به نظر این اقتصاددان، نیروهای نامتوازن تعیینکننده در اقتصاد کشور، عوامل تحرک نقدینگی را به وجود میآورند. به گفته مستخدمین حسینی وضعیت اقتصادی کشور بهگونهای متعادل نیست که بتوانیم شاخص بورس را به ویژگی و شرایطی که بر اقتصاد کشور حاکم است، تعمیم بدهیم.
وی با بیان اینکه بازارهای ما مانند بازار پول، سرمایه، بیمه و... در یک تعادل منطقی به سر نمیبرد، گفت: در حال حاضر ویژگی خاصی که در کشور ما وجود دارد این است که نرخ بازدهی بازار پول (بانکها و مؤسسات مالی مجاز) موجب کاهش قدرت خرید پساندازها میشود، زیرا نرخ سود بانکها بر اساس مصوبه شورای پول و اعتبار حداکثر ۱۵ درصد و در مقابل نرخ تورم ۴۰ درصد است. به عبارتی، اگر کسی منابع مالی خود را در نظام بانکی پسانداز کند، قدرت خریدش حدود ۲۵ درصد کاهش مییابد. بنابراین بازار پول شرایطی برای پساندازکنندگان به وجود نیاورده تا بتوانند قدرت خرید پول خود را حفظ کنند.
این اقتصاددان افزود: از همین روست که بازار سرمایه و در رأس آن بازار بورس و اوراق بهادار جایگاهی سودمندتر پیدا کرده که تعدادی از سرمایهگذاران وجوه خود را حتی اگر ناچیز و حداقلی هم باشد، به سمت این بازار انتقال دهند تا از مزیتهای آن برخوردار شوند.
با این حال، مستخدمینحسینی تأکید کرد: مزیتی که این بازار در چند سال گذشته، بهخصوص دو سال پیش داشته، ناشی از جبران کاهش ارزش پول ملی بوده است. وی در این زمینه توضیح داد: نزول ارزش پول که از سال ۱۳۹۱ آغاز شد، به مرور به بخشها و بازارها و کالاهای مختلف تعمیم یافت و موجب افزایش قیمت آنها شد، اما در بازارهای سرمایه، این تطبیق یا تعمیم نیاز به سپری شدن زمان داشته است، یکی از دلایل این امر بسته بودن نماد بسیاری از شرکتهای بورسی در آن زمان بود.
ولی به گفته وی، بهمرور جبران کاهش ارزش پول توانست خود را در بورس نشان دهد و اینچنین بهتدریج قیمت سهام افزایش یافت و شاخص بورس رو به صعود رفت. نمادهای بسته شده هم هنگامی که باز شدند، فرصتی برای جبران عقبافتادگی خود به دست آوردند. در کنار این امر، بحث تجدید ارزیابی داراییهای شرکتها مطرح بود که موجب افزایش شاخص بورس شد. نکته مهم از نظر رئیس اسبق هیئت مدیره سازمان بورس این است که فرآیند یادشده تا جایی که توانست ارزش خود را متناسب با تورم و کاهش ارزش پول رشد دهد، منطقی بود. اما بعد از این که وضعیت از حالت تعادلی خود خارج شده، این افزایش شاخص بورس نگرانیهایی ایجاد کرده است؛ نگرانیهایی که به گفته او یادآور نمونه سال ۱۳۹۲ است.
وی در همین باره افزود: در این سال که بورس رشد بالایی را از سر گذرانده و آرامآرام حجم انبوهی نقدینگی جذب کرده بود، در یک مرحله که بهنظرم از سوی دولت آگاهانه صورت گرفت، شاخصها کاهش یافت و در نتیجه موجب عقبافتادگی سرمایهگذاران و قیمت سهام شد؛ بهگونهای که بسیاری نتوانستند سرمایه اصلی خود را هم بهدست آورند و مثلاً ۱۰۰ میلیون تومان به ۴۰ میلیون تومان تبدیل شد.
به گفته مستخدمینحسینی، به این صورت دولت توانست بخشی از نقدینگی جامعه را که وارد بورس شده بود، کاهش دهد و از این طریق تورم را کاهش دهد.
