدقق، کارشناس و منتقدی است که عوامل بسیاری را در موفقیت این مجموعه دخیل میداند. او در اینباره به خبرنگار ایرناپلاس میگوید: سریال پایتخت جزو سریالهایی بوده که در پرداخت طنز موفقتر از بقیه مجموعههای سالهای اخیر عمل کرده است؛ یعنی طنز و شوخیهایش به نحوی بوده که از سایر سریالهای طنز در سالهای اخیر دلنشینتر درآمده است. بخشی از آن به دلیل فیلمنامهای بوده که خوب نوشته شده است. شوخیها خیلی خوب و نزدیک به زندگی معاصر جامعه ایرانی است. یعنی شوخیسازی به نحوی بود که مردم احساس میکنند چنین تجربهای را در همین حال و هوا داشتهاند.
طبعاً چیزی که به زندگی مردم نزدیکتر باشد، برایشان مطلوبتر و دلنشینتر میشود. به شخصیتها، خوب پرداخته شده است. مثل شخصیتی که آقای خمسه بازی میکردند یا شخصیتهای بازیگران دیگر. استفاده درست از بازیگران بومی در جهت همان شوخیسازی و نزدیکبودن به مردم، انتخاب ورزش کشتی که در میان مردم طرفدار دارد و ورزش بومی کشور است. خارج کردن لوکیشن از فضاهای آپارتمانی و بردنش به فضاهای روستایی و بومی حتی خارج از کشور، همه این موارد را میتوان از دلایل موفقیت این سریال برشمرد.
دنبالسازی هم کمک میکند
این منتقد با اعلام اینکه زمان پخش مناسب هم در این موفقیت تأثیرگذار بوده است، افزود: کارگردانی قابل قبول و پایانبندیهای خوب برای هر قسمت، باعث ایجاد کشش شده که بیننده بخواهد در زمان دیگری سریال را دنبال کند. زمان پخش مناسب بهویژه در یکی دو فصل اخیر هم تأثیرگذار بوده است. در نوروز مردم معمولاً فراغتبال دارند مینشینند و دور هم جمع میشوند و معمولاً بیشتر از زمانهای دیگر تلویزیون نگاه میکنند. حتی دنبالهسازی هم به موفقیت سریال کمک میکند. یعنی باعث میشود که مردم، قهرمانها و شخصیتها را فراموش نکنند. البته در هر قسمت این مجموعه سعی شده که حال و هواهای جدید خلق کنند که خیلی به ورطه تکرار نیفتد.
نقش مناسبات و رسم و رسومات در موفقیت پایتخت
مدقق در پاسخ به این پرسش که استفاده از رسم و رسومات و آیینها در این سریال تا چه اندازه برای جلب مخاطب هوشمندانه بوده است، افزود: به شخصیتها و زندگی خانواده بهنوعی پرداخته میشود که به زندگی روزمره مردم طبقه متوسط معمولی نزدیک باشد. ضمن اینکه خود مناسبتها هم به این قضیه کمک میکند. وقتی سریالی را میخواهند در نوروز پخش کنند چه خوب است که آن سریال موضوع و حال و هوای نوروز داشته باشد؛ در واقع خود این قضیه هم به موفقیت این اثر کمک میکند. توجه به مناسبتها، آیینها، تکیه کلامها، ضربالمثلها و ... آن خانواده و شخصیتهایش را به زندگی معمولی مردم نزدیک میکند. مردم احساس میکنند خودشان یا شخصیتهای آشنایی را که در اطرافشان میشناسند، در این سریال میبینند. طبعاً این در موفقیت سریال کمک میکند.
داعش و تغییر لوکیشن در فصل پنجم
مجری برنامه «شهر فرنگ» درباره متفاوت بودن فصل پنج به دلیل تغییر لوکیشن و تکاملی که به اعتقاد بسیاری از منتقدان در آن صورت گرفت، افزود: این مجموعه در این قسمت سعی کرد خیلی خود را معاصر و نزدیک به حال و هوای روز نشان دهد. بحث داعش، بحث قدرتگیری نیروهای ضدمردمی در سوریه و مجموعهای از اینها خیلی مورد توجه قرار گرفت. سریال هم سعی کرده بود خود را بهروز نشان دهد و قصد داشت خیلی به ورطه تکرار نیفتد. یعنی با تغییر در لوکیشن، حال و هوای سریال را هم تغییر بدهد و لوکیشنها برای مردم خیلی تکراری نشود. به همین دلیل، شخصیتها را در یک سفری راهی کردند که به نظر من خیلی موفق بودند؛ تا جایی که فصل پنج که آن موقع هم خیلی دربارهاش چه مردم عادی و چه در رسانهها صحبت شد، فکر نمیکنم مردم خیلی بدشان آمده باشد. حتی همین اشاره به داعش و قضایایی که در ایران و رسانههای جهان مطرح بود، در سریال آمده بود که برای مخاطب جذاب بود. ضمن اینکه این تغییر لوکیشن این اجازه را داده بود که شخصیتها خیلی درگیر روایت کلیشهای نشوند.
گفتوگو از هنگامه ملکی