وی افزود: این موضوع اکنون مجدداً در حال اتفاق افتادن است، یعنی تا جایی که رشد شاخص مربوط به پوشش تورم و تجدید ارزیابیها بوده، منطقی است، اما بعد از آن نگرانکننده است. زیرا به نظر نمیرسد برای شرکتهای بورسی و بانکها اتفاق خاصی از نظر عوامل بنیادین اقتصادی افتاده باشد. بنابراین از این لحاظ روند یادشده تداعیکننده رخداد سال ۱۳۹۲ است و دولت هم برای اینکه بتواند تورم را کنترل کند، میل و ارادهای در پیش گرفته که وجوه نقدی به سمت بازار سرمایه و بورس حرکت کند و بعد از تجمیع، با یک حرکت مناسب (مطابق با شرایط) موجب کاهش شاخص سهام شود. در نتیجه این عمل، بخشی از نقدینگی گسیل شده به بورس از بین خواهد رفت و به کاهش تورم کمک خواهد کرد. این اقتصاددان معتقد است همان روندی که در سال ۱۳۹۲ انجام شد، اکنون بهصورت جدیتر در بورس در حال انجام است.
وی افزود: «نگرانی من که سالها رئیس هیئت مدیره سازمان بورس بودم این است که مشخصاً حس مثبتی از حرکتهای شاخص بورس ندارم.»
این اقتصاددان درباره زمان این ریزش توضیح داد: من حس میکنم چنین ریزشی از لحاظ زمانی نزدیک باشد، زیرا ما اتفاق خاصی از لحاظ ایجاد طرح توسعهای، بازسازی در واحدهای بورسی نمیبینیم. همچنین بانکها از بسیاری از سرمایهگذاریها و بنگاهداری که منطقی هم هست، منع شدهاند. بنابراین وضعیت آنها رو به جلو نبوده و بهطور کلی برای بانکها و شرکتهای تولیدی وضعیت فوقالعادهای پیش نیامده است.
مستخدمینحسینی در ادامه با بیان اینکه وضعیت بازار سرمایه با این نوسانات عجین شده است، گفت: در عین حال، شاهدیم بسیاری از سرمایهگذاران خردهپا به سمت تکسهمها میروند؛ در صورتی که دولت و مسئولان سازمان بورس باید به آنها هشدار دهند. هرچند افزایش اقبال نسبت به بازار بورس خوب است، اما افراد باید از طریق سرمایهگذاری در صندوقهای بورسی عمل کنند، زیرا در این صندوقها مجموعهای از سهمهای مختلف وجود دارد که ریسک آنها را کمتر میکند.
وی در پایان افزود: باید مردم آگاه باشند و با اطلاعات دقیقتری وارد این بازار شوند. نگرانی این است که اگر وضعیتی پیش آید و شاخص ریزش کند، مردم در مقابل نظام قرار گیرند، همانطور که در سالهای گذشته در مورد مؤسسات اعتباری غیرمجاز اتفاق افتاد و تاکنون هم مردم با آن درگیر هستند.
خزلی: همه سهمها حبابی نیستند
با همه اینها بسیاری از متخصصان بازار هم برعکس معتقدند بازار سهام حبابی نیست. حسین خزلی، کارشناس بازار سهام در گفتوگو با ایرناپلاس میگوید: واقعیت این است که همه سهمهای بازار حبابی نیست.
وی بر این باور است که به دلیل ورود نقدینگی و خرید برخی از سهمها از شرکتهای کوچک و زیانده توسط سرمایهگذاران ناآشنا و جدید، قیمت آنها رشد غیرمنطقی کرده است، اما اکثر شرکتهای بزرگ و سودآور بورس نه تنها حبابی نیستند، بلکه قیمتهای بسیار جذاب دارند. این شرکتها همان طور که قیمتهایشان رشد یافته، سودآوری آنها هم رشد کرده است.
خزلی افزود: از سوی دیگر چشمانداز سودآوری این شرکتها برای سال آینده بسیار مثبت بوده است و به همین دلایل نمیتوان کل بورس را حبابی دانست و جای نگرانی از این بابت وجود ندارد.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه توصیه کرد سرمایهگذارها با آموزش و مشورت وارد شوند و اگر خود فرصت و تخصص پیگیری مسائل بورسی را ندارند، برای مبالغ زیر 500 میلیون تومان از طریق صندوقهای سرمایهگذاری که انواع مختلفی دارد، وارد بازار شوند و برای رقمهای بالاتر از این مبلغ هم شرکتهای سبدگردان متعددی وجود دارد که میتوانند مدیریت پرتفوی مردم را برعهده گیرند. افراد متخصصی هستند که این کار را به خوبی انجام میدهند.
وی افزود: اما اگر خودشان مایلند مدیریت پرتفوی خود را به دست گیرند، حتما لازم است که حداقل سه ماه آموزش بگیرند و تا این مدت به صورت مجازی و با رقمهای پایین معامله کنند تا تجربیات محیط بازار و مهارت لازم را کسب کنند.
گفتوگو از هادی سلگی